بهشت در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بهشت مترادف با واژگانی چون فردوس، خلد، جنت و دارالسلام است و به‌عنوان جزای مردمان نیکوکار، از موضوع‌های مهمی به‌شمار می‌رود که در سخنان علی (ع) نیز به آن پرداخته شده است. بهشت تا حدی عظمت دارد که در نهج البلاغه آمده است: اگر مانند شخص فرزندمرده ناله سر دهید و اگر مانند کبوتران نوحه‌سرایی کنید و اگر مانند راهبان عبادت کنید و اگر از فرزندان و اموال خود دست بکشید و شب و روز به گریه و زاری بپردازید، برای پاداشی که در انتظار شماست اندک است[۱].

از منظر امام علی (ع) خداوند بهشت را پاداش اطاعت قرار داد تا بدین‌وسیله بندگانش را از معصیت بازدارد و به سوی نعمت سوق دهد. پس رسیدن به بهشت در سایه عمل و نیّت میسّر می‌شود. امام علی (ع) بهشت را تنها بهای ارزشمند اعمال می‌داند و به مردمان سفارش می‌کند که خود را در مقابل غیر از آن نفروشند. نیز بهشت جایگاه پرهیزکاران است؛ کسانی که در روز جزا از نکوهش در امان‌اند و در بهشت برین ساکن خواهند بود[۲][۳].

عوامل راه‌یابی به بهشت

از منظر نهج البلاغه اولین قدم برای رسیدن به بهشت، پیرو شریعت بودن و انجام واجبات و ترک محرمات است[۴]. امام علی (ع) می‌فرماید: پس آن‌که مشتاق بهشت بود، شهوت‌ها را از دل زدود و آن‌که از دوزخ ترسید، از آنچه حرام است دوری گزید و آن‌که ناخواهان دنیا بود، مصیبت‌ها بر وی آسان نمود و آن که مرگ را چشم داشت، در کارهای نیک پای پیش گذاشت[۵]. در منظر امام کسانی اهل بهشت‌اند که شب زنده‌دارند؛ هنگام شب استغفار کنند و در روز نیز از ترس خداوند مرتکب گناه نشوند[۶].

یکی دیگر از راه‌های رسیدن به بهشت، استفاده از تعالیم قرآنی است. نهج البلاغه قرآن را راهنمایی می‌داند که هیچ‌گاه دچار خطا نمی‌شود و هرکس به راه او ادامه دهد به بهشت برین خواهد رسید[۷]. از دیگر عوامل راه‌یابی به بهشت، مهار نفس است. نفس عامل ارتکاب به گناه است و اگر نفس مهار شود راه رسیدن به بهشت نیز هموار خواهد شد[۸]. از دیگر راه‌های رسیدن به بهشت، صبر و استقامت است[۹]. ظلم نیز از موانع رسیدن به بهشت است. ظلم به دیگران به هیچ‌وجه بخشودنی نیست و عامل بازماندگی انسان از بهشت می‌شود[۱۰].[۱۱]

وصف بهشت

نهج البلاغه در فرازهایی به توصیف بهشت پرداخته است؛ منظره‌های زیبا که چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند.

همین طور درختان انبوه با میوه‌های فراوان که به راحتی خم می‌شوند و اگر صاحبان آنها بخواهند از آنها تناول کنند و در اختیارشان خواهد بود. کاخ‌های عظیم که بهشتیان در آن سکنا خواهند گزید و از عسل و شراب پاک تناول خواهند کرد[۱۲]. در بهشت نعمت‌ها تمام و قطع نمی‌شوند، هیچ‌کس پیر نخواهد شد و همه در بهشت، جاویدان خواهد بود[۱۳][۱۴].

منابع

پانویس

  1. «فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِينَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِيلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِي الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَيْهِ فِي ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَانِ سَيِّئَةٍ أَحْصَتْهَا كُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَكَانَ قَلِيلًا فِيمَا أَرْجُو لَكُمْ مِنْ ثَوَابِهِ وَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِنْ عِقَابِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۵۲.
  2. «أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ، فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٥٦.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 178.
  4. «وَ بَيَّنَ لَكُمْ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ مِنْهَا لِتَتَّبِعُوا هَذِهِ وَ تَجْتَنِبُوا هَذِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷٦.
  5. «فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِي] إِلَى الْخَيْرَاتِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۱.
  6. «الَّذِينَ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلًا تَوَحُّشاً وَ انْقِطَاعاً»؛ نهج البلاغه، خطبه ١٩٠.
  7. «وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷٦.
  8. «فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷٦.
  9. «وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ١٧٦.
  10. «فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللَّهِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ،.. وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً، الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِيدٌ لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَى وَ لَا ضَرْباً بِالسِّيَاطِ وَ لَكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذَلِكَ مَعَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷٦.
  11. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 179.
  12. «فَلَوْ رَمَيْتَ بِبَصَرِ قَلْبِكَ نَحْوَ مَا يُوصَفُ لَكَ مِنْهَا لَعَزَفَتْ نَفْسُكَ عَنْ بَدَائِعِ مَا أُخْرِجَ إِلَى الدُّنْيَا مِنْ شَهَوَاتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ زَخَارِفِ مَنَاظِرِهَا وَ لَذَهِلَتْ بِالْفِكْرِ فِي [اصْطِفَافِ] اصْطِفَاقِ أَشْجَارٍ غُيِّبَتْ عُرُوقُهَا فِي كُثْبَانِ الْمِسْكِ عَلَى سَوَاحِلِ أَنْهَارِهَا وَ فِي تَعْلِيقِ كَبَائِسِ اللُّؤْلُؤِ الرَّطْبِ فِي عَسَالِيجِهَا وَ أَفْنَانِهَا وَ طُلُوعِ تِلْكَ الثِّمَارِ مُخْتَلِفَةً فِي غُلُفِ أَكْمَامِهَا تُجْنَى مِنْ غَيْرِ تَكَلُّفٍ فَتَأْتِي عَلَى مُنْيَةِ مُجْتَنِيهَا وَ يُطَافُ عَلَى نُزَّالِهَا فِي أَفْنِيَةِ قُصُورِهَا بِالْأَعْسَالِ الْمُصَفَّقَةِ وَ الْخُمُورِ الْمُرَوَّقَةِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶٥.
  13. «دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ، لاَيَنْقَطِعُ نَعِيمُهَا، وَ لاَيَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لاَيَهْرَمُ خَالِدُهَا، وَ لاَيَبْأَسُ سَاکِنُهَا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸٥.
  14. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 179.