کمک به نیازمندان در معارف و سیره امام جواد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

هدایا و عطایا

از روش‌های پسندیده و ارزشمند امامان معصوم (ع) دستگیری و کمک به مستمندان و افراد محتاج جامعه بوده است. دوران حیات و زندگی سراسر افتخارآمیز این بزرگان، شاهدی زنده بر این مدعا می‌باشد. مرحوم اربلی در کتاب خودش نقل می‌کند: شخصی خدمت امام جواد (ع) رسید و از وی تقاضای کمک نمود و عرض کرد: مولای من، آنچه متناسب با شخصیت خود شما است، به من عطا کن. امام (ع) فرمود: من نمی‌توانم حاجت تو را آن گونه که تو گفتی، برآورم. عرض کرد: پس به اندازه قدر و ارزش خودم به من عنایتی کن. امام (ع) فرمود: اکنون می‌توانم حاجتت را پاسخ گفته، به تو کمک نمایم. سپس دستور داد صد دینار به او بدهند[۱].

هدایای امام (ع) به صورت‌های مختلف و به تناسب موارد تقاضا، در منابع تاریخی دیده می‌شود. گاهی به فرد متقاضی لباس هدیه می‌کرد؛ چنان که علی بن مهزیار می‌گوید: امام جواد (ع) لباسی از جنس خزّ به من هدیه داد، و فرمود: این لباسی است که می‌پوشیدم و با آن نماز می‌خواندم[۲]. برخی افراد از روی محبت و علاقه به امام (ع)، می‌خواستند یکی از لباس‌های آن حضرت را برای تبرک در اختیار داشته باشند. حسن بن علی وشاء از جمله آن افراد است؛ ولی هیبت امام (ع) مانع می‌شد که تقاضایش را مطرح کند. او می‌گوید: هم چنان که آرزوی خویش را در سر می‌پروراندم؛ امام (ع) یکی از پیراهن‌های خود را برایم فرستاد[۳]. گاهی امام (ع)، موقع مرگ برخی از دوستان و یاران نزدیکش، برای آنان کفن، حنوط و لوازم تجهیز میت می‌فرستاد و کسی را مأمور می‌کرد تا بر جنازه وی نماز بخواند[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. «وَ أَتَاهُ [أي أبا جعفر الثاني (ع)] رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ أَعْطِنِي عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِكَ فَقَالَ (ع): لَا يَسَعُنِي فَقَالَ عَلَى قَدْرِي قَالَ (ع): أَمَّا ذَا فَنَعَمْ يَا غُلَامُ أَعْطِهِ مِائَةَ دِينَارٍ»؛ (کشف الغمة، ج۲، ص۳۶۸، ح۱۳؛ حلیة الأبرار، ج۴، ص۵۶۳، ح۳).
  2. «رَوَى عَلِيُّ بْنُ مَهْزِيَارَ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الثَّانِيَ (ع) يُصَلِّي الْفَرِيضَةَ وَ غَيْرَهَا فِي جُبَّةِ خَزٍّ طَارُونِيٍّ وَ كَسَانِي جُبَّةَ خَزٍّ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ لَبِسَهَا عَلَى بَدَنِهِ وَ صَلَّى فِيهَا وَ أَمَرَنِي بِالصَّلَاةِ فِيهَا»؛ (من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۰، ح۸۰۳).
  3. «عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ:... فَأَرْسَلَ إِلَيَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَسْأَلَهُ وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَعُودَ إِلَيَّ وَ أَنَا فِي الْمَشْرَبَةِ بِقَمِيصٍ‌...»؛ (خرایج و جرایح، ج۱، ص۳۸۳، ح۱۳).
  4. «مُعَمَّرُ بْنُ خَلَّادٍ، قَالَ:، رَفَعْتُ مَا خَرَجَ مِنْ غَلَّةِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْخَطَّابِ، بِمَا أَوْصَى بِهِ إِلَى صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى! فَقَالَ: رَحِمَ اللَّهُ إِسْمَاعِيلَ بْنَ الْخَطَّابِ بِمَا أَوْصَى بِهِ إِلَى صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ رَحِمَ صَفْوَانَ فَإِنَّهُمَا مِنْ حِزْبِ آبَائِي (ع)، وَ مَنْ كَانَ مِنْ حِزْبِنَا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ. صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى مَاتَ فِي سَنَةِ عَشَرٍ وَ مِائَتَيْنِ بِالْمَدِينَةِ وَ بَعَثَ إِلَيْهِ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) بِحَنُوطِهِ وَ كَفَنِهِ وَ أَمَرَ إِسْمَاعِيلَ بْنَ مُوسَى بِالصَّلَاةِ عَلَيْهِ»؛ (رجال کشی، ص۵۰۲، ح۹۶۲).
  5. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۲۲۳.