ترس در فقه سیاسی
معناشناسی
ترس عبارت است از: ناامنی، بیمناکی، اندیشناکی، دلمشغولی، توقّعِ مکروه در مقابل رجاء (توقع مطلوب)[۱]: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ﴾[۲].[۳]
خوف دنیایی و اخروی
خوف به اعتبار تعلق آن به امور و موضوعات، بار ارزشی پیدا میکند. خوف هم در امور دنیایی است و هم اخروی؛ هم از خداوند است و هم از غیرخدا. خوف در امور اخروی و خوف الهی، امری پسندیده و مثبت است: ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا﴾[۴]، ﴿إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾[۵].
خوف در امور دنیایی به اقتضای مورد، گاهی مثبت است به معنای حزم و احتیاط: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ﴾[۶] و گاهی منفی است به معنای ناامنی: ﴿الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾[۷].[۸]
خوف در فرهنگ سیاسی
در فرهنگ سیاسی قرآن، بر احتیاط و حزم در امور اجتماعی و سیاسی تأکید و سفارش فراوان شده است: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ﴾[۹]؛ امّا ترس و احساس ناامنی، به معنای "احساس زودگذر یا بادوام ناشی از خطر واقعی یا خیالی" یک پدیده روانشناختی است که امکان دارد، ذاتی یا دارای ماهیت فرهنگی ـ اجتماعی باشد که به صورت احساسات دلهرهآور، رنج و عذاب درونی، وحشت، هول و هراس، سراسیمگی و نیز به صورت اقدامات خودبهخودی یا آگاهانه بروز نماید[۱۰].
قرآن "خوف" را به عنوان وصفی فردی و اجتماعی منفی و ضد ارزشی، از مؤمنان و جامعه ایمانی نفی کرده است: ﴿فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۱۱].[۱۲]
رعب و تفاوت آن با ترس
استیلای ترس بر قلب[۱۳]، انقطاع به سبب پُر شدن (قلب) از خوف[۱۴]، ترس و هراس[۱۵].
﴿سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ﴾[۱۶].
آنچه رُعب را از خوف و ترس متفاوت میسازد، استیلای ترس بر انسان به صورتی است که قدرت هر کنش و واکنشی را از او سلب میکند[۱۷]؛ لذا برخی لغت شناسان معادل مفهومی قطع و انقطاع را برای آن آوردهاند که کنایه از ذلالت و از بین رفتن قدرت از دست کافران است: ﴿سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا﴾[۱۸].[۱۹]
در فرهنگ سیاسی، ترس ممکن است نشاندهنده یک خصلت پایدار در وجدان و ضمیر نه تنها یک فرد خاص، بلکه یک گروه اجتماعی و حتی کل جامعه باشد[۲۰].[۲۱]
خوف و رجاء
«خوف و رجاء»، حالت بیم از عدل و عذاب خداوند و امید به فضل و کرم او. خصلت والای رجاء با مشاهده فضل و کرم خداوند متعال به بندگان و صفت ارزشمند خوف با مشاهده عدل و وعدهای الهی به عذاب ابدی بر اثر گناه و نیز نقص و کوتاهی بندگان، در مقام بندگی، در نفس مؤمن حاصل میشود. رذیلت مقابل رجاء، یأس از رحمت خداوند و رذیلت مقابل خوف، ایمنی از مکر او است که هر دو از گناهان کبیره هستند[۲۲]. از این عنوان در باب جهاد و امر به معروف و نهی از منکر سخن گفتهاند. خوف و رجاء در آیات متعدد از ویژگیهای پیامبران و مؤمنان شمرده شده است[۲۳]. در روایات نیز بر تحصیل این دو خصلت ارزنده، به تحصیل اسباب آن دو تأکید شده است[۲۴]. خوف از عدل و عذاب خداوند امید داشتن به فضل و کرم او، و عمل به مقتضای آنها، یعنی ترک گناه و انجام دادن طاعات بر مؤمن واجب است[۲۵]و[۲۶].[۲۷]
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۱.
- ↑ «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۶۶-۲۶۷.
- ↑ «از بسترها پهلو تهی میکنند (و برای نماز برمیخیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید میخوانند و از آنچه به آنان روزی کردهایم میبخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.
- ↑ «از خداوند، پروردگار جهانیان میهراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.
- ↑ «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
- ↑ «همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۶۶-۲۶۷.
- ↑ «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳.
- ↑ «پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره انعام، آیه ۴۸.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۶۶-۲۶۷.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۶.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۵۷.
- ↑ «من در دل کافران بیم خواهم افکند» سوره انفال، آیه ۱۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.
- ↑ «به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۲.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳-۱۵۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۳۱۱.
- ↑ التحفه السنیه، ص۶۸؛ جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۰؛ حاشیه مجمع الفائده، ص۷۳۴.
- ↑ اعراف، ۵۶؛ اسراء، ۵۷؛ انبیاء،۹۰؛ سجده، ۱۶؛ زمر، ۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۶.
- ↑ فرهنگ فقه، ج۳، ص۵۳۱؛ فقه سیاسی، ج۷، ص۶۰۳.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۸۰۰.