طمع در فقه سیاسی
مقدمه
حرص[۱]، امیدواری و اشتیاق به چیزی با شهوت[۲]. اصل آن "طَمْع" به معنای امید قلبی شدید و قویّ[۳]، تمایل نفس در مقابل استغنای نفس[۴].
وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا[۵].
در فرهنگ قرآن طمع در امور مادّی به معنای حرص و تمایل شدید، از صفات مذموم و ضدارزشی به شمار رفته است: وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِيدًا ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ[۶]؛ امّا طمع در امور معنوی و امیدواری به مغفرت الهی صفتی نیک و ممدوح است: وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ[۷].
در فرهنگ قرآنی همواره اعتدال مطلوب بوده، انسان را از فساد باز داشته و در راه حق ثابت و استوار داشته است. صفات انسانی در حد افراط و تفریط فسادآور است. طمع و رجاء یا خوف و یأس هر دو برای روح انسانی خطیر و مهلک است. طمع انسان را به آزمندی و حرص میکشد و از یاد خدا و حقوق مردم غافل میکند و یأس و خوف، انسان را به افسردگی و دلمردگی میرساند.
ناموس و سنت عمومی جاری در عالَم هستی، قانون جذب و دفع است؛ خوف و رجاء نیز از مصادیق همین قانون است وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۷.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۴.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۲۵.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۱۹.
- ↑ «و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
- ↑ «و راه (پیشرفت) او را نیک هموار کردم، باز آز دارد که بیفزایم» سوره مدثر، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ «و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۴.
- ↑ «و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۰۴-۴۰۵.