عجب در معارف دعا و زیارات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

خودپسندی یا عُجب آن است که انسان به سبب مال، زیبایی، منصب و مقام و... خود را بزرگ‌تر از دیگرن بشمارد و دچار غرور شود. قرآن کریم، خودستایی را زشت شمرده است[۱]. امام علی (ع) نیز فرموده است: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ‏»[۲]: «خودپسندی انسان، یکی از حسودان خرد اوست». امام خمینی (ره) فرمود: «لباس شهرت، چه در جانب افراط یا در جانب تفریط، از اموری است که قلوب ضعیفه را متزلزل و از مکارم اخلاق منخلع می‌نماید و موجب عجب و ریا و کبر و افتخار شود»[۳].

امام سجاد (ع)، خودشیفتگی و خودپسندی را دون شأن بندگی می‌داند: «وَ نَعُوذُ بِكَ... وَ أَنْ‏ نُعْجِبَ‏ بِأَعْمَالِنَا، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا»[۴]. «بار خدایا! به تو پناه می‌بریم که از کردار خویش دستخوش خودپسندی شویم یا به آرزوهای دور و دراز مبتلا گردیم». در دعای "مکارم اخلاق" نیز آن حضرت صفت عجب را ویرانگر عزت و موجب تباهی عبادت و تضعیف اخلاق متعالی خوانده است: «بارخدایا! درود بفرست بر محمد و خاندانش... و عزیزم دار و به خودپسندی دچارم مکن. مرا به بندگی خود گیر و عبادتم را به عجب و غرور تباه مکن... و از اخلاق متعالی بهره‌ورم دار و از نازش بر خویش در امان دار»[۵].

امام زین‌العابدین (ع)، یکی از عوامل عجب را افزونی مال می‌داند و آن را موجب ستمگری و طغیان معرفی کرده و از خدا می‌خواهد: «بار خدایا!... آن مالی را که مرا مغرور سازد یا به ستمگری و طغیان کشاند، از من بستان»[۶].

یکی از علل بروز صفت عجب در انسان آن است که گمان برد مال، قدرت و هرچه که در اختیار دارد، نتیجه تلاش خود اوست. چنان‌که قارون گفت: این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام[۷]، امام سجاد (ع) برای پیشگیری از این آسیب، چنین می‌آموزد: «بارالها! مرا یاری ده و به نیرو و قوت خودم وامگذار بلکه تو خود قوت و نیرویم بخش»[۸]. همچنین می‌گوید: «خداوندا! بر من رحم کن، که من انسانی حقیر و کم‌قدر و منزلتم»[۹] و نیز از خدا می‌خواهد: «پروردگارا! هر خصلتی که موجب خلاص نفس من نیست، از من بستان و هر خصلتی را سبب اصلاح نفس من است، برایم باقی گذار؛ زیرا اگر تو نفس را در امان خود حفظ نکنی، هلاک شونده است»[۱۰].[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا «آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید» سوره نساء، آیه ۴۹.
  2. نهج‌البلاغه، حکمت ۲۱۲.
  3. آداب الصلوة، ص۸۹.
  4. دعای ۸.
  5. نیایش بیستم.
  6. نیایش سی‌ام.
  7. ﴿قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ «(قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من داده‌اند، آیا نمی‌دانست که خداوند پیش از او از نسل‌ها کسانی را نابود کرده است که از او توانمندتر و مال‌اندوزتر بوده‌اند؟ و از بزهکاران گناه آنان را نمی‌پرسند» سوره قصص، آیه ۷۸.
  8. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  9. نیایش پنجاهم.
  10. نیایش بیستم.
  11. آداب‌الصلاة، روح‌الله خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره)، تهران، ۱۳۷۸؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، قم، نشر الهادی؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ۱۳۷۳، قم، دارالقرآن الکریم؛ نهج‌البلاغه، محمدبن حسین سیدرضی، ۱۴۱۴، قم، هجرت.
  12. شایسته‌نژاد، علی اکبر و بخشی، زهرا، مقاله «عجب»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۰۴.