علم معصوم به باطن قرآن در حدیث
مقدمه
روایات فراوانی وجود دارد که اهل بیت (ع) جزء راسخان در علم بوده و بعد از پیامبر اکرم (ص) از طریق الهام و تأییدات الهی به باطن قرآن کریم علم دارند. در کتاب کافی بابی با عنوان «أَنَّهُ لَمْ یَجْمَعِ الْقُرْآنَ کُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ أَنَّهُمْ یَعْلَمُونَ عِلْمَهُ کُلَّه»[۱] آمده و در آن شش روایت نقل شده است. در بصائر الدرجات نیز بابی با عنوان «أن عندهم جمیع القرآن الذی أنزل علی رسول الله»[۲] وجود دارد. در این باب هم، هفت روایت نقل شده است. در باب بعدی این کتاب، روایاتی نقل شده است که از علم ائمه به تفسیر و تأویل قرآن خبر میدهند. در این باب ده روایت وجود دارد که محتوای این روایات مستفیض است[۳].
روایات دربارۀ علم معصوم به باطن قرآن
برخی از این روایات عبارتاند از:
- امام صادق (ع) فرمودند: «ما یستطیع أحد أن یدعی أن عنده جمیع القرآن کُلِّه ظاهره و باطنه غیر الأَوْصِیاء»[۴].
- امام صادق (ع) فرمودند: "ما راسخان در علم هستیم و ما تأویل قرآن را میدانیم"[۵].
- در کتب روایی شیعه و سنی از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند: "علی همراه قرآن است و قرآن همراه علی و این دو از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند"[۶]. روشن است که منظور جدا نشدن امام علی (ع) از قرآن جسمانی نیست، بلکه معنای روایت این است، علی (ع) از نظر علم و عمل همیشه مطابق قرآن است. معنای فقرۀ دوم «الْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ» این است، تمامی علوم و معارف قرآن نزد علی (ع) است؛ زیرا اگر قسمتی از آن را علی (ع) نداند آن قسمت از امام علی (ع) جداست. پس مدلول روایت این است که علی (ع) به همۀ معانی و معارف قرآن آگاه است.
- حاکم حسکانی در کتاب شواهد التنزیل فصلی را در یگانه بودن امام علی (ع) در شناخت قرآن و معانی آن و علم به نزول و آنچه در آن است، اختصاص داده که در ۲۲ راویت را با سند متصل ذکر نموده است، از جمله اینکه از رسول خدا (ص) راویت کرده است که فرمودند: "علی بعد از من به مردم آنچه از تأویل قرآن را که نمیدانند تعلیم میدهد". وی در ادامه روایتی را از امام علی (ع) نقل میکند که حضرت فرمودند: «وَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آیَةٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُ فِیمَا نَزَلَتْ وَ أَیْنَ نَزَلَتْ وَ عَلَی مَنْ نَزَلَتْ- إِنَّ رَبِّی تَعَالَی وَهَبَ لِی قَلْباً عَقُولًا وَ لِسَاناً طَلْقاً»[۷].
- صفار از یعقوب بن جعفر روایت کرده است: در مکه نزد امام رضا (ع) بودم، مردی به ایشان گفت: "همانا شما از کتاب خدا چیزی که نشنیدهای تفسیر میکنی؟" ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) فرمودند: "کتاب خدا پیش از مردم بر ما نازل شده و پیش از آنکه در میان مردم تفسیر شود، برای ما تفسیر شده است. ما حلال، حرام، ناسخ، منسوخ و... آن را میشناسیم و میدانیم که در چه شبی چقدر آیه نازل شده و درباره چه کسی و چه چیزی نازل شده است"[۸].[۹]
- حضرت علی (ع) فرمود: "هیچ آیه از قرآن بر پیامبر خدا نیامد مگر آنکه آن را بر من خوانده و املا نمود و من آن را با خط خود نوشتم، پیامبر اسلام تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم متشابه و عام و خاص آن را به من آموخت"[۱۰].
- جابر از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمودند: "هیچ کس نمیتواند ادعا کند که از ظاهر و باطن قرآن به طور کامل آگاه است، مگر اوصیا و جانشینان پیامبر (ص)"[۱۱].[۱۲]
- از امام کاظم (ع) نقل شده فرمودند: "ما وارث این قرآن هستیم، در آن علومی است که به وسیلۀ آن میتوان کوهها را پیمود و شهرها را درنوردید و مرده به وسیله آن زنده میشود... و ما وارثان این کتاب هستیم که در آن بیان هر چیزی است"[۱۳].
- امام رضا (ع) فرمودند: "خداوند دینش را کامل کرد و قرآن را که بیان کننده هر چیزی است فرو فرستاد، در آن حلال و حرام، حدود و تمام چیزهای مورد نیاز مردم بیان شده است. این علوم پس از حضرت رسول (ص) در نسل او از امامان معصوم (ع) قرار گرفته است[۱۴].[۱۵]
- امیرمؤمنان (ع) میفرمایند: "من از پیامبر خدا (ص) شنیدم میفرمود: «هیچ آیهای از قرآن نیست مگر آنکه ظاهری و باطنی دارد و هیچ حرفی از آن نیست مگر آنکه تأویلی دارد و تأویل آن را جز خداوند و راسخان در علم نمیدانند؛ راسخان در علم، ما آل محمّد (ع) هستیم..."[۱۶]. در واقع، راسخان در علم، ظاهر و باطن و حقیقت آیات (تأویل) را تمام و کامل میدانند و چون قرآن دارای بطن است خداوند به راسخان، علم به باطن قرآن را عطا نمود تا آن را برای مردم بیان کنند.
- فضیل بن یسار میگوید: از امام باقر (ع) سؤال کردم دربارۀ این روایت: "نیست در قرآن آیه ای مگر که ظاهر و باطنی دارد"، پس امام فرمودند: "ظاهر آن تنزیلش و باطنش تأویلش است و تأویل آنچه که گذشته و آن چه که هنوز اتفاق نیفتاده جاری است مثل جریان خورشید و ماه و همانطور که تأویل شیء میآید چه زنده و چه مرده باشد و خداوند فرمود کسی جز خدا و راسخان در علم تأویلش را نمیدانند و ما(اهل بیت) تأویل آن را میدانیم"[۱۷].
- از امیرمؤمنان (ع) در احتجاج کردن بر گروهی در زمان عثمان نقل شده فرمودند: "کلام خداوند سه قسم است: قسمی از آن را جاهل و عالم میفهمد و قسمی است که نمیفهمد مگر کسی که ذهنی پاک و حسی لطیف و صحیح داشته باشد و خداوند سینهاش را برای اسلام گسترده باشد و قسمی از کلام خدا است که نمیفهمند مگر خداوند و امناء او و راسخان در علم"[۱۸].[۱۹]
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۲۸.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۱۹۳.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۲۸.
- ↑ «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۱۳.
- ↑ «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛ مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۴۱۸.
- ↑ حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۵.
- ↑ «یَعْقُوبُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی الْحَسَنِ (ع)بِمَکَّةَ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّکَ لَتُفَسِّرُ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ مَا لَمْ تَسْمَعْ بِهِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع)عَلَیْنَا نَزَلَ قَبْلَ النَّاسِ وَ لَنَا فُسِّرَ قَبْلَ أَنْ یُفَسَّرَ فِی النَّاسِ فَنَحْنُ نَعْرِفُ حَلَالَهُ وَ حَرَامَهُ وَ نَاسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ وَ سَفَرِیَّهُ وَ حَضَرِیَّهُ وَ فِی أَیِّ لَیْلَةٍ نَزَلَتْ کَمْ مِنْ آیَةٍ وَ فِیمَنْ نَزَلَتْ وَ فِیمَا نَزَلَت»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۹۸.
- ↑ ر.ک: عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۷۷.
- ↑ «فَمَا نَزَلَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص آیَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِیهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَیَّ فَکَتَبْتُهَا بِخَطِّی وَ عَلَّمَنِی تَأْوِیلَهَا وَ تَفْسِیرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْکَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۶۴.
- ↑ «مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ ظَاهِرَهُ وَ بَاطِنَهُ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص١٩٣.
- ↑ ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۷۱.
- ↑ «وَ قَدْ وَرِثْنَا هَذَا الْقُرْآنَ فَفِیهِ مَا یُقَطَّعُ بِهِ الْجِبَالُ وَ یُقَطَّعُ الْمَدَائِنُ بِهِ وَ یُحْیَا بِهِ الْمَوْتَی... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفَانَا اللَّهُ فَوَرَّثَنَا هَذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۴۷.
- ↑ «حَتَّی أَکْمَلَ لَهُ الدِّینَ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنَ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ بَیَّنَ فِیهِ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ الْحُدُودَ وَ الْأَحْکَامَ وَ جَمِیعَ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ النَّاسُ کَمَلا... فَهِیَ فِی وُلْدِ عَلِیٍّ (ع)خَاصَّةً إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة...»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
- ↑ «وَ إِنِّی سَمِعْتُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صیَقُولُ لَیْسَ مِنَ الْقُرْآنِ آیَةٌ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ وَ مَا مِنْهُ حَرْفٌ إِلَّا وَ إن لَهُ تَأْوِیلٌ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ الرَّاسِخُونَ نَحْنُ آلُ مُحَمَّدٍ»؛ هلالی، سلیم بن قیس, کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج ۲، ص۷۷۱.
- ↑ «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع)عَنْ هَذِهِ الرِّوَایَةِ مَا مِنَ الْقُرْآنِ آیَةٌ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَقَالَ ظَهْرُهُ تَنْزِیلُهُ وَ بَطْنُهُ تَأْوِیلُهُ مِنْهُ مَا قَدْ مَضَی وَ مِنْهُ مَا لَمْ یَکُنْ یَجْرِی کَمَا یَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ کَمَا جَاءَ تَأْوِیلُ شَیْءٍ مِنْهُ یَکُونُ عَلَی الْأَمْوَاتِ کَمَا یَکُونُ عَلَی الْأَحْیَاءِ قَالَ اللَّهُ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ نَحْنُ نَعْلَمُهُ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۱۹۶.
- ↑ «قَسَمَ کَلَامَهُ ثَلَاثَةَ أَقْسَامٍ فَجَعَلَ قِسْماً مِنْهُ یَعْرِفُهُ الْعَالِمُ وَ الْجَاهِلُ وَ قِسْماً لَا یَعْرِفُهُ إِلَّا مَنْ صَفَا ذِهْنُهُ وَ لَطُفَ حِسُّهُ وَ صَحَّ تَمْیِیزُهُ مِمَّنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ قِسْماً لَا یَعْرِفُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ أُمَنَاؤُهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۸۹، ص۴۵.
- ↑ ر.ک: منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص۱۰۷ و ۱۱۱.