شک: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[شک در قرآن]] - [[شک در معارف دعا و زیارات]] - [[شک در معارف و سیره سجادی]]| پرسش مرتبط  = }}


{{امامت}}
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شک در قرآن]] | [[شک در حدیث]] | [[شک در اخلاق اسلامی]] | [[شک در معارف دعا و زیارات]] | [[شک در معارف و سیره سجادی]] | [[شک در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شک (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
شکّ در مقابل [[یقین]] است<ref>لسان‌العرب.</ref> و به حالت [[نفسانی]] ناشی از تردید بین دو یا چند چیز شک، گفته می‌شود<ref>جواهرالکلام، ج۲، ص۳۴۸-۳۴۹.</ref>. راغب گوید: شک [[اعتدال]] و [[تساوی]] نقیضین است در نزد [[انسان]]<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>. در واقع، شک آن است که شخص به هیچ یک از دو طرف قضیه یقین نکند و ترجیح هم ندهد دهد بلکه بود و نبود در نظر وی مساوی باشد، برخلاف [[ظنّ]] که یکی از دو طرف را ترجیح می‌دهد. باید دانست که شک نوعی از [[جهل]] است و این کلمه پانزده بار در [[کلام‌الله مجید]] آمده است<ref>قاموس قرآن.</ref> به عبارت دیگر، برابر بودن احتمال وقوع و عدم وقوع خبر را شک می‌گویند، یعنی هر دو طرف را به یک اندازه احتمال می‌دهد<ref>منطق مظفر، ج۱، ص۳۱.</ref>.
شکّ در مقابل [[یقین]] است<ref>لسان‌العرب.</ref> و به حالت [[نفسانی]] ناشی از تردید بین دو یا چند چیز شک، گفته می‌شود<ref>جواهرالکلام، ج۲، ص۳۴۸-۳۴۹.</ref>. راغب گوید: شک [[اعتدال]] و [[تساوی]] نقیضین است در نزد [[انسان]]<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>. در واقع، شک آن است که شخص به هیچ یک از دو طرف قضیه یقین نکند و ترجیح هم ندهد دهد بلکه بود و نبود در نظر وی مساوی باشد، برخلاف [[ظنّ]] که یکی از دو طرف را ترجیح می‌دهد. باید دانست که شک نوعی از [[جهل]] است و این کلمه پانزده بار در [[کلام‌الله مجید]] آمده است<ref>قاموس قرآن.</ref> به عبارت دیگر، برابر بودن احتمال وقوع و عدم وقوع خبر را شک می‌گویند، یعنی هر دو طرف را به یک اندازه احتمال می‌دهد<ref>منطق مظفر، ج۱، ص۳۱.</ref>.


شک آفت یقین است و انسان را از [[حقیقت]] دور می‌سازد. منشأ شک [[دل]] [[بیمار]] و چشم نابینای [[کافران]] و [[منافقان]] است: {{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ}}<ref>«بلکه دانش آنان درباره جهان واپسین پایان یافته است؛ یا در آن تردید دارند یا در (دریافتن) آن کوردلند» سوره نمل، آیه ۶۶.</ref> و [[مؤمن حقیقی]] [[اعتقاد]] خود را از ریب، [[اضطراب]] و شک که آفت اعتقاد است می‌رهاند و ایمن می‌کند<ref>تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۳۸ و ۱۵۶.</ref> [[قرآن]] [[مشرکان]] را [[سرزنش]] می‌کند که جویای یقین و طالب[[حق]] نیستند بلکه در شکند و با حقایق [[بازی]] می‌کنند<ref>تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۱۵۸.</ref>.
شک آفت یقین است و انسان را از [[حقیقت]] دور می‌سازد. منشأ شک [[دل]] [[بیمار]] و چشم نابینای [[کافران]] و [[منافقان]] است: {{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ}}<ref>«بلکه دانش آنان درباره جهان واپسین پایان یافته است؛ یا در آن تردید دارند یا در (دریافتن) آن کوردلند» سوره نمل، آیه ۶۶.</ref> و [[مؤمن حقیقی]] [[اعتقاد]] خود را از ریب، [[اضطراب]] و شک که آفت اعتقاد است می‌رهاند و ایمن می‌کند<ref>تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۳۸ و ۱۵۶.</ref> [[قرآن]] [[مشرکان]] را [[سرزنش]] می‌کند که جویای یقین و طالب[[حق]] نیستند بلکه در شکند و با حقایق [[بازی]] می‌کنند<ref>تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۱۵۸.</ref>.


امیرالمؤمنین علی{{ع}} در خطبه‌ای فرمود: «دودلی و تردید به خود [[راه]] ندهید تا به شک افتید و شک نکنید تا [[کافر]] شوید»<ref>اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.</ref>. همچنین [[امام باقر]]{{ع}} درباره شک فرمود: «با شک و [[انکار]] هیچ عملی سودمند نیست»<ref>اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.</ref>. در [[وصیّت]] مفضّل (یکی از [[یاران امام صادق]]{{ع}} هم آمده است که: شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمود: هرکه شک کند و یا [[گمان]] برد و یا بر یکی از آنها بیاید و بماند، [[خدا]] عمل او را حبط کند و ساقط نماید؛ [[راستی]] که [[حجّت]] [[خدا]] همان حجّت واضح و روشن است<ref>اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۶.</ref>
امیرالمؤمنین علی {{ع}} در خطبه‌ای فرمود: «دودلی و تردید به خود [[راه]] ندهید تا به شک افتید و شک نکنید تا [[کافر]] شوید»<ref>اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} درباره شک فرمود: «با شک و [[انکار]] هیچ عملی سودمند نیست»<ref>اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.</ref>. در [[وصیّت]] مفضّل (یکی از [[یاران امام صادق]] {{ع}} هم آمده است که: شنیدم [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمود: هرکه شک کند و یا [[گمان]] برد و یا بر یکی از آنها بیاید و بماند، [[خدا]] عمل او را حبط کند و ساقط نماید؛ [[راستی]] که [[حجّت]] [[خدا]] همان حجّت واضح و روشن است<ref>اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۶.</ref>


==تفاوت شک و ریب==
== تفاوت شک و ریب ==
فرق بین شک و ریب این است که ریب شکّ همراه با [[تهمت]] است. کسی که در مطلبی‌شک کند و [[شبهه]] [[اتهام]] و [[افترا]] در میان باشد، شک وی را ریب می‌نامند<ref>تفسیر تسنیم، جلد ۲، ص۴۱۰.</ref>. [[کافر]] و [[منافق]] همواره در شک و تردیدند و هیچ بلایی بدتر از این نیست که [[انسان]] سرگردان باشد. [[خداوند سبحان]] در [[تبیین]] [[عذاب]] [[منافقان]] و [[کفار]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ}}<ref>«و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۵.</ref> اینها در شکشان سرگردانند و [[راه]] [[خروج]] ندارند. همواره در یک مدار بسته دور می‌زنند<ref>حکمت عبادات، ص۴۳.</ref>.
فرق بین شک و ریب این است که ریب شکّ همراه با [[تهمت]] است. کسی که در مطلبی‌شک کند و [[شبهه]] [[اتهام]] و [[افترا]] در میان باشد، شک وی را ریب می‌نامند<ref>تفسیر تسنیم، جلد ۲، ص۴۱۰.</ref>. [[کافر]] و [[منافق]] همواره در شک و تردیدند و هیچ بلایی بدتر از این نیست که [[انسان]] سرگردان باشد. [[خداوند سبحان]] در [[تبیین]] [[عذاب]] [[منافقان]] و [[کفار]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ}}<ref>«و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۵.</ref> اینها در شکشان سرگردانند و [[راه]] [[خروج]] ندارند. همواره در یک مدار بسته دور می‌زنند<ref>حکمت عبادات، ص۴۳.</ref>.
[[امام سجاد]]{{ع}} درخصوص دوری از ریب و [[طلب]] [[یقین]] می‌فرماید: «پس غبار ریب و تردید از [[دل]] ما بزدای و ما را به [[یقینی]] چون یقین [[مخلصان]] [[یاری]] فرما»<ref>نیایش سی‌وسوم.</ref>.<ref>آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۷.</ref>
[[امام سجاد]] {{ع}} درخصوص دوری از ریب و [[طلب]] [[یقین]] می‌فرماید: «پس غبار ریب و تردید از [[دل]] ما بزدای و ما را به [[یقینی]] چون یقین [[مخلصان]] [[یاری]] فرما»<ref>نیایش سی‌وسوم.</ref>.<ref>آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۷.</ref>


==اهمیت دوری از شک و رسیدن به یقین==
== اهمیت دوری از شک و رسیدن به یقین ==
از آنجایی که شک مانع از [[رسوخ]] [[ایمان]] در [[قلب]] می‌شود لذا انسان [[مؤمن]] باید در راهی قدم گذارد که دچار [[شک و تردید]] نشود. انسان به [[تنهایی]] دچار [[اضطراب]] و تشویش می‌شود در نتیجه با اتصال به منبع [[الهی]] و [[طلب یاری]] می‌تواند خود را از خطرات شک ایمن بدارد. در نیایش‌های امام سجاد{{ع}} این مطلب به وضوح یافت می‌شود؛ [[امام]] در دعای خود عرضه می‌دارد: «چنان کن که به راه [[باطل]] نگرایم، و نیتی صوابم ده و چنان کن که در آن تردید روا ندارم»<ref>نیایش بیستم.</ref> همچنین عرضه می‌دارد: {{متن حدیث|وَ أَزِلْ‏ عَنِّي‏ كُلَّ شَكٍّ‏ وَ شُبْهَةٍ...}}؛ «هر شک و شبهتی از دلم بزدای. از دروازه‌های [[رحمت]] راه من به [[حق]] بگشای»<ref>نیایش چهل‌و‌هفتم.</ref>.
از آنجایی که شک مانع از [[رسوخ]] [[ایمان]] در [[قلب]] می‌شود لذا انسان [[مؤمن]] باید در راهی قدم گذارد که دچار [[شک و تردید]] نشود. انسان به [[تنهایی]] دچار [[اضطراب]] و تشویش می‌شود در نتیجه با اتصال به منبع [[الهی]] و [[طلب یاری]] می‌تواند خود را از خطرات شک ایمن بدارد. در نیایش‌های امام سجاد {{ع}} این مطلب به وضوح یافت می‌شود؛ [[امام]] در دعای خود عرضه می‌دارد: «چنان کن که به راه [[باطل]] نگرایم، و نیتی صوابم ده و چنان کن که در آن تردید روا ندارم»<ref>نیایش بیستم.</ref> همچنین عرضه می‌دارد: {{متن حدیث|وَ أَزِلْ‏ عَنِّي‏ كُلَّ شَكٍّ‏ وَ شُبْهَةٍ...}}؛ «هر شک و شبهتی از دلم بزدای. از دروازه‌های [[رحمت]] راه من به [[حق]] بگشای»<ref>نیایش چهل‌و‌هفتم.</ref>.


هرگاه دل متوجه [[ذکر خدا]] و نفس مایل به [[ورع]] و [[تقوی]] شد مجال [[شیطان]] تنگ می‌گردد و از [[دل]] بیرون می‌رود و [[جنود]] ملائک در دل می‌نشینند و [[الهامات]] [[الهی]] به [[قلب]] وارد می‌شود<ref>معراج السعادة، ص۱۳۳.</ref>. در نتیجه در هرحال برای دوری از [[شیطان]] و رسیدن به [[حقیقت]] باید این رابطه الهی [[حفظ]] شود. یکی از راه‌های حفظ این [[ارتباط]] [[اعتقاد]] [[راسخ]] به [[قرآن]] است که [[کلام]] و [[پیام الهی]] می‌باشد. [[امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه]] درباره اعتقاد به قرآن عرضه می‌دارد: «بار خدایا،... ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر [[صدق]] معترف‌اند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردیدی با [[یقین]] ما معارضه نکند، و چون قدم به [[راه راست]] قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در [[راه]] نلغزاند»<ref>نیایش چهل‌و‌دوم.</ref>. و در [[نیایش]] دیگری بیان می‌دارد: «بار خدایا، [[درود]] بفرست بر [[محمد]] و [[خاندان]] او و ما را دور دار از [[الحاد]] در [[توحید]] خود، و [[قصور]] در [[بزرگداشت]] خود، و شک در [[دین]] خود، و [[نابینایی]] در طریق خود، و [[غفلت]] از [[تعظیم]] خود، و فریفته شدن به دشمنت؛ آن شیطان رجیم»<ref>نیایش چهل‌و‌چهارم.</ref>.
هرگاه دل متوجه [[ذکر خدا]] و نفس مایل به [[ورع]] و [[تقوی]] شد مجال [[شیطان]] تنگ می‌گردد و از [[دل]] بیرون می‌رود و [[جنود]] ملائک در دل می‌نشینند و [[الهامات]] [[الهی]] به [[قلب]] وارد می‌شود<ref>معراج السعادة، ص۱۳۳.</ref>. در نتیجه در هرحال برای دوری از [[شیطان]] و رسیدن به [[حقیقت]] باید این رابطه الهی [[حفظ]] شود. یکی از راه‌های حفظ این [[ارتباط]] [[اعتقاد]] [[راسخ]] به [[قرآن]] است که [[کلام]] و [[پیام الهی]] می‌باشد. [[امام سجاد]] {{ع}} در [[صحیفه]] درباره اعتقاد به قرآن عرضه می‌دارد: «بار خدایا،... ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر [[صدق]] معترف‌اند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردیدی با [[یقین]] ما معارضه نکند، و چون قدم به [[راه راست]] قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در [[راه]] نلغزاند»<ref>نیایش چهل‌و‌دوم.</ref>. و در [[نیایش]] دیگری بیان می‌دارد: «بار خدایا، [[درود]] بفرست بر [[محمد]] و [[خاندان]] او و ما را دور دار از [[الحاد]] در [[توحید]] خود، و [[قصور]] در [[بزرگداشت]] خود، و شک در [[دین]] خود، و [[نابینایی]] در طریق خود، و [[غفلت]] از [[تعظیم]] خود، و فریفته شدن به دشمنت؛ آن شیطان رجیم»<ref>نیایش چهل‌و‌چهارم.</ref>.


[[انسان]] هیچ‌گاه نباید از اتصال به منبع الهی [[غافل]] شود و در همه حال باید از [[خداوند]] [[طلب یاری]] نماید. چنان که [[امام زین‌العابدین]]{{ع}} می‌گوید: «بار خدایا، بر من فروغی تابناک افکن که در پرتو آن در میان [[مردم]] راه بسپرم و در تاریکی‌ها راه خود بیابم و در [[روشنایی]] آن از دام هر شک و [[شبهه]] برهم»<ref>نیایش بیست‌و‌دوم.</ref>.
[[انسان]] هیچ‌گاه نباید از اتصال به منبع الهی [[غافل]] شود و در همه حال باید از [[خداوند]] [[طلب یاری]] نماید. چنان که [[امام زین‌العابدین]] {{ع}} می‌گوید: «بار خدایا، بر من فروغی تابناک افکن که در پرتو آن در میان [[مردم]] راه بسپرم و در تاریکی‌ها راه خود بیابم و در [[روشنایی]] آن از دام هر شک و [[شبهه]] برهم»<ref>نیایش بیست‌و‌دوم.</ref>.


دوری از [[شک و تردید]] به قدری اهمیت دارد که امام سجاد{{ع}} در دعایی از [[تابعین]] [[اصحاب]] [[حضرت رسول]]{{صل}} یاد می‌کند و در خصوصیات ایشان می‌فرماید: «در دلشان شائبه تردید پدید نیامد تا از راهشان [[منحرف]] سازد یا در [[پیروی]] آثار ایشان خلل آورد»<ref>نیایش چهارم.</ref>.
دوری از [[شک و تردید]] به قدری اهمیت دارد که امام سجاد {{ع}} در دعایی از [[تابعین]] [[اصحاب]] [[حضرت رسول]] {{صل}} یاد می‌کند و در خصوصیات ایشان می‌فرماید: «در دلشان شائبه تردید پدید نیامد تا از راهشان [[منحرف]] سازد یا در [[پیروی]] آثار ایشان خلل آورد»<ref>نیایش چهارم.</ref>.
امام سجاد{{ع}} در دعای [[روز]] [[عید فطر]] طریقه [[توبه]] کردن و خصوصیت بارز آن را [[آموزش]] می‌دهد<ref>نیایش چهل‌و‌پنجم.</ref>. یکی از خصوصیات توبه این است که انسان در آن شک و تردیدی نداشته باشد و همین عامل سبب عدم بازگشت او به [[گناه]] می‌شود.
امام سجاد {{ع}} در دعای [[روز]] [[عید فطر]] طریقه [[توبه]] کردن و خصوصیت بارز آن را [[آموزش]] می‌دهد<ref>نیایش چهل‌و‌پنجم.</ref>. یکی از خصوصیات توبه این است که انسان در آن شک و تردیدی نداشته باشد و همین عامل سبب عدم بازگشت او به [[گناه]] می‌شود.


در انتها، باید گفت [[انسان]] [[مؤمن]] در هرحال باید به [[حمد]] و ثنای [[پروردگار]] بپردازد و از [[خالق]] بی‌همتایی که [[سیطره]] عالم را در دست دارد [[غافل]] نباشد. [[امام سجاد]]{{ع}} عرض می‌کند: «حمد و [[سپاس]] خداوندی را که خود را به ما شناسانید و شیوه سپاسگزاری‌اش را به ما [[الهام]] کرد و ابواب [[علم]] [[ربوبیّت]] خویش را به روی ما بگشاد و ما را به [[اخلاص]] در [[توحید]] خویش [[راه]] نمود و از [[الحاد]] و تردید در امر خود به دور داشت»<ref>نیایش یکم.</ref>.<ref>اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ترجمه کمره‌ای، نشر اسوه، ۱۳۷۴ ش؛ تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء قم، ۱۳۹۱ ش؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه تهران، ۱۳۷۴ ش؛ جواهر الکلام، الشیخ محمدحسن النجفی، دار احیا التراث العربی، بیروت، ۱۹۸۱ م؛ حکمت عبادات، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء قم، ۱۳۹۳ ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱ ش؛ المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم دارالشامیه، دمشق، بیروت، ۱۴۱۲ ق؛ معراج‌السعاده، ملااحمد نراقی، نشر آیین دانش، قم، ۱۳۹۲ ش؛ منطق، محمدرضا مظفر، ترجمه علی شیروانی، دارالعلم، قم، ۱۳۹۲ ش.</ref>.<ref>[[آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۷.</ref>
در انتها، باید گفت [[انسان]] [[مؤمن]] در هرحال باید به [[حمد]] و ثنای [[پروردگار]] بپردازد و از [[خالق]] بی‌همتایی که [[سیطره]] عالم را در دست دارد [[غافل]] نباشد. [[امام سجاد]] {{ع}} عرض می‌کند: «حمد و [[سپاس]] خداوندی را که خود را به ما شناسانید و شیوه سپاسگزاری‌اش را به ما [[الهام]] کرد و ابواب [[علم]] [[ربوبیّت]] خویش را به روی ما بگشاد و ما را به [[اخلاص]] در [[توحید]] خویش [[راه]] نمود و از [[الحاد]] و تردید در امر خود به دور داشت»<ref>نیایش یکم.</ref>.<ref>اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ترجمه کمره‌ای، نشر اسوه، ۱۳۷۴ ش؛ تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء قم، ۱۳۹۱ ش؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه تهران، ۱۳۷۴ ش؛ جواهر الکلام، الشیخ محمدحسن النجفی، دار احیا التراث العربی، بیروت، ۱۹۸۱ م؛ حکمت عبادات، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء قم، ۱۳۹۳ ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱ ش؛ المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم دارالشامیه، دمشق، بیروت، ۱۴۱۲ ق؛ معراج‌السعاده، ملااحمد نراقی، نشر آیین دانش، قم، ۱۳۹۲ ش؛ منطق، محمدرضا مظفر، ترجمه علی شیروانی، دارالعلم، قم، ۱۳۹۲ ش.</ref>.<ref>[[آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[یقین]]
* [[یقین]]
* [[ظن]]
* [[ظن]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:شک]]
[[رده:شک]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۲

مقدمه

شکّ در مقابل یقین است[۱] و به حالت نفسانی ناشی از تردید بین دو یا چند چیز شک، گفته می‌شود[۲]. راغب گوید: شک اعتدال و تساوی نقیضین است در نزد انسان[۳]. در واقع، شک آن است که شخص به هیچ یک از دو طرف قضیه یقین نکند و ترجیح هم ندهد دهد بلکه بود و نبود در نظر وی مساوی باشد، برخلاف ظنّ که یکی از دو طرف را ترجیح می‌دهد. باید دانست که شک نوعی از جهل است و این کلمه پانزده بار در کلام‌الله مجید آمده است[۴] به عبارت دیگر، برابر بودن احتمال وقوع و عدم وقوع خبر را شک می‌گویند، یعنی هر دو طرف را به یک اندازه احتمال می‌دهد[۵].

شک آفت یقین است و انسان را از حقیقت دور می‌سازد. منشأ شک دل بیمار و چشم نابینای کافران و منافقان است: ﴿بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ[۶] و مؤمن حقیقی اعتقاد خود را از ریب، اضطراب و شک که آفت اعتقاد است می‌رهاند و ایمن می‌کند[۷] قرآن مشرکان را سرزنش می‌کند که جویای یقین و طالبحق نیستند بلکه در شکند و با حقایق بازی می‌کنند[۸].

امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه‌ای فرمود: «دودلی و تردید به خود راه ندهید تا به شک افتید و شک نکنید تا کافر شوید»[۹]. همچنین امام باقر (ع) درباره شک فرمود: «با شک و انکار هیچ عملی سودمند نیست»[۱۰]. در وصیّت مفضّل (یکی از یاران امام صادق (ع) هم آمده است که: شنیدم امام صادق (ع) می‌فرمود: هرکه شک کند و یا گمان برد و یا بر یکی از آنها بیاید و بماند، خدا عمل او را حبط کند و ساقط نماید؛ راستی که حجّت خدا همان حجّت واضح و روشن است[۱۱].[۱۲]

تفاوت شک و ریب

فرق بین شک و ریب این است که ریب شکّ همراه با تهمت است. کسی که در مطلبی‌شک کند و شبهه اتهام و افترا در میان باشد، شک وی را ریب می‌نامند[۱۳]. کافر و منافق همواره در شک و تردیدند و هیچ بلایی بدتر از این نیست که انسان سرگردان باشد. خداوند سبحان در تبیین عذاب منافقان و کفار می‌فرماید: ﴿فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ[۱۴] اینها در شکشان سرگردانند و راه خروج ندارند. همواره در یک مدار بسته دور می‌زنند[۱۵]. امام سجاد (ع) درخصوص دوری از ریب و طلب یقین می‌فرماید: «پس غبار ریب و تردید از دل ما بزدای و ما را به یقینی چون یقین مخلصان یاری فرما»[۱۶].[۱۷]

اهمیت دوری از شک و رسیدن به یقین

از آنجایی که شک مانع از رسوخ ایمان در قلب می‌شود لذا انسان مؤمن باید در راهی قدم گذارد که دچار شک و تردید نشود. انسان به تنهایی دچار اضطراب و تشویش می‌شود در نتیجه با اتصال به منبع الهی و طلب یاری می‌تواند خود را از خطرات شک ایمن بدارد. در نیایش‌های امام سجاد (ع) این مطلب به وضوح یافت می‌شود؛ امام در دعای خود عرضه می‌دارد: «چنان کن که به راه باطل نگرایم، و نیتی صوابم ده و چنان کن که در آن تردید روا ندارم»[۱۸] همچنین عرضه می‌دارد: «وَ أَزِلْ‏ عَنِّي‏ كُلَّ شَكٍّ‏ وَ شُبْهَةٍ...»؛ «هر شک و شبهتی از دلم بزدای. از دروازه‌های رحمت راه من به حق بگشای»[۱۹].

هرگاه دل متوجه ذکر خدا و نفس مایل به ورع و تقوی شد مجال شیطان تنگ می‌گردد و از دل بیرون می‌رود و جنود ملائک در دل می‌نشینند و الهامات الهی به قلب وارد می‌شود[۲۰]. در نتیجه در هرحال برای دوری از شیطان و رسیدن به حقیقت باید این رابطه الهی حفظ شود. یکی از راه‌های حفظ این ارتباط اعتقاد راسخ به قرآن است که کلام و پیام الهی می‌باشد. امام سجاد (ع) در صحیفه درباره اعتقاد به قرآن عرضه می‌دارد: «بار خدایا،... ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر صدق معترف‌اند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردیدی با یقین ما معارضه نکند، و چون قدم به راه راست قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند»[۲۱]. و در نیایش دیگری بیان می‌دارد: «بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و ما را دور دار از الحاد در توحید خود، و قصور در بزرگداشت خود، و شک در دین خود، و نابینایی در طریق خود، و غفلت از تعظیم خود، و فریفته شدن به دشمنت؛ آن شیطان رجیم»[۲۲].

انسان هیچ‌گاه نباید از اتصال به منبع الهی غافل شود و در همه حال باید از خداوند طلب یاری نماید. چنان که امام زین‌العابدین (ع) می‌گوید: «بار خدایا، بر من فروغی تابناک افکن که در پرتو آن در میان مردم راه بسپرم و در تاریکی‌ها راه خود بیابم و در روشنایی آن از دام هر شک و شبهه برهم»[۲۳].

دوری از شک و تردید به قدری اهمیت دارد که امام سجاد (ع) در دعایی از تابعین اصحاب حضرت رسول (ص) یاد می‌کند و در خصوصیات ایشان می‌فرماید: «در دلشان شائبه تردید پدید نیامد تا از راهشان منحرف سازد یا در پیروی آثار ایشان خلل آورد»[۲۴]. امام سجاد (ع) در دعای روز عید فطر طریقه توبه کردن و خصوصیت بارز آن را آموزش می‌دهد[۲۵]. یکی از خصوصیات توبه این است که انسان در آن شک و تردیدی نداشته باشد و همین عامل سبب عدم بازگشت او به گناه می‌شود.

در انتها، باید گفت انسان مؤمن در هرحال باید به حمد و ثنای پروردگار بپردازد و از خالق بی‌همتایی که سیطره عالم را در دست دارد غافل نباشد. امام سجاد (ع) عرض می‌کند: «حمد و سپاس خداوندی را که خود را به ما شناسانید و شیوه سپاسگزاری‌اش را به ما الهام کرد و ابواب علم ربوبیّت خویش را به روی ما بگشاد و ما را به اخلاص در توحید خویش راه نمود و از الحاد و تردید در امر خود به دور داشت»[۲۶].[۲۷].[۲۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لسان‌العرب.
  2. جواهرالکلام، ج۲، ص۳۴۸-۳۴۹.
  3. المفردات فی غریب القرآن.
  4. قاموس قرآن.
  5. منطق مظفر، ج۱، ص۳۱.
  6. «بلکه دانش آنان درباره جهان واپسین پایان یافته است؛ یا در آن تردید دارند یا در (دریافتن) آن کوردلند» سوره نمل، آیه ۶۶.
  7. تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۳۸ و ۱۵۶.
  8. تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۱۵۸.
  9. اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.
  10. اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.
  11. اصول کافی، ج۵، ص۴۳۱.
  12. زارع‌زاده، آرزو، مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۶.
  13. تفسیر تسنیم، جلد ۲، ص۴۱۰.
  14. «و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۵.
  15. حکمت عبادات، ص۴۳.
  16. نیایش سی‌وسوم.
  17. آرزو زارع‌زاده|زارع‌زاده، آرزو، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۷.
  18. نیایش بیستم.
  19. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  20. معراج السعادة، ص۱۳۳.
  21. نیایش چهل‌و‌دوم.
  22. نیایش چهل‌و‌چهارم.
  23. نیایش بیست‌و‌دوم.
  24. نیایش چهارم.
  25. نیایش چهل‌و‌پنجم.
  26. نیایش یکم.
  27. اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ترجمه کمره‌ای، نشر اسوه، ۱۳۷۴ ش؛ تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء قم، ۱۳۹۱ ش؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه تهران، ۱۳۷۴ ش؛ جواهر الکلام، الشیخ محمدحسن النجفی، دار احیا التراث العربی، بیروت، ۱۹۸۱ م؛ حکمت عبادات، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء قم، ۱۳۹۳ ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱ ش؛ المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم دارالشامیه، دمشق، بیروت، ۱۴۱۲ ق؛ معراج‌السعاده، ملااحمد نراقی، نشر آیین دانش، قم، ۱۳۹۲ ش؛ منطق، محمدرضا مظفر، ترجمه علی شیروانی، دارالعلم، قم، ۱۳۹۲ ش.
  28. زارع‌زاده، آرزو، مقاله «شک»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۷.