عبدالله بن ابی‌ملیکه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه - برادر ابوبکر بن عبیدالله -[۱] مکنی به «ابوبکر»[۲] و به نقلی «ابومحمد»[۳]، تباری قریشی داشته، نسب از بنی تیم بن مره می‌برد[۴]. پدرش عبیدالله را از اصحاب نبی اکرم(ص)[۵] و از مادرش با نام میمونه بنت ولید بن ابی حسین بن حارث بن عامر بن نوفل بن عبد مناف[۶] یاد کرده‌اند. عبدالله، خود نیز از تابعین و راویان بنام اهل سنت بوده است[۷] چندان که گفته شده، وی در طول عمرش سی تن از اصحاب را دیده است و از غالب آنها نقل روایت کرده است[۸]. وی در دوران خلافت علی بن ابی‌طالب(ع) یا پیش از آن متولد شد[۹] و از نظر ظاهری فردی احول (لوچ، چپ‌چشم) بوده است[۱۰].

در زندگی اجتماعی و علمی، ابن ابی ملیکه ابتدا به عنوان مؤذن عبدالله بن زبیر فعالیت داشت و سپس به منصب قضاوت شهر طائف در دوران خلافت عبدالله بن زبیر منصوب شد[۱۱]. او روایات بسیاری را از عایشه بنت ابی‌بکر، اسماء بنت ابی‌بکر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمرو بن عاص، عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زبیر و دیگر صحابه روایت نقل کرده[۱۲] که از مشهورترین آن روایت: «فاطمة بضعة منی یریبنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها»؛ «فاطمه(س) پاره تن من است هر چه او را ناپسند آید مرا ناپسند می‌آید و هر چه او را بیازارد مرا می‌آزارد» است که آن را از مسور بن مخرمه نقل کرده است[۱۳].

افرادی مانند عطاء بن ابی رباح، عمرو بن دینار، عبدالعزیز بن رفیع، ایوب سختیانی، حمید طویل، ابن جریج، نافع بن عمر جمحی، لیث بن سعد و عبدالله بن لهیعه از او روایت نقل کرده‌اند[۱۴]. برخی از رجالیان اهل سنت او را ستودند ذهبی درباره او گفته «عالم، مفتی و صاحب حدیث و اتقان»[۱۵] و ابن سعد او را «ثقه و کثیر الحدیث» توصیف کرده است[۱۶]. ابوزرعه رازی و ابوحاتم رازی نیز او را توثیق کرده‌اند[۱۷]. اما به دلیل پیروی از آل زبیر جایگاهی نزد شیعیان ندارد. او در سال ۱۱۷[۱۸] و به نقلی ۱۱۸ هجری[۱۹] در مکه وفات یافت، در حالی که سنش از هشتاد سال گذشته بود. از او فرزندی باقی نماند[۲۰].

منابع

پانویس

  1. از تابعین و محدثان اهل سنت. (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۵؛ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ص۴۷۵)
  2. خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۴۹۳؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۱۳۷؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲.
  3. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۱۳۷؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۸۹.
  4. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴.
  5. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۱۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۴۲۹.
  6. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲.
  7. العجلی، معرفة الثقات، ج۲، ص۶۳.
  8. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۱۳۷؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲.
  9. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۸۹.
  10. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۱۳۷؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲؛ المزی، تهذيب الكمال، ج۱۵، ص۲۵۶.
  11. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴.
  12. المزی، تهذيب الكمال، ج۱۵، ص۲۵۶-۲۵۷.
  13. ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۳۹۲؛ مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۱۰، ص۱۹۶.
  14. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۸۹.
  15. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۸۹.
  16. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴.
  17. المزی، تهذيب الكمال، ج۱۵، ص۲۵۸.
  18. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴؛ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ص۴۷۵؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲.
  19. ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲.
  20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴.