ضحاک بن قیس فهری
مقدمه
ضحاک بن قیس از چهرههای غارتگر و مفسد و دستیار معاویه و از فرماندهان سپاه دمشق بود که در ایجاد بلوا و فتنه در قلمرو حکومت امیر المؤمنین (ع) کوشا بود. وی همراه چند هزار نفر در مرز غربی عراق، در منطقۀ حکومت حضرت علی (ع) به تاخت و تاز و حمله به مردم و حاجیان و غارت اموالشان پرداخت و عمرو بن قیس (والی منصوب از سوی آن حضرت) را کشت. پس از این واقعه، امیر مؤمنان (ع) سخنرانی کرد و مردم را به مقابله فراخواند، امّا پاسخ سرد مردم سبب شد که حضرت خطبهای انتقادی و گلایهآمیز از سستی و بیحالی یارانش ایراد کند[۱]. وی مدتی هم پس از مرگ زیاد بن ابیه والی کوفه بود و بر جنازۀ معاویه نیز نماز خواند. در جنگ صفین و قیام حجر بن عدی و بسیاری از حوادث آن روزگار، در خط امویان بود و بر ضدّ جبهۀ حق میکوشید[۲].[۳]
ضحاک پس از استقرار در کوفه، همچون زیاد بن ابیه به تهدید و ارعاب کوفیان پرداخت و خطاب به آنان گفت: در میان شما کسانی هستند که گذشتگان صالح ما (عثمان) را سب و شتم میکنند؛ اگر از این رفتار خویش دست برندارند، همان شمشیر زیاد را به روی شما خواهم کشید؛ چراکه من همان غارتگر سرزمینهای شما بر ساحل رود فرات هستم![۴].
وی که از صحابه و محدثان به شمار میآمد، در زمان امارت بر کوفه مانند زیاد بن ابیه بدعتها گذاشت؛ که امام جماعت قرار دادن کودکی نابالغ به اعتبار حافظ قرآن بودن او و سجده کردن در میان خطبههای نماز جمعه از جمله آنهاست[۵]. ضحاک تا سال ۵۸ فرمانروای کوفه بود[۶].[۷]
ضحاک بن قیس
او شش سال پیش از وفات پیامبر به دنیا آمد و در فتح دمشق شرکت داشت[۸] و از سران سپاه معاویه در جنگ صفین و فرمانده قلب لشکر بود. امیرالمؤمنین او را لعنت میکرد[۹]. او رئیس «شرطه» معاویه و از کسانی بود که پس از جنگ صفین به دستور معاویه به شهرهای عراق و قلمرو حکومت امیرالمؤمنین یورش میبرد و امام به وسیله حجر بن عدی فتنه او را دفع کرد[۱۰]. او پس از مصالحه امام حسن با معاویه، از سوی او حاکم کوفه شد[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه خطبه۲۹.
- ↑ دانشنامه امیر المؤمنین ج۱۱ص۳۵۲.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۶۹.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۱.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۰.
- ↑ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۳۱۱.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۰۶؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۲.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۵۵۲.
- ↑ ابن هلال ثقفی الغارات، ج۲۲ ص۴۲۲؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۵۳.
- ↑ ابن حجر، الاستیعاب، ج۲، ص۲۹۷.
- ↑ جعفری، یعقوب، مقاله «قاسطین»، دانشنامه امام علی ج۹ ص ۱۴۸.