اصلاح در فقه اسلامی
مقدمه
مراد از «اصلاح» انجام دادن کاری است که یا افساد را بر طرف کند و یا زمینه بروز آن را از بین ببرد که به لحاظ نوع موضوع فرق میکند، مانند اصلاح نفس، اصلاح ذات البین و اصلاح ساختمان که به ترتیب به معنای پیرایش نفس از صفات زشت و آراستن آن به صفات نیکو، آشتی و پیوند میان متخاصمین و رفع کدورت از آنان، و ترمیم خرابیهای ساختمان است.
موارد اصلاح در فقه بسیار است، مانند اصلاح مال که مقابل اسراف و تبذیر است، اصلاح مال یتیم، اصلاح قرائت، اصلاح ساختمان، اصلاح زمین، چشمه و باغ و اصلاح معابد کفّار.
اصلاح ذات البین
آشتی دادن دو یا چند نفری که با هم کینه و دشمنی دارند، مستحب و در موردی که حفظ جان مؤمنی بر آن توقّف دارد واجب است. از موارد مصرف زکات اصلاح ذات البین است[۱]. مستحب است قاضی پیش از داوری، دو طرف دعوا را به صلح و آشتی فراخواند و در صورت خودداری آن دو، حکم را صادر کند[۲].[۳]
اصلاح بین زن و شوهر
برای اصلاح میان زن و شوهری که با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند، حَکَمی از طرف زن و حَکَمی از سوی مرد برگزیده میشود تا بر مبنای مصلحت، میان آنان آشتی دهند. در اینکه این کار واجب است یا مستحب، اختلاف است[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۳۶۱ ـ ۳۶۲؛ مستمسک العروة، ج ۹، ص۲۶۵ ـ ۲۶۸
- ↑ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۴۵
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص ۵۴۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۳۱، ص۲۰۹ ـ ۲۱۵.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص ۵۴۴.