وراثت از پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{خرد}} +))
 
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = وراثت
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[وراثت از پیامبر خاتم در حدیث]] - [[وراثت از پیامبر خاتم در معارف دعا و زیارات]] ـ [[وراثت از پیامبر خاتم در معارف و سیره فاطمی]] ـ [[وراثت از پیامبر خاتم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


== مقدمه ==
به [[باور]] [[مسلمانان]]، [[پیامبر گرامی]] {{صل}} [[اسلام]]، [[خاتم پیامبران]] است. [[پیامبر گرامی]] {{صل}}، افزون بر ابلاغ وحی، آن را برای [[مردم]] [[تفسیر]] می‌کرد و در این کار بری از [[اشتباه]] و [[خطا]] بود و [[مردم]] نیز [[مکلف]] به [[اطاعت]] او بودند: {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. افزون بر این، [[رفتار]] [[پیامبر]] {{صل}} نیز معصومانی تلقی می‌شد: {{متن قرآن| لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست؛ سوره احزاب، آیه۲۱.</ref>.


==مقدمه==
علاوه بر اینها [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، بر [[مسلمانان]] نوعی صاحب اختیاری و [[سرپرستی]] داشت: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سوره احزاب، آیه۶.</ref>. آن گرامی، همچنین نسبت به [[مردم]]، دارای [[ولایت]] است و [[مرجع]] نهایی هرگونه [[اختلاف]] میان [[مردم]] اوست. منصب سومی که [[پیامبر اکرم]] رسماً داشت [[ریاست عامه]] بود. او سایس [[مسلمین]] بود.
*به [[باور]] [[مسلمانان]]، [[پیامبر گرامی]]{{صل}} [[اسلام]] [[خاتم پیامبران]] است. [[پیامبر گرامی]]{{صل}}، افزون بر [[ابلاغ وحی]]، آن را برای [[مردم]] [[تفسیر]] می‌کرد و در این کار [[بری]] از [[اشتباه]] و [[خطا]] بود و [[مردم]] نیز [[مکلف]] به [[اطاعت]] او بودند:{{عربی|" ما آتاكُمُ‏ الرَّسُولُ‏ فَخُذُوهُ‏ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا‏ ‏"}} افزون بر این، [[رفتار]] [[پیامبر]]{{صل}} نیز معصومانی تلقی می‌شد: {{متن قرآن| لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ }}<ref> بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست؛ سوره احزاب، آیه:۲۱.</ref><ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۵ ۵- ۸۷.</ref>.
*علاوه بر اینها [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، بر [[مسلمانان]] نوعی صاحب اختیاری و [[سرپرستی]] داشت: {{متن قرآن| النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ }}<ref> پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سوره احزاب، آیه:۶.</ref>. آن گرامی، همچنین نسبت به [[مردم]]، دارای [[ولایت]] است و [[مرجع]] نهایی هرگونه [[اختلاف]] میان [[مردم]] او است. [[منصب]] سومی که [[پیامبر اکرم]] رسماً داشت [[ریاست عامه]] بود. او سایس [[مسلمین]] بود<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۵ - ۸۷.</ref>.
* [[امام خمینی]]: "... [[رسول الله]]{{صل}} مجری [[قانون]] بود... این جا است که [[تشکیل حکومت]] و برقراری دستگاه [[اجرا]] و اداره لازم می‌آید و جزئی از [[ولایت]] است"<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۷ - ۸۸.</ref>.
* [[پیامبر اکرم]] در طول سال‌های [[رهبری]]، [[حاکم]] برای [[قبایل]] [[منصوب]] می‌کردند، قضاتی [[منصوب]] می‌کردند. در صورت [[لزوم]] [[اجرای حد]] می‌فرمودند و میان ایشان و سایر [[قبایل]] عهدنامه‌هایی منعقد می‌شد. منابع طبیعی را مطابق ضوابطی به [[مردم]] واگذار می‌نمودند برای دریافت مالیاتهای [[اسلامی]] تشکیلات منظمی فراهم شده بود. [[تشکیل حکومت]] از جانب [[پیامبر]]، تنها یک [[ضرورت اجتماعی]] و یا [[اجابت]] تقاضای [[مردم]] نبود، بلکه به [[وظیفه]] [[دینی]] او مرتبط می‌شد. در [[اسلام]] دستوراتی وجود دارد که عمل به آنها اجتناب ناپذیر است و بدون وجود یک [[حکومت صالح]]، عملاً قابل [[اجرا]] نیست. منابع [[مالی]] که [[قرآن]] در [[اختیار]] [[پیامبر]] گذارده است، به طور [[قطع]] مربوط به [[شأن]] [[رسالت]] نیست بلکه به [[ریاست عامه]] آن [[حضرت]] برمی‌گردد<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۷ - ۸۸.</ref>.
* [[امام خمینی]]: "پس هر کس [[گمان]] کند [[دین]] از [[سیاست]] جداست نه [[دین]] را شناخته و نه [[سیاست]] را. [[سیاست]] [[اسلام]] در عبادتش و مدغم است و عبادتش در سیاستش. [[قرآن کریم]] و [[سنت]] [[پیامبر]]{{صل}} آن [[قدر]] که در [[حکومت]] و [[سیاست]] [[احکام]] دارند، در سایر چیزها ندارند"<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۹ - ۹۰.</ref>.
*پس از [[رسول خدا]]{{صل}}، دیگر [[پیامبری]] نخواهد آمد، اما [[پیامبر]]، دارای دو [[منصب]] دیگر نیز بود: اول [[تفسیر]] کردن خطا‌ناپذیر [[دین]] و دیگر آنکه [[پیامبر]] [[صاحب ولایت]] بود<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۹ - ۹۰.</ref>.
*با [[رحلت]] [[پیامبر گرامی]] این سؤال به صورت جدی رخ نمود که [[تکلیف]] در [[مسئولیت]] دیگر [[پیامبر]] چه می‌شود؟ در پاسخ به این سؤال، دو دیدگاه کلی شکل گرفت: دیدگاه نخست، [[وحی]] [[قرآن]] و بیان [[پیامبر]] را کافی می‌دانست. دیدگاه دوم بر این [[عقیده]] بود که [[پیامبر]] جانشینانی دارد که آن دو [[منصب]] را عهده دارند<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۸۹ - ۹۰.</ref>.
*بحث پیرامون مسأله [[امامت]]، از قرن‌های نخست [[اسلام]] مطرح بوده. [[مخالفان امامت]] [[شیعی]]، آثاری در رد [[امامت]] و [[علمای شیعه]] نیز برای [[دفاع]] از [[نظریه]] [[امامت]]، کتاب‌هایی به تحریر در آوردند. باید توجه داشت که چالش بحث [[امامت]] به [[شبهات]] [[اهل سنت]] ختم نشده و جریان جدیدی به نام "کسروی‌گرایی" در [[دولت]] سفاک پهلوی آغاز و پس از [[انقلاب اسلامی ایران]]، افرادی به نقد [[نظریه]] [[امامت]] [[شیعه]] پرداختند. [[متکلمان]] [[اهل سنت]] به ویژه [[اشاعره]]، آن را جزء مباحث [[فقهی]] و [[فروع دین]] دانسته‌اند. متفکران [[امامیه]] و برخی از اشعریان، [[امامت]] را از [[اصول دین]] دانسته‌اند؛ اما برخی بر این باورند که [[امامت]] به اعتبار [[لزوم]] [[نصب]] این [[مقام]]، توسط [[حق تعالی]]، مسأله [[کلامی]] است و به اعتبار [[وجوب شرعی]] [[اطاعت]] [[مردم]] از [[منصب]] [[امامت]] و شخص [[امام]] و [[لزوم]] [[هدایت]] گری توسط [[امام]]، بحث [[فقهی]] و از [[فروع دین]] است<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۹ - ۳۲۳.</ref>.
*مهمترین مواضع خلاف بین [[شیعه]] و [[اهل تسنن]]، همین مسئله است که آیا [[امامت]] از [[فروع دین]] است یا از اصول؟ [[وجوب]] [[نصب]] [[امام]] بر [[خداوند]] است یا بر [[مکلفان]]؟ و اوصاف و شرایط [[امام]] کدام است؟<ref>[[احد فرامرز قراملکی|فرامرز قراملکی، احد]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۳۵.</ref>.


==منابع==
در این زمینه گفته شده است: "... [[رسول الله]] {{صل}} مجری [[قانون]] بود... اینجاست که تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره لازم می‌آید و جزئی از [[ولایت]] است".
* [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]
* [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]
* [[پرونده:Imamat.jpg|22px]] [[احد فرامرز قراملکی|فرامرز قراملکی، احد]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|'''امامت‌پژوهی''']]


==جستارهای وابسته==
[[پیامبر اکرم]] در طول سال‌های [[رهبری]]، [[حاکم]] برای [[قبایل]] [[منصوب]] می‌کردند، قضاتی [[منصوب]] می‌کردند. در صورت [[لزوم]] [[اجرای حد]] می‌فرمودند و میان ایشان و سایر [[قبایل]] عهدنامه‌هایی منعقد می‌شد. منابع طبیعی را مطابق ضوابطی به [[مردم]] واگذار می‌نمودند برای دریافت مالیات‌های [[اسلامی]] تشکیلات منظمی فراهم شده بود. تشکیل حکومت از جانب [[پیامبر]]، تنها یک ضرورت اجتماعی و یا [[اجابت]] تقاضای [[مردم]] نبود، بلکه به [[وظیفه]] [[دینی]] او مرتبط می‌شد. در [[اسلام]] دستوراتی وجود دارد که عمل به آنها اجتناب ناپذیر است و بدون وجود یک حکومت صالح، عملاً قابل اجرا نیست. منابع [[مالی]] که [[قرآن]] در [[اختیار]] [[پیامبر]] گذارده است، به طور [[قطع]] مربوط به [[شأن]] [[رسالت]] نیست بلکه به [[ریاست عامه]] آن حضرت برمی‌گردد.
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[هدایت]]
* [[ولایت]] ([[ولایت تکوینی]]؛ [[ولایت تشریعی]]؛ [[ولایت امر]])
* [[خلافت]]
* [[شهادت]]
* [[ملک]]
* [[حکم]]
* [[وراثت]] ([[وراثت زمین]]؛ [[وراثت کتاب]])
* [[حجت]]
* [[تمکین فی الارض]]
* [[امت وسط]]
* [[اصطفا]]
* [[اجتبا]]
* [[امامت در قرآن]]
* [[آیات امامت]]
* [[امامت در حدیث]]
* [[امامت در کلام اسلامی]]
* [[امامت در حکمت اسلامی]]
* [[امامت در عرفان اسلامی]]
* [[امامت از دیدگاه برون‌دینی]]
* [[امامت امامان دوازده‌گانه]]
* [[شؤون امام]]
* [[صفات امام]]
* [[راه تعیین امام]]
* [[امامان دوازده‌گانه]]
* [[امامت امام على]]
* [[امامت امام حسن مجتبى]]
* [[امامت امام حسين]]
* [[امامت امام سجاد]]
* [[امامت امام باقر]]
* [[امامت امام صادق]]
* [[امامت امام كاظم]]
* [[امامت امام رضا]]
* [[امامت امام جواد]]
* [[امامت امام هادى]]
* [[امامت امام حسن عسکری]]
* [[امامت امام مهدى]]
* [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]]
{{پایان}}
{{پایان}}


=='''[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]'''==
یکی از اندیشمندان معاصر در این زمینه گفته است: "پس هر کس [[گمان]] کند [[دین]] از [[سیاست]] جداست نه [[دین]] را شناخته و نه [[سیاست]] را. [[سیاست]] [[اسلام]] در عبادتش و مدغم است و عبادتش در سیاستش. [[قرآن کریم]] و [[سنت]] [[پیامبر]] {{صل}} آنقدر که در [[حکومت]] و [[سیاست]] [[احکام]] دارند، در سایر چیزها ندارند".
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های امامت|مقاله‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های امامت|پایان‌نامه‌شناسی امامت]].  


پس از [[رسول خدا]] {{صل}}، دیگر [[پیامبری]] نخواهد آمد، اما [[پیامبر]]، دارای دو منصب دیگر نیز بود: اول [[تفسیر]] کردن خطا‌ناپذیر [[دین]] و دیگر آنکه [[پیامبر]] [[صاحب ولایت]] بود.


==پانویس==
با رحلت [[پیامبر گرامی]] {{صل}} این سؤال به صورت جدی رخ نمود که [[تکلیف]] در [[مسئولیت]] دیگر [[پیامبر]] چه می‌شود؟ در پاسخ به این سؤال، دو دیدگاه کلی شکل گرفت: دیدگاه نخست، [[وحی]] [[قرآن]] و بیان [[پیامبر]] را کافی می‌دانست. دیدگاه دوم بر این [[عقیده]] بود که [[پیامبر]] جانشینانی دارد که آن دو منصب را عهده دارند<ref>ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)| معارف اسلامی ج۲]]، ص۸۵ ـ ۹۰.</ref>.
{{یادآوری پانویس}}
 
{{پانویس2}}
== وراثت علم از پیامبر خاتم ==
{{امامت‌ شناسی}}
{{اصلی|وراثت علم از پیامبر خاتم}}
[[رده:مدخل]]
یکی از منابع [[علم امامان]] {{ع}} [[وراثت]] از [[انبیاء]] و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است؛ تمام [[علوم]] انبیای گذشته به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به [[ارث]] رسیده و ایشان هم همۀ معارف و [[علوم]] خود را به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تعلیم]] داده و آن حضرت نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]] {{ع}} منتقل کردند. یکی از [[دلایل]] به [[ارث]] رسیدن [[علوم]] آن است که [[علم]] از طرف [[خداوند]] است و اگر به [[ارث]] نرسد [[مردم]] [[جاهل]] مانده، [[نظام]] خلق فاسد می‌گردد و [[خداوند]] نیز حجّتی بر [[مردم]] نخواهد داشت<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)| شرح زیارت جامعه کبیره ۴]]، ص۷۶ الی ۸۲؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص ۳۴۸.</ref>.
[[رده:مدخل وابسته به علم معصوم]]
 
[[رده:وراثت از پیامبر خاتم]]
== جستارهای وابسته ==
[[رده:امامت]]
{{مدخل وابسته}}
* [[وراثت از پیامبران]]
* [[حدیث وراثت انبیا]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:10103832.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|'''شرح زیارت جامعه کبیره ۴''']]
# [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:1368101.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|'''علم غیب امام''']]
# [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی| جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:وراثت]]
[[رده:منبع علم معصوم]]
۱۱۸٬۱۹۶

ویرایش