بحث:طالوت در قرآن
مقدمه
نام طالوت در آیات ۲۴۸ و ۲۵۰ از سوره بقره مذکور است و قصه وی از آیه ۲۴۷ تا آیه ۲۵۲ از همین سوره بیان گردیده است.
طالوت را مفسرین لقب شاؤول نخستین پادشاه بنی اسرائیل دانستهاند و گفتهاند که شاؤول به واسطه طول قامت به طالوت ملقب بوده است.
بنا به نقل کتاب سموئیل، شاؤول بن قیس از سبط بنیامین که خوش اندام و خوش منظر میبود روزی به جستجوی خران پدرش از شهر خارج شد و در راه به سموئیل پیغمبر اسرائیل برخورد (در قرآن مجید نام پیغمبر اسرائیل ذکر نشده است) پس از چند روز اقامت با وی سموئیل او را به پادشاهی بنی اسرائیل مسح کرد. شاؤول در مدت سلطنت خود با عمالقه و فلسطینیان جنگید و بر آنان غلبه یافت اما نخوت و غرور او را از راه حق دور ساخت و با داوود بنای عداوت و دشمنی گذاشت و خدواند از او اعراض کرد. شاؤول به وسیله زنی که مدعی تسخیر ارواح بود از روح سموئیل مدد خواست به او گفته شد که مغلوب فلسطینیان خواهد شد و سلطنت از دودمانش بیرون خواهد رفت. روز دیگر در جنگ با فلسطینیان منهزم گردید. سه پسرش کشته شدند و خودش زخم برداشت. نزدیک بود اسیر شود شمشیر خود را کشید و بر آن افتاد و مرد. قرآن مجید از زندگانی شخصی طالوت ساکت است فقط جنگ او را با جالوت و غلبه داوود را بر جالوت متعرض شده است و تنها وجه مطابقت طالوت با شاؤول یکی اولویت او در پادشاهی است و دیگری واقعه جنگ با جالوت است. به علاوه در قرآن مجید ﴿وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ﴾[۱] و تصریح تورات به خوش اندامی او با هم موافقت دارد.
شاؤول در لغت عبری به معنی مطلوب است. بنابراین شاؤول و طالوت از حیث معنی به یکدیگر نزدیکند. شاید لفظ شاؤول معرف سجایای اخلاقی او باشد و طالوت برازندگی اندام او را حکایت نماید.
داستان طالوت در قرآن مجید موجز است و بدین قرار آمده است:
«مگر از حال آن عده از بنی اسرائیل آگاه نشدهای که به پیغمبر خود گفتند بر ما پادشاهی بگمار تا در راه خدا بجنگیم. پیغمبر بدیشان گفت بیم آن است که چون جنگ بر شما فرض گردد از آن خودداری کنید. قوم گفتند چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما اکنون از خانمان و فرزندان خود دور افتادهایم. چون جنگی بر ایشان واجب و مقرر شد جز عده کمی بقیه اعراض کردند. آری خداوند ستمگاران را میشناسد. پیغمبر بدیشان گفت خداوند، طالوت را به سمت پادشاهی بر شما گزیده است تا با او در راه خداجهاد کنید. قوم گفتند از کجا او بر ما حق پادشاهی داشته باشد با آنکه در مال و منال بر ما فزونی ندارد و ما از او به پادشاهی شایستهتریم. پیغمبر بدیشان خبر داد که خداوند طالوت را بر ایشان گزیده و از جهت دانش و فضل و خلقت جسمانی وی را بر ایشان فزونی بخشیده است. خدای یکتا پادشاهی و حکومت را به هر کس بخواهد میبخشد چه خداوند دارای سعه قدرت و علم است. پیغمبر گفت نشان پادشاهی و حکومت طالوت آن است که برای شما تابوت عهد میآید تا دل شما آرام گردد و بقایای خاندان موسی و هارون را در آن خواهید یافت. این تابوت را فرشتگان حمل میکنند و در آن برای شما آیتی خواهد بود مشروط بر اینکه اهل ایمان باشید. بالاخره طالوت سپاهیان خود را سان دید و به ایشان گفت خداوند شما را به وسیله نهری آزمایش خواهد کرد. کسی که از آب آن نهر بنوشد از من نیست ولی آن کس که کفی بردارد یا اصلا ننوشد از جمله یاران من به شمار خواهد آمد جز عده کمی از آن جوی آب نوشیدند. چون طالوت و مؤمنین از آب گذشتند و چشمشان به لشکریان جالوت افتاد گفتند ما را تاب مقاومت با جالوت و لشکریان او نیست اما آنان که به لقای حق امیدوار بودند گفتند بسا است که به فرمان خدا عدهای اندک بر گروهی انبوه پیروزی یابند چه خدا با شکیبندگان است. چون لشکر طالوت در برابر جالوت صف آرائی کرد طالوتدست دعا برداشت گفت پروردگارا به ما صبر و شکیبائی ارزانی فرما و قدمهای ما را استوار بدار و ما را بر این گروه کافر پیروزی بخش. دعای ایشان به اجابت مقرون شد و سپاهیان طالوت لشکر جالوت را در هم شکستند و جالوت را داوود بکشت و خداوند پادشاهی را به داوود بخشید و او را هر چه میخواست بیاموخت. اگر خداوند بعضی مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نکند زمین را فساد فرا میگیرد، اما خدا بر جهانیان فضل و بخشش دارد و آنان را به حال خود وا نمیگذارد. این بود واقعة طالوت بر حسب قرآن مجید که به تفصیل در تورات مذکور است جز آنکه آزمایش به وسیله آب نهر به موجب تورات فعلی از وقایع «جدعون» میباشد و آوردن تابوت عهد هم پیش از پادشاهی شاؤول است.[۲]
پانویس
- ↑ «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص423-425.