پیشگوییهای امام رضا
پیشگویی امام رضا از برخی حوادث
یکی از ویژگیهای مهم امام معصوم (ع)، «آگاهی از امور غیب و حوادث آینده» است. امام علی بن موسی الرضا (ع)، به عنوان هشتمین امام بر حق شیعیان، به مانند تمام امامان شیعه، مسلح به این ویژگی بودند که در این زمینه، یکی از اصحاب ایشان روایت میکند: «در آن سالی که هارون به مکه رفت، حضرت رضا (ع) نیز به قصد حج، به اتفاق چند تن از یاران از مدینه خارج شدند. در مسیر راه، در جانب چپ جاده، به کوهی رسیدیم. حضرت رضا (ع) فرمودند: بنا کننده ساختمان در این کوه و ویران کننده آن کشته میشود و قطعه قطعه میگردد. ما نفهمیدیم که منظور حضرت رضا (ع) چیست. هنگامیکه حضرت رضا (ع) از آنجا به سوی مکه رفتند، کاروان هارون به آنجا رسید، و در آنجا بار انداخت. جعفر برمکی، شخصیت برجسته دربار هارون که در آن کاروان بود، بالای کوه رفت و دستور داد در آنجا ساختمانی بنا کنند. سپس کاروان به سوی مکه رهسپار شدند. پس از مراسم حج، هنگام مراجعت، وقتی که کاروان هارون به پای آن کوه رسیدند، جعفر برمکی بالای آن کوه رفت و دید طبق دستور قبلی، ساختمان ساخته شده است، دستور داد آن را ویران کنند. هنگامیکه کاروان هارون به بغداد بازگشت، بر اثر خشم هارون بر برمکیان، زندگی برمکیان تار و مار شاد، عدهای از کشته و عدهای دربدر شدند. جعفر برمکی کشته شد و بدنش را قطعه قطعه نمودند. به این ترتیب خبر امام رضا (ع) از حوادث آینده تحقق یافت»[۱].
حسن بن بشار روایت میکند: «امام رضا (ع) فرمودند: عبدالله مأمون، محمد امین را خواهد کشت. راوی میگوید: به امام (ع) عرض کردم: آیا عبدالله بن هارون، امین بن هارون را میکشد؟
امام (ع) فرمودند: آری، عبدالله در خراسان است و محمد پسر زبیده را که در بغداد است خواهد کشت»[۲].
جعفر بن صالح میگوید: «به نزد امام رضا (ع) رفتم و به ایشان گفتم زنم باردار است. از خدا درخواست کن فرزندم پسر باشد. امام (ع) فرمودند: آنها دو قلو هستند. با خودم گفتم نام یکی را علی و دیگری را محمد میگذارم. در این لحظه امام (ع) فرمودند: نام یکی را علی و نام دیگری را ام عمرو بگذار. جعفر بن صالح میگوید: وقتی به کوفه برگشتم، همسرم دو قلو وضع حمل کرده بود و من نام پسرم را علی و نام دخترم را ام عمرو نهادم»[۳].
امام (ع) در پارهای مواقع، اخباری پیرامون نحوه شهادت خویش را بیان میکردند که در حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده: «زود باشد که کشته شوم به زهر با ظلم و ستم و مدفون شوم در پهلوی هارون الرشید و بگرداند خداوند تربت مرا محل تردد شیعیان و دوستان من، پس هر کس مرا در غربت زیارت کند واجب شود برای او که من او را زیارت کنم در روز قیامت»[۴].
در این زمینه جعفر ارجانی روایت میکند: «هارون الرشید از دری در مسجد الحرام بیرون شد و امام رضا (ع) هم از دری دیگر وارد شدند و فرمودند: اگر چه خانه ما و هارون از یکدیگر دور است ولی ما در طوس در کنار هم خواهیم بود؛ و بعد فرمودند: ای طوس! بزودی مرا با او جمع خواهی کرد و به هم نزدیک خواهی نمود»[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۵۰، ص۵۴۵ و ۵۴۶.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۴۷، ص۵۰۵.
- ↑ ماهنامه بینالمللی زائر، شماره ۱۸۹، سال هفدهم، شهریور ۱۳۸۹، ص۹ (پیرامون پیشگوئیهای حضرت از حوادث آینده به کتاب عیون اخبار الرضا (ع)، بابهای ۴۸ و ۴۹ و ۵۰ مراجعه شود.)
- ↑ مفاتیح الجنان، ص۷۵۱.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۷۸.