زهیر بن سلیم ازدی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = زهیر بن سلیم ازدی
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[زهیر بن سلیم ازدی]]''' است. "'''[[زهیر بن سلیم ازدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = [[زهیر بن سلیم ازدی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[زهیر بن سلیم ازدی در تاریخ اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زهیر بن سلیم ازدی در تاریخ اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
{{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ سُلَيْمٍ اَلْأَزْدِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>؛
{{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ سُلَيْمٍ اَلْأَزْدِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>؛


[[زهیر]] فرزند [[سلیم ازدی]]، [[برادر]] [[مخنف بن سلیم ازدی]] که از [[یاران]] باوفای [[حضرت علی]]{{ع}} بود، می‌‌باشد. [[سلیم]] مردی [[شجاع]] و دارای سابقه [[شجاعت]] و [[دلاوری]] بود، او در [[جنگ قادسیه]] دلاوری و رشادت‌های خود را به نمایش گذاشته بود. زهیر در [[شب عاشورا]] از [[سپاه عمر سعد]] فاصله گرفت و به [[کاروان حسینی]] پیوست و [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸.</ref>
زهیر فرزند [[سلیم ازدی]]، [[برادر]] [[مخنف بن سلیم ازدی]] که از [[یاران]] باوفای [[حضرت علی]] {{ع}} بود، می‌‌باشد. زهیر مردی [[شجاع]] و دارای سابقه [[شجاعت]] و [[دلاوری]] بود، او در [[جنگ قادسیه]] دلاوری و رشادت‌های خود را به نمایش گذاشته بود. زهیر در [[شب عاشورا]] از [[سپاه عمر سعد]] فاصله گرفت و به [[کاروان حسینی]] پیوست و [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸.</ref>


==شجاعت [[زهیر بن سلیم ازدی]] در [[قادسیه]]==
== شجاعت [[زهیر بن سلیم ازدی]] در [[قادسیه]] ==
یکی از جنگ‌هایی که [[مسلمانان]] در عصر [[خلیفه دوم]] با [[ایرانیان]] کردند، جنگ قادسیه است. این [[جنگ]] برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشت‌ساز بود. [[سپاه]] [[ایران]] به [[فرماندهی]] رستم و [[سپاه اسلام]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] مقابل هم قرار گرفتند. وقتی [[یزدگرد]] دوم [[پادشاه ایران]] [[احساس]] کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای [[پشتیبانی]] رستم روانه کرد. می‌‌گویند: نخارجان، [[فرمانده سپاه]] ایران که مردی [[تنومند]] و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار [[ایرانی]] به [[مبارزه]] پرداخت.
یکی از جنگ‌هایی که [[مسلمانان]] در عصر [[خلیفه دوم]] با [[ایرانیان]] کردند، جنگ قادسیه است. این [[جنگ]] برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشت‌ساز بود. [[سپاه]] [[ایران]] به [[فرماندهی]] رستم و [[سپاه اسلام]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] مقابل هم قرار گرفتند. وقتی [[یزدگرد]] دوم [[پادشاه ایران]] [[احساس]] کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای [[پشتیبانی]] رستم روانه کرد. می‌‌گویند: نخارجان، [[فرمانده سپاه]] ایران که مردی [[تنومند]] و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار [[ایرانی]] به [[مبارزه]] پرداخت.
نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی [[زمین]] افکند و بر سینه‌اش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از [[بدن]] جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان [[سست]] شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر [[زره]] او برد و شکم او را [[درید]] و به [[زندگی]] فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و [[لیاقت]] او بود و نیز [[قبا]] و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار [[اسلامی]] خود ([[سعد بن ابی وقاص]]) آورد.
نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی [[زمین]] افکند و بر سینه‌اش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از [[بدن]] جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان [[سست]] شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر [[زره]] او برد و شکم او را [[درید]] و به [[زندگی]] فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و [[لیاقت]] او بود و نیز [[قبا]] و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار [[اسلامی]] خود ([[سعد بن ابی وقاص]]) آورد.
خط ۱۷: خط ۱۷:
سعد که چنین [[شجاعت]] و [[پایمردی]] را از [[زهیر]] دید آنها را به خود او بخشید و به او اجازه داد که خود را به [[لباس]] و زی او بیاراید و به حضورش برود و [[پیروزی]] زهیر در میدان معرکه، آغازگر پیروزی [[مسلمانان]] شد<ref>الاخبار الطوال، ص۱۲۳ و فتوح البلدان، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸-۴۲۹.</ref>
سعد که چنین [[شجاعت]] و [[پایمردی]] را از [[زهیر]] دید آنها را به خود او بخشید و به او اجازه داد که خود را به [[لباس]] و زی او بیاراید و به حضورش برود و [[پیروزی]] زهیر در میدان معرکه، آغازگر پیروزی [[مسلمانان]] شد<ref>الاخبار الطوال، ص۱۲۳ و فتوح البلدان، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸-۴۲۹.</ref>


==[[شهادت]] زهیر در [[عاشورا]]==
== [[شهادت]] زهیر در [[عاشورا]] ==
زهیر این مرد [[شجاع]] و [[دلاور]] از ابتدای ورود [[سپاهیان]] عمر سعد به [[کربلا]] تا [[شب عاشورا]] در میان [[یاران]] [[عمر سعد]] بود، اما شب عاشورا، آنگاه که [[احساس]] کرد [[لشکریان]] عمر سعد [[تصمیم]] به [[جنگ]] با [[امام حسین]]{{ع}} و کشتن آن [[حضرت]] و یاران او را دارند، به جمع یاران آن حضرت پیوست و در [[روز عاشورا]] در [[حمله نخست]] به [[مقام]] رفیع شهادت نایل آمد<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲ و ابصارالعین، ص۱۶۲.</ref>.
زهیر این مرد [[شجاع]] و [[دلاور]] از ابتدای ورود [[سپاهیان]] عمر سعد به [[کربلا]] تا [[شب عاشورا]] در میان [[یاران]] [[عمر سعد]] بود، اما شب عاشورا، آنگاه که [[احساس]] کرد [[لشکریان]] عمر سعد [[تصمیم]] به [[جنگ]] با [[امام حسین]] {{ع}} و کشتن آن [[حضرت]] و یاران او را دارند، به جمع یاران آن حضرت پیوست و در [[روز عاشورا]] در [[حمله نخست]] به [[مقام]] رفیع شهادت نایل آمد<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲ و ابصارالعین، ص۱۶۲.</ref>.


با این که زهیر شب عاشورا به [[کاروان حسینی]] ملحق شد، اما در کمتر از بیست [[ساعت]]، ره صد ساله پیمود و در خیل سرفراز [[شهیدان کربلا]] قرار گرفت و مورد [[عنایت خاص]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} واقع شد و در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم بر او [[درود]] و [[سلام]] فرستاده شد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۹.</ref>
با این که زهیر شب عاشورا به [[کاروان حسینی]] ملحق شد، اما در کمتر از بیست [[ساعت]]، ره صد ساله پیمود و در خیل سرفراز [[شهیدان کربلا]] قرار گرفت و مورد [[عنایت خاص]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} واقع شد و در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم بر او [[درود]] و [[سلام]] فرستاده شد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۹.</ref>


==منابع==
[[فضل بن عباس بن ربیعه]] در قصیده‌ای که [[اعمال]] ناروای [[بنی‌امیه]] را برمی‌شمارد، از [[شهادت]] «[[زهیر بن سلیم ازدی]]» نیز یاد کرده است و می‌گوید:
{{شعر}}
{{ب|''أرجعوا عامراً وردّوا زهیراً''|2=''ثم [[عثمان]] فارجعوا غارمینا''<ref>ابصار العین، ص۱۸۶، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ ادب الطف، ج۱، ص۷۹-۹۰.</ref>}}
{{پایان شعر}}
:بازگردانید [[عامر]] و زهیر و عثمان را، آن‌گاه خواهند دید که شما بدهکار ما هستید<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۱۶۶-۱۶۷.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:360818579.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)| '''پژوهشی پیرامون شهدای کربلا''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: زهیر بن سلیم ازدی]]
[[رده:اصحاب امام حسین]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:زهیر بن سلیم ازدی]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۹

مقدمه

«اَلسَّلاَمُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ سُلَيْمٍ اَلْأَزْدِيِّ»[۱]؛

زهیر فرزند سلیم ازدی، برادر مخنف بن سلیم ازدی که از یاران باوفای حضرت علی (ع) بود، می‌‌باشد. زهیر مردی شجاع و دارای سابقه شجاعت و دلاوری بود، او در جنگ قادسیه دلاوری و رشادت‌های خود را به نمایش گذاشته بود. زهیر در شب عاشورا از سپاه عمر سعد فاصله گرفت و به کاروان حسینی پیوست و روز عاشورا به شهادت رسید.[۲]

شجاعت زهیر بن سلیم ازدی در قادسیه

یکی از جنگ‌هایی که مسلمانان در عصر خلیفه دوم با ایرانیان کردند، جنگ قادسیه است. این جنگ برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشت‌ساز بود. سپاه ایران به فرماندهی رستم و سپاه اسلام به فرماندهی سعد بن ابی وقاص مقابل هم قرار گرفتند. وقتی یزدگرد دوم پادشاه ایران احساس کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای پشتیبانی رستم روانه کرد. می‌‌گویند: نخارجان، فرمانده سپاه ایران که مردی تنومند و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار ایرانی به مبارزه پرداخت. نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی زمین افکند و بر سینه‌اش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از بدن جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان سست شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر زره او برد و شکم او را درید و به زندگی فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و لیاقت او بود و نیز قبا و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار اسلامی خود (سعد بن ابی وقاص) آورد.

سعد که چنین شجاعت و پایمردی را از زهیر دید آنها را به خود او بخشید و به او اجازه داد که خود را به لباس و زی او بیاراید و به حضورش برود و پیروزی زهیر در میدان معرکه، آغازگر پیروزی مسلمانان شد[۳].[۴]

شهادت زهیر در عاشورا

زهیر این مرد شجاع و دلاور از ابتدای ورود سپاهیان عمر سعد به کربلا تا شب عاشورا در میان یاران عمر سعد بود، اما شب عاشورا، آنگاه که احساس کرد لشکریان عمر سعد تصمیم به جنگ با امام حسین (ع) و کشتن آن حضرت و یاران او را دارند، به جمع یاران آن حضرت پیوست و در روز عاشورا در حمله نخست به مقام رفیع شهادت نایل آمد[۵].

با این که زهیر شب عاشورا به کاروان حسینی ملحق شد، اما در کمتر از بیست ساعت، ره صد ساله پیمود و در خیل سرفراز شهیدان کربلا قرار گرفت و مورد عنایت خاص امام معصوم (ع) واقع شد و در زیارت ناحیه مقدسه هم بر او درود و سلام فرستاده شد.[۶]

فضل بن عباس بن ربیعه در قصیده‌ای که اعمال ناروای بنی‌امیه را برمی‌شمارد، از شهادت «زهیر بن سلیم ازدی» نیز یاد کرده است و می‌گوید:

أرجعوا عامراً وردّوا زهیراًثم عثمان فارجعوا غارمینا[۷]
بازگردانید عامر و زهیر و عثمان را، آن‌گاه خواهند دید که شما بدهکار ما هستید[۸]

منابع

پانویس

  1. زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۲.
  2. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۴۲۸.
  3. الاخبار الطوال، ص۱۲۳ و فتوح البلدان، ص۲۶۲.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۴۲۸-۴۲۹.
  5. تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲ و ابصارالعین، ص۱۶۲.
  6. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۴۲۹.
  7. ابصار العین، ص۱۸۶، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ ادب الطف، ج۱، ص۷۹-۹۰.
  8. جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۱۶۶-۱۶۷.