عوامل سیاسی غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
عوامل سیاسی غیبت امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / فرهنگ مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
عوامل سیاسی غیبت امام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین محسن مهاجرنیا، در مقاله «حیات سیاسی شیعه در عصر غیبت» در اینباره گفته است:
«در روایات و مستندات گفتمان انتظار از سه عاملِ سیاسی غیبت بیشتر از سایر عوامل یاد شده است:
- عدم بلوغ سیاسی مردم: در فلسفه غیبت به این عامل توجه شده است و یکی از شرایط ظهور را به رشد و بلوغ و آمادگی مردم احاله داده است، در روایت آمده است که: «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَحَّصُوا...»[۱]؛ این امر -ظهور امام عصر (ع)- جز پس از دوران ناامیدی به شما نخواهد رسید، نه بهخدا تا اینکه شما به رشد و بلوغ برسید و از امتحان سربلند برآئید و تا مرزبندی شقاوت و سعادت مشخص نشود حضرت ظهور نخواهند کرد. خود آن حضرت (ع) هم فرمودهاند: "اگر شیعیان ما که خداوند آنان را بر طاعت خویش موفق بدارد با قلوبی یکپارچه و رشد و آمادگی بر عهد خویش وفادار باشند به یمن لقای ما نائل شده و از فیض حضور ما بهرهمند خواهند شد"[۲].
- تعلل خواص: کوتاهی خواص در یاری ائمه یکی از دلایل اساسی محرومیت جامعه اسلامی از فیض آنان بوده است. ۲۵ سال سکوت امیرالمؤمنین (ع) ناشی از خیانت خواص و کوتاهی آنان در یاری حضرت بود و بازگشت حضرت (ع) به صحنه سیاسی بعد از آن بود که حضرت (ع) فرمود: «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ...»[۳]؛ اگر آمادگی و حضور اجتماع مردم و حاضران در صحنه نبود و حجت بر من تمام نمیشد به غیبت خود در صحنه قدرت ادامه میدادم. در ادبیات سیاسی نقش خواص با اصطلاح "حضور در صحنه" و "عمل" انقلابی یاد شده است و کوتاهی آنها با عبارت "تعلل" و فرو رفتن در آمال و آرزوها و خواهشهای نفسانی، بیان گردیده است.
امام رضا (ع) در پاسخ به اینکه چرا آنچه درباره دشمنانتان گفته شده نوعاً به وقوع پیوسته است اما آنچه نسبت به شما خاندان بیان گردیده واقع نشده است، حضرت میفرمایند: «إِنَّ الَّذِي خَرَجَ فِي أَعْدَائِنَا كَانَ مِنَ الْحَقِّ فَكَانَ كَمَا قِيلَ وَ أَنْتُمْ عُلِّلْتُمْ بِالْأَمَانِيِّ فَخَرَجَ إِلَيْكُمْ كَمَا خَرَجَ»[۴]؛ آنچه درباره دشمنان ما واقع شده همانهایی بود که بهدرستی بیان شده است و به همانگونه نیز اتفاق افتاد لکن شما سرگرم آرزوها و خواستههای ناروای خود شدید پس شد آنچه که شد.
امام صادق (ع) با اشاره به کوتاهی بنیاسرائیل و عذابهای وارده بر آنها و خودآگاهی و حضور مجدد آنها در صحنه سیاسی و نجاتشان بهوسیله حضرت موسی (ع) درباره مصیبت دوران غیبت و به درازا کشیدن آن میفرماید: «هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا...»[۵]؛ این چنین است که اگر شما هم همین کردار را داشته باشید خداوند فرج ما را میرساند لکن اگر این چنین نباشید کار بدانجا میرسد که اکنون در آستانه رسیدن است.
- حاکمیت جور فشار سیاسی دستگاه ظالمانه بنی عباس بر امام حسن عسکری (ع) را همه مورخان نقل کردهاند و لقب عسکر به جهت آن بود که حضرت تحتالحفظ در پادگان نظامی آنها زندگی میکرد و مهدی موعود (ع) در سن پنج سالگی از پادگان به پشت پرده غیبت رفته است. پیامبر اکرم (ص) در پیشگوییهای خود از حضرت با تعبیر "غلام = جوان" یاد کرده است و میفرماید: «لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَةٍ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يَخَافُ الْقَتْلَ»[۶]؛ برای آن جوان چارهای جز غیبت نیست. گفته شد چرا ای رسول خدا؟ فرمودند که از قتل میترسد.
وجود حکومت جور از یک طرف و کوتاهی خواص و ناآگاهی عوام از طرف دیگر سبب شده بود که همه امامان شیعه مجبور به بیعت با حاکمان جائر شده بودند و گویا یکی از ویژگیهای امام زمان (ع) آن است که با هیچ طاغوتی عهد و بیعت نکرده است. او خود در یکی از توقیعاتش فرمودهاند: «إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي»[۷]؛ هیچکس از پدران من نبوده، مگر اینکه از سوی حاکمان ستمکار زمانش بر عهده او بیعتی بوده است. اما من در زمانی که از پشت پرده غیبت ظاهر میشوم از هیچ طاغوتی بیعت بر گردنم نیست.
در ادبیات سیاسیِ انتظار، "غیبت" حاصل جمع جبری عوامل اساسی و سلبی است یعنی: وجود طاغوت + عدم بلوغ سیاسی عوام + تعلل خواص = غیبت»[۸].
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه ۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۵۰.
- ↑ مهاجرنیا، محسن، حیات سیاسی شیعه در عصر غیبت ص ۵۴،