اخلاق اجتماعی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''اخلاق اجتماعی'''، صفات و ملکاتی هستند که در رابطه [[بشر]] و [[اجتماع]] مطرح میگردد و در صورت فرضی اگر [[جامعه]] و [[اجتماع]] در کار نباشد، آن صفات مفهومی نداشته و تحققناپذیر است؛ مانند صفات پسندیده [[اجتماعی]] [[سخاوت]]، [[وفای به عهد]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]] و [[عدالت]]... و صفات ناپسند [[اجتماعی]] مانند، [[حسادت]]، [[بخل]]، [[تکبر]]، [[ظلم]] و غیره. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
اخلاق اجتماعی حوزه [[ارزشها]] و ضد ارزشهای [[حاکم]] بر رابطه فرد با افراد دیگر و [[جامعه]] است. ارزشهایی مانند [[احسان]]، [[صلح]] و [[آشتی]]، [[امانتداری]]، [[انفاق]]، [[ایثار]]، [[حسن خلق]]، [[رفق و مدارا]]، و بسیاری دیگر از جمله مصادیق اخلاق اجتماعی به شمار میآیند. ارزشهای اخلاقی در حوزه اخلاق اجتماعی عبارتاند از: [[اخوت]] و [[برادری]]. [[اسلام]] بر اخوت میان [[مسلمانان]] و [[دوستی]] و [[رفع اختلاف]] تأکید دارد<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۴.</ref>. [[اتحاد]] و برادری موجب بهبود و استحکام روابط اجتماعی و رمز [[موفقیت]] و [[پیروزی]] جامعه در رسیدن به اهداف و [[غلبه]] بر [[مشکلات]] و سختیهاست. نداشتن اتحاد موجب از دست رفتن دستاوردهای ملت میگردد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۳/۴/۱۳۶۸؛ ۱۳/۱۱/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۴.</ref> | |||
== معناشناسی == | |||
در تعاریف [[اجتماع]] گفتهاند: "[[اجتماع]] عبارت است از گروهی از [[مردم]] که در یک منطقه خاص جغرافیایی اسکان دارند، دارای [[فرهنگ]] و شیوه [[زندگی]] مشترکیاند، به [[وحدت]] خاص میان خود آگاهند و به طور جمعی یک [[هدف]] را دنبال میکنند. نمونههایی از اجتماعات عبارتاند از: حوزههای شهری، [[شهرها]]، شهرستانها، محلهها و روستاها<ref>بروس کوئن، مبانی جامعهشناسی، ترجمه غلامعلی توسلی و رضا فاضل، ص۳۰۳.</ref> | |||
مراد از [[اخلاق]] آن دسته از بایدها و نبایدهای غیر الزامی که اعم از صفات [[نفسانی]] و [[افعال]] هستند، میباشد. به چنین [[اخلاقی]] اگر مربوط به روابط گروهی و جمعی باشد، اخلاق اجتماعی گفته میشود<ref>حمیدرضا حقشناس، رویکرد صحیفه سجادیه به اخلاق اجتماعی، (پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه قم، ۱۳۸۶)، صفحه چکیده.</ref>. | |||
اخلاق اجتماعی، | اخلاق اجتماعی، صفات و ملکاتی هستند که در رابطه [[بشر]] و [[اجتماع]] مطرح میگردد، و در صورت فرضی اگر [[جامعه]] و [[اجتماع]] در کار نباشد، آن صفات مفهومی نداشته و تحققناپذیر است؛ مانند صفات پسندیده [[اجتماعی]] [[سخاوت]]، [[وفای به عهد]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]] و [[عدالت]]... و صفات ناپسند [[اجتماعی]] مانند، [[حسادت]]، [[بخل]]، [[تکبر]]، [[ظلم]] و...<ref>محمد علی جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۳.</ref>. | ||
اخلاق | اخلاق اجتماعی، کارهایی است که [[انسان]] در ارتباط با دیگران انجام میدهد و روابطی است که با دیگران برقرار میکند"<ref>محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۹.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص ۲۸ ـ ۲۹.</ref> | ||
== [[حسن خلق]] == | == [[حسن خلق]] == | ||
حسن خلق از مهمترین ارزشهای اخلاق اجتماعی است که موجب کمال [[ایمان]] و بهرهمندی از [[بهشت]] است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، ج۲، ص۱۰؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۱۳.</ref>. بر اساس روایات حسن خلق موجب بهرهمندی از [[پاداش]] روزهداران<ref>صدوق، محمد بن علی، الأمالی، ص۴۴۱.</ref> و [[آبادانی]] [[شهرها]] و طول عمر<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، ج۲، ص۱۰۰.</ref> میگردد. جامعهای که در آن حسن خلق و [[مکارم اخلاقی]] رایج است بهشتی است که [[انسانها]] در آن [[زندگی]] میکنند، امروز گرفتاری بیشتر [[جوامع]] در نبود [[اخلاق]] نیکوست<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۷/۹/۱۳۷۶.</ref>. [[قرآن کریم]] دلیل [[گرایش]] [[مسلمانان]] به [[اسلام]] و [[پیامبر]] {{صل}} را در حسن خلق و [[رفتار]] ملاطفتآمیز [[رسول خدا]] {{صل}} میداند<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۴.</ref> | |||
== [[عدل]] و [[احسان]] == | == [[عدل]] و [[احسان]] == | ||
[[عدالت]] و احسان مقولهای ارزشمند است و در تمامی عرصههای فردی و [[اجتماعی]] نقش دارد. تلاش [[انبیا]] در جهت تحقق عدالت در بُعد اجتماعی و فردی بوده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref>. تحقق چنین عدالتی بسیار دشوار است زیرا [[جامعه]] باید از لحاظ [[اخلاقی]] به کمال رسیده باشد تا بتوان عدالت کامل را در آن اجرا کرد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>. بدون چنین تحولی [[عدالت]] مورد نظر [[اسلام]] تحقق نمییابد زیرا عدهای را که در صدد [[سوء]] استفاده از [[بیتالمال]] هستند، ناراضی ساخته و موجبات کارشکنی آنان را فراهم میکند<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۴.</ref> | |||
== [[انصاف]] == | == [[انصاف]] == | ||
انصاف به این معنی است که انسان با برادر [[مسلمان]] خود آن چنان [[رفتار]] کند که [[دوست]] دارد او با وی چنان [[رفتاری]] داشته باشد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۴۲.</ref>. فرق بین [[عدل]] و انصاف نیز آن است که مراد از انصاف تقسیم مساوی بوده و بیشتر در امور [[حسی]] است؛ ولی عدالت در محسوس و غیرمحسوس است<ref>عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص۲۲۸.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} در [[فرمان]] خود به [[مالک اشتر]] فرموده است نسبت به [[خدا]] و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان و [[خانواده]] و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف را پیشه خود نسازی [[ستم]] کردهای<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ (۴۲۸).</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۴.</ref> | |||
== [[امر به معروف و نهی از منکر]] == | == [[امر به معروف و نهی از منکر]] == | ||
== [[نظم]] و [[ | این اصل تأمین کننده حضور عمومی مردم در صحنه اجتماعی، اهتمام به امور یکدیگر، [[احساس مسئولیت]] در برابر [[سرنوشت]] همدیگر و [[اصلاح]] امور اجتماعی است. [[جامعه اسلامی]]، با انجام این [[تکلیف]] زنده میماند و قوام [[حکومت اسلامی]] و بقای [[حاکمیت]] [[اخبار]] نیز به آن است<ref> [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۷/۵/۱۳۷۱؛ ۲۵/۹/۱۳۷۹.</ref>. ترویج امر به معروف و نهی از منکر در [[جامعه]] سبب میشود که [[گناه]] در نظر [[مردم]] همیشه گناه باشد و [[مفاسد اخلاقی]] [[رفتار نیک]] تلقی نگردد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۵/۹/۱۳۷۹؛ امر به معروف و نهی از منکر.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۴.</ref> | ||
== [[نظم]] و قانونمندی == | |||
نظام اخلاق اسلامی تأکید بسیاری بر رعایت نظم و قانونمندی دارد و در حقیقت [[اخلاق]] و [[قانون]] رکن اساسی هر جامعهای است و تحقق این دو تنها در سایه [[دین]] امکانپذیر است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۴۰۰؛ رک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۴۷۸-۴۷۹.</ref>. [[فرمان]] یافتن مردم بر [[اطاعت اولی الامر]] بدان جهت است که مردم را در جهت رعایت نظم و قانون نگهدارند زیرا [[تجاوز]] از قانون موجب [[فساد]] ملتهاست<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۹.</ref>. در [[جامعه اسلامی]] [[قانون]] با [[اخلاق]] و [[تربیت]] رابطه متقابل دارند. هر قانونی آثار [[فرهنگی]]، [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] در رفتار [[مردم]] دارد بر این اساس [[وظیفه]] قانونگذار است که [[قوانین]] را به نحوی طراحی کند که روحیه نظم و قانونپذیری را در مردم تقویت نماید<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۳/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۴.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۱۰
اخلاق اجتماعی، صفات و ملکاتی هستند که در رابطه بشر و اجتماع مطرح میگردد و در صورت فرضی اگر جامعه و اجتماع در کار نباشد، آن صفات مفهومی نداشته و تحققناپذیر است؛ مانند صفات پسندیده اجتماعی سخاوت، وفای به عهد، تواضع و فروتنی و عدالت... و صفات ناپسند اجتماعی مانند، حسادت، بخل، تکبر، ظلم و غیره.
مقدمه
اخلاق اجتماعی حوزه ارزشها و ضد ارزشهای حاکم بر رابطه فرد با افراد دیگر و جامعه است. ارزشهایی مانند احسان، صلح و آشتی، امانتداری، انفاق، ایثار، حسن خلق، رفق و مدارا، و بسیاری دیگر از جمله مصادیق اخلاق اجتماعی به شمار میآیند. ارزشهای اخلاقی در حوزه اخلاق اجتماعی عبارتاند از: اخوت و برادری. اسلام بر اخوت میان مسلمانان و دوستی و رفع اختلاف تأکید دارد[۱]. اتحاد و برادری موجب بهبود و استحکام روابط اجتماعی و رمز موفقیت و پیروزی جامعه در رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات و سختیهاست. نداشتن اتحاد موجب از دست رفتن دستاوردهای ملت میگردد[۲].[۳]
معناشناسی
در تعاریف اجتماع گفتهاند: "اجتماع عبارت است از گروهی از مردم که در یک منطقه خاص جغرافیایی اسکان دارند، دارای فرهنگ و شیوه زندگی مشترکیاند، به وحدت خاص میان خود آگاهند و به طور جمعی یک هدف را دنبال میکنند. نمونههایی از اجتماعات عبارتاند از: حوزههای شهری، شهرها، شهرستانها، محلهها و روستاها[۴]
مراد از اخلاق آن دسته از بایدها و نبایدهای غیر الزامی که اعم از صفات نفسانی و افعال هستند، میباشد. به چنین اخلاقی اگر مربوط به روابط گروهی و جمعی باشد، اخلاق اجتماعی گفته میشود[۵].
اخلاق اجتماعی، صفات و ملکاتی هستند که در رابطه بشر و اجتماع مطرح میگردد، و در صورت فرضی اگر جامعه و اجتماع در کار نباشد، آن صفات مفهومی نداشته و تحققناپذیر است؛ مانند صفات پسندیده اجتماعی سخاوت، وفای به عهد، تواضع و فروتنی و عدالت... و صفات ناپسند اجتماعی مانند، حسادت، بخل، تکبر، ظلم و...[۶].
اخلاق اجتماعی، کارهایی است که انسان در ارتباط با دیگران انجام میدهد و روابطی است که با دیگران برقرار میکند"[۷].[۸]
حسن خلق
حسن خلق از مهمترین ارزشهای اخلاق اجتماعی است که موجب کمال ایمان و بهرهمندی از بهشت است[۹]. بر اساس روایات حسن خلق موجب بهرهمندی از پاداش روزهداران[۱۰] و آبادانی شهرها و طول عمر[۱۱] میگردد. جامعهای که در آن حسن خلق و مکارم اخلاقی رایج است بهشتی است که انسانها در آن زندگی میکنند، امروز گرفتاری بیشتر جوامع در نبود اخلاق نیکوست[۱۲]. قرآن کریم دلیل گرایش مسلمانان به اسلام و پیامبر (ص) را در حسن خلق و رفتار ملاطفتآمیز رسول خدا (ص) میداند[۱۳].[۱۴]
عدل و احسان
عدالت و احسان مقولهای ارزشمند است و در تمامی عرصههای فردی و اجتماعی نقش دارد. تلاش انبیا در جهت تحقق عدالت در بُعد اجتماعی و فردی بوده است[۱۵]. تحقق چنین عدالتی بسیار دشوار است زیرا جامعه باید از لحاظ اخلاقی به کمال رسیده باشد تا بتوان عدالت کامل را در آن اجرا کرد[۱۶]. بدون چنین تحولی عدالت مورد نظر اسلام تحقق نمییابد زیرا عدهای را که در صدد سوء استفاده از بیتالمال هستند، ناراضی ساخته و موجبات کارشکنی آنان را فراهم میکند[۱۷].[۱۸]
انصاف
انصاف به این معنی است که انسان با برادر مسلمان خود آن چنان رفتار کند که دوست دارد او با وی چنان رفتاری داشته باشد[۱۹]. فرق بین عدل و انصاف نیز آن است که مراد از انصاف تقسیم مساوی بوده و بیشتر در امور حسی است؛ ولی عدالت در محسوس و غیرمحسوس است[۲۰]. حضرت علی (ع) در فرمان خود به مالک اشتر فرموده است نسبت به خدا و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان و خانواده و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف را پیشه خود نسازی ستم کردهای[۲۱].[۲۲]
امر به معروف و نهی از منکر
این اصل تأمین کننده حضور عمومی مردم در صحنه اجتماعی، اهتمام به امور یکدیگر، احساس مسئولیت در برابر سرنوشت همدیگر و اصلاح امور اجتماعی است. جامعه اسلامی، با انجام این تکلیف زنده میماند و قوام حکومت اسلامی و بقای حاکمیت اخبار نیز به آن است[۲۳]. ترویج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه سبب میشود که گناه در نظر مردم همیشه گناه باشد و مفاسد اخلاقی رفتار نیک تلقی نگردد[۲۴].[۲۵]
نظم و قانونمندی
نظام اخلاق اسلامی تأکید بسیاری بر رعایت نظم و قانونمندی دارد و در حقیقت اخلاق و قانون رکن اساسی هر جامعهای است و تحقق این دو تنها در سایه دین امکانپذیر است[۲۶]. فرمان یافتن مردم بر اطاعت اولی الامر بدان جهت است که مردم را در جهت رعایت نظم و قانون نگهدارند زیرا تجاوز از قانون موجب فساد ملتهاست[۲۷]. در جامعه اسلامی قانون با اخلاق و تربیت رابطه متقابل دارند. هر قانونی آثار فرهنگی، تربیتی و اخلاقی در رفتار مردم دارد بر این اساس وظیفه قانونگذار است که قوانین را به نحوی طراحی کند که روحیه نظم و قانونپذیری را در مردم تقویت نماید[۲۸].[۲۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۴.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۳/۴/۱۳۶۸؛ ۱۳/۱۱/۱۳۷۷.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
- ↑ بروس کوئن، مبانی جامعهشناسی، ترجمه غلامعلی توسلی و رضا فاضل، ص۳۰۳.
- ↑ حمیدرضا حقشناس، رویکرد صحیفه سجادیه به اخلاق اجتماعی، (پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه قم، ۱۳۸۶)، صفحه چکیده.
- ↑ محمد علی جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۳.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۹.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۲۸ ـ ۲۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، ج۲، ص۱۰؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۱۳.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، الأمالی، ص۴۴۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۷/۹/۱۳۷۶.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۶.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۷۶.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۷۶.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۴۲.
- ↑ عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص۲۲۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳ (۴۲۸).
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۷/۵/۱۳۷۱؛ ۲۵/۹/۱۳۷۹.
- ↑ ر.ک: خامنهای حسینی، سید علی، ۲۵/۹/۱۳۷۹؛ امر به معروف و نهی از منکر.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۴۰۰؛ رک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۴۷۸-۴۷۹.
- ↑ امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۹.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۳/۴/۱۳۸۸.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.