اطاعت اهل بیت از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «== اطاعت اهل بیت در سایه حدیث ثقلین == {{همچنین|حدیث ثقلین}} عالمان اهلسنّت به منصوص بودن امامت اهلبیت {{عم}} معتقد نیستند، لکن شماری از آنان دلالت حدیث ثقلین بر وجوب پیروی از اهل بیت پیامبر را همانند پیروی از قرآن کریم، پذیرفت...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = اطاعت اهل بیت | |||
| عنوان مدخل = اطاعت اهل بیت | |||
| مداخل مرتبط = [[اطاعت اهل بیت در حقوق اسلامی]] - [[اطاعت اهل بیت از دیدگاه اهل سنت]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== اطاعت اهل بیت در سایه حدیث ثقلین == | == اطاعت اهل بیت در سایه حدیث ثقلین == | ||
{{همچنین|حدیث ثقلین}} | {{همچنین|حدیث ثقلین}} | ||
عالمان [[اهلسنّت]] به [[منصوص بودن امامت]] [[اهلبیت]] {{عم}} [[معتقد]] نیستند، لکن شماری از آنان دلالت [[حدیث ثقلین]] بر | عالمان [[اهلسنّت]] به [[منصوص بودن امامت]] [[اهلبیت]] {{عم}} [[معتقد]] نیستند، لکن شماری از آنان دلالت [[حدیث ثقلین]] بر وجوب پیروی از اهل بیت پیامبر را همانند [[پیروی]] از [[قرآن کریم]]، پذیرفتهاند. در این جا سخنان برخی از آنان را بازگو میکنیم: | ||
# [[سعدالدین تفتازانی]] (متوفای ۷۹۱ ه): “پیامبر اکرم {{صل}} اهلبیت خود را در | # [[سعدالدین تفتازانی]] (متوفای ۷۹۱ ه): “پیامبر اکرم {{صل}} اهلبیت خود را در اینکه تمسک به آنان [[رهایی]] بخش از [[گمراهی]] است، قرین [[کتاب خدا]] قرار داده است، و تمسک به کتاب خدا معنایی جز گرفتن و بهکار بستن [[علم]] و [[هدایتی]] که در آن است، ندارد؛ [[عترت پیامبر]] نیز همین گونه است”<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۳۰۲- ۳۰۳.</ref>. | ||
# [[ابن حجر مکی]] (متوفای ۹۷۳): “پیامبر اکرم {{صل}} [[قرآن و عترت]] خود را “تقلین” نامیده است؛ زیرا “ثَقَل” هر چیز نفیس و گرانبهایی است که از آن صیانت میشود، و قرآن و عترت همین گونهاند؛ زیرا هر یک از آن دو، معدن [[علوم]] لدنّی و [[اسرار]] و حکمتهای برین و [[احکام]] شرعیاند، لذا [[پیامبر]] {{صل}} بر [[اقتداء]] و تمسّک به آنان ([[اهل بیت]]) و [[فراگیری دانش]] از آنان [[تشویق]] کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. | # [[ابن حجر مکی]] (متوفای ۹۷۳): “پیامبر اکرم {{صل}} [[قرآن و عترت]] خود را “تقلین” نامیده است؛ زیرا “ثَقَل” هر چیز نفیس و گرانبهایی است که از آن صیانت میشود، و قرآن و عترت همین گونهاند؛ زیرا هر یک از آن دو، معدن [[علوم]] لدنّی و [[اسرار]] و حکمتهای برین و [[احکام]] شرعیاند، لذا [[پیامبر]] {{صل}} بر [[اقتداء]] و تمسّک به آنان ([[اهل بیت]]) و [[فراگیری دانش]] از آنان [[تشویق]] کرده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. | ||
# [[فضل بن روزبهان اشعری]] ([[قرن دهم هجری]]): “قرار دادن اهل بیت در کنار [[قرآن]] بر [[وجوب]] [[تعظیم]] آنان و فراگرفتن علم از آنان و پیروی کردن از آنان در گفتار و [[کردار]] دلالت میکند، ولی [[نص]] در [[خلافت]] آنان پس از [[رسول خدا]] نیست<ref>ابطال نهج الباطل، ضمن دلائل الصدق، ج۲، ص۴۷۲- ۴۷۳.</ref>. یادآور میشویم، [[وجوب پیروی]] کردن از [[اهل بیت پیامبر]] در گفتار و [[رفتار]]، از جلوههای بارز [[امامت]] است. | # [[فضل بن روزبهان اشعری]] ([[قرن دهم هجری]]): “قرار دادن اهل بیت در کنار [[قرآن]] بر [[وجوب]] [[تعظیم]] آنان و فراگرفتن علم از آنان و پیروی کردن از آنان در گفتار و [[کردار]] دلالت میکند، ولی [[نص]] در [[خلافت]] آنان پس از [[رسول خدا]] نیست<ref>ابطال نهج الباطل، ضمن دلائل الصدق، ج۲، ص۴۷۲- ۴۷۳.</ref>. یادآور میشویم، [[وجوب پیروی]] کردن از [[اهل بیت پیامبر]] در گفتار و [[رفتار]]، از جلوههای بارز [[امامت]] است. | ||
# [[عبدالرؤوف مناوی]] (متوفای ۱۰۳۱): از این که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: “من دو شیء گرانبها (قرآن و عترت) را در میان شما باقی میگذارم”، و از این که فرموده است “آن دو تا وقتی در [[قیامت]] نزد حوض بر من وارد میشوند، از هم جدا نمیشوند”، به دست میآید که پیامبر {{صل}} [[امت]] خود را به رفتار نیکو نسبت به آن دو، و مقدم داشتن [[حق]] آن دو بر خود و تمسک نمودن به آن دو در امر [[دین]]، توصیه کرده است، اما کتاب الهی، بدان جهت که معدن [[علوم دینی]] و [[اسرار]] و حکمتهای [[شرعی]] و گنجهایی از حقایق و دقایق است، و اما [[عترت]]؛ زیرا وقتی که عنصر [[پاک]] باشد در فهم دین کمک میکند، و [[پاکی]] عنصر به [[حُسن]] [[اخلاق]] میانجامد، و حُسن اخلاق صفای قلب و [[طهارت]] آن را در پی دارد<ref>فیض القدیر، ج۳، ص۱۸- ۱۹.</ref>. [[زرقانی مالکی]]<ref>شرح المواهب اللدنیة، ج۷، ص۵.</ref> (متوفای ۱۱۲۲ ه)؛ [[شهابالدین خفاجی]]<ref>نسیم الریاض فی شرح الشفاء لقاضی عیاض، ج۳، ص۴۱۰.</ref> (متوفای ۱۰۶۹)؛ [[محمد مبین سندی]]<ref>دراسات اللبیب فی الأسوة الحسنة بالحبیب، ص۲۱۳- ۲۳۳.</ref> ([[قرن دوازدهم]]) و عالمانی دیگر نیز این مطلب را بیان کردهاند<ref>ر. ک: نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۴۷- ۲۵۶.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۴.</ref> | # [[عبدالرؤوف مناوی]] (متوفای ۱۰۳۱): از این که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: “من دو شیء گرانبها (قرآن و عترت) را در میان شما باقی میگذارم”، و از این که فرموده است “آن دو تا وقتی در [[قیامت]] نزد حوض بر من وارد میشوند، از هم جدا نمیشوند”، به دست میآید که پیامبر {{صل}} [[امت]] خود را به رفتار نیکو نسبت به آن دو، و مقدم داشتن [[حق]] آن دو بر خود و تمسک نمودن به آن دو در امر [[دین]]، توصیه کرده است، اما کتاب الهی، بدان جهت که معدن [[علوم دینی]] و [[اسرار]] و حکمتهای [[شرعی]] و گنجهایی از حقایق و دقایق است، و اما [[عترت]]؛ زیرا وقتی که عنصر [[پاک]] باشد در فهم دین کمک میکند، و [[پاکی]] عنصر به [[حُسن]] [[اخلاق]] میانجامد، و حُسن اخلاق صفای قلب و [[طهارت]] آن را در پی دارد<ref>فیض القدیر، ج۳، ص۱۸- ۱۹.</ref>. [[زرقانی مالکی]]<ref>شرح المواهب اللدنیة، ج۷، ص۵.</ref> (متوفای ۱۱۲۲ ه)؛ [[شهابالدین خفاجی]]<ref>نسیم الریاض فی شرح الشفاء لقاضی عیاض، ج۳، ص۴۱۰.</ref> (متوفای ۱۰۶۹)؛ [[محمد مبین سندی]]<ref>دراسات اللبیب فی الأسوة الحسنة بالحبیب، ص۲۱۳- ۲۳۳.</ref> ([[قرن دوازدهم]]) و عالمانی دیگر نیز این مطلب را بیان کردهاند<ref>ر. ک: نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۴۷- ۲۵۶.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۴.</ref> | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681032.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|'''امامت اهل بیت''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:وظایف رفتاری و عملی امت نسبت به اهل بیت]] | |||
[[رده:اطاعت اهل بیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۰
اطاعت اهل بیت در سایه حدیث ثقلین
عالمان اهلسنّت به منصوص بودن امامت اهلبیت (ع) معتقد نیستند، لکن شماری از آنان دلالت حدیث ثقلین بر وجوب پیروی از اهل بیت پیامبر را همانند پیروی از قرآن کریم، پذیرفتهاند. در این جا سخنان برخی از آنان را بازگو میکنیم:
- سعدالدین تفتازانی (متوفای ۷۹۱ ه): “پیامبر اکرم (ص) اهلبیت خود را در اینکه تمسک به آنان رهایی بخش از گمراهی است، قرین کتاب خدا قرار داده است، و تمسک به کتاب خدا معنایی جز گرفتن و بهکار بستن علم و هدایتی که در آن است، ندارد؛ عترت پیامبر نیز همین گونه است”[۱].
- ابن حجر مکی (متوفای ۹۷۳): “پیامبر اکرم (ص) قرآن و عترت خود را “تقلین” نامیده است؛ زیرا “ثَقَل” هر چیز نفیس و گرانبهایی است که از آن صیانت میشود، و قرآن و عترت همین گونهاند؛ زیرا هر یک از آن دو، معدن علوم لدنّی و اسرار و حکمتهای برین و احکام شرعیاند، لذا پیامبر (ص) بر اقتداء و تمسّک به آنان (اهل بیت) و فراگیری دانش از آنان تشویق کرده است[۲].
- فضل بن روزبهان اشعری (قرن دهم هجری): “قرار دادن اهل بیت در کنار قرآن بر وجوب تعظیم آنان و فراگرفتن علم از آنان و پیروی کردن از آنان در گفتار و کردار دلالت میکند، ولی نص در خلافت آنان پس از رسول خدا نیست[۳]. یادآور میشویم، وجوب پیروی کردن از اهل بیت پیامبر در گفتار و رفتار، از جلوههای بارز امامت است.
- عبدالرؤوف مناوی (متوفای ۱۰۳۱): از این که پیامبر اکرم (ص) فرموده است: “من دو شیء گرانبها (قرآن و عترت) را در میان شما باقی میگذارم”، و از این که فرموده است “آن دو تا وقتی در قیامت نزد حوض بر من وارد میشوند، از هم جدا نمیشوند”، به دست میآید که پیامبر (ص) امت خود را به رفتار نیکو نسبت به آن دو، و مقدم داشتن حق آن دو بر خود و تمسک نمودن به آن دو در امر دین، توصیه کرده است، اما کتاب الهی، بدان جهت که معدن علوم دینی و اسرار و حکمتهای شرعی و گنجهایی از حقایق و دقایق است، و اما عترت؛ زیرا وقتی که عنصر پاک باشد در فهم دین کمک میکند، و پاکی عنصر به حُسن اخلاق میانجامد، و حُسن اخلاق صفای قلب و طهارت آن را در پی دارد[۴]. زرقانی مالکی[۵] (متوفای ۱۱۲۲ ه)؛ شهابالدین خفاجی[۶] (متوفای ۱۰۶۹)؛ محمد مبین سندی[۷] (قرن دوازدهم) و عالمانی دیگر نیز این مطلب را بیان کردهاند[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص۳۰۲- ۳۰۳.
- ↑ الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.
- ↑ ابطال نهج الباطل، ضمن دلائل الصدق، ج۲، ص۴۷۲- ۴۷۳.
- ↑ فیض القدیر، ج۳، ص۱۸- ۱۹.
- ↑ شرح المواهب اللدنیة، ج۷، ص۵.
- ↑ نسیم الریاض فی شرح الشفاء لقاضی عیاض، ج۳، ص۴۱۰.
- ↑ دراسات اللبیب فی الأسوة الحسنة بالحبیب، ص۲۱۳- ۲۳۳.
- ↑ ر. ک: نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۴۷- ۲۵۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۱۶۴.