بت‌شکنی امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}}، همچون [[ابراهیم خلیل]]، [[بت‌شکن]] بزرگ [[تاریخ]] است. طبق [[نقل]] منابع، دوبار [[بت‌شکنی]] کرده است، یک‌بار پیش از [[هجرت]] و در دوران حضور در [[مکّه]] در سال‌های آغازین [[بعثت]] به‌صورت پنهانی، یک‌بار هم در [[سال هشتم هجری]] و هنگام [[فتح]] [[مکّه]] دربار نخست، کنار [[کعبه]] پا بر دوش [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} گذاشت و به بام [[کعبه]] رفت و [[بت]] بزرگ [[قریش]] را که از مس بود و با رشته‌های فلّزی از بام تا [[زمین]] محکم بسته شده بود، [[شکست]] و به [[زمین]] افکند و خورد شد، آنگاه فرود آمد. یک‌بار هم در [[فتح]] [[مکّه]] که وارد [[کعبه]] شد و [[بت‌ها]] را که سیصد و شصت [[بت]] بودند به [[زمین]] ریخت و [[بت]] بزرگ را که [[هبل]] نام داشت از بام [[کعبه]] به زیر افکند و آن را [[شکست]] و خود از طرف ناودان پایین پرید.<ref>الغدیر، ج ۷ ص ۹</ref>.
[[امیر المؤمنین]]{{ع}}، همچون [[ابراهیم خلیل]]، بت‌شکن بزرگ [[تاریخ]] است. طبق نقل منابع، دوبار بت‌شکنی کرده است، یک‌بار پیش از [[هجرت]] و در دوران حضور در [[مکّه]] در سال‌های آغازین [[بعثت]] به‌صورت پنهانی، یک‌بار هم در [[سال هشتم هجری]] و هنگام [[فتح مکّه]]. دربار نخست، کنار [[کعبه]] پا بر دوش [[حضرت رسول]]{{صل}} گذاشت و به بام کعبه رفت و [[بت]] بزرگ [[قریش]] را که از مس بود و با رشته‌های فلّزی از بام تا [[زمین]] محکم بسته شده بود، [[شکست]] و به زمین افکند و خورد شد، آنگاه فرود آمد. یک‌بار هم در فتح مکّه که وارد کعبه شد و [[بت‌ها]] را که سیصد و شصت بت بودند به زمین ریخت و بت بزرگ را که [[هبل]] نام داشت از بام کعبه به زیر افکند و آن را [[شکست]] و خود از طرف ناودان پایین پرید<ref>الغدیر، ج ۷ ص۹.</ref>.


[[بت‌شکنی]] [[امام علی|علی]] {{ع}}، که کعبۀ [[مقدس]] و خانۀ [[توحید]] را از [[بت‌ها]] و مظاهر [[شرک]] پاکسازی کرد، در منابع فراوانی از [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است.<ref>علامۀ امینی در منبع فوق، مدارک آن را آورده است</ref> این [[فضیلت]] بزرگ، در زبان [[شاعران]] [[عرب]] و [[عجم]] نیز مورد توجّه بوده است و پا گذاشتن بر دوش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} برای شکستن بت‌های [[کعبه]]، از افتخارات و فضیلت‌های منحصربه‌فرد [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} است. علاوه بر این مورد، به [[نقل]] تواریخ [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} پس از [[جنگ حنین]]، به سمت [[طائف]] رفت و چند روز آنجا را محاصره کرد و [[امام علی|علی]] {{ع}} را همراه گروهی اعزام کرد که هرجا هربتی دیدند بشکنند. [[حضرت]] پس از درگیری مختصری که با بعضی از [[مشرکین]] داشت، همراه گروهی که با وی بودند پیش رفتند و بتها را شکسته، نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} بازگشتند. [[پیامبر]] [[خدا]] هم بر این [[فتح]] [[عظیم]] [[تکبیر]] گفت و دست [[امام علی|علی]] {{ع}} را گرفته به کناری رفتند و مدّتی به [[تنهایی]] با هم به صحبت نشستند.<ref>ارشاد مفید، ج ۱ ص ۱۵۲. در این زمینه ر. ک: دانشنامۀ امام علی، ج ۱۰ ص ۲۷۲</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۲.</ref>
[[بت‌شکنی علی]]{{ع}} که کعبۀ [[مقدس]] و خانۀ [[توحید]] را از بت‌ها و مظاهر [[شرک]] پاکسازی کرد، در منابع فراوانی از [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است<ref>علامۀ امینی در منبع فوق، مدارک آن را آورده است.</ref>. این [[فضیلت]] بزرگ، در زبان [[شاعران]] [[عرب]] و [[عجم]] نیز مورد توجّه بوده است و پا گذاشتن بر دوش [[رسول خدا]]{{صل}} برای شکستن بت‌های کعبه، از افتخارات و فضیلت‌های منحصر به فرد امیر المؤمنین{{ع}} است. علاوه بر این مورد، به نقل [[تواریخ]] رسول خدا{{صل}} پس از [[جنگ حنین]]، به سمت [[طائف]] رفت و چند [[روز]] آنجا را محاصره کرد و علی{{ع}} را همراه گروهی اعزام کرد که هرجا هر بتی دیدند بشکنند. حضرت پس از درگیری مختصری که با بعضی از [[مشرکین]] داشت، همراه گروهی که با وی بودند پیش رفتند و بت‌ها را شکسته، نزد رسول خدا{{صل}} بازگشتند. [[پیامبر خدا]] هم بر این فتح عظیم [[تکبیر]] گفت و دست علی{{ع}} را گرفته به کناری رفتند و مدّتی به تنهایی با هم به صحبت نشستند<ref>ارشاد مفید، ج ۱ ص۱۵۲. در این زمینه ر. ک: دانشنامۀ امام علی، ج ۱۰ ص۲۷۲.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۲.</ref>
 
== نقل حادثه از زبان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ==
[[امام علی]] {{ع}}: همان شبی که [[پیامبر خدا]] به من [[فرمان]] داد که در بسترش بخوابم و از [[مکه]] [[هجرت]] کرد، مرا با خود، نزد [[بت‌ها]] برد و فرمود: "بنشین!". پس من کنار [[کعبه]] نشستم. سپس [[پیامبر خدا]] از شانه‌های من بالا رفت و فرمود: "برخیز!". من او را بلند کردم و چون ضعفم را در زیر [سنگینی‌] خود دید، فرمود: "بنشین!". من نشستم و او را پایین آوردم.
 
[[پیامبر خدا]] برای من نشست و به من فرمود: "ای [[علی]]! تو از شانه‌های من بالا برو" و من هم بالا رفتم. سپس [[پیامبر خدا]] مرا بلند کرد و چنان پنداشتم که اگر بخواهم، به [[آسمان]] [[دست]] می‌یابم.
 
روی [[کعبه]] رفتم و [[پیامبر خدا]] کنار رفت تا من، [[بت]] بزرگ آنان ([[قریش]]) را که از مس بود و با میخ‌های آهنین به سقف [[کعبه]] محکم شده بود، بیندازم. [[پیامبر خدا]] به من فرمود: "چاره‌ای برایش بیندیش" و من دست به کار شدم و در کارِ آن بودم و [[پیامبر خدا]] می‌فرمود: "دوباره! دوباره!". من پیوسته در کار آن بودم تا موفق شدم. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "آن را در هم بکوب" و من آن را در هم کوبیده، شکستم و پایین آمدم<ref>الإمام علی {{ع}}: {{متن حدیث|لَما کانَ اللیلَةُ التی أمَرَنی رَسولُ اللهِ {{صل}} أن أبیتَ عَلی فِراشِهِ وخَرَجَ مِن مَکةَ مُهاجِراً، انطَلَقَ بی رَسولُ اللهِ {{صل}} إلَی الأَصنامِ فَقالَ: اجلِس، فَجَلَستُ إلی‌ جَنبِ الکعبَةِ، ثُم صَعِدَ رَسولُ اللهِ {{صل}} عَلی‌ مَنکبی، ثُم قالَ: انهَض، فَنَهَضتُ بِهِ فَلَما رَأی‌ ضَعفی تَحتَهُ قالَ: اجلِس، فَجَلَستُ فَأَنزَلتُهُ عَنی وجَلَسَ لی رَسولُ اللهِ {{صل}}، ثُم قالَ لی: یا عَلِی، اصعَد عَلی‌ مَنکبی فَصَعِدتُ عَلی‌ مَنکبَیهِ، ثُم نَهَضَ بی رَسولُ اللهِ {{صل}} وخُیلَ إلَی أ نی لَو شِئتُ نِلتُ السماءَ، وصَعِدتُ إلَی الکعبَةِ وتَنَحی‌ رَسولُ اللهِ {{صل}} فَأَلقَیتُ صَنَمَهُمُ الأَکبَرَ، وکانَ مِن نُحاسٍ مُوَتداً بِأَوتادٍ مِن حَدیدٍ إلَی الأَرضِ، فَقالَ لی رَسولُ اللهِ {{صل}}: عالِجهُ فَعالَجتُ فَما زِلتُ اعالِجُهُ ویقولُ رَسولُ اللهِ {{صل}}، آیه إیهِ، فَلَم أزَل اعالِجُهُ حَتی استَمکنتُ مِنهُ فَقالَ: دُقهُ، فَدَقَقتُهُ فَکسرتُهُ ونَزَلتُ}}، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶، ح ۴۲۶۵؛ ابن جوزی در تذکرة الخواص نظیر آن را آورده است. ینابیع الموده قندوزی، ص۲۵۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۵، ح ۴۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۵۱ و ۸۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، صفوة الصفوه، ج۱، ص۱۱۹؛ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۵۸؛ امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۰؛ دائرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۱۸۹ ـ ۱۸۸.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۹؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]]، ص۱۲۶؛ [[محسن معینی|معینی، محسن]]، [[امام علی در نگاه پیامبر (مقاله)| مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۲۷۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۰: خط ۲۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:151916.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌'''پیشوایان هدایت ج۲''']]
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]
# [[پرونده:1368108.jpg|22px]] [[محسن معینی|معینی، محسن]]، [[امام علی در نگاه پیامبر (مقاله)|'''امام علی در نگاه پیامبر''']]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۸

مقدمه

امیر المؤمنین(ع)، همچون ابراهیم خلیل، بت‌شکن بزرگ تاریخ است. طبق نقل منابع، دوبار بت‌شکنی کرده است، یک‌بار پیش از هجرت و در دوران حضور در مکّه در سال‌های آغازین بعثت به‌صورت پنهانی، یک‌بار هم در سال هشتم هجری و هنگام فتح مکّه. دربار نخست، کنار کعبه پا بر دوش حضرت رسول(ص) گذاشت و به بام کعبه رفت و بت بزرگ قریش را که از مس بود و با رشته‌های فلّزی از بام تا زمین محکم بسته شده بود، شکست و به زمین افکند و خورد شد، آنگاه فرود آمد. یک‌بار هم در فتح مکّه که وارد کعبه شد و بت‌ها را که سیصد و شصت بت بودند به زمین ریخت و بت بزرگ را که هبل نام داشت از بام کعبه به زیر افکند و آن را شکست و خود از طرف ناودان پایین پرید[۱].

بت‌شکنی علی(ع) که کعبۀ مقدس و خانۀ توحید را از بت‌ها و مظاهر شرک پاکسازی کرد، در منابع فراوانی از شیعه و سنی آمده است[۲]. این فضیلت بزرگ، در زبان شاعران عرب و عجم نیز مورد توجّه بوده است و پا گذاشتن بر دوش رسول خدا(ص) برای شکستن بت‌های کعبه، از افتخارات و فضیلت‌های منحصر به فرد امیر المؤمنین(ع) است. علاوه بر این مورد، به نقل تواریخ رسول خدا(ص) پس از جنگ حنین، به سمت طائف رفت و چند روز آنجا را محاصره کرد و علی(ع) را همراه گروهی اعزام کرد که هرجا هر بتی دیدند بشکنند. حضرت پس از درگیری مختصری که با بعضی از مشرکین داشت، همراه گروهی که با وی بودند پیش رفتند و بت‌ها را شکسته، نزد رسول خدا(ص) بازگشتند. پیامبر خدا هم بر این فتح عظیم تکبیر گفت و دست علی(ع) را گرفته به کناری رفتند و مدّتی به تنهایی با هم به صحبت نشستند[۳].[۴]

نقل حادثه از زبان امیرالمؤمنین (ع)

امام علی (ع): همان شبی که پیامبر خدا به من فرمان داد که در بسترش بخوابم و از مکه هجرت کرد، مرا با خود، نزد بت‌ها برد و فرمود: "بنشین!". پس من کنار کعبه نشستم. سپس پیامبر خدا از شانه‌های من بالا رفت و فرمود: "برخیز!". من او را بلند کردم و چون ضعفم را در زیر [سنگینی‌] خود دید، فرمود: "بنشین!". من نشستم و او را پایین آوردم.

پیامبر خدا برای من نشست و به من فرمود: "ای علی! تو از شانه‌های من بالا برو" و من هم بالا رفتم. سپس پیامبر خدا مرا بلند کرد و چنان پنداشتم که اگر بخواهم، به آسمان دست می‌یابم.

روی کعبه رفتم و پیامبر خدا کنار رفت تا من، بت بزرگ آنان (قریش) را که از مس بود و با میخ‌های آهنین به سقف کعبه محکم شده بود، بیندازم. پیامبر خدا به من فرمود: "چاره‌ای برایش بیندیش" و من دست به کار شدم و در کارِ آن بودم و پیامبر خدا می‌فرمود: "دوباره! دوباره!". من پیوسته در کار آن بودم تا موفق شدم. پیامبر (ص) فرمود: "آن را در هم بکوب" و من آن را در هم کوبیده، شکستم و پایین آمدم[۵].[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الغدیر، ج ۷ ص۹.
  2. علامۀ امینی در منبع فوق، مدارک آن را آورده است.
  3. ارشاد مفید، ج ۱ ص۱۵۲. در این زمینه ر. ک: دانشنامۀ امام علی، ج ۱۰ ص۲۷۲.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۲.
  5. الإمام علی (ع): «لَما کانَ اللیلَةُ التی أمَرَنی رَسولُ اللهِ (ص) أن أبیتَ عَلی فِراشِهِ وخَرَجَ مِن مَکةَ مُهاجِراً، انطَلَقَ بی رَسولُ اللهِ (ص) إلَی الأَصنامِ فَقالَ: اجلِس، فَجَلَستُ إلی‌ جَنبِ الکعبَةِ، ثُم صَعِدَ رَسولُ اللهِ (ص) عَلی‌ مَنکبی، ثُم قالَ: انهَض، فَنَهَضتُ بِهِ فَلَما رَأی‌ ضَعفی تَحتَهُ قالَ: اجلِس، فَجَلَستُ فَأَنزَلتُهُ عَنی وجَلَسَ لی رَسولُ اللهِ (ص)، ثُم قالَ لی: یا عَلِی، اصعَد عَلی‌ مَنکبی فَصَعِدتُ عَلی‌ مَنکبَیهِ، ثُم نَهَضَ بی رَسولُ اللهِ (ص) وخُیلَ إلَی أ نی لَو شِئتُ نِلتُ السماءَ، وصَعِدتُ إلَی الکعبَةِ وتَنَحی‌ رَسولُ اللهِ (ص) فَأَلقَیتُ صَنَمَهُمُ الأَکبَرَ، وکانَ مِن نُحاسٍ مُوَتداً بِأَوتادٍ مِن حَدیدٍ إلَی الأَرضِ، فَقالَ لی رَسولُ اللهِ (ص): عالِجهُ فَعالَجتُ فَما زِلتُ اعالِجُهُ ویقولُ رَسولُ اللهِ (ص)، آیه إیهِ، فَلَم أزَل اعالِجُهُ حَتی استَمکنتُ مِنهُ فَقالَ: دُقهُ، فَدَقَقتُهُ فَکسرتُهُ ونَزَلتُ»، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶، ح ۴۲۶۵؛ ابن جوزی در تذکرة الخواص نظیر آن را آورده است. ینابیع الموده قندوزی، ص۲۵۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۵، ح ۴۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۵۱ و ۸۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، صفوة الصفوه، ج۱، ص۱۱۹؛ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۵۸؛ امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۰؛ دائرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۱۸۹ ـ ۱۸۸.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۴۹؛ حکیم، سید منذر، ‌پیشوایان هدایت ج۲، ص۱۲۶؛ معینی، محسن، مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۷۲.