مصداقشناسی اهلالذکر: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←پانویس) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = آیه اهل ذکر | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
برخی از مفسرین که عمدتا از اهل سنت هستند، معتقدند مراد از "اهل الذکر"، [[اهل کتاب]] خصوصا علمای [[یهود]] است. با توجه به [[سیاق آیات]] و اینکه مشرکان میگفتند: [[رسول]] نباید بشر عادی باشد، خداوند [[انسان]] بودن پیامبر را بیان کرده و مشرکان را به پرسشگری از [[اهل کتاب]] در این باره امر کرده است<ref>آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۶؛ سیوطی، جلال الدین، الدرّ المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>. ارجاع [[مشرکان]] به [[اهل کتاب]] به دو جهت موجّه است: | برخی از مفسرین که عمدتا از اهل سنت هستند، معتقدند مراد از "اهل الذکر"، [[اهل کتاب]] خصوصا علمای [[یهود]] است. با توجه به [[سیاق آیات]] و اینکه مشرکان میگفتند: [[رسول]] نباید بشر عادی باشد، خداوند [[انسان]] بودن پیامبر را بیان کرده و مشرکان را به پرسشگری از [[اهل کتاب]] در این باره امر کرده است<ref>آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۶؛ سیوطی، جلال الدین، الدرّ المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>. ارجاع [[مشرکان]] به [[اهل کتاب]] به دو جهت موجّه است: | ||
# مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و برای ایشان مورد [[احترام]] بودند و به [[برتری]] آنان [[ایمان]] داشتند. | # مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و برای ایشان مورد [[احترام]] بودند و به [[برتری]] آنان [[ایمان]] داشتند. | ||
# علمای [[یهود]] از [[دشمنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بوده و نبوّتش را ردّ میکردند؛ لذا در این امر با مشرکان اشتراک داشته اند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref> | # علمای [[یهود]] از [[دشمنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بوده و نبوّتش را ردّ میکردند؛ لذا در این امر با مشرکان اشتراک داشته اند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. | ||
اشکال: اولاً، همیشه استفاده از [[سیاق]] برای [[تفسیر آیه]] صحیح نیست؛ چراکه موارد متعددی در [[قرآن کریم]] وجود دارد که سیاق آنها گویای مطلبی است، در حالی که [[تفاسیر]] و [[روایات]]، مطلب دیگری را بیان کردهاند؛ به عنوان مثال [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، مراد از [[اهل بیت]] با توجه به سیاق، [[همسران پیامبر]] و با استناد به روایات، اهل بیت {{ع}} است. بنابراین صرف استناد به سیاق برای تفسیر آیه درست نیست؛ ثانیاً، در روایات متعدد از اهل بیت {{ع}} پرسیده شده که مراد از "اهل الذکر" علمای یهود است و اهل بیت {{ع}} این مطلب را نپذیرفته و در ردّ آن فرمودند: "اگر چنانچه مراد از اهل الذکر علمای یهود باشد در این صورت به جای [[دعوت]] به [[آیین اسلام]]، مشرکان را به [[دین]] خود فرا میخواندند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ص۲۱۱؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.</ref><ref> | اشکال: اولاً، همیشه استفاده از [[سیاق]] برای [[تفسیر آیه]] صحیح نیست؛ چراکه موارد متعددی در [[قرآن کریم]] وجود دارد که سیاق آنها گویای مطلبی است، در حالی که [[تفاسیر]] و [[روایات]]، مطلب دیگری را بیان کردهاند؛ به عنوان مثال [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، مراد از [[اهل بیت]] با توجه به سیاق، [[همسران پیامبر]] و با استناد به روایات، اهل بیت {{ع}} است. بنابراین صرف استناد به سیاق برای تفسیر آیه درست نیست؛ ثانیاً، در روایات متعدد از اهل بیت {{ع}} پرسیده شده که مراد از "اهل الذکر" علمای یهود است و اهل بیت {{ع}} این مطلب را نپذیرفته و در ردّ آن فرمودند: "اگر چنانچه مراد از اهل الذکر علمای یهود باشد در این صورت به جای [[دعوت]] به [[آیین اسلام]]، مشرکان را به [[دین]] خود فرا میخواندند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ص۲۱۱؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref> | ||
=== دیدگاه دوم: | === دیدگاه دوم: اهل علم === | ||
برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۲۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّرالمنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref> مصداق را علمای [[اهل کتاب]] بیان کردهاند، اما معتقدند [[شأن نزول]] [[آیه]]، مخصِّص آیه نمیتواند باشد و اهل الذکر واژه ای فراگیر است<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر، ج۲، ص۵۶۱؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.</ref> و این [[تطبیق]]، قاعده ای کلی بر یکی از مصادیق آن (اهل کتاب) است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. بنابراین آیه "اهل الذکر" قاعده ای کلی را بیان میکند، به این صورت که هر [[جاهلی]] در هر زمینه ای که [[جهل]] دارد باید به [[اهل]] [[علم]] مراجعه کند؛ لذا [[پیام]] [[آیه کریمه]] "[[لزوم]] [[رجوع]] [[جاهل]] به [[اهل خبره]]" است و [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{ع}} با [[استشهاد]] به این آیه بر این پیام عقلائی تأکید کرده اند<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّر المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref><ref>ر. ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref> | برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۲۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّرالمنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref> مصداق را علمای [[اهل کتاب]] بیان کردهاند، اما معتقدند [[شأن نزول]] [[آیه]]، مخصِّص آیه نمیتواند باشد و اهل الذکر واژه ای فراگیر است<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر، ج۲، ص۵۶۱؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.</ref> و این [[تطبیق]]، قاعده ای کلی بر یکی از مصادیق آن (اهل کتاب) است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. بنابراین آیه "اهل الذکر" قاعده ای کلی را بیان میکند، به این صورت که هر [[جاهلی]] در هر زمینه ای که [[جهل]] دارد باید به [[اهل]] [[علم]] مراجعه کند؛ لذا [[پیام]] [[آیه کریمه]] "[[لزوم]] [[رجوع]] [[جاهل]] به [[اهل خبره]]" است و [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{ع}} با [[استشهاد]] به این آیه بر این پیام عقلائی تأکید کرده اند<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّر المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref> | ||
=== دیدگاه سوم: [[اهل بیت]] {{ع}} === | === دیدگاه سوم: [[اهل بیت]] {{ع}} === | ||
برخی از [[مفسّران شیعه]]<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۲۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ۳، ص۱۳۶؛ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹، حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص۵۷.</ref> به استناد [[روایات]]، مصداق أهل الذّکر را اهل بیت {{ع}} بیان کردهاند. مجموع این روایات که در ذیل اشاره میشود، از پیامبر و اهل بیت {{ع}} [[نقل]] شده و اگر به [[حد]] [[تواتر]] نباشد در حد [[استفاضه]] و [[حجّت]] هستند<ref>ر. ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>. | برخی از [[مفسّران شیعه]]<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۲۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ۳، ص۱۳۶؛ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹، حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص۵۷.</ref> به استناد [[روایات]]، مصداق أهل الذّکر را اهل بیت {{ع}} بیان کردهاند. مجموع این روایات که در ذیل اشاره میشود، از پیامبر و اهل بیت {{ع}} [[نقل]] شده و اگر به [[حد]] [[تواتر]] نباشد در حد [[استفاضه]] و [[حجّت]] هستند<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>. | ||
== مصداق در روایات == | == مصداق در روایات == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== ذکر، [[پیامبر]] و اهل الذّکر، [[اهل بیت]] {{ع}} === | === ذکر، [[پیامبر]] و اهل الذّکر، [[اهل بیت]] {{ع}} === | ||
مهمترین مصداقی که در روایات به آن پرداخته شده، اهل بیت (علیهم السلام) هستند. در امور [[دین]] و پیمودن راه [[سعادت]] و كسب [[معارف الهی]] و یافتن [[راه خدا]] و [[تفسیر]] كلام [[اللّه]] و دست یافتن به [[عقاید]] حقّه، باید به [[اهل بیت]] {{عم}} [[رجوع]] كرد كه آگاهترین و دینشناسترین مردمند. [[امام علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نحن أهل الذّكر}}؛ [[اهل]] ذكر ماییم<ref>مناقب، ج ۳ ص ۹۸</ref>. در [[زمان امام رضا]] {{ع}} عده ای [[خدمت]] [[حضرت]] رسیده و گفتند: "مقصود [[خدا]] از اهل الذکر در این [[آیه]]، [[عالمان]] [[یهود]] و [[نصاری]] هستند؟، حضرت فرمود: "سبحان [[الله]]! آیا چنین چیزی جایز است؟ در این صورت آنان ما را به [[دین]] خود [[دعوت]] خواهند کرد و خواهند گفت: آن دین از [[اسلام]] بهتر است". [[مأمون]] گفت: آیا در این باره توضیحی دارید برخلاف گفته [[علما]]؟ حضرت فرمود: "بله، "ذکر "[[رسول الله]] است و ما نیز اهل و [[خانواده]] او هستیم. این مطلب در [[سوره طلاق]] کاملاً روشن است، آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref> پس ذکر، [[رسول خدا]] (صلّی الله علیه و آله) است و ما هم اهل و [[خاندان]] او هستیم"<ref>{{متن حدیث|فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ إِنَّمَا عَنَی بِذَلِکَ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَی فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ {{ع}}سُبْحَانَ اللَّهِ وَ هَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ إِذاً یَدْعُونَّا إِلَی دِینِهِمْ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنْ دِینِ الْإِسْلَامِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَهَلْ عِنْدَکَ فِی ذَلِکَ شَرْحٌ بِخِلَافِ مَا قَالُوا یَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ {{ع}}نَعَمْ الذِّکْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ وَ ذَلِکَ بَیِّنٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَیْثُ یَقُولُ فِی سُورَةِ الطَّلَاقِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ فَالذِّکْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُه}}؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: "[[رسول خدا]] [[ذکر]] است و من و [[ائمه]] {{ع}} [[اهل ذکر]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الذِّکْر، ُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ الذِّکْر}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۱۰.</ref>؛ همچنین فرمودند: {{متن حدیث|هم الأئمّة من عترة رسول اللّه}}؛ [[امامان]] از [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} [[اهل]] ذكرند<ref>اهل البیت فی الكتاب و السنّه، ص ۱۵۴</ref> | مهمترین مصداقی که در روایات به آن پرداخته شده، اهل بیت (علیهم السلام) هستند. در امور [[دین]] و پیمودن راه [[سعادت]] و كسب [[معارف الهی]] و یافتن [[راه خدا]] و [[تفسیر]] كلام [[اللّه]] و دست یافتن به [[عقاید]] حقّه، باید به [[اهل بیت]] {{عم}} [[رجوع]] كرد كه آگاهترین و دینشناسترین مردمند. [[امام علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نحن أهل الذّكر}}؛ [[اهل]] ذكر ماییم<ref>مناقب، ج ۳ ص ۹۸</ref>. در [[زمان امام رضا]] {{ع}} عده ای [[خدمت]] [[حضرت]] رسیده و گفتند: "مقصود [[خدا]] از اهل الذکر در این [[آیه]]، [[عالمان]] [[یهود]] و [[نصاری]] هستند؟، حضرت فرمود: "سبحان [[الله]]! آیا چنین چیزی جایز است؟ در این صورت آنان ما را به [[دین]] خود [[دعوت]] خواهند کرد و خواهند گفت: آن دین از [[اسلام]] بهتر است". [[مأمون]] گفت: آیا در این باره توضیحی دارید برخلاف گفته [[علما]]؟ حضرت فرمود: "بله، "ذکر "[[رسول الله]] است و ما نیز اهل و [[خانواده]] او هستیم. این مطلب در [[سوره طلاق]] کاملاً روشن است، آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref> پس ذکر، [[رسول خدا]] (صلّی الله علیه و آله) است و ما هم اهل و [[خاندان]] او هستیم"<ref>{{متن حدیث|فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ إِنَّمَا عَنَی بِذَلِکَ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَی فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ {{ع}}سُبْحَانَ اللَّهِ وَ هَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ إِذاً یَدْعُونَّا إِلَی دِینِهِمْ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنْ دِینِ الْإِسْلَامِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَهَلْ عِنْدَکَ فِی ذَلِکَ شَرْحٌ بِخِلَافِ مَا قَالُوا یَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ {{ع}}نَعَمْ الذِّکْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ وَ ذَلِکَ بَیِّنٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَیْثُ یَقُولُ فِی سُورَةِ الطَّلَاقِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ فَالذِّکْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُه}}؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: "[[رسول خدا]] [[ذکر]] است و من و [[ائمه]] {{ع}} [[اهل ذکر]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الذِّکْر، ُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ الذِّکْر}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۱۰.</ref>؛ همچنین فرمودند: {{متن حدیث|هم الأئمّة من عترة رسول اللّه}}؛ [[امامان]] از [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} [[اهل]] ذكرند<ref>اهل البیت فی الكتاب و السنّه، ص ۱۵۴</ref>. | ||
اگر ذكر را به معنای [[قرآن]] بدانیم، باز [[اهل بیت]]، [[قرآن]] شناسترین افرادند و [[آیات]] در این [[خاندان]] نازل شده است. در [[روایات]] بسیاری توصیه شده در امور [[دین]]، به [[اهل بیت]] {{ع}} مراجعه كنید و [[دین]] خود را از آنان بیاموزید و از این [[خاندان]] با عناوینی همچون: خازنان [[علم الهی]]، [[وارثان]] [[علوم پیامبران]]، [[داناترین]] [[مردم]]، [[راسخان در علم]]، معدن و سرچشمۀ [[علوم]] و [[دانا]] به هرچه كه بوده و خواهد بود و... یاد شده است<ref>اهل البیت فی الكتاب و السنّه، ص ۱۷۵</ref>. این [[آیه]]، [[مرجعیت]] [[دینی]] [[اهل بیت]] را تبیین میكند و معیاری برای نقد افكار و اندیشههاست، چون آنان آموزگاران [[دین]] و آگاهان به [[شریعت]] الهیاند و از سوی [[خداوند]] [[حجت]] قرار داده شدهاند. بنابراین، [[آیه]] میتواند مورد استناد دربارۀ [[امامت]] و [[رهبری]] هم باشد، چون [[اهل بیت]]، به عنوان آگاهترین انسانهایی كه [[وارث]] [[علم]] و [[حكمت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[دانا]] به [[قرآن]] و شریعتاند، باید در مصدر [[حكومت]] و [[ولایت]] قرار گیرند و جلوی [[بدعتها]] و [[انحرافات]] را بگیرند و كلامشان [[فصل خصومت]] كند<ref>ر. ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]]؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۲.</ref>. | اگر ذكر را به معنای [[قرآن]] بدانیم، باز [[اهل بیت]]، [[قرآن]] شناسترین افرادند و [[آیات]] در این [[خاندان]] نازل شده است. در [[روایات]] بسیاری توصیه شده در امور [[دین]]، به [[اهل بیت]] {{ع}} مراجعه كنید و [[دین]] خود را از آنان بیاموزید و از این [[خاندان]] با عناوینی همچون: خازنان [[علم الهی]]، [[وارثان]] [[علوم پیامبران]]، [[داناترین]] [[مردم]]، [[راسخان در علم]]، معدن و سرچشمۀ [[علوم]] و [[دانا]] به هرچه كه بوده و خواهد بود و... یاد شده است<ref>اهل البیت فی الكتاب و السنّه، ص ۱۷۵</ref>. این [[آیه]]، [[مرجعیت]] [[دینی]] [[اهل بیت]] را تبیین میكند و معیاری برای نقد افكار و اندیشههاست، چون آنان آموزگاران [[دین]] و آگاهان به [[شریعت]] الهیاند و از سوی [[خداوند]] [[حجت]] قرار داده شدهاند. بنابراین، [[آیه]] میتواند مورد استناد دربارۀ [[امامت]] و [[رهبری]] هم باشد، چون [[اهل بیت]]، به عنوان آگاهترین انسانهایی كه [[وارث]] [[علم]] و [[حكمت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[دانا]] به [[قرآن]] و شریعتاند، باید در مصدر [[حكومت]] و [[ولایت]] قرار گیرند و جلوی [[بدعتها]] و [[انحرافات]] را بگیرند و كلامشان [[فصل خصومت]] كند<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]]؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۲.</ref>. | ||
البته باید توجه داشت همانطور که گفته شد، برخی درباره آیه اهل الذکر بر این باورند که با قطع نظر از مورد آیه و با توجه به این اصل که مورد مخصص نیست، آیه به حسب ظاهر از حیث سؤال کننده و سؤال شونده و چیزی که درباره آن سؤال میشود عام است. برپایه این نظر سائل هرکسی است که ناآگاه به چیزی از معارف حقیقی و مسائل مکلفان باشد و مورد سؤال همه معارف و مسائلی است که ممکن است کسی به آن جاهل باشد؛ امّا مسئول گرچه به لحاظ مفهوم عام است؛ ولی از نظر مصداق ویژه اهلبیت پیامبر {{ع}} است؛ خواه مراد از ذکر پیامبر {{صل}} باشد؛ مانند: {{متن قرآن|أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا }}<ref> خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.</ref> یا [[قرآن]]؛ مانند: {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ }}<ref> و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.</ref>، زیرا آنان خاندان [[پیامبر]] و همسنگ با [[قرآن]]اند، چنان که [[پیامبر]] {{صل}} در حدیث متواتر ثقلین [[اهل بیت]] را قرین [[قرآن]] دانسته، مردم را به تمسک به این دو فراخوانده است. دلیل بر اینکه کلام [[ائمه]] {{عم}} در روایات یاد شده با قطع نظر از مورد آیه است اینکهآنان متعرض چیزی از خصوصیات مورد آیه نشدهاند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۸۵.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref> | البته باید توجه داشت همانطور که گفته شد، برخی درباره آیه اهل الذکر بر این باورند که با قطع نظر از مورد آیه و با توجه به این اصل که مورد مخصص نیست، آیه به حسب ظاهر از حیث سؤال کننده و سؤال شونده و چیزی که درباره آن سؤال میشود عام است. برپایه این نظر سائل هرکسی است که ناآگاه به چیزی از معارف حقیقی و مسائل مکلفان باشد و مورد سؤال همه معارف و مسائلی است که ممکن است کسی به آن جاهل باشد؛ امّا مسئول گرچه به لحاظ مفهوم عام است؛ ولی از نظر مصداق ویژه اهلبیت پیامبر {{ع}} است؛ خواه مراد از ذکر پیامبر {{صل}} باشد؛ مانند: {{متن قرآن|أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا }}<ref> خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.</ref> یا [[قرآن]]؛ مانند: {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ }}<ref> و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.</ref>، زیرا آنان خاندان [[پیامبر]] و همسنگ با [[قرآن]]اند، چنان که [[پیامبر]] {{صل}} در حدیث متواتر ثقلین [[اهل بیت]] را قرین [[قرآن]] دانسته، مردم را به تمسک به این دو فراخوانده است. دلیل بر اینکه کلام [[ائمه]] {{عم}} در روایات یاد شده با قطع نظر از مورد آیه است اینکهآنان متعرض چیزی از خصوصیات مورد آیه نشدهاند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۸۵.</ref>.<ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:آیه اهل ذکر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۰
دیدگاه مفسران
سه دیدگاه در میان مفسران در مصداقشناسی «اهل الذکر» مطرح شده است:
دیدگاه نخست: اهل کتاب
برخی از مفسرین که عمدتا از اهل سنت هستند، معتقدند مراد از "اهل الذکر"، اهل کتاب خصوصا علمای یهود است. با توجه به سیاق آیات و اینکه مشرکان میگفتند: رسول نباید بشر عادی باشد، خداوند انسان بودن پیامبر را بیان کرده و مشرکان را به پرسشگری از اهل کتاب در این باره امر کرده است[۱]. ارجاع مشرکان به اهل کتاب به دو جهت موجّه است:
- مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و برای ایشان مورد احترام بودند و به برتری آنان ایمان داشتند.
- علمای یهود از دشمنان رسول خدا (ص) بوده و نبوّتش را ردّ میکردند؛ لذا در این امر با مشرکان اشتراک داشته اند[۲].
اشکال: اولاً، همیشه استفاده از سیاق برای تفسیر آیه صحیح نیست؛ چراکه موارد متعددی در قرآن کریم وجود دارد که سیاق آنها گویای مطلبی است، در حالی که تفاسیر و روایات، مطلب دیگری را بیان کردهاند؛ به عنوان مثال آیه تطهیر: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳]، مراد از اهل بیت با توجه به سیاق، همسران پیامبر و با استناد به روایات، اهل بیت (ع) است. بنابراین صرف استناد به سیاق برای تفسیر آیه درست نیست؛ ثانیاً، در روایات متعدد از اهل بیت (ع) پرسیده شده که مراد از "اهل الذکر" علمای یهود است و اهل بیت (ع) این مطلب را نپذیرفته و در ردّ آن فرمودند: "اگر چنانچه مراد از اهل الذکر علمای یهود باشد در این صورت به جای دعوت به آیین اسلام، مشرکان را به دین خود فرا میخواندند[۴].[۵]
دیدگاه دوم: اهل علم
برخی از مفسران شیعه[۶] و اهل سنت[۷] مصداق را علمای اهل کتاب بیان کردهاند، اما معتقدند شأن نزول آیه، مخصِّص آیه نمیتواند باشد و اهل الذکر واژه ای فراگیر است[۸] و این تطبیق، قاعده ای کلی بر یکی از مصادیق آن (اهل کتاب) است[۹]. بنابراین آیه "اهل الذکر" قاعده ای کلی را بیان میکند، به این صورت که هر جاهلی در هر زمینه ای که جهل دارد باید به اهل علم مراجعه کند؛ لذا پیام آیه کریمه "لزوم رجوع جاهل به اهل خبره" است و پیامبر و اهل بیت (ع) با استشهاد به این آیه بر این پیام عقلائی تأکید کرده اند[۱۰].[۱۱]
دیدگاه سوم: اهل بیت (ع)
برخی از مفسّران شیعه[۱۲] به استناد روایات، مصداق أهل الذّکر را اهل بیت (ع) بیان کردهاند. مجموع این روایات که در ذیل اشاره میشود، از پیامبر و اهل بیت (ع) نقل شده و اگر به حد تواتر نباشد در حد استفاضه و حجّت هستند[۱۳].
مصداق در روایات
روایات متعددی مصداق أهل الذّکر را اهل البیت (ع) معرفی کرده است که به دو طائفه قابل تقسیم است:
ذکر، قرآن و اهل الذکر، اهل بیت (ع)
برخی از روایات مصداق ذکر را قرآن و اهل بیت را اهل الذکر یا اهل القرآن معرفی کردهاند. امام صادق (ع) فرمودند: "کتاب، ذکر و اهل آن، آل محمد (ع) هستند که خداوند امر کرده به سوال از ایشان و امر نکرده به سوال از جاهلان و خداوند قرآن را ذکر نامید سپس فرمود: (از آنها بپرسید که) از دلایل روشن و کتب (پیامبران پیشین آگاهند!) و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشنسازی و شاید اندیشه کنند"[۱۴].
در روایتی دیگر امیر المؤمنین (ع) فرمودند: "ما اهل ذکریم"[۱۵]. نظیر همین روایت نیز از امام رضا (ع) نقل شده است[۱۶] و امام صادق نیز (ع) فرمودند: "قرآن کریم ذکر است و اهل آن آل محمد (ع) است که خداوند امر کرده از آنها سوال شود"[۱۷].
ذکر، پیامبر و اهل الذّکر، اهل بیت (ع)
مهمترین مصداقی که در روایات به آن پرداخته شده، اهل بیت (علیهم السلام) هستند. در امور دین و پیمودن راه سعادت و كسب معارف الهی و یافتن راه خدا و تفسیر كلام اللّه و دست یافتن به عقاید حقّه، باید به اهل بیت (ع) رجوع كرد كه آگاهترین و دینشناسترین مردمند. امام علی (ع) فرمود: «نحن أهل الذّكر»؛ اهل ذكر ماییم[۱۸]. در زمان امام رضا (ع) عده ای خدمت حضرت رسیده و گفتند: "مقصود خدا از اهل الذکر در این آیه، عالمان یهود و نصاری هستند؟، حضرت فرمود: "سبحان الله! آیا چنین چیزی جایز است؟ در این صورت آنان ما را به دین خود دعوت خواهند کرد و خواهند گفت: آن دین از اسلام بهتر است". مأمون گفت: آیا در این باره توضیحی دارید برخلاف گفته علما؟ حضرت فرمود: "بله، "ذکر "رسول الله است و ما نیز اهل و خانواده او هستیم. این مطلب در سوره طلاق کاملاً روشن است، آنجا که میفرماید: ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ﴾[۱۹] پس ذکر، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) است و ما هم اهل و خاندان او هستیم"[۲۰]. همچنین امام باقر (ع) فرمودند: "رسول خدا ذکر است و من و ائمه (ع) اهل ذکر هستیم"[۲۱]؛ همچنین فرمودند: «هم الأئمّة من عترة رسول اللّه»؛ امامان از عترت پیامبر خدا (ص) اهل ذكرند[۲۲].
اگر ذكر را به معنای قرآن بدانیم، باز اهل بیت، قرآن شناسترین افرادند و آیات در این خاندان نازل شده است. در روایات بسیاری توصیه شده در امور دین، به اهل بیت (ع) مراجعه كنید و دین خود را از آنان بیاموزید و از این خاندان با عناوینی همچون: خازنان علم الهی، وارثان علوم پیامبران، داناترین مردم، راسخان در علم، معدن و سرچشمۀ علوم و دانا به هرچه كه بوده و خواهد بود و... یاد شده است[۲۳]. این آیه، مرجعیت دینی اهل بیت را تبیین میكند و معیاری برای نقد افكار و اندیشههاست، چون آنان آموزگاران دین و آگاهان به شریعت الهیاند و از سوی خداوند حجت قرار داده شدهاند. بنابراین، آیه میتواند مورد استناد دربارۀ امامت و رهبری هم باشد، چون اهل بیت، به عنوان آگاهترین انسانهایی كه وارث علم و حكمت پیامبر (ص) و دانا به قرآن و شریعتاند، باید در مصدر حكومت و ولایت قرار گیرند و جلوی بدعتها و انحرافات را بگیرند و كلامشان فصل خصومت كند[۲۴].
البته باید توجه داشت همانطور که گفته شد، برخی درباره آیه اهل الذکر بر این باورند که با قطع نظر از مورد آیه و با توجه به این اصل که مورد مخصص نیست، آیه به حسب ظاهر از حیث سؤال کننده و سؤال شونده و چیزی که درباره آن سؤال میشود عام است. برپایه این نظر سائل هرکسی است که ناآگاه به چیزی از معارف حقیقی و مسائل مکلفان باشد و مورد سؤال همه معارف و مسائلی است که ممکن است کسی به آن جاهل باشد؛ امّا مسئول گرچه به لحاظ مفهوم عام است؛ ولی از نظر مصداق ویژه اهلبیت پیامبر (ع) است؛ خواه مراد از ذکر پیامبر (ص) باشد؛ مانند: ﴿أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا ﴾[۲۵] یا قرآن؛ مانند: ﴿وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴾[۲۶]، زیرا آنان خاندان پیامبر و همسنگ با قرآناند، چنان که پیامبر (ص) در حدیث متواتر ثقلین اهل بیت را قرین قرآن دانسته، مردم را به تمسک به این دو فراخوانده است. دلیل بر اینکه کلام ائمه (ع) در روایات یاد شده با قطع نظر از مورد آیه است اینکهآنان متعرض چیزی از خصوصیات مورد آیه نشدهاند[۲۷].[۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۶؛ سیوطی، جلال الدین، الدرّ المنثور، ج۴، ص۱۱۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ص۲۱۱؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
- ↑ طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۲۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۴۴.
- ↑ سیوطی، جلال الدین، الدّرالمنثور، ج۴، ص۱۱۹.
- ↑ ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر، ج۲، ص۵۶۱؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.
- ↑ سیوطی، جلال الدین، الدّر المنثور، ج۴، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
- ↑ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۲۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ۳، ص۱۳۶؛ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹، حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص۵۷.
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
- ↑ «الْکِتَابُ الذِّکْرُ وَ أَهْلُهُ آلُ مُحَمَّدٍ أَمَرَ اللَّهُ بِسُؤَالِهِمْ وَ لَمْ یُؤْمَرُوا بِسُؤَالِ الْجُهَّالِ وَ سَمَّی اللَّهُ الْقُرْآنَ ذِکْراً فَقَالَ تَبَارَک ﴿بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ص۲۹.
- ↑ ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۳، ص۹۸؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۷، ص۵؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۱، ص۲۷۲.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۶۸.
- ↑ «الْکِتَابُ الذِّکْرُ وَ أَهْلُهُ آلُ مُحَمَّدٍ أَمَرَ اللَّهُ بِسُؤَالِهِمْ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۶.
- ↑ مناقب، ج ۳ ص ۹۸
- ↑ «خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱
- ↑ «فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ إِنَّمَا عَنَی بِذَلِکَ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَی فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع)سُبْحَانَ اللَّهِ وَ هَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ إِذاً یَدْعُونَّا إِلَی دِینِهِمْ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنْ دِینِ الْإِسْلَامِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَهَلْ عِنْدَکَ فِی ذَلِکَ شَرْحٌ بِخِلَافِ مَا قَالُوا یَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ (ع)نَعَمْ الذِّکْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ وَ ذَلِکَ بَیِّنٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَیْثُ یَقُولُ فِی سُورَةِ الطَّلَاقِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ فَالذِّکْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُه»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.
- ↑ «رَسُولُ اللَّهِ (ص) الذِّکْر، ُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ الذِّکْر»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۱۰.
- ↑ اهل البیت فی الكتاب و السنّه، ص ۱۵۴
- ↑ اهل البیت فی الكتاب و السنّه، ص ۱۷۵
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲.
- ↑ خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.
- ↑ و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۲۸۵.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.