شأن نزول آیه سأل سائل چیست؟ (پرسش)
شأن نزول آیه سأل سائل چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل بالاتر | امامت در قرآن |
مدخل اصلی | آیه سأل سائل |
تعداد پاسخ | ۲ پاسخ |
شأن نزول آیه سأل سائل چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین جواد محدثی در کتاب «فرهنگ غدیر» در اینباره گفته است:
«از دلایل حقانیت علی (ع) و غدیر، نزول عذاب بر نعمان بن حرث است که روز غدیر، از خدا خواست اگر آنچه محمّد (ص) دربارۀ ولایت امیر مؤمنان (ع) میگوید حق و از جانب خداست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. همان دم سنگی آمد و او را کشت و این آیه نازل شد[۱] ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾[۲] نیز روایت شده آنکه عذاب را برای کافران از خداطلبید، پیامبر بود. نام آن شخص، نضر بن حارث و حارث بن نعمان و جز اینها هم ذکر شده است.[۳]
پاسخهای دیگر
۱.حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
«بر پایه روایات، شأن نزول این آیه، جریان غدیر و اعلام ولایت امیر مؤمنان (ع) است که بسیاری از محدّثان و مفسّران مشهور اهل سنت در کتابهای خودشان نقل کردهاند. افرادی همچون: سفیان بن سعید ثوری، ابو اسحاق ثعلبی، حاکم حسکانی، سبط ابن جوزی، شیخ الاسلام حموئی، نورالدین ابن صبّاغ مالکی، احمد بن باکثیر مکّی و شیخ محمّد عبده از جمله آنهاست[۴][۵]. طبق آنچه در روایات آمده، گزیده ماجرا چنین است: آنگاه پیامبر اسلام (ص) مسأله ولایت امیر مؤمنان (ع) را در غدیر تبیین نمودند و مردم با حضرت علی (ع)بیعت کردند. خبر آن، در جای جای منطقه و سرزمینهای مختلف پیچید تا آنان که در این حجّ با رسول خدا (ص) همراه نبودند نیز، از این خبر آگاه شدند. در همان روزها حارث بن نعمان با شتر خویش آمد و آن را کنار درِ مسجد بست و وارد مسجد شد. رسول خدا (ص) در مسجد بود و اصحابش پیرامون ایشان نشسته بودند. آن مرد پیشاپیش رسول خدا (ص) بر دو زانو نشست و عرض کرد: ای محمد! تو به ما فرمان دادی که گواهی بدهیم، خدایی جز الله نیست و تو رسول خدایی. ما نیز پذیرفتیم. تو به ما فرمان دادی که شبانهروز پنج نماز بخوانیم. در ماه رمضان روزه بگیریم. به حج خانه خدا برویم و زکات مال را بپردازیم، ما نیز پذیرفتیم، ولی به این اندازه راضی نشدی، تا این که دست عموزاده خود را بالا بردی و او را بر مردم برتری دادی و گفتی: هر کس من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. این سخن توست یا سخن خداوند؟ پیامبر خدا (ص) در حالی که دیدگانش قرمز شده بود فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست. این امر از جانب خداوند است و از سوی من نیست[۶]. این گفته را سه مرتبه تکرار نمود. در این هنگام آن مرد برخاست و میگفت: خدایا! اگر آن چه محمد میگوید، حق است، سنگی از آسمان بر ما فرو فرست. راوی میگوید: به خدا سوگند، هنوز آن مرد به شترش نرسیده بود که خداوند از آسمان سنگی را به سوی او پرتاب کرد و بر فرق او اصابت کرد و از دُبُرش رفت. او ناگهان جان داد و خداوند متعال این آیه را بر پیامبر (ص) نازل کرد: ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾»[۷]. |
پانویس
- ↑ مجمع البیان، ج ۵ ص ۳۵۲، المیزان، ج ۲۰ ص ۷۹، آیهای که آن خواسته را بیان کرده آیه ۳۲ انفال است
- ↑ «خواهندهای درخواست عذابی حتمی کرد، عذابی از سوی خدای صاحب والاییها که بر کافران نازل شود و کسی نتواند جلوی آن را بگیرد» سورۀ معارج، آیه ۱ تا ۴. به این بحث در الغدیر، ج۱ ص ۲۳۹ با عنوان العذاب الواقع مراجعه کنید، نیز آیات الغدیر کورانی، ص ۲۸۴
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۶.
- ↑ ر.ک: جواهر العقدین، ج۱ ص۹۸؛ فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر، ج۶، ص۲۱۸؛ الفصول المهمّة فی معرفة الأئمّة، ص۴۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۸۲؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۸۱–۳۸۵؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۲، ص۱۱۷۲، ح۶۶۹.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۲۵.
- ↑ «وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنَّهُ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَ مِنِّي».
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۲۶-۱۲۷.