بحث:عصمت در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
یکی از [[اعتقادات]] [[شیعه]] دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]]{{عم}}، مصونیت آنها از هرگونه [[گناه]]، [[خطا]]، [[اشتباه]] و [[نسیان]] است؛ چراکه [[حجت‌های الهی]]، [[هادیان]] [[بشر]] و [[پیشوایان]] مردمند و [[هادی]] بودن [[امامان]] به معنای [[لزوم]] اقتدای به آنها در همه امور است، از این رو ائمۀ [[هدی]]{{ع}} باید [[مصون از هر خطا]]، اشتباه و گناهی باشند که این همان [[عصمت]] است. در مجامع [[روایی]] شیعه [[روایات]] فراوانی از [[اهل بیت]]{{ع}} پیرامون عصمت وجود دارد که از جمله آنها روایاتی است که از [[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این خصوص نقل شده است. از منطر آن حضرت، عصمت موهبتی [[الهی]] است. در روایات منقول از [[امام علی]]{{ع}}، به مصونیت [[معصومان]] از [[ارتکاب گناه]]، خطا، اشتباه و [[فراموشی]] اشاره شده است. ضمن آنکه [[امام]]{{ع}} در بسیاری از روایات خود به معرفی معصومان نیز پرداخته و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و اهل بیت آن حضرت را از جمله مصادیق معصومان معرفی کرده‌است.
== مقدمه ==
متون [[روایی]] [[شیعه]] و [[سنی]] لبریز از [[روایات]] [[مولای متقیان]]، [[امیرمؤمنان]]، علی {{ع}} در موضوعات مختلف [[فقهی]]، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] است. منابعی همچون [[نهج البلاغه]] و غررالحکم، نمونه‌ای از مجموعه‌های روایی‌ای هستند که کلمات آن [[حضرت]] را در خود گنجانده‌اند. بعض روایات رسیده از [[امام علی]] {{ع}} به ساحت‌هایی از مسئله [[عصمت]] پرداخته‌اند که عبارت‌اند از:


== معناشناسی ==
== مفهوم عصمت ==
=== معنای لغوی ===
[[عصمت]]، واژه‌ای [[عربی]] و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای [[حفظ]] و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن <ref>ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک»  و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷. </ref><ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۴.</ref>.
 
=== معنای اصطلاحی ===
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای [[عصمت]] ارائه شده است.
 
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین [[متکلم]] [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست، و [[اعتصام]] به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] [[خداوند]] از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است. <ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص128.</ref>. [[متکلمان امامیه]] به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، [[نباطی]] <ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج1، ص50.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''عصمت به معنای [[ملکه]]''': پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست.<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص369؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج8، ص280 البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص525.</ref>  پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص55؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص494؛ فاریاب محمدحسیم، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا پایان قرن پنجم هجری، ص34 - 35</ref>.
 
=== عصمت از دیدگاه امیرالمومنین {{ع}} ===
در کلمات رسیده از امام علی {{ع}}، درباره مفهوم عصمت بیان روشنی پیدا نکردیم و تنها به دو [[روایت]] دست یافتیم. در یکی از این روایات [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: «غالب شدن [[شهوت]]، عصمت را [[باطل]] و [[انسان]] را هلاک می‌کند»<ref>{{متن حدیث|غَلَبَةُ الشَّهْوَةِ تُبْطِلُ الْعِصْمَةَ وَ تُورِدُ الْهُلْكَ‌}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۰۵).</ref>.
در کلمات رسیده از امام علی {{ع}}، درباره مفهوم عصمت بیان روشنی پیدا نکردیم و تنها به دو [[روایت]] دست یافتیم. در یکی از این روایات [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: «غالب شدن [[شهوت]]، عصمت را [[باطل]] و [[انسان]] را هلاک می‌کند»<ref>{{متن حدیث|غَلَبَةُ الشَّهْوَةِ تُبْطِلُ الْعِصْمَةَ وَ تُورِدُ الْهُلْكَ‌}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۰۵).</ref>.
امام {{ع}} در روایت دیگری می‌فرماید: «کسی که عصمت ندارد، چگونه در برابر شهوت [[مقاومت]] کند»<ref>{{متن حدیث|كَيْفَ يَصْبِرُ عَنِ الشَّهْوَةِ مَنْ لَمْ تُعِنْهُ الْعِصْمَةُ}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).</ref>.
امام {{ع}} در روایت دیگری می‌فرماید: «کسی که عصمت ندارد، چگونه در برابر شهوت [[مقاومت]] کند»<ref>{{متن حدیث|كَيْفَ يَصْبِرُ عَنِ الشَّهْوَةِ مَنْ لَمْ تُعِنْهُ الْعِصْمَةُ}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).</ref>.
بر اساس این دو روایت، اولاً، عصمت نقطه مقابل شهوت است؛ ثانیاً، شهوت عصمت را باطل می‌کند؛ ثالثاً، عصمت سبب [[استقامت]] در برابر شهوت می‌شود.
بر اساس این دو روایت، اولاً، عصمت نقطه مقابل شهوت است؛ ثانیاً، شهوت عصمت را باطل می‌کند؛ ثالثاً، عصمت سبب [[استقامت]] در برابر شهوت می‌شود.
افزون بر آن، با جست‌وجو در دیگر روایات رسیده از امام علی {{ع}} در می‌یابیم که از نگاه ایشان، عصمت [[معصومان]]، امری موهبتی است که [[خداوند متعال]] آن را به [[بندگان خاص]] خود عطا می‌کند. ایشان ضمن خطبه‌ای می‌فرمایند: «بدانید که خداوند با فضل خود ما [[اهل بیت]] را بر دیگران [[برتری]] داد، آنجا که گفت: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. پس ما را از [[پلیدی‌ها]] [[پاک]] کرد»<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامت امیر المؤمنین {{ع}}، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹.</ref>.
ایشان در جایی دیگر می‌فرمایند: «هرکس دارای عصمت شد، از [[لغزش‌ها]] مصون مانده است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أُلْهِمَ الْعِصْمَةَ أَمِنَ الزَّلَلَ‌}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).</ref>.


== گستره عصمت معصومان ==
آن [[حضرت]] در موضعی دیگر، راه بهره‌مندی از این [[موهبت]] را در پیش گرفتن [[تقوا]] می‌شمرد و می‌فرماید: «به وسیله تقوا [[همراهی]] با [[عصمت]] حاصل می‌شود»<ref>{{متن حدیث|بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۲۶۹).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۳۱.</ref>
{{اصلی|گستره عصمت}}
کلمات رسیده از امام علی {{ع}}، نشان این [[واقعیت]] است که از نظر ایشان، [[اهل بیت]] [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} که از جمله معصومان‌اند، از همه [[گناهان]] ظاهری و [[باطنی]] و از هر رجسی معصوم‌اند، و [[مخالفت]] با آنها، مخالفت با [[حق]] و [[حقیقت]] است. از این رو، می‌توان آنها را از [[اشتباه]] نیز معصوم دانست.
 
=== عصمت از رجس و پلیدی ===
آن حضرت در یکی از خطبه‌هایشان می‌‌فرمایند: «به تحقیق ما از پلیدی‌های ظاهری و [[باطنی]] و از هر [[پستی]] و رجسی [[پاک]] شده ایم. پس ما بر راه و روش حقیم و هر کس که با ما مخالفت کند، بر راه و روش [[باطل]] است»<ref>{{متن حدیث|فقد طهرنا من الفواحش ما ظهر منها و ما بطن، و من کل دنیة و کل رجاسة، فنحن علی منهاج الحق و من خالفنا فعلی منهاج الباطل}}. نعمانی محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص ۴۴؛ طبری، محمد بن جریر، المسترشد فی امامة امیرالمومنین.</ref>.
 
=== عصمت از اشتباه و فراموشی ===
 
در برخی کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به مصونیت [[امام]] {{ع}} از [[اشتباه]] و [[فراموشی]] نیز اشاره شده است. آن حضرت در یکی از خطبه‌های خویش در این باره به نقل از رسول خدا {{صل}} می‌‌فرمایند: «[[پیامبر]] برایم [[دعا]] کرد تا چیزی را که به من [[تعلیم]] داده بود، فراموش نکنم. پس هیچ [[حرام]] و حلالی، [[امر]] و نهیی و [[طاعت]] و معصیتی را فراموش نکردم. پس رسول خدا دستش را روی سینه ام قرار داد و فرمود: خدایا قلبش را از [[علم]] و [[فهم]] و [[حکمت]] و [[نور]] پر کن. سپس پیامبر فرمود: [[خدا]] به من خبر داد که دعایم در [[حق]] تو [[مستجاب]] شده است<ref>{{متن حدیث|دعا (النبی) {{صل}} الله لی ان لا انسی شیئا علمنی ایاه فما نسیت من حرام و لا حلال و امر و نهی و طاعة و معصیة و لقد وضع یده علیصدری و قال: اللهم املاء قلبه علما و حکما و نورا ثم قال لی: اخبرنی ربی عزوجل انه قد استجاب لی فیک}}، ابن عساکر علی بن حسین، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص ۳۸۶؛ محمد بن محمد بن نعمان، (شیخ مفید)، الارشاد، ج۱، ص ۱۹۵.</ref>.
 
در روایت دیگری، [[عبدالله بن یحیی]] و برخی دیگر از [[اصحاب]] نیز نقل کرده‌اند که امیرالمومین بر فراز [[منبر]] فرمود: «به خدا [[سوگند]] دروغی نگفتم... [[گمراه]] نشدم و کسی را گمراه نکردم و عهدم [با رسول خدا] را فراموش نکردم....»<ref>{{متن حدیث|والله ما کذبت و ... و لا ضللت و لا ضل بی و لا نسیت ما عهد الی و انی لعلی بینة من ربی بینها لنبیه {{صل}}...}}، ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص ۳۹۶.</ref>.
 
[[صراحت]] این دو [[روایت]] در [[معصوم بودن امام]] از [[نسیان]] و فراموشی علاوه بر [[معصوم]] از [[ارتکاب گناه]] روشن است.
در نتیجه می‌توان گفت:اگرچه در روایات علوی، مفهوم عصمت، بر «عصمت از اشتباه» اطلاق نشده است، لکن آن حضرت افزون بر مسئله عصمت از [[گناه]]، بر انگاره [[مصونیت از اشتباه]] و فراموشی نیز تأکید کرده‌اند؛ چنان که پیامبر اکرم {{صل}} و اهل بیت آن حضرت از همه [[گناهان]] [[باطنی]] و ظاهری و نیز از هرگونه [[رجس]] و اشتباهی [[معصوم]] شمرده شده‌اند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۳۴.</ref>
 
== موهوبی بودن عصمت ==
از جست‌وجویی در روایات رسیده از امام علی {{ع}} در می‌یابیم که از نگاه ایشان، عصمت [[معصومان]]، امری موهبتی است که [[خداوند متعال]] آن را به [[بندگان خاص]] خود عطا می‌کند. ایشان ضمن خطبه‌ای می‌فرمایند: «بدانید که خداوند با فضل خود ما [[اهل بیت]] را بر دیگران [[برتری]] داد، آنجا که گفت: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. پس ما را از [[پلیدی‌ها]] [[پاک]] کرد»<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامت امیر المؤمنین {{ع}}، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹.</ref>.
 
آن حضرت در موضعی دیگر می‌فرمایند: «هرکس دارای عصمت شد، از [[لغزش‌ها]] مصون مانده است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أُلْهِمَ الْعِصْمَةَ أَمِنَ الزَّلَلَ‌}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).</ref>.
 
امام علی {{ع}} همچنین راه بهره‌مندی از این [[موهبت]] را در پیش گرفتن [[تقوا]] می‌شمرد و می‌فرماید: «به وسیله تقوا [[همراهی]] با [[عصمت]] حاصل می‌شود»<ref>{{متن حدیث|بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ}}؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۲۶۹).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۳۱.</ref>


== معرفی معصومان ==
== معرفی معصومان ==
{{اصلی|عصمت اولی‌الامر}}
بخش وسیعی از [[روایات]] عصر [[علوی]] ویژه معرفی معصومان است. برای نمونه، شخص [[پیامبر]] و [[اولی الأمر]] – صرف‌نظر از مصداق‌های آنان - از جمله کسانی‌اند که در [[کلام]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} با عنوان [[معصوم]] معرفی شده‌اند؛ چنان که [[سلیم بن قیس هلالی]] از امیرالمؤمنین {{ع}} نقل می‌کند که پس از سفارش به [[پیروی]] از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} و اولی الأمر فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ}}<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۱۳۹؛ همو، علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳.</ref>؛ «همانا [[خداوند]] به [[اطاعت]] رسولش [[فرمان]] داد؛ زیرا او معصوم و [[تطهیر]] شده است و امر به [[گناه]] نمی‌کند و به [[اطاعت اولی الأمر]] فرمان داده است؛ چون آنان معصوم و تطهیر شده‌اند و به گناه امر نمی‌کنند».
از جمله گروه‌هایی که در کلمات امیرالمؤمنین {{ع}} بر عصمت آنها تأکید شده است، [[اهل بیت]] رسول گرامی اسلام {{صل}} هستند<ref>بدانید که خداوند با فضل خود ما اهل بیت را بر دیگران برتری داد، آنجا که گفت: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} پس ما را از پلیدی‌ها پاکیزه نمود (محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیر المؤمنین {{ع}}، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).</ref>. همچنین ایشان در مواردی که به معرفی خود پرداخته، به طور علنی و حتی بر روی منیر، یکی از ویژگی‌های خود را عصمت دانسته است. در این باره [[محمد بن الحسین بن علی بن ابی طالب]] با واسطه از [[امام علی]] {{ع}} نقل می‌کند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درحق ایشان [[دعا]] کرد و فرمود: «[[پیامبر]] برایم [[دعا]] کرد تا چیزی را که به من [[تعلیم]] داده بود، فراموش نکنم. پس هیچ [[حرام]] و حلالی، [[امرونهی]]، و [[طاعت]] و معصیتی را فراموش نکردم. پس دستش را روی سینه‌ام قرار داد و گفت: خدایا قلبش را از [[علم]] و [[فهم]] و [[حکمت]] و [[نور]] پر کن. سپس پیامبر {{صل}} فرمود: [[خدا]] به من خبر داد که دعایم در [[حق]] تو [[مستجاب]] شده است»<ref>{{متن حدیث|دَعَا اللَّهَ لِي أَنْ لَا أَنْسَى شَيْئاً عَلَّمَنِي إِيَّاهُ، فَمَا نَسِيتُ مِنْ حَرَامٍ وَ لَا حَلَالٍ وَ أَمْرٍ وَ نَهْيٍ وَ طَاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ، وَ لَقَدْ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِي وَ قَالَ: اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبَهُ عِلْماً وَ فَهْماً وَ حُكْماً وَ نُوراً. ثُمَّ قَالَ لِي: أَخْبَرَنِي رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَدِ اسْتَجَابَ لِي فِيكَ}}؛ علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۸۶؛ نیز ر. ک: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد، ج۱، ص۱۹۵.</ref>.


بخش وسیعی از [[روایات]] منقول از [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، ویژه معرفی [[معصومان]] و به عبارت دیگر مصادیق معصومان است. شخص [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، اولی الامر، اهل بیت رسول خدا {{ع}} و به طور ویژه [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}}، از جمله کسانی هستند که در [[کلام]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، با عنوان [[معصوم]] معرفی شده‌اند.
[[عبدالله بن یحیی]] و برخی دیگر از [[اصحاب]] نقل می‌کنند که [[امام علی]] {{ع}} بر فراز [[منبر]] فرمود:
«به خدا [[سوگند]] که دروغی نگفتم... و [[گمراه]] نشدم و کسی را گمراه نکردم و عهدم [با [[رسول خدا]] {{صل}}] را فراموش نکردم و من با بینه‌ای از [[خداوند]] همراهم که او [[رسول]] خود را با آن همراه کرده بود. پس آن [[بینه]] را برایم روشن کرد، و من بر مسیر روشنم»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ لَا ضَلِلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِي وَ مَا نَسِيتَ مَا عَهِدَ إِلَيَّ وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظاً}}؛ (علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۹۶).</ref>.
آنچه درباره دو [[روایت]] اخیر گفتنی است، آن است که [[امام]] {{ع}} در آنها به [[صراحت]] خود را، افزون بر معصومیت از [[گناه]]، از [[اشتباه]] و [[فراموشی]] – دست‌کم در برخی موارد - نیز [[معصوم]] می‌شمرد.


#[[سلیم بن قیس هلالی]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} چنین نقل کرده که آن حضرت پس از سفارش به [[پیروی]] از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} و [[اولی الامر]] که در [[روایات]] همان [[امامان معصوم]] {{ع}} معرفی شده‌اند، می‌‌فرماید: «همانا [[خدا]] به [[اطاعت]] رسولش [[فرمان]] داد زیرا او [[معصوم]] و [[تطهیر]] شده است و امر به [[گناه]] نمی‌کند و به [[اطاعت اولی الامر]] نیز فرمان داده است چون آنان معصوم و تطهیر شده‌اند و به گناه امر نمی‌کنند»<ref>{{متن حدیث|و انما امر الله عز و جل بطاعة الرسول لانه معصوم مظهر لا یأمر بمعصیته و انما أمر بطاعة اولی الامر لانهم معصومون مطهرون لا یامرون بمعصیة}}، صدوق، محمد بن علی بن الحسین، الخصال، ج۱، ص ۱۳۹؛ صدوق، محمد بن علی بن الحسین، علل الشرایع، ج۱، ص ۱۲۳.</ref>.
[[فرات بن أحنف]] نیز خطبه‌ای را از امام {{ع}} نقل می‌کند که [[حضرت]] ضمن آن فرمود: «ای گروه [[مردم]]، من بینی [[هدایت]] و دو چشم آنم. سپس با دست خود به صورت خویش اشاره کرد و فرمود: ای مردم، از [[راه هدایت]] [[وحشت]] نکنید، و اگر [[اهل]] هدایت کم‌اند، شما از پیمودن آن راه نترسید»<ref>{{متن حدیث|يَا مَعْشَرَ النَّاسِ أَنَا أَنْفُ الْهُدَى وَ عَيْنَاهُ» وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى وَجْهِهِ «يَا مَعْشَرَ النَّاسِ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ}}؛ (ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۸۴).</ref>.
#از جمله گروه‌هایی که در کلمات امیرالمؤمنین {{ع}} بر عصمت آنها تأکید شده است، [[اهل بیت]] رسول گرامی اسلام {{صل}} هستند. چنانچه می‌فرمایند: «بدانید که خداوند با فضل خود ما اهل بیت را بر دیگران برتری داد، آنجا که گفت: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} پس ما را از پلیدی‌ها پاکیزه نمود.» <ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیر المؤمنین {{ع}}، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).</ref>.
[[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}}، از جمله افراد دیگری هستند که در [[کلمات امام علی]] {{ع}} [[معصوم]] شمرده شده‌اند. در این باره [[طارق بن شهاب]] از [[امام علی]] {{ع}} نقل می‌کند که به امام حسن و امام حسین {{عم}} می‌فرمود: «شما دو [[امام]] پس از من، [[سرور جوانان بهشت]] و معصومید. [[خداوند]] شما را [[حفظ]] کند»<ref>{{متن حدیث|أَنْتُمَا إِمَامَانِ بِعْدِی وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْمَعْصُومَانِ حَفَظَكُمَا اللَّهُ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ عَادَاكُمَا}}؛ (علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۲).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۳۲.</ref>
#[[امام علی]] {{ع}} همچنین در توصیف عصمت خود می‌‌فرماید: "[[روز قیامت]] فرا خوانده می‌‌شوم در حالی که مرا هیچ گناهی نیست و اگر هم گناهی داشته باشم [[جنگ]] من با اینان ـ [[ناکثین]] ـ گناهانم را [[پاک]] می‌‌کند"<ref>{{متن حدیث|ساُدعی یَومَ القِیامَةِ و لا ذَنبَ لی، و لَو کانَ لی ذَنبٌ لَکَفَّرَ عَنِّی ذُنوبی ما أنا فِیهِ مِن قِتالِهِم ـ یَعنی قِتالَ النّاکِثینَ}}؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، محقق:محمد ابوالفضل ابراهیم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴هـ. ق، چاپ اول، ج ۱، ص۲۶۵.</ref>. [[بدیهی]] است جنگ [[امام علی]] {{ع}} با ناکثین به هیچ وجه گناهی برای آن [[حضرت]] نیست و ایشان فقط در [[مقام]] [[شکایت]] از این گروه [[پیمان شکن]] این تعبیر را درباره خود به کار می‌‌برد.
#[[محمد بن الحسین بن علی بن ابی طالب]] با واسطه از [[امام علی]] {{ع}} نقل می‌کند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در حق ایشان [[دعا]] کرد و فرمود: «[[پیامبر]] برایم [[دعا]] کرد تا چیزی را که به من [[تعلیم]] داده بود، فراموش نکنم. پس هیچ [[حرام]] و حلالی، [[امرونهی]]، و [[طاعت]] و معصیتی را فراموش نکردم. پس دستش را روی سینه‌ام قرار داد و گفت: خدایا قلبش را از [[علم]] و [[فهم]] و [[حکمت]] و [[نور]] پر کن. سپس پیامبر {{صل}} فرمود: [[خدا]] به من خبر داد که دعایم در [[حق]] تو [[مستجاب]] شده است»<ref>{{متن حدیث|دَعَا اللَّهَ لِي أَنْ لَا أَنْسَى شَيْئاً عَلَّمَنِي إِيَّاهُ، فَمَا نَسِيتُ مِنْ حَرَامٍ وَ لَا حَلَالٍ وَ أَمْرٍ وَ نَهْيٍ وَ طَاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ، وَ لَقَدْ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِي وَ قَالَ: اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبَهُ عِلْماً وَ فَهْماً وَ حُكْماً وَ نُوراً. ثُمَّ قَالَ لِي: أَخْبَرَنِي رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَدِ اسْتَجَابَ لِي فِيكَ}}؛ علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۸۶؛ نیز ر. ک: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد، ج۱، ص۱۹۵.</ref>.
#[[عبدالله بن یحیی]] و برخی دیگر از [[اصحاب]] نقل می‌کنند که [[امام علی]] {{ع}} بر فراز [[منبر]] فرمود: «به خدا [[سوگند]] که دروغی نگفتم... و [[گمراه]] نشدم و کسی را گمراه نکردم و عهدم [با [[رسول خدا]] {{صل}}] را فراموش نکردم و من با بینه‌ای از [[خداوند]] همراهم که او [[رسول]] خود را با آن همراه کرده بود. پس آن [[بینه]] را برایم روشن کرد، و من بر مسیر روشنم»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ لَا ضَلِلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِي وَ مَا نَسِيتَ مَا عَهِدَ إِلَيَّ وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظاً}}؛ (علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۹۶).</ref>.
#[[فرات بن أحنف]] نیز خطبه‌ای را از امام {{ع}} نقل می‌کند که [[حضرت]] ضمن آن فرمود: «ای گروه [[مردم]]، من بینی [[هدایت]] و دو چشم آنم. سپس با دست خود به صورت خویش اشاره کرد و فرمود: ای مردم، از [[راه هدایت]] [[وحشت]] نکنید، و اگر [[اهل]] هدایت کم‌اند، شما از پیمودن آن راه نترسید»<ref>{{متن حدیث|يَا مَعْشَرَ النَّاسِ أَنَا أَنْفُ الْهُدَى وَ عَيْنَاهُ» وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى وَجْهِهِ «يَا مَعْشَرَ النَّاسِ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ}}؛ (ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۸۴).</ref>.  
#[[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}}، از جمله افراد دیگری هستند که در [[کلمات امام علی]] {{ع}} [[معصوم]] شمرده شده‌اند.[[طارق بن شهاب]] از [[امام علی]] {{ع}} نقل می‌کند که به امام حسن و امام حسین {{عم}} می‌فرمود: «شما دو [[امام]] پس از من، [[سرور جوانان بهشت]] و معصومید. [[خداوند]] شما را [[حفظ]] کند»<ref>{{متن حدیث|أَنْتُمَا إِمَامَانِ بِعْدِی وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْمَعْصُومَانِ حَفَظَكُمَا اللَّهُ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ عَادَاكُمَا}}؛ (علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۲).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۳۲.</ref>


== اثبات عصمت ==
== قلمرو عصمت معصومان ==
از بسیاری از روایات امام علی{{ع}} که در بخش قبل نقل گردید می‌توان عصمت پیامبر اکرم{{صل}}، امیرالمومنین و امامان معصوم{{ع}} را ثابت نمود. با این حال در این بخش به دو روایت ویژه اکتفا می‌کنیم.
{{اصلی|گستره عصمت}}
 
کلمات رسیده از امام علی {{ع}}، نشان این [[واقعیت]] است که از نظر ایشان، [[اهل بیت]] [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} که از جمله معصومان‌اند، از همه [[گناهان]] ظاهری و [[باطنی]] و از هر رجسی معصوم‌اند، و [[مخالفت]] با آنها، مخالفت با [[حق]] و [[حقیقت]] است. از این رو، می‌توان آنها را از [[اشتباه]] نیز معصوم دانست.
'''روایت اول:'''
امام علی {{ع}} ضمن یکی از خطبه‌هایش می‌فرماید: «به تحقیق، ما از پلیدی‌های ظاهری و باطنی و از هر [[پستی]] و رجسی [[پاک]] شده‌ایم. پس ما بر راه و روش حقیم، و هرکس که با ما مخالفت کند، بر راه و روش [[باطل]] است»<ref>{{متن حدیث|فَقَدْ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنَ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ، وَ مِنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ كُلِّ رَجَاسَةٍ، فَنَحْنُ عَلَى مِنْهَاجِ الْحَقِّ وَ مَنْ خَالَفَنَا فَعَلَى مِنْهَاجِ الْبَاطِلِ}}؛ (محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین {{ع}}، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).</ref>.
 
[[حضرت علی]] {{ع}} راجع به موضوع [[اطاعت از خداوند]] [[متعال]] و پیامبر اکرم {{صل}} می‌‌فرماید: "تنها باید از [[خداوند]] و [[پیغمبر]] و [[جانشینان]] او [[فرمان]] برد و این که خداوند دستور فرموده است‌ فقط از [[دستورات]] پیغمبر[[اطاعت]] شود برای این است که پیغمبر معصوم است و به [[نافرمانی خداوند]] دستور نمی‌دهد و اینکه فقط به [[اطاعت]] جانشینان پیغمبر[[امر]] فرموده است برای این است که آنان نیز معصومند و پاک و امر به [[گناه]] نمی‌‌کنند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ {{صل}} وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ {{صل}} لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِهِ}}؛ شیخ صدوق، الخصال‏، ج ۱، ص۱۳۹.</ref>. حضرت علی {{ع}} دلیل اصلی [[لزوم اطاعت]] از دستورهای پیامبر اکرم {{صل}} را به خاطر [[عصمت]] ایشان می‌‌داند.
 
'''روایت دوم:'''


در [[حدیثی]] دیگر از آن حضرت می‌‌بینیم که ایشان در معرفی خود و خاندانشان می‌‌فرماید: "به [[درستی]] که خدای تبارک و تعالی‏ ما را [[پاکیزه]] و معصوم گردانید، و ما را [[گواه]] بر [[خلق]] خود و [[حجت]] در [[زمین]] قرار داد. ما را با [[قرآن]] و قرآن را با ما قرار داد. نه ما از قرآن جدا می‌‌شویم و نه او از ما جدا می‌ شود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا یُفَارِقُنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۹۱.</ref>.
افزون بر آن، پیش‌تر خطبه‌ای را از [[امام]] {{ع}} نقل کردیم که براساس آن [[عصمت]] ایشان از [[اشتباه]] و [[فراموشی]] نیز ثابت می‌شد. از این رو، می‌توان مدعی شد که [[شیعیان]]، در عصر [[علوی]] با مسئله [[عصمت از اشتباه]] نیز آشنایی اجمالی داشته‌اند.
با توجه به آنچه گذشت، می‌توان فضای [[روایات]] علوی را در آن عصر چنین ترسیم کرد:
# مفهوم عصمت نقطه مقابل [[شهوت]] است؛
# عصمت، امری موهبتی و [[الهی]] است، و به دیگر بیان، فاعل عصمت [[خداوند متعال]] است؛
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] و [[اولی الأمر]]، از جمله معصومان‌اند؛
# اگرچه در روایات علوی، مفهوم عصمت، بر «عصمت از اشتباه» اطلاق نشده است، آن حضرت افزون بر مسئله عصمت از [[گناه]]، بر انگاره [[مصونیت از اشتباه]] و فراموشی نیز تأکید کرده‌اند؛ چنان که پیامبر اکرم {{صل}} و اهل بیت آن حضرت از همه [[گناهان]] [[باطنی]] و ظاهری و نیز از هرگونه [[رجس]] و اشتباهی [[معصوم]] شمرده شده‌اند.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۳۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۸

مقدمه

متون روایی شیعه و سنی لبریز از روایات مولای متقیان، امیرمؤمنان، علی (ع) در موضوعات مختلف فقهی، اخلاقی و اعتقادی است. منابعی همچون نهج البلاغه و غررالحکم، نمونه‌ای از مجموعه‌های روایی‌ای هستند که کلمات آن حضرت را در خود گنجانده‌اند. بعض روایات رسیده از امام علی (ع) به ساحت‌هایی از مسئله عصمت پرداخته‌اند که عبارت‌اند از:

مفهوم عصمت

در کلمات رسیده از امام علی (ع)، درباره مفهوم عصمت بیان روشنی پیدا نکردیم و تنها به دو روایت دست یافتیم. در یکی از این روایات امام (ع) می‌فرماید: «غالب شدن شهوت، عصمت را باطل و انسان را هلاک می‌کند»[۱]. امام (ع) در روایت دیگری می‌فرماید: «کسی که عصمت ندارد، چگونه در برابر شهوت مقاومت کند»[۲]. بر اساس این دو روایت، اولاً، عصمت نقطه مقابل شهوت است؛ ثانیاً، شهوت عصمت را باطل می‌کند؛ ثالثاً، عصمت سبب استقامت در برابر شهوت می‌شود. افزون بر آن، با جست‌وجو در دیگر روایات رسیده از امام علی (ع) در می‌یابیم که از نگاه ایشان، عصمت معصومان، امری موهبتی است که خداوند متعال آن را به بندگان خاص خود عطا می‌کند. ایشان ضمن خطبه‌ای می‌فرمایند: «بدانید که خداوند با فضل خود ما اهل بیت را بر دیگران برتری داد، آنجا که گفت: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۳]. پس ما را از پلیدی‌ها پاک کرد»[۴]. ایشان در جایی دیگر می‌فرمایند: «هرکس دارای عصمت شد، از لغزش‌ها مصون مانده است»[۵].

آن حضرت در موضعی دیگر، راه بهره‌مندی از این موهبت را در پیش گرفتن تقوا می‌شمرد و می‌فرماید: «به وسیله تقوا همراهی با عصمت حاصل می‌شود»[۶].[۷]

معرفی معصومان

بخش وسیعی از روایات عصر علوی ویژه معرفی معصومان است. برای نمونه، شخص پیامبر و اولی الأمر – صرف‌نظر از مصداق‌های آنان - از جمله کسانی‌اند که در کلام امیرالمؤمنین (ع) با عنوان معصوم معرفی شده‌اند؛ چنان که سلیم بن قیس هلالی از امیرالمؤمنین (ع) نقل می‌کند که پس از سفارش به پیروی از رسول گرامی اسلام (ص) و اولی الأمر فرمود: «وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ»[۸]؛ «همانا خداوند به اطاعت رسولش فرمان داد؛ زیرا او معصوم و تطهیر شده است و امر به گناه نمی‌کند و به اطاعت اولی الأمر فرمان داده است؛ چون آنان معصوم و تطهیر شده‌اند و به گناه امر نمی‌کنند». از جمله گروه‌هایی که در کلمات امیرالمؤمنین (ع) بر عصمت آنها تأکید شده است، اهل بیت رسول گرامی اسلام (ص) هستند[۹]. همچنین ایشان در مواردی که به معرفی خود پرداخته، به طور علنی و حتی بر روی منیر، یکی از ویژگی‌های خود را عصمت دانسته است. در این باره محمد بن الحسین بن علی بن ابی طالب با واسطه از امام علی (ع) نقل می‌کند که پیامبر اکرم (ص) درحق ایشان دعا کرد و فرمود: «پیامبر برایم دعا کرد تا چیزی را که به من تعلیم داده بود، فراموش نکنم. پس هیچ حرام و حلالی، امرونهی، و طاعت و معصیتی را فراموش نکردم. پس دستش را روی سینه‌ام قرار داد و گفت: خدایا قلبش را از علم و فهم و حکمت و نور پر کن. سپس پیامبر (ص) فرمود: خدا به من خبر داد که دعایم در حق تو مستجاب شده است»[۱۰].

عبدالله بن یحیی و برخی دیگر از اصحاب نقل می‌کنند که امام علی (ع) بر فراز منبر فرمود: «به خدا سوگند که دروغی نگفتم... و گمراه نشدم و کسی را گمراه نکردم و عهدم [با رسول خدا (ص)] را فراموش نکردم و من با بینه‌ای از خداوند همراهم که او رسول خود را با آن همراه کرده بود. پس آن بینه را برایم روشن کرد، و من بر مسیر روشنم»[۱۱]. آنچه درباره دو روایت اخیر گفتنی است، آن است که امام (ع) در آنها به صراحت خود را، افزون بر معصومیت از گناه، از اشتباه و فراموشی – دست‌کم در برخی موارد - نیز معصوم می‌شمرد.

فرات بن أحنف نیز خطبه‌ای را از امام (ع) نقل می‌کند که حضرت ضمن آن فرمود: «ای گروه مردم، من بینی هدایت و دو چشم آنم. سپس با دست خود به صورت خویش اشاره کرد و فرمود: ای مردم، از راه هدایت وحشت نکنید، و اگر اهل هدایت کم‌اند، شما از پیمودن آن راه نترسید»[۱۲]. امام حسن و امام حسین (ع)، از جمله افراد دیگری هستند که در کلمات امام علی (ع) معصوم شمرده شده‌اند. در این باره طارق بن شهاب از امام علی (ع) نقل می‌کند که به امام حسن و امام حسین (ع) می‌فرمود: «شما دو امام پس از من، سرور جوانان بهشت و معصومید. خداوند شما را حفظ کند»[۱۳].[۱۴]

قلمرو عصمت معصومان

کلمات رسیده از امام علی (ع)، نشان این واقعیت است که از نظر ایشان، اهل بیت رسول گرامی اسلام (ص) که از جمله معصومان‌اند، از همه گناهان ظاهری و باطنی و از هر رجسی معصوم‌اند، و مخالفت با آنها، مخالفت با حق و حقیقت است. از این رو، می‌توان آنها را از اشتباه نیز معصوم دانست. امام علی (ع) ضمن یکی از خطبه‌هایش می‌فرماید: «به تحقیق، ما از پلیدی‌های ظاهری و باطنی و از هر پستی و رجسی پاک شده‌ایم. پس ما بر راه و روش حقیم، و هرکس که با ما مخالفت کند، بر راه و روش باطل است»[۱۵].

افزون بر آن، پیش‌تر خطبه‌ای را از امام (ع) نقل کردیم که براساس آن عصمت ایشان از اشتباه و فراموشی نیز ثابت می‌شد. از این رو، می‌توان مدعی شد که شیعیان، در عصر علوی با مسئله عصمت از اشتباه نیز آشنایی اجمالی داشته‌اند. با توجه به آنچه گذشت، می‌توان فضای روایات علوی را در آن عصر چنین ترسیم کرد:

  1. مفهوم عصمت نقطه مقابل شهوت است؛
  2. عصمت، امری موهبتی و الهی است، و به دیگر بیان، فاعل عصمت خداوند متعال است؛
  3. پیامبر اکرم (ص) اهل بیت آن حضرت و اولی الأمر، از جمله معصومان‌اند؛
  4. اگرچه در روایات علوی، مفهوم عصمت، بر «عصمت از اشتباه» اطلاق نشده است، آن حضرت افزون بر مسئله عصمت از گناه، بر انگاره مصونیت از اشتباه و فراموشی نیز تأکید کرده‌اند؛ چنان که پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت آن حضرت از همه گناهان باطنی و ظاهری و نیز از هرگونه رجس و اشتباهی معصوم شمرده شده‌اند.[۱۶]

پانویس

  1. «غَلَبَةُ الشَّهْوَةِ تُبْطِلُ الْعِصْمَةَ وَ تُورِدُ الْهُلْكَ‌»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۰۵).
  2. «كَيْفَ يَصْبِرُ عَنِ الشَّهْوَةِ مَنْ لَمْ تُعِنْهُ الْعِصْمَةُ»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).
  3. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  4. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامت امیر المؤمنین (ع)، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹.
  5. «مَنْ أُلْهِمَ الْعِصْمَةَ أَمِنَ الزَّلَلَ‌»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).
  6. «بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۲۶۹).
  7. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۱۳۱.
  8. محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۱۳۹؛ همو، علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳.
  9. بدانید که خداوند با فضل خود ما اهل بیت را بر دیگران برتری داد، آنجا که گفت: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا پس ما را از پلیدی‌ها پاکیزه نمود (محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیر المؤمنین (ع)، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).
  10. «دَعَا اللَّهَ لِي أَنْ لَا أَنْسَى شَيْئاً عَلَّمَنِي إِيَّاهُ، فَمَا نَسِيتُ مِنْ حَرَامٍ وَ لَا حَلَالٍ وَ أَمْرٍ وَ نَهْيٍ وَ طَاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ، وَ لَقَدْ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِي وَ قَالَ: اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبَهُ عِلْماً وَ فَهْماً وَ حُكْماً وَ نُوراً. ثُمَّ قَالَ لِي: أَخْبَرَنِي رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَدِ اسْتَجَابَ لِي فِيكَ»؛ علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۸۶؛ نیز ر. ک: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد، ج۱، ص۱۹۵.
  11. «وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ لَا ضَلِلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِي وَ مَا نَسِيتَ مَا عَهِدَ إِلَيَّ وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظاً»؛ (علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۹۶).
  12. «يَا مَعْشَرَ النَّاسِ أَنَا أَنْفُ الْهُدَى وَ عَيْنَاهُ» وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى وَجْهِهِ «يَا مَعْشَرَ النَّاسِ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»؛ (ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۸۴).
  13. «أَنْتُمَا إِمَامَانِ بِعْدِی وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْمَعْصُومَانِ حَفَظَكُمَا اللَّهُ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ عَادَاكُمَا»؛ (علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۲).
  14. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۱۳۲.
  15. «فَقَدْ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنَ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ، وَ مِنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ كُلِّ رَجَاسَةٍ، فَنَحْنُ عَلَى مِنْهَاجِ الْحَقِّ وَ مَنْ خَالَفَنَا فَعَلَى مِنْهَاجِ الْبَاطِلِ»؛ (محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین (ع)، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).
  16. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۱۳۴.