مکتب حدیثی حله

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

آشنایی بزرگان کلامی مدرسۀ حلّه با متون حدیثی امری انکارناپذیر است.

ابن میثم بحرانی شارح نهج البلاغه بود. علامه حلّی، چنان‌که خود تصریح می‌کند، به برخی شاگردان خود اجازۀ نقل روایت از کتاب‌های شیخ صدوق، کلینی و کتاب‌های روایی شیخ طوسی را داده است.[۱] او با منابع حدیثی اهل سنت نیز آشنا بوده است.[۲] فاضل مقداد نیز فقیهی چیره‌دست بود که خود نشان‌دهندۀ آشنایی وی با متون حدیثی است.

البته به نظر می‌رسد این شواهد بیشتر ناظر به آشنایی ایشان با احادیث فقهی است. در بخش دوم نیز روشن شد که متکلمان مکتب حلّه روایات مربوط به عالم انوار یا شئون امامان (ع) در سرای آخرت - جز در مواردی نادر- و نیز شئون علمی آنان را حتى نقل هم نمی‌کردند، درحالی‌که متکلمان مکتب بغداد، دست‌کم از روایات مربوط به شئون تکوینی و علمی امام بهره می‌بردند.

دربارۀ مبانی رجالی ایشان نیز باید گفت که در مدرسۀ حلّه و پیش از حضور متکلمان مکتب حلّه، بزرگ‌مردی همچون ابن ادریس حلّی (۵۹۸ق) ظهور کرد که آوازۀ علمی او تا امروز حوزه‌های شیعه را درنوردیده است. او بارها و به‌صراحت از عدم حجیت خبر واحد سخن به میان آورده است.[۳]

ابن میثم بحرانی نیز بر عدم حجیت خبر واحد تصریح می‌کند.[۴] پس از وی، علامه حلّی در آثار کلامی تأکید می‌کند که خبر واحد، در مسائل علمی حجیت ندارد.[۵] در آثار فقهی او نیز همین نظریه دیده می‌شود.[۶] فاضل مقداد نیز همین دیدگاه را دارد[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۴۶.
  2. همان، ص۸۸-۹۰.
  3. محمد بن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۲۳۲ و ۲۷۲ و ج۲، ص۱۲۱.
  4. میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی القیامة، ص۱۱۶، ۱۵۷ و ۱۸۲.
  5. حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج۱، ص۱۱۵.
  6. همو، منتهى المطلب، ج۹، ص۲۴۳.
  7. فاضل مقداد سیوری حلی، اللوامع الالهیه، تحقیق شهید قاضی طباطبایی، ص۳۵۲ و ۳۵۵؛ همو، ارشاد الطالبین، تحقیق مهدی رجایی، ص۲۸۴.
  8. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت ص۵۱۰ ـ ۵۱۱.