غیبت کبری در معارف و سیره رضوی
مقدمه
بعد از غیبت صغری غیبت تامه یا کبری آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته، اما چند پرسش اساسی در همیشه تاریخ ذهن شیعه را به خود درگیر ساخته است، چنانکه در توقیع امام به اختصار به آنها پرداخته شده بود؛ اول آنکه این دوره چه زمانی پایان مییابد و ظهور آن حضرت محقق میشود، دوم آنکه زمان ظهور چگونه دانسته میشود یا با چه علائمی همراه است و سوم آنکه آیا در این عهد امکان ارتباط حضوری با آن حضرت برای افراد فراهم است یا خیر؟ درباره نکته اول، روایتهایی منقول است که حاکی از ابهام در زمان ظهور بر همگان، جز خداوند است و حتی کسانی که زمانی را برای آن ذکر میکنند دروغگو خوانده است[۱]. از امام صادق (ع) نقل است که آنان که زمانی برای پایان انتظار تعیین میکنند، دروغ گویند، آنان که شتاب میکنند در هلاکند و آنها که تسلیم امر خداوندند نجات یافتهاند و نیز فرمود ما اهل بیت زمان تعیین نمیکنیم[۲]، بر این اساس هیچ زمانی را بر پایه دادههای دینی برای آن نمیتوان پیشبینی کرد و روایتهای شیعی صریح راه انکار را در این مسیر پیمودهاند، در عینحال خواسته شده تا انتظار آمدن آن حضرت را همیشه چشم بکشند، انتظاری که به عنوان افضل اعمال[۳] یا افضل جهاد[۴] معرفی شده است، به همین سبب بسیاری از افراد در طول تاریخ با برداشتی سطحی از این تعابیر، به ویژه در روز جمعه که آمدنش در آن بیشتر محتمل مینمود، با حالت آمادهباش به سر میبردند تا در جرگه یاران حضرتش قرار گیرند. اما در خصوص نشانههای ظهور، مطالب بسیاری در نوشتههای قرون اولیه پیدا شد[۵] که بر اساس استقصای صورتگرفته شمار آنها بیش از چهل مورد است[۶] و به نظر میرسد بسیاری از آنها از ساختههای مدعیان دروغین مهدویت (متمهدیان) است تا بدین طریق برای خود پشتوانه دینی بسازند[۷] و طبع پایه روایی ندارند[۸] و تنها شمار اندکی از آنها قابل تأمل است[۹]. ولی در باب ملاقات با آن حضرت در دوره غیبت کبری، دیدگاههای مختلف و ادعاهای فراوانی مطرح شده و برخی داستانهایی در اینباره آورده[۱۰] و نسبتهایی به برخی از بزرگان، خصوصاً پس از مرگشان دادهاند که در عالم بیداری یا خواب، با آن حضرت دیداری داشته و حتی پرسشهایی را مطرح کردهاند، اما واقعیت آن است که چنین ادعاهایی را که مبتنی بر روش علمی نیست، به آسانی نمیتوان رد یا اثبات کرد. امروزه نیز برخی به چنین ادعاهایی روی دارند، هر چند هیچ عالم سرشناسی رسماً بر آن صحه ننهاده و خود نیز مدعی ملاقات با آن حضرت نشده است و این عموماً از سوی مریدان و علاقهمندان آنان مطرح میشود. گذشته از این، در پارهای از روایتها دیده نشدن آن حضرت در عهد غیبت کبری مورد تأکید قرار گرفته، چنانکه ریان بن صلت نقل میکند از امام علی بن موسی الرضا (ع) در مورد قائم (ع) سؤال شد، که آن حضرت به دیدهنشدن جسم و نبردن نامش اشاره کردند[۱۱]. امام زمان (ع) نیز در آخرین توقیع خود که توسط سفیر چهارمش بر مردم خوانده شد، به صراحت دیدار با خویشتن را نفی و مدعی آن را افترازن دروغگو خواندند[۱۲]، در عینحال برخی با توجیه خاصی از توقیع مذکور، امکان دیدار آن حضرت را مورد تأیید فقها و بزرگان دانستهاند[۱۳]، بیآنکه سندی برای ادعای خود ارائه دهند. در هر حال، با فرض امکان رؤیت، دلیلی بر وقوع و پذیرش آن نمیتوان اقامه کرد[۱۴].
منابع
پانویس
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۷۸، ۴۸۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۶۸.
- ↑ الخصال، ص۶۱۶.
- ↑ تحف العقول، ص۳۷.
- ↑ کتاب الغیبة، نعمانی، ص۳۰۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۳۱؛ دلائل الإمامة، ص۴۶۶؛ الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۶۱.
- ↑ تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص۸۷ -۸۹.
- ↑ مهدیان دروغین، ص۴۹.
- ↑ تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص۱۰۰، ۲۴۰.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۲، ص۷۱.
- ↑ النجم الثاقب، ج۲، ص۳۳۷، ۳۴۶؛ إلزام الناصب، ج۲، ص۵.
- ↑ الإمامة و التبصرة، ص۱۱۷.
- ↑ کتاب الغیبة، طوسی، ص۳۹۵.
- ↑ آداب عصر الغیبة، ص۷۲.
- ↑ واسعی، شریفی، مقاله «امام مهدی»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۲۹-۵۳۷.