ابن حزم اندلسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از ابن حزم)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

ابومحمد علی بن احمد بن سعید بن خرم اندلسی، مشهور به ابن حزم متولد قرطبه در سال ۳۸۴ بوده است. [۱] اجدادش ایرانی و جد اعلایش «یزید»، آزادشده و مولای یزید بن ابی سفیان بود؛ ازاین رو ابن حزم علایق خاصی به امویان دارد. پدرش از معاریف قرطبه و از وزرای دولت بنی عامر بود. خاندان ابن حزم به سیاست و ادب و شعر و منطق و فلسفه شهره‌اند؛ چنان که خود وی نیز مدتی سمت وزارت را برعهده داشت. [۲] وی از سال ۴۰۰ از کسانی چون یحیی بن مسعود، ابوعمر احمد بن محمد بن جسور، یونس بن عبداللّه قاضی، محمد بن سعید بن نبات حدیث شنید. افرادی مانند فرزندش «فضل»، «ابوعبداللّه حمیدی» و ابوالحسن شریح بن محمد از او روایت کرده‌اند. [۳] ابن حزم که در خانواده‌ای ثروتمند پرورش یافت، از نظر مذهب فقهی بر روش شافعیان بود و سپس به پیروان داوود ظاهری پیوست. [۴]

یاقوت، تعداد آثار ابن حزم را حدود چهارصد اثر دانسته که در موضوعات گوناگون نوشته است. [۵] بخشی از تألیفات وی امروزه در دسترس ماست و البته بخش عمده آن به ما نرسیده است. این آثار عبارت‌اند از: الایصال إلی فهم کتاب الخصال، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، الاجماع و مسائله، مراتب العلوم و کیفیة طلبها و تعلق بعضها ببعض، اظهار تبدیل الیهود و النصاری للتوراة و الانجیل، الصادع و الرادع، شرح حدیث الموطاء، الجامع فی صحیح الحدیث، التلخیص و التخلیص فی المسائل النظریه، منتقی الاجماع و بیانه، الامامة و السیاسة فی قسم سیر الخلفاء، اخلاق النفیس، کشف الإلباس ما بین اصحاب الظاهر و اصحاب القیاس، رسائل، المُجلّی فی الفقه، المحلّی فی شرح المجلّی، حجة الوداع، قسمة الخمس فی الرد علی اسماعیل القاضی، الاثار التی ظاهرها التعارض و نفی التناقض عنها، ما انفرد به مالک و ابوحنیفة و الشافعی، مختصر الموضح، اختلاف الفقها الخمسة مالک، ابی حنیفه، شافعی، احمد، وداوود، التصفح فی الفقه، التبیین فی هل عَلِمَ المصطفی اعیان المنافقین، الاملاء فی شرح الموطأ، الاملاء فی قواعد الفقه، در القواعد فی فقه الظاهریه، الفرائض، الرسالة البلقاء فی الرد علی عبدالحق بن محمد الصقلی، الرد علی من اعترض علی الفصل، الیقین فی نقض تمویه المعتذرین عن إبلیس و سائر المشرکین، الرد علی ابن زکریای الرازی، الترشید فی الرد علی کتاب الفرید، الرد علی من کفر المتأولین من المسلمین، مختصر فی علل الحدیث، الاستجلاب، نسب البربر، نفط العروس، مراقبة احوال الامام، چند جزوه، من ترک الصلاة عمداً، رسالة المعارضه، قصر الصلاه، رسالة التأکید، ماوقع بین الظاهریة و اصحاب القیاس، فضائل الاندلس، العتاب علی ابی مروان الخولائی، رسالة فی معنی الفقه و الزهد، مراتب العلماء و توالیفهم، التلخیص فی اعمال العباد، الاظهار لما شُنَّع به علی الظاهریه، زجر الغاوی، النذالکافیه، النکت الموجزة فی نفی الرأی و القیاس و التعلیل و التقلید، الرسالة اللازمة لاولی الامر، مختصر الملل و النحل، الدرة فی مایلزم المسلم، مسألة فی الروح، الرد علی اسماعیل الیهودی، النصایح المنجیه، الرسالة الصُّمادحیة فی الوعد و الوعید، مسئلة الایمان، بیان غلط عثمان بن سعید الاعور فی المسند و المرسل، ترتیب سئوالات عثمان الدارمی لابن معین، عدد ما لکل صاحب فی مسند بقی، تسمیة شیوخ مالک، السیر و الاخلاق، بیان الفصاحة و البلاغه، رسالة فی ذلک الی ابن حفصون، مسألة هل السوادلون اولا، الحد و الرسم، تسمیة الشعراء الوافدین علی ابن ابی عامر، شمافی العروض، الظاء و الضاد، التعقیب علی الافلیلی فی شرحه لدیوان المتنبی، غزوات المنصوربن ابی عامر، تألیف فی الرد علی اناجیل النصاری، رسالة فی الطب النبوی، مقالة العادة، مقالة فی شفاء الضد بالضد، شرح فصول بقراط، بلغة الحکیم، حدالطب، اختصار کلام جالینوس فی الامراض الحاده، الادویة المفرده، مقالة فی المحاکمة بین التمرو الزبیب، مقالة فی النخل[۶][۷]

ابن حزم اندلسی

(متوفای سال ۴۵۶) او در بین اهل سنت، از جمله عالمان بزرگ جرح و تعدیل و از صاحب‌نظران در فقه و اصول به شمار می‌آید، و از بزرگان فقهاء مکتب أخذ به ظواهر أدله که مکتب مستقلی در فقه بوده است و از آنها به «ظاهریون» تعبیر می‌شود[۸] می‎باشد. ابن حزم از ارادتمندان بنی امیه و قائل به شرعیت حکومت آنها بوده و با اهل بیت رسول خدا(ع) دشمنی داشته است؛ لذا برخی وی را ناصبی می‌دانند. در کتاب المحلی که تألیف ابن حزم است، جمله‌ای پیرامون شهادت امیرالمؤمنین(ع) وجود دارد که بر ناصبی بودن وی دلالت می‌کند[۹]. حافظ ذهبی نیز در مورد او می‌نویسد: کان مما یزید فی شنآنه تشیعه لأمراء بنی امیه ماضیهم وباقیهم واعتقاده لصحة إمامتهم حتی نسب إلی النصب[۱۰]؛ و از جملۀ بدی‌های وی تشیع او نسبت به حاکمان گذشته و حال بنی امیه است و اعتقادش به حقانیت امامت آنها به جایی رسید تا وی را به نصب، نسبت دادند.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. کتاب الصله، ج ۲، ص۴۱۵.
  2. دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۳۴۳ به بعد.
  3. سیر اعلام النبلاء، ج ۱۸، ص۱۸۴.
  4. جذوة المقتبس، ص۲۹۰.
  5. معجم الادباء، ج ۱۲، ص۲۳۷.
  6. سیر اعلام النبلاء، ج ۱۸، ص۱۸۴؛ معجم الادباء، ج ۱۲، ص۲۳۷.
  7. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵.
  8. ر.ک: توضیح المشتبه فی ضبط اسماء الرواة، ج۶، ص۷.
  9. المحلی، ج۱۰، ص۴۸۴، ۲۰۷۹.
  10. سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۲۰۱، لسان المیزان، ج۴، ص۲۰۰، ۵۳۱، تاریخ الاسلام، ج۳۰، ص۴۱۳، تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۲۳۰ ش۱۰۱۶.
  11. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۳۱.