ها علی بشر کیف بشر
مقدمه
یعنی علی(ع) بشر است، امّا چه بشری! مقام والا و شخصیّت عظیم و ابعاد شگفتانگیز وجود آن مظهرالعجائب، آنچنان حیرتانگیز و والاست که تصوّر "بشر" بودن او برای برخی غیرقابل هضم شده و بعضی از غالیان افراطی نیز به الوهیّت و خدایی او معتقد شده و علی اللهی گشتهاند که این غلو است و انحراف. امّا آنان که راه اعتدال پیمودهاند، حیرت خویش را از عظمت او به این صورت ابراز کردهاند که او را نه خدا دانستهاند، نه جدا از خدا، نه بشر توانستهاند بخوانند، که فوق بشر عادی است و نه خدایش نامیدهاند که عقیدهای شرکآلود است و میان این دو مرتبه، به حیرت دچار شدهاند. شاعران عرب و عجم، از این «مرتبۀ» ویژه در سرودههای خویش سخن گفتهاند. امیر مؤمنان، پیوسته میکوشید گرایشهای غلوّآمیز را نسبت به خود از بین ببرد. وقتی آن حضرت از مدائن دیدار کرد و مردم آنجا سخنان و کارهای شگفت و معجزهآسا از حضرت شنیدند و دیدند، در بازگشت به ساباط، بعضی او را خدا پنداشته و گفتند: اگر خدا نیست، چگونه مردگان را زنده میکند؟ حضرت به آنان اعتراض کرد و خود را بندۀ خدا دانست که افتخار ولایت و وصایت پیامبر را دارد و افزود: «إِنْ نَحْنُ إِلاّٰ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ...»[۱] عدّهای از کفر برگشتند و عدّهای بر آن عقیدۀ غلوّ باقی ماندند[۲].
منابع
پانویس
- ↑ بحارالأنوار، ج ۴۱، ص۲۱۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۶۰۴.