عایشه در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = عایشه | | موضوع مرتبط = عایشه | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = عایشه | ||
| مداخل مرتبط = [[عایشه در نهج البلاغه]] - [[عایشه در تاریخ اسلامی]] - [[عایشه در معارف و سیره نبوی]] - [[عایشه در علوم قرآنی]] | | مداخل مرتبط = [[عایشه در نهج البلاغه]] - [[عایشه در تاریخ اسلامی]] - [[عایشه در معارف و سیره نبوی]] - [[عایشه در علوم قرآنی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | |||
{{جعبه اطلاعات همسران پیامبر خاتم | |||
| نام = عایشه | |||
| همسر = سومین همسر رسول خدا{{صل}} | |||
| تصویر = امهات_المؤمنین.png | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نسب = ابوبکر بن ابیقحافه | |||
| ملقب به = | |||
| تاریخ تولد = چهار یا پنج بعثت | |||
| محل تولد = مکه | |||
| نام پدر = ابوبکر بن ابیقحافه | |||
| نام مادر = امرومان بنت عویمر کنانی | |||
| قبیله = | |||
| تاریخ عقد = ۱ یا ۲ هجری | |||
| سن به هنگام عقد = ۹ سال | |||
| فرزندان = | |||
| محل درگذشت = مدینه | |||
| تاریخ درگذشت = ۵۷ یا ۵۸ هجری | |||
| طول عمر = حدود ۶۴ سال | |||
| آرامگاه = قبرستان بقیع | |||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
برخی از نویسندگان، [[عایشه دختر ابو بکر]]<ref>ابن سعد تولد عائشه را به نقل از خود وی سال چهارم بعثت و وفاتش را سال ۵۸ ق، و عادل نویهض نیز تولدش را نه سال قبل از هجرت و وفاتش را ۵۸ ق ذکر کرده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۹ و ۸۰؛ نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱).</ref> و [[همسر رسول خدا]] {{صل}} را از [[مفسران]] به شمار آورده و از وی با وصف [[داناترین]] [[زنان]] [[مسلمان]] به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[شعر]]، [[احادیث]] [[عرب]]، [[اخبار]] [[تاریخ]] و انساب یاد کرده است<ref>نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. | |||
درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه [[اهل تسنن]] است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما [[شیعه]] باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] فراوان، [[فاطمه]] ـ [[دختر رسول خدا]] {{صل}} ـ را [[برترین]] و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان [[جهان]] از آغاز تا پایان میداند و در میان [[همسران پیامبر]] {{صل}} نیز به [[برتری]] [[حضرت خدیجه]] [[اعتقاد]] دارد. | درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه [[اهل تسنن]] است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما [[شیعه]] باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] فراوان، [[فاطمه]] ـ [[دختر رسول خدا]] {{صل}} ـ را [[برترین]] و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان [[جهان]] از آغاز تا پایان میداند و در میان [[همسران پیامبر]] {{صل}} نیز به [[برتری]] [[حضرت خدیجه]] [[اعتقاد]] دارد. | ||
خط ۱۳: | خط ۳۴: | ||
یکی از [[دلایل]] شیعه بر برترین بودن فاطمه {{س}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} است که برحسب [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، [[رسول خدا]] {{صل}} آن را برای آن حضرت بیان فرموده است؛ برای نمونه: | یکی از [[دلایل]] شیعه بر برترین بودن فاطمه {{س}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} است که برحسب [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، [[رسول خدا]] {{صل}} آن را برای آن حضرت بیان فرموده است؛ برای نمونه: | ||
[[حاکم نیشابوری]] با [[سند صحیح]] از [[عائشه]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]] {{صل}} در آن بیماریای که در اثر آن از [[دنیا]] رفت، فرمود: {{متن حدیث|یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ}} <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.</ref> | [[حاکم نیشابوری]] با [[سند صحیح]] از [[عائشه]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]] {{صل}} در آن بیماریای که در اثر آن از [[دنیا]] رفت، فرمود: {{متن حدیث|یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.</ref> | ||
[[صدوق]] با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا {{صل}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی [[سید]] زنهای عصر خویش است؟ پیامبر فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}<ref>الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.</ref>؛ این وصف (سید [[بانوان]] [[زمان]] خویش بودن) برای [[مریم دختر عمران]] است، ولی دخترم [[فاطمه]]، [[سید]] [[بانوان]] جهانیان از پیشینیان و پسینیان است»<ref>برای آگاهی از سایر روایات بیانگر این وصف برای آن حضرت ر. ک: عمر بن شاهین، فضائل سیدة النساء، ص۲۵؛ نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی شیبة، المصنف، ج۷، ص۵۲۷؛ - طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).</ref>. | [[صدوق]] با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا {{صل}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی [[سید]] زنهای عصر خویش است؟ پیامبر فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}<ref>الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.</ref>؛ این وصف (سید [[بانوان]] [[زمان]] خویش بودن) برای [[مریم دختر عمران]] است، ولی دخترم [[فاطمه]]، [[سید]] [[بانوان]] جهانیان از پیشینیان و پسینیان است»<ref>برای آگاهی از سایر روایات بیانگر این وصف برای آن حضرت ر.ک: عمر بن شاهین، فضائل سیدة النساء، ص۲۵؛ نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی شیبة، المصنف، ج۷، ص۵۲۷؛ - طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).</ref>. | ||
"محمد حسین ذهبی" نیز او را در شمار افرادی از [[صحابه]] که در [[تفسیر]] [[سخن]] گفتهاند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب [[تفسیری]] از آنان بسیار اندک است<ref> ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.</ref> و شاید به همین جهت، [[سیوطی]] و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکردهاند و "حاج خلیفه" نیز در شمار [[مفسران]] [[صحابی]] به وی اشارهای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمعآوری آثاری که در کتابهای [[اهل تسنن]] از [[عائشه]] نقل شده، دو کتاب با عنوانهای مرویات [[ام المؤمنین]] [[عائشة]] فی التفسیر، تفسیر امالمؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتابها نیز تفسیری نیست<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۳۱-۱۳۳ و ص۲۸۰-۲۸۲.</ref> | "محمد حسین ذهبی" نیز او را در شمار افرادی از [[صحابه]] که در [[تفسیر]] [[سخن]] گفتهاند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب [[تفسیری]] از آنان بسیار اندک است<ref> ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.</ref> و شاید به همین جهت، [[سیوطی]] و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکردهاند و "حاج خلیفه" نیز در شمار [[مفسران]] [[صحابی]] به وی اشارهای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمعآوری آثاری که در کتابهای [[اهل تسنن]] از [[عائشه]] نقل شده، دو کتاب با عنوانهای مرویات [[ام المؤمنین]] [[عائشة]] فی التفسیر، تفسیر امالمؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتابها نیز تفسیری نیست<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۳۱-۱۳۳ و ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>. | ||
== آثار تفسیری عائشه == | == آثار تفسیری عائشه == | ||
[[عائشه]] - دختر [[ابو بکر]] - تألیفی نداشته است، ولی دکتر [[سعود بن عبد الله فنیسان]] [[روایات]] و سخنانی را که در ارتباط با [[قرآن]] از وی نقل شده، از تفسیرهای [[اهل تسنن]] (مانند [[جامع البیان]] [[طبری]]، [[تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن ابی حاتم]]، [[معالم التنزیل]] [[بغوی]]، [[زاد المسیر]] [[ابن جوزی]]، [[الجامع لاحکام القرآن]] [[قرطبی]]، [[تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن کثیر]]، [[الدر المنثور]] [[سیوطی]] و [[فتح القدیر]] [[شوکانی]]) جمعآوری و در کتابی با عنوان [[مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر]] به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] تنظیم و تألیف کرده است. | [[عائشه]] - دختر [[ابو بکر]] - تألیفی نداشته است، ولی دکتر [[سعود بن عبد الله فنیسان]] [[روایات]] و سخنانی را که در ارتباط با [[قرآن]] از وی نقل شده، از تفسیرهای [[اهل تسنن]] (مانند [[جامع البیان]] [[طبری]]، [[تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن ابی حاتم]]، [[معالم التنزیل]] [[بغوی]]، [[زاد المسیر]] [[ابن جوزی]]، [[الجامع لاحکام القرآن]] [[قرطبی]]، [[تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن کثیر]]، [[الدر المنثور]] [[سیوطی]] و [[فتح القدیر]] [[شوکانی]]) جمعآوری و در کتابی با عنوان [[مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر]] به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] تنظیم و تألیف کرده است. | ||
این کتاب در سال ۱۴۱۳ ق در ریاض توسط مکتبة التوبة منتشر شده است و ۵۱۰ صفحه دارد و مجموع روایات و سخنان نقل شده از عائشه که در آن گرد آمده، ۷۴۷ عدد است. بسیاری از آن آثار به نحوی با قرآن و [[آیات]] ارتباط دارد، ولی آثار تفسیریای که بیانکنندۀ معنای آیات و یا دستکم واجد نکتهای [[تفسیری]] باشد، در بین آن آثار اندک است؛ برای نمونه، شش اثر آغاز این [[تفسیر]] در [[فضیلت]] [[یادگیری قرآن]] و [[تلاوت]] آن است و پس از آن، دو اثر درباره {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} آورده که مضمون یکی از آنها این است که [[رسول خدا]] {{صل}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را بلند و آشکار بیان میکردهاند و در دیگری آمده است که وقتی {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} نازل شد، کوهها [[ضجه]] زدند، بهگونهای که [[اهل مکه]] آن را شنیدند و گفتند: [[محمد]] {{صل}} کوهها را [[سحر]] کرده است | این کتاب در سال ۱۴۱۳ ق در ریاض توسط مکتبة التوبة منتشر شده است و ۵۱۰ صفحه دارد و مجموع روایات و سخنان نقل شده از عائشه که در آن گرد آمده، ۷۴۷ عدد است. بسیاری از آن آثار به نحوی با قرآن و [[آیات]] ارتباط دارد، ولی آثار تفسیریای که بیانکنندۀ معنای آیات و یا دستکم واجد نکتهای [[تفسیری]] باشد، در بین آن آثار اندک است؛ برای نمونه، شش اثر آغاز این [[تفسیر]] در [[فضیلت]] [[یادگیری قرآن]] و [[تلاوت]] آن است و پس از آن، دو اثر درباره {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} آورده که مضمون یکی از آنها این است که [[رسول خدا]] {{صل}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را بلند و آشکار بیان میکردهاند و در دیگری آمده است که وقتی {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} نازل شد، کوهها [[ضجه]] زدند، بهگونهای که [[اهل مکه]] آن را شنیدند و گفتند: [[محمد]] {{صل}} کوهها را [[سحر]] کرده است<ref>ر.ک: فنیسان، سعود بن عبد الله، مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر، ص۲۳ و ۲۴.</ref>. | ||
و به همین صورت، در ارتباط با [[سورۀ فاتحه]] نیز پانزده اثر آورده که هیچ کدام تفسیری نیست<ref>ر. ک: فنیسان، سعود بن عبد الله، مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر، ص۲۵-۲۸.</ref> و در نتیجه، در این تفسیر درباره [[سوره فاتحه]] که یکی از سورههای مهم قرآن است، هیچ اثر تفسیری وجود ندارد. | و به همین صورت، در ارتباط با [[سورۀ فاتحه]] نیز پانزده اثر آورده که هیچ کدام تفسیری نیست<ref>ر.ک: فنیسان، سعود بن عبد الله، مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر، ص۲۵-۲۸.</ref> و در نتیجه، در این تفسیر درباره [[سوره فاتحه]] که یکی از سورههای مهم قرآن است، هیچ اثر تفسیری وجود ندارد. | ||
کتاب دیگری با عنوان [[تفسیر ام المؤمنین عائشه]] در ۳۰۴ صفحه در سال ۱۴۱۶ ق - ۱۹۸۱ م در قاهره چاپ و منتشر شده است. این کتاب رساله دکتری [[عبدالله بن ابو السعود بدر]] در رشته [[ادبیات]] از [[دانشگاه]] قاهره بوده و در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول (۱۳۶ صفحه) شرح حال عائشه، مصادر تفسیر وی و سندهای آن، اصول تفسیر در نزد وی، ویژگیهای تفسیر وی و جز اینها بیان شده است و در بخش دوم (۱۴۶ صفحه) [[آثار تفسیری]] و [[قرآنی]] که در کتابهای [[اهل تسنن]]<ref>مانند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابن ماجه، سنن ابی داوود، جامع البیان طبری، مسند احمد، موطّأ مالک، مستدرک حاکم، المصنف عبد الرزاق، سنن دارمی، سنن دارقطنی و... (ر. ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۱، ۴۰).</ref> از عائشه نقل شده<ref>گفتهاند مجموع آثار نقل شده از عائشه هزار اثر و ثلث آن تفسیری است (ر. ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۸۴).</ref>، به ترتیب سور و [[قرآن]] گرد آمده است. | کتاب دیگری با عنوان [[تفسیر ام المؤمنین عائشه]] در ۳۰۴ صفحه در سال ۱۴۱۶ ق - ۱۹۸۱ م در قاهره چاپ و منتشر شده است. این کتاب رساله دکتری [[عبدالله بن ابو السعود بدر]] در رشته [[ادبیات]] از [[دانشگاه]] قاهره بوده و در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول (۱۳۶ صفحه) شرح حال عائشه، مصادر تفسیر وی و سندهای آن، اصول تفسیر در نزد وی، ویژگیهای تفسیر وی و جز اینها بیان شده است و در بخش دوم (۱۴۶ صفحه) [[آثار تفسیری]] و [[قرآنی]] که در کتابهای [[اهل تسنن]]<ref>مانند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابن ماجه، سنن ابی داوود، جامع البیان طبری، مسند احمد، موطّأ مالک، مستدرک حاکم، المصنف عبد الرزاق، سنن دارمی، سنن دارقطنی و... (ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۱، ۴۰).</ref> از عائشه نقل شده<ref>گفتهاند مجموع آثار نقل شده از عائشه هزار اثر و ثلث آن تفسیری است (ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۸۴).</ref>، به ترتیب سور و [[قرآن]] گرد آمده است. | ||
در این بخش، ۳۵۶ اثر در ارتباط با ۱۲۱ [[آیۀ قرآن]] نقل شده است<ref>ر. ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۰-۲۸۲.</ref>، ولی بسیاری از آن آثار نیز یا تفسیر (آشکار کنندۀ معنای [[آیات]]) نیست و یا نکته [[تفسیری]] آن اندک است؛ برای مثال، اثر اول، خبر [[عایشه]] درباره این مطلب است که هنگام [[نزول]] [[سوره بقره]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} بوده است<ref>ر. ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴.</ref>. | در این بخش، ۳۵۶ اثر در ارتباط با ۱۲۱ [[آیۀ قرآن]] نقل شده است<ref>ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۰-۲۸۲.</ref>، ولی بسیاری از آن آثار نیز یا تفسیر (آشکار کنندۀ معنای [[آیات]]) نیست و یا نکته [[تفسیری]] آن اندک است؛ برای مثال، اثر اول، خبر [[عایشه]] درباره این مطلب است که هنگام [[نزول]] [[سوره بقره]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} بوده است<ref>ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴.</ref>. | ||
پس از آن هفت اثر (۲-۸) در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):» سوره بقره، آیه ۱۲۷.</ref> آمده است که محتوای آنها مطالبی مربوط به [[خانه کعبه]] میباشد؛ از قبیل اینکه [[حجر اسماعیل]] جزء [[کعبه]] بوده، کعبه دو در داشته و در آن از سطح [[زمین]] بالا نبوده و [[مشرکان]] آن را بالا بردهاند<ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>، و هیچ تبیین و [[تفسیری]] برای معنای [[آیه]] یاد شده در آن آثار دیده نمیشود و نهایت نکتهای که ممکن است در ارتباط با آیه از آن آثار استفاده شود، آشنایی با برخی خصوصیات خانهای است که [[حضرت ابراهیم]] و فرزندش اسماعیل پایههای آن را بالا بردهاند. | پس از آن هفت اثر (۲-۸) در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):» سوره بقره، آیه ۱۲۷.</ref> آمده است که محتوای آنها مطالبی مربوط به [[خانه کعبه]] میباشد؛ از قبیل اینکه [[حجر اسماعیل]] جزء [[کعبه]] بوده، کعبه دو در داشته و در آن از سطح [[زمین]] بالا نبوده و [[مشرکان]] آن را بالا بردهاند<ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>، و هیچ تبیین و [[تفسیری]] برای معنای [[آیه]] یاد شده در آن آثار دیده نمیشود و نهایت نکتهای که ممکن است در ارتباط با آیه از آن آثار استفاده شود، آشنایی با برخی خصوصیات خانهای است که [[حضرت ابراهیم]] و فرزندش اسماعیل پایههای آن را بالا بردهاند. | ||
۳۱ اثر از آن آثار در ذیل آیۀ محیض {{متن قرآن|...فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ...}}<ref>«پس در حیض از زنان کناره گیرید» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref> آمده است<ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۵-۱۵۴، اثر ۱۶-۴۶.</ref> که برخی از آنها از آن جهت که معنای اعتزال از [[زنان]] در وقت حیض را روشن میکند، نکتۀ تفسیری دربر دارد، ولی بیشتر آنها فاقد نکتۀ تفسیری است، و به همین صورت بیشتر آثار گرد آمده در این [[تفسیر]] در ارتباط با [[آیات]] [[احکام]] و در [[بیان احکام]] [[فقهی]] است و ازاینرو گردآورنده آن آثار، تفسیر [[عایشه]] را [[تفسیر فقهی]] معرفی کرده است<ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۷۷، ۷۸.</ref>. | ۳۱ اثر از آن آثار در ذیل آیۀ محیض {{متن قرآن|...فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ...}}<ref>«پس در حیض از زنان کناره گیرید» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref> آمده است<ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۵-۱۵۴، اثر ۱۶-۴۶.</ref> که برخی از آنها از آن جهت که معنای اعتزال از [[زنان]] در وقت حیض را روشن میکند، نکتۀ تفسیری دربر دارد، ولی بیشتر آنها فاقد نکتۀ تفسیری است، و به همین صورت بیشتر آثار گرد آمده در این [[تفسیر]] در ارتباط با [[آیات]] [[احکام]] و در [[بیان احکام]] [[فقهی]] است و ازاینرو گردآورنده آن آثار، تفسیر [[عایشه]] را [[تفسیر فقهی]] معرفی کرده است<ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۷۷، ۷۸.</ref>. | ||
بسیاری از آثار غیر فقهی این تفسیر نیز تفسیری نمیباشد که یا [[اعتقادی]] است؛ مانند اثری که در ذیل {{متن قرآن|لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ}}<ref>«چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است» سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref> آمده است، در بیان اینکه هرکس بگوید محمد {{صل}} [[خدا]] را دیده، [[دروغ]] گفته است <ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۸۹ اثر ۱۵۴.</ref>، و یا [[اخلاقی]] و مانند آن میباشد؛ چنانکه در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ}}<ref>«بیگمان تو خواهی مرد و آنان نیز میمیرند» سوره زمر، آیه ۳۰.</ref> ۴۳ اثر آمده که مفاد بیشتر آنها بیان نکات اخلاقی است. | بسیاری از آثار غیر فقهی این تفسیر نیز تفسیری نمیباشد که یا [[اعتقادی]] است؛ مانند اثری که در ذیل {{متن قرآن|لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ}}<ref>«چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است» سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref> آمده است، در بیان اینکه هرکس بگوید محمد {{صل}} [[خدا]] را دیده، [[دروغ]] گفته است <ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۸۹ اثر ۱۵۴.</ref>، و یا [[اخلاقی]] و مانند آن میباشد؛ چنانکه در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ}}<ref>«بیگمان تو خواهی مرد و آنان نیز میمیرند» سوره زمر، آیه ۳۰.</ref> ۴۳ اثر آمده که مفاد بیشتر آنها بیان نکات اخلاقی است. | ||
گردآورنده، سند این آثار را صحیح و [[نیکو]] توصیف کرده و در تحقیق سندهای آنها سخن گفته است<ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۴۵-۷۱.</ref>، ولی افزون بر اینکه [[صحت سند]] آنها برای غیر [[اهل تسنن]] قابل [[اثبات]] نمیباشد<ref>برای توضیح این مطلب ر. ک: همین کتاب، ص۳۵۲؛ بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.</ref>، ظاهر محتوای برخی از آنها نیز نادرست و ناپذیرفتنی است؛ مانند اثری که میگوید [[پیامبر]] {{صل}} را [[سحر]] کردند، بهگونهای که به خیالش میآمد کاری را انجام میدهد و حال آنکه به انجام آن [[اقدام]] نکرده بود<ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۲۷۹، ۲۸۰ اثر ۳۵۳.</ref>؛ یا اثری که از سقوط کلمه «متتابعات» از آیه {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ}}<ref>«اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> خبر میدهد<ref>ر. ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۴ اثر ۱۲.</ref>؛ زیرا اثر اول با [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و اثر دوم با صیانت [[قرآن]] از [[تحریف]] ناسازگار است | گردآورنده، سند این آثار را صحیح و [[نیکو]] توصیف کرده و در تحقیق سندهای آنها سخن گفته است<ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۴۵-۷۱.</ref>، ولی افزون بر اینکه [[صحت سند]] آنها برای غیر [[اهل تسنن]] قابل [[اثبات]] نمیباشد<ref>برای توضیح این مطلب ر.ک: همین کتاب، ص۳۵۲؛ بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.</ref>، ظاهر محتوای برخی از آنها نیز نادرست و ناپذیرفتنی است؛ مانند اثری که میگوید [[پیامبر]] {{صل}} را [[سحر]] کردند، بهگونهای که به خیالش میآمد کاری را انجام میدهد و حال آنکه به انجام آن [[اقدام]] نکرده بود<ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۲۷۹، ۲۸۰ اثر ۳۵۳.</ref>؛ یا اثری که از سقوط کلمه «متتابعات» از آیه {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ}}<ref>«اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> خبر میدهد<ref>ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۴ اثر ۱۲.</ref>؛ زیرا اثر اول با [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و اثر دوم با صیانت [[قرآن]] از [[تحریف]] ناسازگار است<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۸۰-۲۸۲.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۲۹
مقدمه
برخی از نویسندگان، عایشه دختر ابو بکر[۱] و همسر رسول خدا (ص) را از مفسران به شمار آورده و از وی با وصف داناترین زنان مسلمان به فقه، تفسیر، شعر، احادیث عرب، اخبار تاریخ و انساب یاد کرده است[۲].
درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه اهل تسنن است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما شیعه باتوجه به آیات و روایات فراوان، فاطمه ـ دختر رسول خدا (ص) ـ را برترین و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان جهان از آغاز تا پایان میداند و در میان همسران پیامبر (ص) نیز به برتری حضرت خدیجه اعتقاد دارد.
یکی از دلایل شیعه بر برترین بودن فاطمه (س) وصف «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» است که برحسب روایات شیعه و سنی، رسول خدا (ص) آن را برای آن حضرت بیان فرموده است؛ برای نمونه:
حاکم نیشابوری با سند صحیح از عائشه روایت کرده که پیامبر (ص) در آن بیماریای که در اثر آن از دنیا رفت، فرمود: «یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ»[۳]
صدوق با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا (ص) وصف «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی سید زنهای عصر خویش است؟ پیامبر فرمود: «ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ»[۴]؛ این وصف (سید بانوان زمان خویش بودن) برای مریم دختر عمران است، ولی دخترم فاطمه، سید بانوان جهانیان از پیشینیان و پسینیان است»[۵].
"محمد حسین ذهبی" نیز او را در شمار افرادی از صحابه که در تفسیر سخن گفتهاند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب تفسیری از آنان بسیار اندک است[۶] و شاید به همین جهت، سیوطی و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکردهاند و "حاج خلیفه" نیز در شمار مفسران صحابی به وی اشارهای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمعآوری آثاری که در کتابهای اهل تسنن از عائشه نقل شده، دو کتاب با عنوانهای مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر، تفسیر امالمؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتابها نیز تفسیری نیست[۷].
آثار تفسیری عائشه
عائشه - دختر ابو بکر - تألیفی نداشته است، ولی دکتر سعود بن عبد الله فنیسان روایات و سخنانی را که در ارتباط با قرآن از وی نقل شده، از تفسیرهای اهل تسنن (مانند جامع البیان طبری، تفسیر القرآن العظیم ابن ابی حاتم، معالم التنزیل بغوی، زاد المسیر ابن جوزی، الجامع لاحکام القرآن قرطبی، تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر، الدر المنثور سیوطی و فتح القدیر شوکانی) جمعآوری و در کتابی با عنوان مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر به ترتیب سور و آیات قرآن تنظیم و تألیف کرده است.
این کتاب در سال ۱۴۱۳ ق در ریاض توسط مکتبة التوبة منتشر شده است و ۵۱۰ صفحه دارد و مجموع روایات و سخنان نقل شده از عائشه که در آن گرد آمده، ۷۴۷ عدد است. بسیاری از آن آثار به نحوی با قرآن و آیات ارتباط دارد، ولی آثار تفسیریای که بیانکنندۀ معنای آیات و یا دستکم واجد نکتهای تفسیری باشد، در بین آن آثار اندک است؛ برای نمونه، شش اثر آغاز این تفسیر در فضیلت یادگیری قرآن و تلاوت آن است و پس از آن، دو اثر درباره ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ آورده که مضمون یکی از آنها این است که رسول خدا (ص) ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ را بلند و آشکار بیان میکردهاند و در دیگری آمده است که وقتی ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ نازل شد، کوهها ضجه زدند، بهگونهای که اهل مکه آن را شنیدند و گفتند: محمد (ص) کوهها را سحر کرده است[۸].
و به همین صورت، در ارتباط با سورۀ فاتحه نیز پانزده اثر آورده که هیچ کدام تفسیری نیست[۹] و در نتیجه، در این تفسیر درباره سوره فاتحه که یکی از سورههای مهم قرآن است، هیچ اثر تفسیری وجود ندارد.
کتاب دیگری با عنوان تفسیر ام المؤمنین عائشه در ۳۰۴ صفحه در سال ۱۴۱۶ ق - ۱۹۸۱ م در قاهره چاپ و منتشر شده است. این کتاب رساله دکتری عبدالله بن ابو السعود بدر در رشته ادبیات از دانشگاه قاهره بوده و در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول (۱۳۶ صفحه) شرح حال عائشه، مصادر تفسیر وی و سندهای آن، اصول تفسیر در نزد وی، ویژگیهای تفسیر وی و جز اینها بیان شده است و در بخش دوم (۱۴۶ صفحه) آثار تفسیری و قرآنی که در کتابهای اهل تسنن[۱۰] از عائشه نقل شده[۱۱]، به ترتیب سور و قرآن گرد آمده است.
در این بخش، ۳۵۶ اثر در ارتباط با ۱۲۱ آیۀ قرآن نقل شده است[۱۲]، ولی بسیاری از آن آثار نیز یا تفسیر (آشکار کنندۀ معنای آیات) نیست و یا نکته تفسیری آن اندک است؛ برای مثال، اثر اول، خبر عایشه درباره این مطلب است که هنگام نزول سوره بقره نزد پیامبر (ص) بوده است[۱۳].
پس از آن هفت اثر (۲-۸) در ذیل آیه ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۱۴] آمده است که محتوای آنها مطالبی مربوط به خانه کعبه میباشد؛ از قبیل اینکه حجر اسماعیل جزء کعبه بوده، کعبه دو در داشته و در آن از سطح زمین بالا نبوده و مشرکان آن را بالا بردهاند[۱۵]، و هیچ تبیین و تفسیری برای معنای آیه یاد شده در آن آثار دیده نمیشود و نهایت نکتهای که ممکن است در ارتباط با آیه از آن آثار استفاده شود، آشنایی با برخی خصوصیات خانهای است که حضرت ابراهیم و فرزندش اسماعیل پایههای آن را بالا بردهاند.
۳۱ اثر از آن آثار در ذیل آیۀ محیض ﴿...فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ...﴾[۱۶] آمده است[۱۷] که برخی از آنها از آن جهت که معنای اعتزال از زنان در وقت حیض را روشن میکند، نکتۀ تفسیری دربر دارد، ولی بیشتر آنها فاقد نکتۀ تفسیری است، و به همین صورت بیشتر آثار گرد آمده در این تفسیر در ارتباط با آیات احکام و در بیان احکام فقهی است و ازاینرو گردآورنده آن آثار، تفسیر عایشه را تفسیر فقهی معرفی کرده است[۱۸].
بسیاری از آثار غیر فقهی این تفسیر نیز تفسیری نمیباشد که یا اعتقادی است؛ مانند اثری که در ذیل ﴿لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[۱۹] آمده است، در بیان اینکه هرکس بگوید محمد (ص) خدا را دیده، دروغ گفته است [۲۰]، و یا اخلاقی و مانند آن میباشد؛ چنانکه در ذیل آیه ﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ﴾[۲۱] ۴۳ اثر آمده که مفاد بیشتر آنها بیان نکات اخلاقی است.
گردآورنده، سند این آثار را صحیح و نیکو توصیف کرده و در تحقیق سندهای آنها سخن گفته است[۲۲]، ولی افزون بر اینکه صحت سند آنها برای غیر اهل تسنن قابل اثبات نمیباشد[۲۳]، ظاهر محتوای برخی از آنها نیز نادرست و ناپذیرفتنی است؛ مانند اثری که میگوید پیامبر (ص) را سحر کردند، بهگونهای که به خیالش میآمد کاری را انجام میدهد و حال آنکه به انجام آن اقدام نکرده بود[۲۴]؛ یا اثری که از سقوط کلمه «متتابعات» از آیه ﴿وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ﴾[۲۵] خبر میدهد[۲۶]؛ زیرا اثر اول با عصمت پیامبر (ص) و اثر دوم با صیانت قرآن از تحریف ناسازگار است[۲۷].
منابع
پانویس
- ↑ ابن سعد تولد عائشه را به نقل از خود وی سال چهارم بعثت و وفاتش را سال ۵۸ ق، و عادل نویهض نیز تولدش را نه سال قبل از هجرت و وفاتش را ۵۸ ق ذکر کرده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۹ و ۸۰؛ نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱).
- ↑ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.
- ↑ الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.
- ↑ برای آگاهی از سایر روایات بیانگر این وصف برای آن حضرت ر.ک: عمر بن شاهین، فضائل سیدة النساء، ص۲۵؛ نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی شیبة، المصنف، ج۷، ص۵۲۷؛ - طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).
- ↑ ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۳۱-۱۳۳ و ص۲۸۰-۲۸۲.
- ↑ ر.ک: فنیسان، سعود بن عبد الله، مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر، ص۲۳ و ۲۴.
- ↑ ر.ک: فنیسان، سعود بن عبد الله، مرویات ام المؤمنین عائشة فی التفسیر، ص۲۵-۲۸.
- ↑ مانند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابن ماجه، سنن ابی داوود، جامع البیان طبری، مسند احمد، موطّأ مالک، مستدرک حاکم، المصنف عبد الرزاق، سنن دارمی، سنن دارقطنی و... (ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۱، ۴۰).
- ↑ گفتهاند مجموع آثار نقل شده از عائشه هزار اثر و ثلث آن تفسیری است (ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۸۴).
- ↑ ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۰-۲۸۲.
- ↑ ر.ک: بدر، عبد الله بن ابی السعود، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴.
- ↑ «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۰-۱۴۲.
- ↑ «پس در حیض از زنان کناره گیرید» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۵-۱۵۴، اثر ۱۶-۴۶.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۷۷، ۷۸.
- ↑ «چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است» سوره انعام، آیه ۱۰۳.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۸۹ اثر ۱۵۴.
- ↑ «بیگمان تو خواهی مرد و آنان نیز میمیرند» سوره زمر، آیه ۳۰.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۴۵-۷۱.
- ↑ برای توضیح این مطلب ر.ک: همین کتاب، ص۳۵۲؛ بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۲۷۹، ۲۸۰ اثر ۳۵۳.
- ↑ «اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ ر.ک: بدر، تفسیر ام المؤمنین عائشة، ص۱۴۴ اثر ۱۲.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۸۰-۲۸۲.