عایشه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از عایشه دختر ابو بکر)
عایشه
سومین همسر رسول خدا(ص)
نسبابوبکر بن ابی‌قحافه
زادروزچهار یا پنج بعثت
زادگاهمکه
نام پدرابوبکر بن ابی‌قحافه
نام مادرام‌رومان بنت عویمر کنانی
تاریخ عقد با پیامر خاتم۱ یا ۲ هجری
سن ایشان در زمان عقد۹ سال
محل درگذشتمدینه
تاریخ درگذشت۵۷ یا ۵۸ هجری
طول عمرحدود ۶۴ سال
آرامگاهقبرستان بقیع

عایشه دختر ابوبکر بن ابی‌قحافه در سال چهار یا پنج بعثت در مکه به دنیا آمد و و در نه سالگی پیامبر اکرم(ص) با او ازدواج کرد. عایشه زنی بلندپرواز، جاه‌طلب و تندخو بوده و از نفوذ و قدرت فوق‌العاده اجتماعی نیز برخوردار بود. به واسطه همین روحیه با پیامبر و اهل بیت ایشان بدرفتار بود و بارها به پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) توهین کرد. از عوامل اصلی قتل عثمان بود اما به خوانخواهی او در برابر امیرالمؤمنین(ع) جنگ جمل را با همکاری طلحه و زبیر به راه انداخت. او سرانجام در سال ۵۷ هجری فوت کرد.

مقدمه

از جمله شخصیت‌هایی که در عرصه‌های گوناگون سیاسی ـ اجتماعی تاریخ اسلام، نقشی فعال ایفا کرده، "عایشه" دختر "ابوبکر بن ابی‌قحافه" است. او پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) نیز در اکثر صحنه‌های سیاسی ـ مذهبی مسلمانان و همچنین در نقل احکام و حدیث، حضور همه جانبه داشته است؛ به گونه‌ای که چگونگی این حضورها و اندیشه‌های او باعث شده است تا درباره عایشه، با نهایت احترامی که نسبت به وی اعمال می‌شود، نظرهای مختلفی در تاریخ اسلام به وجود آید. وی در سال چهار یا پنج بعثت[۱]، از مادری به نام "ام‌رومان، بنت عویمر کنانی" در مکه زاده شد[۲].

درباره زمان عقد و ازدواج عایشه، اقوال متعددی وجود دارد؛ چنان که برخی سن او را هنگام عقد، هفت سال و آغاز زندگی مشترک او را در ده سالگی می‌دانند[۳]. پس از ازدواج، رسول خدا (ص) کنیه ام‌عبدالله[۴] را به او دادند[۵]. او نُه سال با رسول اکرم (ص) زندگی کرد و هنگام رحلت رسول اکرم (ص) هجده ساله بود[۶].[۷]

شخصیت عایشه

عایشه به لحاظ روحی، زنی بلند پرواز، جاه‌طلب، تندخو و بانویی سخت غیرتمند و حسود بوده است[۸]. نمونه بارز این اوصافِ او را در زندگانی زناشویی‌اش با پیامبر خدا (ص)[۹] و چگونگی برخورد و روابطش با سایر همسران آن حضرت[۱۰] و سایر افراد خانواده و نزدیکان او می‌توان سراغ گرفت. او با همان شدّت و حدّت، به حفظ منافع و مصالح بستگان، نزدیکان، همفکران و خانواده‌اش سخت غیرتمند بود و به آنها تعصبی شدید داشت. وی در این تعصب تا آنجا اوج گرفته بود که همه حدود و مقررات را زیر پای می‌نهاد. رفتار تند و خشنش، او را به ارتکاب کارهای منقلب‌ کننده وا می‌داشت[۱۱].

عایشه در سخن‌سرایی مهارت عجیبی داشت و با رموز سخنوری کاملاً آشنا بود؛ به گونه‌ای که می‌توان او را در ردیف یکی از معروف‌ترین و مشهورترین سخن‌سرایان جهان به شمار آورد[۱۲]. صفحات تاریخ از سخنرانی‌های او بسیار دارد. او نه تنها در خطابه، سرآمد بود؛ بلکه در فصاحت و بلاغت نیز جزء بزرگ‌ترین و معروف‌ترین فصیحان و بلیغان عرب محسوب می‌شود[۱۳].

از دیگر امتیازات و خصوصیات عایشه، نفوذ و قدرت فوق‌العاده اجتماعی او بود. این قدرت و نفوذ اجتماعی برای وی از دوران شیخین فراهم شده بود و تا دوران علی (ع) ادامه داشت. گذشته از آن، استفاده بسیار او از عنوان "ام‌المؤمنین" و به رخ مردم کشیدن آن بیش از پیش بر این نفوذ می‌افزود[۱۴].[۱۵]

عایشه در کلام رسول خدا (ص)

نقل شده، روزی رسول خدا (ص) هنگامی که از خانه عایشه خارج شدند، فرمودند: "این خانه محل آشکار شدن شاخ شیطان است"[۱۶] و در بعضی از روایات، خانه عایشه محل آشکار شدن فتنه دانسته شده است[۱۷]. در تعداد دیگری از احادیث نبوی، رأس الکفر، خانه عایشه معرفی شده است[۱۸]. رسول خدا (ص) به عایشه نسبت به آینده مخصوصاً مخالفت در مقابل امیرالمؤمنین علی (ع) هشدار داده بودند چنان که حدیث "کلاب حوأب" را اجماع شیعه و سنی نقل کرده‌اند[۱۹]. همچنین نقل شده، رسول خدا (ص) می‌فرمودند: من آرزوی مرگ عایشه را دارم[۲۰] و در حدیثی دیگر فرمودند: هر کسی به من در خانه دارو بخوراند، این کار او از کارهای شیطان است[۲۱].[۲۲]

عایشه و بدرفتاری با رسول خدا (ص)

در بعضی از متون نقل شده که عایشه بارها به رسول خدا (ص) توهین کرده و آن حضرت را با عبارات ناپسند خطاب قرار داده است؛ مثلا روزی به رسول خدا (ص) گفت: تو کسی هستی که ادعا می‌کنی رسول خدا(ص) هستی[۲۳] و در نقل دیگری آمده است که روزی بین رسول خدا (ص) و عایشه مشاجره پیش آمد تا اینکه ابوبکر مجبور به مداخله شد. عایشه خطاب به رسول خدا (ص) می‌گفت: آری، اگر می‌خواهی سخن بگوئی باید حق را بگویی. در این حال، ابوبکر وی را کتک زد به طوری که خون از دهانش جاری شد[۲۴]. در بعضی از روایات نیز نقل شده که عایشه رسول خدا (ص) را به رعایت عدالت و حق دعوت می‌کند[۲۵].[۲۶]

عایشه و قرآن

برخی آیات قرآن درباره عایشه نازل شده است. از جمله:

  1. از موارد بسیار معروفی که در قرآن آمده، داستان افک است که در این داستان یکی از زنان رسول خدا (ص) مورد تهمت قرار گرفته است. در روایات عامه داستان افک از فضایل عایشه آمده است که مورد تهمت واقع شده است اما روایات شیعیان دال بر این است که تهمت زننده عایشه بوده است و ماریه قبطیه مورد تهمت واقع شده است[۲۷]. پس این داستان، فضیلتی برای عایشه نیست؛ داستان افک مربوط است به سوره نور، آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۸] که اگر بخواهیم بگوئیم حرف اهل سنت صحیح است، اشکالات مهمی بر آن وارد است:
    1. در این داستان رسول خدا (ص) بی جهت عایشه را مورد سوء ظن قرار می‌دهد که این حرف نسبت به رسول خدا (ص) قبیح است؛
    2. تهمت زنندگان به عایشه چند نفر هستند که فقط عبدالله بن ابی مورد توبیخ قرار می‌گیرد و دیگران رها می‌شوند[۲۹].
  2. سوره تحریم: در این سوره دو تن از همسران رسول خدا (ص) توبیخ شده‌اند؛ این دو نفر عایشه و حفصه هستند[۳۰]. همچنین این دو تن به عنوان خائن به رسول خدا (ص) معرفی شده‌اند[۳۱] و این دو تن قلوبی زنگار گرفته دارند[۳۲].[۳۳]

عایشه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)

عایشه پس از وفات رسول خدا (ص) زندگی پرفراز و نشیبی را تجربه کرده و در بسیاری از جریانات سیاسی و اتفاقات پس از وفات پیامبر اکرم (ص) به نوعی دخیل بوده است.

عایشه و شیخین

عایشه از سرسخت‌ترین و بزرگ‌ترین طرفداران حکومت پدرش ابوبکر و یار باوفای او، عمر بوده است. احادیثی که در دوران خلافت ابوبکر و عمر، از عایشه نقل شده، در ترغیب مردم برای بیعت با آنها و تثبیت حکومتشان بسیار مؤثر بوده است[۳۴]. برای پایدار ماندن خلافت آنان در قلوب مردم، چیزی بهتر از این نبود که حدیثی در شأن و مقامشان از جانب رسول خدا (ص) نقل شود و عایشه، این کار را با جعل احادیث بسیار، به خوبی انجام داد[۳۵].

در مقابل، شیخین، عایشه را مورد توجه و احترام خاص قرار می‌دادند؛ به گونه‌ای که عمر، حقوق ماهیانه عایشه را از بیت‌المال بیشتر از سایر همسران پیامبر تعیین کرد[۳۶] و در موارد مختلف، تنها از او سنت و روش پیامبر (ص) را می‌پرسید[۳۷].

فروتنی و تواضع عایشه به مقام خلافت، نقش مهمی را در تسلیم و رضای مسلمانان به پیشگاه خلیفه ایفا می‌کرد. خلفا هم از احترام به وی و ترجیح او بر سایر بانوان رسول خدا (ص)، اندکی غفلت نمی‌ورزیدند[۳۸].[۳۹]

مناسبات عایشه و عثمان

هنگامی که عثمان به خلافت رسید، عایشه همچون سایر خلفا، پشتیبان و حامی او بود و احادیث بسیاری برای حمایت از او نقل کرد[۴۰]. نقل شده است که سال‌های آغاز خلافت عثمان؛ عایشه، همچون زمان حکومت ابوبکر و عمر بن خطاب از امتیازات خاصی برخوردار بود و همچنان در حل و فصل امور دخالت می‌کرد؛ از این‌رو عایشه همانند دیگر سران قریش به پشتیبانی از عثمان برخاست و با آوردن احادیثی درباره عثمان، او و خلافتش را از پشتیبانی بی‌دریغ خود به مدت شش سال برخوردار کرد[۴۱]. اما این ارتباط صمیمانه دیری نپایید و در نیمه دوم خلافت عثمان، اختلافاتی بین عایشه و عثمان بروز کرد و سبب شد عثمان دو هزار دیناری را که عمر بن خطاب بر مستمری عایشه افزوده بود بکاهد و او را از این لحاظ با دیگر زنان پیامبر (ص) برابر سازد[۴۲].

گفته شده در جریان محاصره عثمان، او همراه طلحه و زبیر، بیشترین نقش را در تحریک و تحریض مردم، علیه عثمان داشتند[۴۳]. وی پیوسته، مردم را به کشتن عثمان تشویق می‌کرد و می‌گفت: "این نعثل را بکشید که کافر شده است"[۴۴].[۴۵]

عایشه و خلافت علی (ع)

زمانی که عایشه در "سرف"[۴۶]، از قتل عثمان و بیعت مردم با علی (ع) آگاه شد، بسیار متأثر شد و به مکه بازگشت[۴۷]؛ چرا که انتظار داشت مردم با طلحه بیعت کنند و او را به خلافت برگزینند[۴۸]. او در حالی که می‌گفت به خدا عثمان مظلومانه کشته شد به مکه وارد شد. دیگران گفتند: "به خدا قسم! اول کسی که از حرفش برگشت تویی[۴۹]. عایشه گفت: "بله، به جانم سوگند، گفتم؛ اما گفتند که عثمان از آنچه گفت توبه کرده است و چون این خبر را دریافتم از سخنم برگشتم"[۵۰].

عایشه پس از ورود به مکه به سوی حجر رفت و در آنجا پرده زد. مردم دورش جمع می‌شدند. او به بهانه اینکه عثمان به ستم کشته شد مردم را به خون‌خواهی او دعوت می‌کرد و علیه حکومت علی (ع) می‌شوراند[۵۱]. تا اینکه با پیوستن طلحه و زبیر و دیگران به او به سوی بصره حرکت کرد و مقدمات جنگ جمل را پدید آورد[۵۲]. این جنگ به شکست او و یارانش و کشته شدن بسیاری از مسلمانان از جمله طلحه و زبیر و... انجامید؛ اما آثار بد و زیان‌بخش آن در روح و افکار مسلمانان باقی ماند. این جنگ در میان مردم، تفرقه و اختلافات شدید عقیده‌ای به وجود آورد و بروز و ظهور مذهب‌ها و مسلک‌ها را در پی داشت[۵۳].[۵۴]

عایشه و معاویه

هر چند عایشه و بنی‌امیه مخالف و دشمن یکدیگر بودند؛ اما در یک هدف، اشتراک داشتند و آن، دشمنی با علی (ع) بود. این هدف مشترک، آن دو قطب مخالف را به هم پیوند داد و باعث اتحاد میانشان شد. بنی‌امیه در زیر پرچم عایشه گرد آمدند و دشمنی‌ها و عداوت‌های خود را به دوستی و اتحاد مبدل ساختند. آنان نیروهایشان را در یک جا متمرکز کردند تا علی (ع) را از خلافت براندازند[۵۵]. به همین منظور، جنگ جمل را به راه انداختند؛ اما به شکستشان انجامید.

بعد از شهادت علی (ع) این ارتباط دوستانه، به دلایلی از میان رفت و رفته‌ رفته سردی و دشمنی جایگزین آن شد. اولین اختلاف نظر عایشه با معاویه در جریان شهادت حجر بن عدی نمود پیدا کرد. شهادت محمد بن ابوبکر برادر عایشه در مصر نیز از دیگر مواردی بود که باعث اعتراض عایشه شده بود، تا اینکه با تصمیم معاویه برای موروثی کردن خلافت در خانواده خویش، عایشه، آخرین دلبستگی‌هایش به معاویه را از میان برمی دارد و به گروه معارضان و مخالفان او می‌پیوندد[۵۶].

عایشه و اهل بیت(ع)

عایشه از زمان حیات پیامبر (ص) پیوسته بغض آن حضرت علی (ع) را در دل داشت و همان‌گونه که ابن عباس گفته بود "هیچ‌گاه نفس عایشه به ذکر خیر از امیرالمؤمنین (ع) خوش نمی‌شد"[۵۷]. این کینه و عداوت، به علی (ع) اختصاص نداشت؛ بلکه بسیار عمیق‌تر و وسیع‌تر از آن بود؛ به گونه‌ای که نقل شده است عایشه خود را از حسن (ع) و حسین (ع) که مَحرَم او بودند، مستور می‌ساخت[۵۸]. عایشه به علت خشم و کینه بسیاری که از علی (ع) به دل داشت، وقتی خبر شهادت ایشان را شنید اظهار شادمانی کرد و از شادمانی، شعری سرود که مورد توبیخ زینب دختر ام‌سلمه قرار گرفت[۵۹].

علاقه فراوان رسول خدا (ص) به فاطمه (س) و توجه‌ها و محبت‌های خاص حضرت به ایشان چنان بود که به نظر می‌رسید از حدود مهر پدر و فرزندی فراتر رفته است. هر اندازه که پیامبر (ص) در مقام تجلیل و احترام[۶۰] دخترش می‌افزود، آتش کینه و حسادت در دل عایشه تندتر می‌شد؛ به گونه‌ای که پیوسته حضرت زهرا (س) را با سخنان نیش‌دار خویش می‌آزرد[۶۱].

ماجرای دفن امام حسن (ع) نیز از دیگر مواقعی بود که کینه عایشه به اهل بیت (ع) ظهور یافت. او همین که متوجه شد تشییع‌کنندگان قصد دارند امام حسن (ع) را کنار پیامبر (ص) دفن کنند بی‌درنگ بر الاغی نشست و خود را به تشییع‌کنندگان رساند و فریاد زد: "اجازه نمی‌دهم کسی را که دوست ندارم در منزلم دفن کنند"[۶۲].[۶۳]

سرانجام عایشه

سال مرگ عایشه مشخص نیست؛ بعضی سال ۵۷ هجری[۶۴] و عده‌ای دیگر سال ۵۸ هجری را ذکر کرده‌اند[۶۵]؛ عامل مرگ عایشه را نیز معاویه ذکر کرده‌اند[۶۶].[۶۷]

منابع

پانویس

  1. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۳۱.
  2. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۶، ص۴۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶.
  3. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۴.
  4. این کنیه به واسطه نام خواهرزاده‌اش عبدالله بن زبیر بر ایشان نهاده شد. البته بعضی معتقدند که وی برای رسول خدا (ص) فرزندی به نام عبدالله را به دنیا آورد اما آن طفل بعد از مدتی از دنیا رفت، لذا عایشه را ام عبدالله گفته‌اند. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۱۸۹؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۹۱.
  5. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۱؛ نویری، نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۴؛ ابن سعد، ج۸، ص۵۲.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۴.
  7. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۶۱-۶۲؛ روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۲-۵۹۳.
  8. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۷۳ و ۱۰۶.
  9. نمونه غیرت و حسادت شدید او در دوران زناشویی‌اش به ویژه وقتی آشکار می‌شد که رسول خدا (ص) زنی تازه اختیار می‌کرد. و همچنین رجوع شود به کتاب‌های: سید ابن طاووس، اقبال الأعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ ش، ص۷۰۲؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱، ص۸۴۱؛ شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثه، قم، مکتبة الدواری، ص۶۱-۶۲.
  10. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶-۴۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲-۱۱۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۸؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۳۳.
  11. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.
  12. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۳، ص۲۴۶.
  13. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۳، ص۲۵۵.
  14. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۳، ص۲۵۲-۲۵۳ و ۲۵۸.
  15. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۶۹-۷۰.
  16. صحیح مسلم، مسلم، ج۸، ص۱۸۱؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۱۲۵؛ تأویل الآیات، شرف الدین حسینی، ص۴۲۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۲، ص۲۸۷.
  17. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۲، ص۱۸ و صحیح البخاری، بخاری، ج۴، ص۴۶ و ۹۳ و ج۸، ص۹۵.
  18. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۳، ۲۶ و ۹۲؛ صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج۸، ص۱۸۱.
  19. در بخش جنگ جمل خواهد آمد.
  20. السیرة النبویه، نجاح الطائی، ج۲، ص۲۵۹-۲۹۶.
  21. السیرة النبویه، نجاح الطائی، ج۲، ص۲۵۹.
  22. روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۴-۵۹۵.
  23. احیاء علوم الدین، غزالی، ج۴، ص۱۳۶.
  24. احیاء علوم الدین، غزالی، ج۴، ص۱۳۶.
  25. قالت عائشة: الست تزعم انک رسول الله فلما عدلت؛ مجمع الزوائد، هیثی، ج۴، ص۳۲۲؛ مسند ابویعلی موصلی، ج۸، ص۳۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۹، ص۷۱.
  26. روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۵.
  27. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۰، ص۳۱۶؛ المحاسن، برقی، ج۲، ص۳۳۹؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۸، ص۹۲.
  28. «کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.
  29. المیزان، علامه طباطبایی (ترجمه: مولوی همدانی)، ج۱۵، ص۱۳۷.
  30. الدر المنثور، سیوطی، ج۶، ص۲۶۰؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۶، ص۶۹ و ۷۱؛ صحیح مسلم، مسلم، ج۴، ص۱۹۰؛ فتح الباری، ابن حجر، ج۹، ص۲۴۳؛ عمدة القاری، عینی، ج۱۹، ص۲۴۹؛ مسند، ابن راهویه، ج۴، ص۲۱؛ سنن الدار قطنی، ج۴، ص۲۹؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۲، ص۵۳۳.
  31. الدر المنثور، سیوطی، ج۶، ص۲۴۵؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زیلعی، ج۴، ص۶۶.
  32. تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، ج۸، ص۱۸۴؛ الکشاف، زمخشری، ج۴، ص۵۶۶؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۶، ص۲۴۲.
  33. روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۶-۵۹۷.
  34. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰.
  35. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۲۰-۱۳۰.
  36. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۳۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۶۱۴.
  37. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۴۰.
  38. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۳۲.
  39. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۶۲-۶۳.
  40. از جمله اینکه پیغمبر (ص) در رختخواب دراز کشیده و عبایی به رویش کشیده بود. در این هنگام ابوبکر اجازه ورود خواست، پیامبر اکرم (ص) اجازه داد و در همان حال خواسته او را اجابت کرد. سپس عمر اجازه خواست و پیامبر (ص) او را اجابت کرد. بعد عثمان اجازه خواست و پیغمبر (ص) به من دستور داد که خودت را بپوشان، گفتم: یا رسول الله از آمدن ابوبکر و عمر، اینچنین دست و پای خود را گم نکردی؛ ولی اکنون برای پذیرایی از عثمان این چنین خود را آماده می‌کنی و جامه‌هایت را می‌پوشی؟ پیامبر اکرم (ص) در جواب فرمودند: چگونه او را ملاحظه نکنم و او را احترام نگذارم، در حالی که به خدا سوگند فرشتگان در محضر عثمان جانب شرم و حیا را نگه می‌دارند.
  41. سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۴۶.
  42. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۵.
  43. ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ص۱۰۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۹.
  44. نعثل نام مردی یهودی بود که ریش بلندی داشت و عایشه عثمان را به جهت داشتن ریش بلند نعثل می‌گفت. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۶۲.
  45. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۶۳-۶۵؛ روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۷.
  46. سرف محلی است در ۶ میلی مکه. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۱۲.
  47. ابن‌شهرآشوب، المناقب فی آل ابی‌طالب، ج۳، ص۱۴۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۸-۴۵۹.
  48. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۹.
  49. ابن العبری، تاریخ مختصرالدول، ص۱۰۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹.
  50. ابن عثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۳۷.
  51. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹.
  52. ابن‌شهرآشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۳، ص۱۴۹؛ دینوری، اخبار الطوال، ص۱۴۴-۱۵۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۱-۲۷۵؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۵۷-۳۷۴ به بعد.
  53. سید مرتضی عسکری، عایشه در دوران علی (ع)، ص۲۵۵-۲۵۹.
  54. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۶۵-۶۶؛ روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۸.
  55. سید مرتضی عسکری، عایشه در دوران علی (ع)، ص۳۱۰-۳۱۱.
  56. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۶۶-۶۷.
  57. محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۱۷۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۷۹.
  58. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۴۳.
  59. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۵۰.
  60. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۲-۱۹۶.
  61. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۳.
  62. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۸؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۲۵.
  63. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۶۷-۶۸.
  64. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۸۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۲۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۲۳۵.
  65. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۲؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۹۴؛ تحفة الاحوزی، مبارک فوری، ج۱۰، ص۲۵۵.
  66. السیرة النبویه، نجاح الطائی، ج۲، ص۲۹۲.
  67. روحانی، سید حمید، مقاله «عایشه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۵۹۹؛ حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «عایشه همسر پیامبر»، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۷۱.