تألیف قلوب در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
(←پانویس) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تألیف قلوب | |||
| عنوان مدخل = تألیف قلوب | |||
| مداخل مرتبط = [[تألیف قلوب در لغت]] - [[تألیف قلوب در فقه اسلامی]] - [[تألیف قلوب در فقه سیاسی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
“تألیف” از کلمه “الفت” گرفته شده و در لغت به معنای [[ارتباط]] پیدا کردن و [[جوش]] و پیوند خوردن میباشد. | “تألیف” از کلمه “الفت” گرفته شده و در لغت به معنای [[ارتباط]] پیدا کردن و [[جوش]] و پیوند خوردن میباشد. | ||
کلمه “التیام” نیز به معنای پیوند و جوشخوردن است، اما فقط در [[امور مادی]] و مربوط به [[جسم]] استعمال میشود، مانند التیام زخم. | کلمه “التیام” نیز به معنای پیوند و جوشخوردن است، اما فقط در [[امور مادی]] و مربوط به [[جسم]] استعمال میشود، مانند التیام زخم. | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
در [[قرآن مجید]] برای بودجه هنگفت زکات هشت مورد [[مصرف]] بیان گردیده است. متن [[آیه شریفه]] در اینباره چنین است: | در [[قرآن مجید]] برای بودجه هنگفت زکات هشت مورد [[مصرف]] بیان گردیده است. متن [[آیه شریفه]] در اینباره چنین است: | ||
{{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. | {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. | ||
“همانا زکات مخصوص: [[فقرا]]، [[مسکینان]]، بینوایان، کارمندان [[دولت اسلامی]] که مسؤول جمعآوری زکاتند، مؤلفةالقلوب، [[آزادی بردگان]]، [[مقروضان]] و ورشکستگان، فی [[سبیلالله]] (کارهای عامالمنفعه، مانند: ساختن [[مسجد]]، پل، بیمارستان، کتابخانه و...)، [[ابن سبیل]] (کسانی که در حین [[مسافرت]] و دور از وطنشان [[خرج]] [[راه]] خود را تمام کرده و به آن نیاز دارند)...”. | “همانا زکات مخصوص: [[فقرا]]، [[مسکینان]]، بینوایان، کارمندان [[دولت اسلامی]] که مسؤول جمعآوری زکاتند، مؤلفةالقلوب، [[آزادی بردگان]]، [[مقروضان]] و ورشکستگان، فی [[سبیلالله]] (کارهای عامالمنفعه، مانند: ساختن [[مسجد]]، پل، بیمارستان، کتابخانه و...)، [[ابن سبیل]] (کسانی که در حین [[مسافرت]] و دور از وطنشان [[خرج]] [[راه]] خود را تمام کرده و به آن نیاز دارند)... ”. | ||
اینها [[موارد مصرف]] بودجه زکات اسلامی است و [[فقهای شیعه]] و [[سنی]] نیز همه متفقند که موارد مصرف زکات این هشت مورد است که [[خداوند]] به طور صریح بیان فرموده است<ref>ر.ک: البیان (شهید اول)، ص۱۹۳ به بعد و بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. | اینها [[موارد مصرف]] بودجه زکات اسلامی است و [[فقهای شیعه]] و [[سنی]] نیز همه متفقند که موارد مصرف زکات این هشت مورد است که [[خداوند]] به طور صریح بیان فرموده است<ref>ر. ک: البیان (شهید اول)، ص۱۹۳ به بعد و بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. | ||
اما [[فقها]]، بعد از اتفاقشان بر این هشت مورد، در مورد کیفیت هر یک از عناوین، [[اختلاف]] [[فتوا]] و نظر جزئی پیدا کردهاند. | اما [[فقها]]، بعد از اتفاقشان بر این هشت مورد، در مورد کیفیت هر یک از عناوین، [[اختلاف]] [[فتوا]] و نظر جزئی پیدا کردهاند. | ||
چنانکه ملاحظه فرمودید یکی از موارد هشتگانه “مؤلفةالقلوب” میباشد که باید از زکات سهمی به آنان داده شود تا در جهاد و [[مبارزه]] شرکت کنند؛ اینان را [[خداوند]] به این خاطر “مؤلفةالقلوب” نامیده است که [[رهبر]] و [[امام]] [[مسلمین]] با [[پشتیبانی]] و [[حمایت]] [[مالی]] جدی آنان، دلهایشان را نسبت به [[اسلام]] و مسلمین تألیف و پیوند میدهد و آنان را برای [[دفاع از اسلام]] و یا [[مبارزه]] علیه [[دشمنان اسلام]]، [[تشویق]] و دلگرم میسازد. | چنانکه ملاحظه فرمودید یکی از موارد هشتگانه “مؤلفةالقلوب” میباشد که باید از زکات سهمی به آنان داده شود تا در جهاد و [[مبارزه]] شرکت کنند؛ اینان را [[خداوند]] به این خاطر “مؤلفةالقلوب” نامیده است که [[رهبر]] و [[امام]] [[مسلمین]] با [[پشتیبانی]] و [[حمایت]] [[مالی]] جدی آنان، دلهایشان را نسبت به [[اسلام]] و مسلمین تألیف و پیوند میدهد و آنان را برای [[دفاع از اسلام]] و یا [[مبارزه]] علیه [[دشمنان اسلام]]، [[تشویق]] و دلگرم میسازد. | ||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در دوران حیاتش، اصل [[تألیف قلوب]] را به کار میبست. مثلاً از [[مشرکان]] شخصی به نام “صفوان بن امیه” و از [[منافقان]]، [[ابوسفیان]] تألیف قلوب شدند<ref>فقه الإمام جعفر الصادق{{ع}}، ج۲، ص۹۰.</ref>. | [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در دوران حیاتش، اصل [[تألیف قلوب]] را به کار میبست. مثلاً از [[مشرکان]] شخصی به نام “صفوان بن امیه” و از [[منافقان]]، [[ابوسفیان]] تألیف قلوب شدند<ref>فقه الإمام جعفر الصادق {{ع}}، ج۲، ص۹۰.</ref>. | ||
[[صفوان بن امیه]] در [[جنگ حنین]] به همراه مسلمین جنگید و از [[غنایم]] نیز سهم برد. | [[صفوان بن امیه]] در [[جنگ حنین]] به همراه مسلمین جنگید و از [[غنایم]] نیز سهم برد. | ||
'''نتیجه''': مطالب مذکور این است که [[دین مقدس اسلام]]، برای تشویق و تقویت [[ایمان مسلمانان]] ضعیفالایمان و نیز برای جلب [[کفّار]] به [[جهاد]] و مبارزه علیه [[طاغوتها]] و یا جلب آنان برای شرکت در [[دفاع]] از [[وطن اسلامی]]، بودجه مالی ویژهای را در نظر گرفته و [[اعمال]] چنین سیاستی در [[سیاست خارجی]] “تألیف قلوب” نامیده میشود.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۴۰۵.</ref> | '''نتیجه''': مطالب مذکور این است که [[دین مقدس اسلام]]، برای تشویق و تقویت [[ایمان مسلمانان]] ضعیفالایمان و نیز برای جلب [[کفّار]] به [[جهاد]] و مبارزه علیه [[طاغوتها]] و یا جلب آنان برای شرکت در [[دفاع]] از [[وطن اسلامی]]، بودجه مالی ویژهای را در نظر گرفته و [[اعمال]] چنین سیاستی در [[سیاست خارجی]] “تألیف قلوب” نامیده میشود.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۴۰۵.</ref> | ||
== | == پرسش مستقیم == | ||
* [[تألیف قلوب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۹: | خط ۴۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات قرآنی]] | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات فقهی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۹
مقدمه
“تألیف” از کلمه “الفت” گرفته شده و در لغت به معنای ارتباط پیدا کردن و جوش و پیوند خوردن میباشد. کلمه “التیام” نیز به معنای پیوند و جوشخوردن است، اما فقط در امور مادی و مربوط به جسم استعمال میشود، مانند التیام زخم. اما الفت و تألیف، پیوند و جوشخوردن معنوی دو چیز و دو موجود را میگویند؛ مانند: اینکه دو قلب متعلق به دو انسان به واسطه علاقه و محبت، الفت پیدا کنند و به هم جوش بخورند و نیز مانند این که مفاهیم و معانی متعددی با هم تألیف شوند و جوش بخورند و مقصود واحدی را تداعی نمایند. کلمه الفت و تألیف، در قرآن مجید نیز به این معنا و منظور استعمال شده است آنجا که میفرماید: ﴿إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا﴾[۱].
و در جای دیگر میفرماید: ﴿وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۲]. بنابراین، معنای تألیف قلوب از نظر لغت؛ یعنی ارتباط پیدا کردن و پیوند دلها.
از نظر فقهی تألیف قلوب عبارت است از: “حمایت اقتصادی مسلمین و یا کفّار توسط پیامبر، امام و یا ولی امر مسلمین به منظور جلب آنان برای جهاد و اسلام و دفاع از آن”. برای این حمایت اقتصادی اسلام بودجه خاصی را اختصاص داده و آن قسمتی از زکات است که به عنوان مالیات اسلامی، از مردم مسلمان گرفته میشود. کسانیکه چنین مورد کمک و حمایت قرار میگیرند “مؤلفة قلوبهم” و یا مؤلف القلوب” نامیده میشوند.
در قرآن مجید برای بودجه هنگفت زکات هشت مورد مصرف بیان گردیده است. متن آیه شریفه در اینباره چنین است: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۳]. “همانا زکات مخصوص: فقرا، مسکینان، بینوایان، کارمندان دولت اسلامی که مسؤول جمعآوری زکاتند، مؤلفةالقلوب، آزادی بردگان، مقروضان و ورشکستگان، فی سبیلالله (کارهای عامالمنفعه، مانند: ساختن مسجد، پل، بیمارستان، کتابخانه و...)، ابن سبیل (کسانی که در حین مسافرت و دور از وطنشان خرج راه خود را تمام کرده و به آن نیاز دارند)... ”.
اینها موارد مصرف بودجه زکات اسلامی است و فقهای شیعه و سنی نیز همه متفقند که موارد مصرف زکات این هشت مورد است که خداوند به طور صریح بیان فرموده است[۴]. اما فقها، بعد از اتفاقشان بر این هشت مورد، در مورد کیفیت هر یک از عناوین، اختلاف فتوا و نظر جزئی پیدا کردهاند. چنانکه ملاحظه فرمودید یکی از موارد هشتگانه “مؤلفةالقلوب” میباشد که باید از زکات سهمی به آنان داده شود تا در جهاد و مبارزه شرکت کنند؛ اینان را خداوند به این خاطر “مؤلفةالقلوب” نامیده است که رهبر و امام مسلمین با پشتیبانی و حمایت مالی جدی آنان، دلهایشان را نسبت به اسلام و مسلمین تألیف و پیوند میدهد و آنان را برای دفاع از اسلام و یا مبارزه علیه دشمنان اسلام، تشویق و دلگرم میسازد.
پیامبر اسلام (ص) در دوران حیاتش، اصل تألیف قلوب را به کار میبست. مثلاً از مشرکان شخصی به نام “صفوان بن امیه” و از منافقان، ابوسفیان تألیف قلوب شدند[۵]. صفوان بن امیه در جنگ حنین به همراه مسلمین جنگید و از غنایم نیز سهم برد.
نتیجه: مطالب مذکور این است که دین مقدس اسلام، برای تشویق و تقویت ایمان مسلمانان ضعیفالایمان و نیز برای جلب کفّار به جهاد و مبارزه علیه طاغوتها و یا جلب آنان برای شرکت در دفاع از وطن اسلامی، بودجه مالی ویژهای را در نظر گرفته و اعمال چنین سیاستی در سیاست خارجی “تألیف قلوب” نامیده میشود.[۶]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بیگمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ ر. ک: البیان (شهید اول)، ص۱۹۳ به بعد و بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ فقه الإمام جعفر الصادق (ع)، ج۲، ص۹۰.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۴۰۵.