نجوا در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نجوا و رازگویی در جمع

"نجوی" به معنای مکالمه سرّی است که به توصیه دین در صورت لزوم باید بر پایه نیکی و تقوا و در جهت خدمت به جامعه اسلامی مورد استفاده واقع شود. شیطانی خواندن نجوا، به دلیل آن است که منافقین در صدر اسلام به این وسیله، افکار شیطانی و تدبیرهای ظالمانه خود را تبادل می‌کردند[۱]. از ظاهر آیات چنین بر می‌آید که اصل اولی در رازگویی و نجوا، لزوم خودداری و اجتناب از آن در شرایط عادی است. در صورتی که به هر دلیل، چاره‌ای جز رازگویی در جمع نباشد، باید قواعدی را با هدف به حداقل رساندن پیامدهای اجتماعی نامطلوب محتمل آن رعایت نمود. از مفاد آیه ۹ سوره مجادله چنین بر می‌آید که اصل نجوی در میان مؤمنان در صورتی که به تولید سوءظن و نگرانی برای اطرافیان منجر نشود و محتوای آن نیز توصیه به نیکی‌ها و خیرات و اصلاح امور مردم و به طور کلی، اعمال مرضی حق باشد مجاز خواهد بود و متقابلاً در صورتی که با هدف خودنمایی، تحریک کنجکاوی اطرافیان، ایجاد سوءظن، طرح امور غیرمجاز و گناه‌آلود و به تعبیر قرآن، معصیت خدا و رسول باشد، قطعاً غیرمجاز، ممنوع و محرم خواهد بود. از دید برخی مفسران، "نجوا" تنها به معنی سخنان در گوشی نیست، بلکه هر گونه جلسات سری و مخفیانه را نیز شامل می‌شود، و "نجوی از شیطان است"؛ زیرا غالباً برای اعمال نادرست صورت می‌گیرد، اما انجام کار مفید و مثبت معمولاً چیز مخفیانه‌ای نیست که مردم بخواهند با سخنان درگوشی انجام دهند[۲].

علامه طباطبایی در تفسیر معیت خداوند در آیه ۹ سوره مجادله می‌نویسد: منظور از جمله أَيْنَ مَا كَانُوا این است که مطلب را از نظر مکان عمومیت دهد، و بفهماند وقتی معیت خدا با اهل نجوی معیت علمی است، نه معیت جسمانی، دیگر تفاوت نمی‌کند که آن مکان نزدیک باشد یا دور. وی در ادامه می‌نویسد: نجوا دو قسم است: یکی اصل عمل نجوا صرف نظر از اینکه معصیت خدا باشد یا نباشد که آیه الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى... مرتکبین آن را مذمت و توبیخ و مسلمین را از آن نهی کرده است؛ و دیگر آن نجوایی است که مشتمل بر انواعی از گناهان باشد. آیه از این قسم نیز نهی و مرتکبین آن را مذمت و توبیخ کرده است[۳]؛ البته نجوایی که هدف از آن جلب خشنودی خدا باشد، مصداق معروف و اصلاح بین مردم بوده و نزد او پاداش عظیم دارد[۴].[۵]

آیات قرآنی مرتبط

  1. توجه دادن به حضور همه جایی خداوند و لزوم مراقبت جدی در رازگویی‌ها: مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ...[۶].
  2. نهی از رازگویی‌های گناه‌آلود و توصیه به اشکال نیکوی آن: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ[۷].
  3. رازگویی برای محزون ساختن مؤمنان، عملی شیطانی: إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا[۸].
  4. برخی آیات نیز با هدف تحذیر مؤمنان، ایشان را به ثبت دقیق رازگویی‌ها توسط فرشتگان الهی توجه داده است[۹]. گفتنی است رازگویی در برخی موارد، به اقتضای شرایط ممدوح و مستحسن معرفی شده است[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۲، ص۵۱.
  2. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۲۵.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۳۲۲-۳۲۴.
  4. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۰.
  5. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۹۷.
  6. «هیچ رازگویی میان سه نفر رخ نمی‌دهد مگر که او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر که او ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر از آن مگر که او هر جا باشند با آنهاست سپس آنان را از آنچه انجام داده‌اند در روز رستخیز آگاه می‌گرداند.».. سوره مجادله، آیه ۷.
  7. «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.
  8. «رازگویی، تنها کار شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند» سوره مجادله، آیه ۱۰.
  9. أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ «آیا گمان می‌دارند که ما راز و رازگویی آنان را نمی‌شنویم؟ چرا، (می‌شنویم) و فرستادگان ما نزد آنان (آنها را) می‌نویسند» سوره زخرف، آیه ۸۰.
  10. لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جستجوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.
  11. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۹۷.