آیه اعتصام در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۸۶: خط ۸۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیات امامت]]
[[رده:آیه اعتصام]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۰

مقدمه

از جمله آیاتی که دلالت بر عصمت و مرجعیت دینی اهل بیت(ع) و ولایت آن بزرگواران، از جمله امام حسین(ع) دارد، آیه «اعتصام» است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا[۱].

مفهوم «اعتصام»

فیومی می‌گوید: عصمه الله من المکروه (یعصمه) من باب ضرب: حفظه و وقاه، و (اعتصمت) بالله: امتنعت به[۲]. عصمه الله من المکروه یعصمه از باب «ضرب» به معنای حفظ کرد و نگاه داشت او را، آمده است و اعتصمت بالله؛ یعنی توسط خدا امتناع نمودم. ابن فارس می‌گوید: واعتصم العبد بالله تعالی: إذا امتنع[۳]. بنده به خدای متعال چنگ زد، آنگاه که امتناع نمود. معنای چنگ زدن به خدا یا ریسمان خداوند، آن است که انسان خود را حفظ کرده و نفس خود را از بلاها و دشمنان به وسیله پناه بردن به خداوند متعال و ریسمان او حفظ کرده و از گزند عقوبات دنیا و آخرت مصون دارد.[۴]

مقصود از «حبل الله»

خداوند متعال در سوره آل عمران می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۵]. در این آیه، امر به اعتصام و چنگ زدن به خداوند متعال و ذیل عنایت او شده؛ خداوندی که در پیروی از دستورات او سعادت و کمال بشر تضمین شده است. در آیه مورد بحث، خداوند متعال امر به تمسک و اعتصام به حبل و ریسمان الهی کرده است. با جمع بین این آیه و آیه قبل استفاده می‌شود که حبل و ریسمان خدا باید سنخیتی با خداوند داشته باشد تا با اعتصام و چنگ زدن به او، در حقیقت انسان به خداوند چنگ زده باشد و آن غیر از معصوم کسی دیگر نیست. کسانی که تمسک به آنان واجب است با مراجعه به آیات و روایات معتبر پی می‌بریم که اعتصام به چه چیزی و چه کسانی واجب است:

خداوند متعال

در قرآن کریم می‌خوانیم: ﴿وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۶]. و نیز می‌فرماید: ﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ[۷]. و نیز می‌فرماید: ﴿فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ[۸].[۹]

پیامبر اکرم(ص)

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۱۰]. و نیز می‌فرماید: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[۱۱].[۱۲]

قرآن کریم

ابوسعید خدری از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: همانا من در بین شما دو چیز گران‌بها خواهم گذارد: کتاب خدای عزوجل و عترتم. کتاب خدا، ریسمان کشیده شده از آسمان به طرف زمین و عترتم اهل بیتم، همانا لطیف آگاه به من خبر داده که هرگز این دو از یکدیگر جدا نمی‌گردند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند... [۱۳].

و به نص قرآن کریم، خود قرآن نیز از مقام عصمت برخوردار بوده و از هنگام نزول آن توسط جبرئیل بر پیامبر(ص) و از پیامبر به مردم، از عصمت و مصونیت برخوردار است؛ لذا هیچ‌گونه اشتباه و خطایی در آن راه ندارد و به طور حتم و یقین می‌توان گفت: قرآن کلام خدا است. خداوند متعال درباره قرآن کریم می‌فرماید: ﴿لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ[۱۴].[۱۵]

اهل بیت پیامبر(ص)

و نیز از جمله کسانی که تمسک و اعتصام و پیروی از آنان واجب است، اهل بیت پیامبر اکرم(ص) می‌باشند که تمسک و اعتصام به آنان در راستای اعتصام به خداوند بوده و در حقیقت پیروی از حق و حقیقت است.

این مطلب را از چند طریق می‌توان اثبات نمود:

الف) حدیث ثقلین: در عموم احادیث «ثقلین»، امر به تمسک و متابعت از کتاب خدا و اهل بیت(ع) شده است. تمسکی که عبارت است از همان اعتصام و چنگ زدن. پس اعتصام به «حبل الله» در حقیقت، همان چنگ زدن به کتاب خدا و عترت پیامبر است؛ عترتی که ادامه دهنده راه پیامبر(ص) و بیان کننده سنت او است. به همین جهت است که مشاهده می‌کنیم در برخی از مضامین حدیث ثقلین، از تعبیر «اعتصام» استفاده شده است: جابر از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که فرمود: «تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي إِنْ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ كِتَابُ اللهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي‌»[۱۶]. من میان شما چیزهایی را به ودیعت گذاردم که اگر به آنها چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم اهل بیتم.

ب) ادله عصمت: با مراجعه به قرآن کریم و روایات، پی به وجود مقام عصمت برای اهل بیت پیامبر(ص) خواهیم برد و این مطلب را از ادله‌ای همچون آیه تطهیر می‌توان استفاده کرد که در جای خود به طور تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده‌ایم. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۷].

ج) تمسک به حبل عترت: طبرسی از ابوسعید خدری نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمود: ای مردم! همانا من میان شما دو ریسمان گذاردم که اگر به آن دو تمسک کنید، هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد که یکی بزرگ‌تر از دیگری است: کتاب خدا، ریسمان کشیده شده از آسمان به طرف زمین و عترتم اهل بیتم و آگاه باشید. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا بر من کنار حوض وارد شوند.[۱۸].[۱۹]

«حبل الله» در روایات اهل بیت(ع)

با مراجعه به روایات اهل بیت(ع) پی می‌بریم آنان «حبل الله» را بر خود تطبیق کرده‌اند:

١. شیخ طوسی به سندش از امام صادق(ع) در تفسیر قول خداوند: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا[۲۰] نقل کرده که فرمود: «نَحْنُ الْحَبْلُ»[۲۱]. ما ریسمان خداییم.

٢. از جابر نقل شده که امام باقر(ع) فرمود: آل محمد(ع) همان ریسمان خداوند هستند که ما مأمور به چنگ زدن به آنان شده‌ایم. خداوند فرمود: «و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید».[۲۲].[۲۳]

«حبل الله» در روایات اهل سنت

ثعلبی در تفسیرش از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود: «نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا[۲۴]»[۲۵]. ما ریسمان خداییم که خداوند درباره آن فرمود: «و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»[۲۶].

منابع

پانویس

  1. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  2. احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ص۴۱۴.
  3. احمد بن فارس ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۳۱.
  4. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص۲۱۱.
  5. «و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.
  6. «و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.
  7. «مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه)‌اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.
  8. «پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.
  9. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص۲۱۲.
  10. «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
  11. «و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.
  12. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص۲۱۳.
  13. «وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِتْرَتِي كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي وَ إِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ...»؛ ابن حنبل، مسند الإمام احمد بن حنبل، ج۱۷، ص۲۱۱-۲۱۲، حدیث ۱۱۱۳۱.
  14. «در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۲.
  15. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص۲۱۳.
  16. عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، جامع الأحادیث، ج۴، ص۸۲، حدیث ۱۰۳۱۷.
  17. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  18. «أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ حَبْلَيْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي أَلَا وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۸۰۵.
  19. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص۲۱۴.
  20. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  21. طوسی، الأمالی، ص۲۷۲، حدیث ۵۱۰.
  22. «آل محمّد(ع) هم حبل اللّه الّذي أمرنا بالاعتصام به، فقال: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۹۴، حدیث ۱۲۳.
  23. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۱۶.
  24. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  25. احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۶۳.
  26. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۱۷.