طمع در معارف و سیره نبوی
طمعورزی
اگر طمع در نهاد کسی رخنه کند، پی آمدهای ناگواری خواهد داشت. چشم دوختن به مال مردم، فزون خواهی، پای مال کردن حقوق دیگران و رعایت نکردن حلال و حرام در دادوستدها از شاخ و برگهای پوسیده درخت طمع است. طمع و آزمندی، روحیه آزادمنشی در انسان را میمیراند و شرافت آدمی را از او میستاند. پس آنانی که در پی عزت و سربلندی هستند و نمیخواهند در به دست آوردن نیازهای غیرضروری شان زیر بار ذلت بروند، باید طمع را وانهند. افرادی که اسیر هوا و هوس خود هستند، هر چه را میبینند، بدون عاقبت اندیشی در پی آن میروند. آنان نمیاندیشند که چه چیزی را به دست میآورند و در مقابل، چه چیزی را از دست میدهند. ازاین رو، چه بسا از این رهگذر زیان روحی یا مادی فراوانی ببینند. طمع ورزان بارها خسران عمل خویش را از نزدیک دیدهاند، ولی پند نگرفتهاند و برای ارضای خواهشهای نفسانی شان همان کار زیان آور را تکرار میکنند.
پیامبر اکرم (ص)، طمع ورزی را نوعی تهی دستی میشمارد و میفرماید: «وَ إِيَّاكَ وَ الطَّمَعَ فَإِنَّهُ فَقْرٌ حَاضِرٌ»؛ «زنهار از طمع که آن، تهیدستی نقد است»[۱]. ممکن است طمع دامن گیر افراد زیادی حتی عالمان نیز بشود که در آن صورت، حکمت را از دل آنها میبرد. به فرموده رسول الله (ص): «إِنَّ الصَّفَاةَ الزُّلَالَ الَّذِي لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ أَقْدَامُ الْعُلَمَاءِ الطَّمَعُ»[۲]. آن تخته سنگ لغزندهای که پای عالمان روی آن استوار نمیماند، طمع است.[۳]
منابع
پانویس
- ↑ متقی هندی، کنز العمال، ح۸۸۵۲.
- ↑ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۷، ص۳۳۱۰.
- ↑ حسینینیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۳۵.