نسخ شریعت
نسخ شریعت به معنای برچیده شدن احکام شریعت قبل است.
مقدمه
هر شریعتی، شریعت پیش از خود را نسخ میکند و شریعت اسلام - که واپسین شریعت است - همه شرایع پیشین را نسخ کرده است؛ اما مراد از نسخ آن نیست که همه تعالیم پیامبران پیشین از حقانیت و اعتبار میافتند. تعالیم پیامبران (ص) بر دو بخشاند: یکی تعالیمی که ماهیت اخباری دارند؛ همانند توحید، نبوت و معاد. نسخ به این تعالیم راه ندارد. دیگر، تعالیمی که دارای ماهیت انشائیاند و صدق و کذبپذیر نیستند. این تعالیم دستخوش نسخ میشوند. بدینسان، در نظر مسلمانان، نبوت پیامبران پیشین نسخ نشده است؛ بلکه احکام فرعی شریعت آنان با ظهور شریعت محمدی (ص) به نسخ دچار گشتهاند[۱].
بزرگان و علمای اسلام معتقدند که پارهای احکام شریعت خاتم نیز با احکام جدیدی نسخ شده و کنار رفتهاند؛ همانند قبله که مسلمانان نخست مؤظف بودند رو به بیت المقدس نماز بگزارند؛ اما پس از مدتی این حکم نسخ شد و وظیفه یافتند روی به سوی کعبه کنند و نیز همانند وجوب صدقه برای نجوا با پیامبر (ص) و خانهنشین کردن زنان اگر خویش را به فحشا بیالایند[۲].[۳].
سؤال: اگر همه پیامبران از سوی یک خدای حکیم مبعوث شدهاند، چرا پیامبر جدید، شریعت پیامبر پیشین را لغو میکرد؟
معناشناسی
عالمان لغت نسخ را در لغت به ازاله و ابطال معنا کردهاند که این در احکام الهی امر محال است، بلکه نسخ در اصطلاح دینی به معنای انقضای زمان حکم پیشین است.
استحالۀ نسخ در گوهر دین و جواز آن در شریعت
گوهر دین، همان آموزهها و اصول ثابت و فطری مثل توحید و صفات کمالی خداوند و معاد است. در کنار گوهر دین، احکام عبادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وجود دارد. گوهر دین از زمان آدم تا خاتم بوده اما شریعت، متعدد بوده، لذا نسخ به هیچوجه در گوهر دین راه ندارد اما در شریعت بعضاً امری لازم و ضروری است.
علل وقوع نسخ در شریعت
- نسخ، لازمه تحول جامعه و مقتضیات زمانه: شریعت، یک سری بایدها و نبایدهایی است، متناسب با جامعه و زمان نزول شریعت؛ یعنی احکام پیشین شریعت سابق بر یک سری موضوعات و مصالح عصر خود مبتنی بود که به دلیل تبدیل موضوع، حکم آن نیز از اعتبار و حجیت میافتد. آنچه شایسته سؤال و شبهه است این است که در طول هزاران سال بایدها و نبایدهای ثابت برای بشر تعیین گردد.
- اختصاص بعض احکام به جوامع خاص: بعض احکام دین، مقررات و احکام عرف خود را تأیید کرده و لازم نیست پیامبر و شریعت جدید عین آن رسوم و فرهنگ را در جامعه متفاوت دیگری تأیید نماید بلکه تکرار چنین احکامی در شریعت دیگر، سؤالبرانگیز خواهد بود.
- تحریف بعض شرایع: در بعض احکام شرایع پیشین، بدعتهایی صورت گرفته مثل نسبت دادن شرابخواری به حضرت عیسی، که در واقع حکم اسلام حرمت شرابخواری، نسخ شریعت نیست بلکه ابطال بدعت است.
- بعض تحریمها، کفاره گناهان: یکی دیگر از عوامل تغییر شریعت، علاوه بر تأثیر مکان، زمان و جامعه، اعمال و رفتار قوم و جامعه خاصی است، لذا وقتی جامعه دیگری جایگزین قبلی گردد، احکام اختصاصی آن جامعه نیز نسخ میشود: مانند تحریم خوردن گوشت شتر و شیر آن بر بنیاسرائیل بهعنوان مجازات و سرپیچی یهود از فرمان الهی. حال چرا در شریعت اسلام، هیچ تغییری راه ندارد؟ اولاً با ظهور اسلام، شریعت کامل نازل شد و ثانیاً اسلام با اتکا به اصل امامت و تأیید عقل، راه را برای بعضی تغییرات جزئی باز گذاشته است[۴].
جستارهای وابسته
- پیامبر (نبی)
- نبوت در قرآن
- نبوت در حدیث
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوت خاصه
- نبوت عامه
- نبوت تشريعى
- نبوت تبلیغی
- شؤون نبوت
- کارکردهای نبوت
- تکثر نبوت
- اهداف نبوت
- اثبات نبوت
- مقام نبوت
- درجه نبوت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- ضرورت نبوت
- نبوت زن
- نبوت مشترکه
- اتصال نبوت ها
- اجتبای نبوت
- ادعای نبوت
- انقطاع نبوت
- آیات نبوت
- احادیث نبوت
- بقای نبوت
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- احکام نبوت
- خصایص نبوت
- ضروریات نبوت
- ضرورت نبوت
- قدم نبوت
- کمال نبوت
- ختم نبوت
- مدعی نبوت
- فعل پیامبر
- ويژگی پیامبر
- مقامهای پیامبر
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- معجزه
- وحی
- ولایت
- نبوغ عقلی
منابع
پانویس
- ↑ دائرةالمعارف فارسی،۲/ ۱۴۷۱.
- ↑ ﴿ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴾؛ سوره بقره، آیه ۱۴۴؛ ﴿أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴾؛ سوره مجادله، آیه ۱۳؛ ﴿وَالَّلاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً﴾؛ سوره نساء، آیه ۱۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص300 ـ 301.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۱۹۷-۲۰۲.