عوامل نفاق در کلام اسلامی
مقدمه
مراد از عوامل نفاق، انگیزههای درونی و بیرونی است که آدمی را بدین آفت راه مینمایند. مهمترین آنها عبارتاند:
- احساس حقارت و زبونی: نفاق بنابر تصریح قرآن کریم، گونهای بیماری روحی است[۱]. بنابر روایات بسیاری از بزرگان معصوم (ع)، حقارت درونی، مایه نفاق است. در روایتی از امام علی (ع) آمده است: "نفاق آدمی از ذلتی است که در خویش مییابد"[۲].
- خشونت: گاه که کشمکشهای فکری و چالشهای سیاسی و جناحی بالا میگیرند و به درازا میکشند، گروههای درگیر را میفرسایند و وامیدارند تا در خویش خزند و چهره خود را پنهان سازند؛ چنان که امام علی (ع) میفرماید: "از کشمکش و دشمنی بپرهیزید که قلب برادران را بر یکدیگر تیره میسازد و دورویی میآفریند"[۳].
- ترس: گاه دشمنان از آن رو که توانایی رویارویی با اهل ایمان را ندارند و از فرجام آن میهراسند، لباس دینداری درمیپوشند و کفر خویش را پنهان میسازند و موزیانه و پنهانکارانه به مبارزه خویش تداوم میبخشند[۴].
- دروغ: بنابر پارهای روایات، دروغگویی به نفاق میانجامد و رفته رفته آدمی را از ایمان جدا میسازد؛ چنان که امام علی (ع) میفرماید: "دروغگویی به نفاق میرسد"[۵].
- رذیلتهای اخلاقی: امام علی (ع) در حدیث مفصلی، علل نفاق را بر میشمارد و میفرماید: "نفاق بر چهار پایه استوار است: هوس و سهلانگاری و خشم و طمع. هوس را چهار شعبه است: ستم و تجاوز و شهوت و سرکشی .... سهلانگاری را نیز چهار شعبه است: غفلت و غرور به رحمت الهی و آرزو و ترس و .... خشم را نیز چهار شعبه است: تکبر و تفاخر و غرور و تعصب. طمع را نیز چهار شعبه است: شادمانی، سرمستی، خیرهسری و فزونخواهی"[۶].[۷]