دختر سلیل بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل‌های وابسته}} +{{پایان مدخل‌ وابسته}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = زنان در نهضت عاشورا | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[دختر سلیل بن عبدالله در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
او [[همسر]] [[امام حسن مجتبی]] و [[مادر]] [[عبدالله بن حسن]] است<ref>مقاتل الطالبین، ص۸۹.</ref>. او در [[روز عاشورا]] [[شاهد]] [[شهادت]] فرزند نوجوانش عبدالله اصغر بود.
او [[همسر]] [[امام حسن مجتبی]] و مادر [[عبدالله بن حسن]] است<ref>مقاتل الطالبین، ص۸۹.</ref>. او در [[روز عاشورا]] [[شاهد]] [[شهادت]] فرزند نوجوانش عبدالله اصغر بود. در روز عاشورا وقتی عبدالله عمویش [[حسین بن علی]] را تنها و در محاصره [[دشمن]] دید، با [[شتاب]] از خیمه‌ها بیرون دوید تا به یاری امام خود بشتابد. تلاش [[زنان]] برای جلوگیری از حضور او در میدان بی‌فایده بود، حتی زمانی که [[زینب کبری]] برای جلوگیری از رفتن وی به میدان، او را دنبال کرد و [[امام حسین]] هم به نگه داری و باز داشتن وی از حضور در میدان سفارش می‌کرد، او به شدت [[امتناع]] ورزید و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! از عمویم حسین جدا نمی‌شوم. در همین حال [[بحر بن کعب]] با شمشیری کشیده به سوی [[امام]] حمله کرد، که عبدالله [[دست]] خود را سپر کرد و گفت: ای پسر [[زن]] بد کاره! عموی مرا می‌کشی؟ وی در حالی که [[شمشیر]] دستش را قطع و به پوست آن آویخته بود، در آغوش عمویش قرار گرفت. امام او را به سینه چسباند و فرمود: برآنچه به سرت آمد [[صبر]] کن و آن را خیر بدان. [[خداوند]] تو را به پدران [[صالح]] و بزرگوارت ملحق می‌کند. پس از آن، [[هدف]] [[تیر حرمله]] قرار گرفت و به شهادت رسید<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۲؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۴۴.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۲۲۳-۲۲۴.</ref>
 
در روز عاشورا وقتی عبدالله عمویش [[حسین بن علی]] را تنها و در محاصره [[دشمن]] دید، با [[شتاب]] از خیمه‌ها بیرون دوید تا به [[یاری امام]] خود بشتابد. تلاش [[زنان]] برای جلوگیری از حضور او در میدان بی‌فایده بود، حتی زمانی که [[زینب کبری]] برای جلوگیری از رفتن وی به میدان، او را دنبال کرد و [[امام حسین]] هم به نگه داری و باز داشتن وی از حضور در میدان سفارش می‌کرد، او به شدت [[امتناع]] ورزید و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! از عمویم حسین جدا نمی‌شوم. در همین حال [[بحر بن کعب]] با شمشیری کشیده به سوی [[امام]] [[حمله]] کرد، که عبدالله [[دست]] خود را سپر کرد و گفت: ای پسر [[زن]] بد کاره! عموی مرا می‌کشی؟ وی در حالی که [[شمشیر]] دستش را قطع و به پوست آن آویخته بود، در آغوش عمویش قرار گرفت. امام او را به سینه چسباند و فرمود: برآنچه به سرت آمد [[صبر]] کن و آن را خیر بدان. [[خداوند]] تو را به [[پدران]] [[صالح]] و بزرگوارت ملحق می‌کند. پس از آن، [[هدف]] [[تیر حرمله]] قرار گرفت و به شهادت رسید<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۲؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۴۴.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص:۲۲۳-۲۲۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[امام حسن مجتبی]] (همسر)
* [[امام حسن مجتبی]] (همسر)
*[[عبدالله بن حسن بن علی]] (فرزند)
* [[عبدالله بن حسن بن علی]] (فرزند)
* [[جریر بن عبدالله بجلی]] (عمو)
* [[جریر بن عبدالله بجلی]] (عمو)
* [[رمله]]
* [[رمله]]
خط ۲۴: خط ۲۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: دختر سلیل بن عبدالله]]
[[رده:بانوان عاشورایی]]
[[رده: اعلام]]
[[رده: صحابه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۸

مقدمه

او همسر امام حسن مجتبی و مادر عبدالله بن حسن است[۱]. او در روز عاشورا شاهد شهادت فرزند نوجوانش عبدالله اصغر بود. در روز عاشورا وقتی عبدالله عمویش حسین بن علی را تنها و در محاصره دشمن دید، با شتاب از خیمه‌ها بیرون دوید تا به یاری امام خود بشتابد. تلاش زنان برای جلوگیری از حضور او در میدان بی‌فایده بود، حتی زمانی که زینب کبری برای جلوگیری از رفتن وی به میدان، او را دنبال کرد و امام حسین هم به نگه داری و باز داشتن وی از حضور در میدان سفارش می‌کرد، او به شدت امتناع ورزید و گفت: به خدا سوگند! از عمویم حسین جدا نمی‌شوم. در همین حال بحر بن کعب با شمشیری کشیده به سوی امام حمله کرد، که عبدالله دست خود را سپر کرد و گفت: ای پسر زن بد کاره! عموی مرا می‌کشی؟ وی در حالی که شمشیر دستش را قطع و به پوست آن آویخته بود، در آغوش عمویش قرار گرفت. امام او را به سینه چسباند و فرمود: برآنچه به سرت آمد صبر کن و آن را خیر بدان. خداوند تو را به پدران صالح و بزرگوارت ملحق می‌کند. پس از آن، هدف تیر حرمله قرار گرفت و به شهادت رسید[۲].[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مقاتل الطالبین، ص۸۹.
  2. انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۲؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۴۴.
  3. مزینانی، محمد صادق، نقش زنان در حماسه عاشورا، ص۲۲۳-۲۲۴.