ماهیت بیعت
مقدمه
- در منابع فقهی شیعه نظریههای گوناگونی درباره ماهیت حقوقی بیعت به چشم میآید. بسیاری از فقهای شیعه با توجه به معنای لغوی بیعت و شباهتش به عقد بیع، آن را عقد معوض میدانند؛ یعنی متضمن تعهد دوجانبه. از دیدگاه اینان، تعهد بیعتکننده عبارت است از پیروی و اطاعت از بیعتشونده و وفاداری به او. در برابر، بیعتشونده نیز باید بر اساس کتاب خدا و سنت حکم براند و از بیعتکننده حمایت کند[۱]. با این حال، دقت در بیعتهای پیامبر (ص) نشان میدهد که عقد بیع، تنها تعهداتی را بر عهده بیعتکنندگان میگذارد- مانند لزوم پایبندی به اسلام، یاری رسول خدا، اطاعت از او و جهاد با کفار- و هیچ تعهدی بر عهده پیامبر نمینهد. البته در حدیثی سخن از حقوق متقابل به میان آمده است؛ ولی با دقت در همین حدیث و نیز آیات قرآنی میتوان دریافت که مراد از حقوق بیعتکنندگان، نصرت و ثواب الهی است. این نیز نتیجه وفاداری و پایداری بیعتکنندگان است نه عوض قرار داد عقد بیعت[۲].
- در نهج البلاغه نیز وفا به بیعت از حقوق حاکم بر مردم شمرده شده است. به ظاهر، از همین رو است که بسیاری از پژوهشگران، مفهوم بیعت را "عهد بر طاعت" یا "بذل طاعت" دانستهاند[۳] و برخی دیگر بر آن باورند که بیعت عقدی است غیر معوض و شبیهِ عقد هبه و برخی دیگر آن را از مقوله ایقاع به شمار آوردهاند[۴]. البته امام علی (ع) بارها از حقوق مردم بر حاکم سخن گفته است[۵]؛ ولی نمیتوان این حقوق را ناشی از بیعت دانست[۶][۷].