عثمان بن عیسی عامری در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
او از رؤسای [[واقفیه]] می‌باشد، در نزد او مقداری از [[اموال]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} بود، [[امام رضا]]{{ع}} بر وی [[خشمگین]] شد و او هم [[توبه]] کرد و مال‌ها را پس فرستاد، او پیرمردی بود که از [[ابوحمزه ثمالی]] [[روایت]] می‌کرد، [[اخبار]] و [[روایات]] و کتاب‌هایی هم جمع کرده بود، [[احمد بن ابی عبدالله برقی]] در [[رجال]] خود او را از [[اصحاب]] [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} ذکر کرده است.
او از رؤسای [[واقفیه]] می‌باشد، در نزد او مقداری از [[اموال]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} بود، [[امام رضا]]{{ع}} بر وی [[خشمگین]] شد و او هم [[توبه]] کرد و مال‌ها را پس فرستاد، او پیرمردی بود که از [[ابوحمزه ثمالی]] [[روایت]] می‌کرد، [[اخبار]] و [[روایات]] و کتاب‌هایی هم جمع کرده بود، [[احمد بن ابی عبدالله برقی]] در [[رجال]] خود او را از [[اصحاب]] [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} ذکر کرده است.


[[شیخ طوسی]] در رجال خود او را از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} ذکر می‌کند و گوید: او از واقفیه بود و کتابی هم تالیف کرده است، و در باب [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} نیز او را یاد می‌کند و او را از واقفیه [[کوفه]] می‌داند و در فهرست گفته: [[عثمان ابن عیسی عامری]] از واقفیه است، و کتاب میاه از آثار او می‌باشد که [[محمد بن حسین بن ابی الخطاب]] آن را از وی نقل می‌کند.
[[شیخ طوسی]] در رجال خود او را از [[اصحاب]] [[امام کاظم]]{{ع}} ذکر می‌کند و گوید: او از واقفیه بود و کتابی هم تالیف کرده است، و در باب [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} نیز او را یاد می‌کند و او را از واقفیه [[کوفه]] می‌داند و در فهرست گفته: [[عثمان ابن عیسی عامری]] از واقفیه است، و کتاب میاه از آثار او می‌باشد که [[محمد بن حسین بن ابی الخطاب]] آن را از وی نقل می‌کند.


[[نجاشی]] گوید: [[عثمان بن عیسی ابوعمرو عامری کلابی]] از [[فرزندان]] [[عبید بن رواسی]] که او را گاهی عامری و زمانی کلابی و در جایی رواسی هم گفته‌اند و صحیح آن است که وی از [[موالیان]] بنی رواس است. او یکی از رؤسا و چهره‌های واقفیه بود، و از [[وکلای امام کاظم]]{{ع}} شمرده می‌‌شد و [[مال]] زیادی از آن [[حضرت]] در نزد وی بود. او از موسی بن جعفر روایت می‌کند و کتاب‌هایی هم تالیف کرده است.
[[نجاشی]] گوید: [[عثمان بن عیسی ابوعمرو عامری کلابی]] از [[فرزندان]] [[عبید بن رواسی]] که او را گاهی عامری و زمانی کلابی و در جایی رواسی هم گفته‌اند و صحیح آن است که وی از [[موالیان]] بنی رواس است. او یکی از رؤسا و چهره‌های واقفیه بود، و از [[وکلای امام کاظم]]{{ع}} شمرده می‌‌شد و [[مال]] زیادی از آن [[حضرت]] در نزد وی بود. او از موسی بن جعفر روایت می‌کند و کتاب‌هایی هم تالیف کرده است.

نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۱

آشنایی اجمالی

او از رؤسای واقفیه می‌باشد، در نزد او مقداری از اموال موسی بن جعفر(ع) بود، امام رضا(ع) بر وی خشمگین شد و او هم توبه کرد و مال‌ها را پس فرستاد، او پیرمردی بود که از ابوحمزه ثمالی روایت می‌کرد، اخبار و روایات و کتاب‌هایی هم جمع کرده بود، احمد بن ابی عبدالله برقی در رجال خود او را از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع) ذکر کرده است.

شیخ طوسی در رجال خود او را از اصحاب امام کاظم(ع) ذکر می‌کند و گوید: او از واقفیه بود و کتابی هم تالیف کرده است، و در باب اصحاب امام رضا(ع) نیز او را یاد می‌کند و او را از واقفیه کوفه می‌داند و در فهرست گفته: عثمان ابن عیسی عامری از واقفیه است، و کتاب میاه از آثار او می‌باشد که محمد بن حسین بن ابی الخطاب آن را از وی نقل می‌کند.

نجاشی گوید: عثمان بن عیسی ابوعمرو عامری کلابی از فرزندان عبید بن رواسی که او را گاهی عامری و زمانی کلابی و در جایی رواسی هم گفته‌اند و صحیح آن است که وی از موالیان بنی رواس است. او یکی از رؤسا و چهره‌های واقفیه بود، و از وکلای امام کاظم(ع) شمرده می‌‌شد و مال زیادی از آن حضرت در نزد وی بود. او از موسی بن جعفر روایت می‌کند و کتاب‌هایی هم تالیف کرده است.

نصر بن صباح گوید: اموالی از امام رضا(ع) در نزد او بود ولی وی آن مال را نفرستاد، ولی بعد که امام(ع) بر وی خشم گرفت او توبه کرد و مال را فرستاد، او از ابوحمزه ثمالی روایت می‌کرد و در خواب دید که در کربلا فوت می‌کند؛ لذا کوفه را ترک کرد و در کربلا ساکن شد و در همان‌جا درگذشت و به خاک سپرده شد، او آثار زیادی دارد که مشایخ از وی نقل می‌کنند که یکی از آنها احمد بن محمد بن عیسی می‌باشد.

کشی در رجال خود گوید: یکی از واقفیه عثمان بن عیسی بود که در مصر زندگی می‌کرد، نزد او اموال زیادی بود که به موسی بن جعفر تعلق داشت، امام رضا(ع) برای او نوشتند که اموال را بفرستد، امام(ع) در نامه خود برای او نوشته بود که پدرم درگذشت و میراث او هم تقسیم شد، او در پاسخ نوشت اگر پدرت نمرده است که مسأله‌ای نیست، و اگر مرده است همان گونه که می‌گویی، او به من نگفته بود اموال را به چه کسی بدهم.

او از امام رضا(ع) یک حدیث نقل کرده، او می‌گوید: از امام رضا(ع) سؤال کردم چه می‌فرمایید درباره کسی که پولی گرفته تا حج به جای آورد ولی خودش آن را انجام نمی‌دهد و به دیگری واگذار می‌کند، فرمودند: مانعی ندارد.[۱]

=عثمان بن عیسی عامری در رضانامه

عثمان بن عیسی عامری رواسی کلابی، از قبیله بنی کلاب، مکنی به ابو عمرو، از یاران امام موسی بن جعفر (ع) بود. به دلیل اطمینانی که حضرت به او داشتند، اموالی را که مردم به امام (ع) می‌بخشیدند نزد وی به امانت می‌گذاشتند[۲].

بعد از شهادت امام موسی بن جعفر (ع)، گروهی از یاران ایشان، به سبب طمع مال و دلایل مختلف، شهادت امام (ع) را نپذیرفتند و مذهب واقفیه را بوجود آوردند. عثمان در جرگه همین مذهب در آمد و از شیوخ بزرگ این فرقه محسوب می‌شد. امام رضا (ع) طبق وصیت پدر بزرگوارشان مبنی بر جمع‌آوری اموالی که در دست امنا بود، طی نامه‌ای به عثمان بن رواسی به او فرمودند: اموال پدرم را به من برگردان تا این اموال را در بین فقرا و مستمندان تقسیم کنم. عثمان نیز طی نامه به امام رضا (ع) نوشت: پدر شما هنوز زنده هستند و وفات ننموده‌اند، و از فرستادن اموال امتناع ورزید. امام رضا (ع) که از دست او ناراحت شدند، باری دیگر نامه‌ای به عثمان نوشتند و دلیلی بر وفات پدر بزرگوارشان برای او نقل کردند. سرانجام عثمان بن الرواسی، توبه نمود و به امامت امام رضا (ع) شهادت داد و اموال امام کاظم (ع) را به ایشان عودت داد[۳]. عثمان دارای تألیفاتی من‎جمله کتاب المیاه می‌باشد.[۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 272-273.
  2. زمانی که امام موسی بن جعفر (ع) امامت و رهبری شیعیان را بر عهده داشتند، از سراسر بلاد اسلامی و از طرف شیعیان و دوستداران حضرت هدایایی را برای امام (ع) راهی می‌کردند. برای این که این اموال مستقیماً از دست امام (ع) به مردم نیازمند نرسد و این امر سبب بدگویی هارون الرشید نسبت به امام (ع) نشود، ایشان این هدایا را نزد خود نگه نمی‌داشتند و آنها را به افراد امینی می‌سپردند که مورد اطمینان حضرت قرار داشتند. یکی از این افراد، عثمان بن رواسی بود که وی در مصر سکونت داشت و اموال و اهدایایی را که مردم مصر برای امام (ع) در نظر می‌گرفتند را به رسم امانت به او می‌سپردند تا به صلاحدید امام (ع) صرف ایتام و مستمندان و مستحقان قرار گیرد.
  3. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۷۳؛ رجال کشی، ص۴۸۳، ح۹۱۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۲۵۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۱۷-۱۱۸.
  4. محمدی، حسین، رضانامه ص۵۰۱.