منذر بن ساوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

منذر بن ساوی، حاکم بحرین در زمان رسول خدا (ص) بوده است. پیامبر اکرم (ص) فردی به نام علاء بن حضرمی را با نامه‌ای به سوی وی فرستاد و او را به اسلام دعوت کرد[۱]. فرستاده آن حضرت در رجب سال نهم هجری[۲] قبل از فتح مکه[۳] و به نقلی در سال هشتم هجری[۴] به سوی منذر رفت[۵].

نامه پیامبر (ص)

مؤرخان چند نامه از پیامبر خدا (ص) به منذر بن ساوی در منابع خویش آورده‌اند. متن نخستین نامه پیامبر (ص) در منابع مشخص نیست. مؤرخان تنها نوشته‌اند:

رسول اکرم (ص) در این نامه، او را به اسلام دعوت کرد[۶]. بلاذری در کنار نام "منذر بن ساوی" از "سی‌بخت" مرزبان "هجر"[۷] نیز نام می‌برد. وی می‌نویسد: "پیامبر، علاء بن حضرمی را به بحرین فرستاد تا اهل آن را به اسلام دعوت کند و به دست او نامه‌ای برای منذر بن ساوی و سی‌بخت، مرزبان هجر (بحرین) فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد و فرمود که اگر اسلام را نپذیرفتند، جزیه بدهند"[۸].[۹]

اسلام منذر

تقریباً تمامی منابع به اسلام منذر بن ساوی اشاره کرده[۱۰] و اسلام او را ستوده‌اند[۱۱].

ابن کثیر می‌نویسد:" منذر بن ساوی به دست علاء بن حضرمی فرستاده رسول خدا (ص) مسلمان شد. منذر بن ساوی در میان مردم بحرین، اسلام و عدالت را بر پا کرد"[۱۲]. بلاذری نیز به اسلام منذر بن ساوی و سی‌بخت و سایر اعراب آن دیار و برخی از عجمان اشاره دارد[۱۳].

مؤرخان در اینجا دو نامه دیگر از پیامبر اکرم (ص) به منذر بن ساوی آورده‌اند، در یکی از این نامه‌ها آمده است: "...هر کس مانند ما نماز بخواند و به سوی قبله ما باشد و ذبیحه ما را بخورد، مسلمان است و حقوق و تکالیف مسلمانان را دارد[۱۴] و هر کس اسلام نیاورد، پس باید جزیه بدهد"[۱۵].

در نامه دیگری از آن حضرت، خطاب به منذر بن ساوی آمده است: "فرستاده من، تو را ستایش کرد. (خوبی‌های تو را گفت یا برایم نوشت) تا زمانی که نیکوکار و شایسته باشی، حاکمیت آن منطقه به دست توست. برای خدا و رسولش خیرخواه باش. درود بر تو باد"[۱۶].

احتمال هم دارد، این چند نامه در واقع، یک نامه بوده است که هر یک از مؤرخان مذکور، بخشی از آن را ذکر کرده‌اند. ابن‌سید الناس در "عیون الاثر" نامه‌ای طولانی از پیامبر (ص)، خطاب به منذر بن ساوی نقل کرده که مطالب این نامه‌ها در آن جمع شده است[۱۷].[۱۸]

وفات منذر بن ساوی

منذر بن ساوی اندکی پس از رحلت رسول خدا (ص) از دنیا رفت[۱۹]. ابن هشام می‌نویسد:" منذر بن ساوی قبل از ارتداد اهل بحرین از دنیا رفت؛ در حالی که علاء بن حضرمی امیر رسول خدا (ص) بر بحرین بود"[۲۰].[۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۱۷۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۰۸۶.
  2. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۴۷۱.
  3. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۷۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۴۸.
  4. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۹.
  5. حاجی‌زاده، یدالله، سفیر پیامبر به بحرین و عمان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۳۶.
  6. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۷۶؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۳۴.
  7. هجر بخشی از بحرین است. محمد بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج۱، ص۷۱.
  8. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۱۱۴.
  9. حاجی‌زاده، یدالله، سفیر پیامبر به بحرین و عمان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۳۶-۵۳۷.
  10. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۴۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۲؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۷۶.
  11. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۷۶و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۴۸.
  12. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۶، ص۳۲۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۱۵.
  13. احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۸۵.
  14. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۱۷۰.
  15. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۹.
  16. محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۶۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۱.
  17. ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۳۴.
  18. حاجی‌زاده، یدالله، سفیر پیامبر به بحرین و عمان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۳۷-۵۳۸.
  19. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۱۷۱؛ عزالدین ابن اثیر، البدایه و النهایه، ج۶، ص۳۲۷.
  20. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۷۶؛ عزالدین ابن اثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۴۸.
  21. حاجی‌زاده، یدالله، سفیر پیامبر به بحرین و عمان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۳۹.