آداب جهاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==آداب جهاد در معارف و سیره علوی== جهاد پاره‌ای آداب و اصول عمومی دارد که در تمام جنگ‌ها از سوی دو لشکر متخاصم اجرا می‌شود؛ مانند بهره‌گیری از فنون جنگی و حفظ اسرار نظامی. اما از دیدگاه امام، جبهه اسلام علاوه بر رعایت...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==آداب جهاد در معارف و سیره علوی==
{{مدخل مرتبط
جهاد پاره‌ای [[آداب]] و اصول عمومی دارد که در تمام [[جنگ‌ها]] از سوی دو [[لشکر]] [[متخاصم]] [[اجرا]] می‌شود؛ مانند بهره‌گیری از [[فنون]] [[جنگی]] و [[حفظ]] [[اسرار]] نظامی. اما از دیدگاه [[امام]]، [[جبهه]] [[اسلام]] علاوه بر رعایت اصول کلی [[جنگ]]، باید ملتزم به مجموعه‌ای از آداب خاص باشند که رعایت آنها، هم در [[پیروزی]] آنان مؤثر است و هم در [[اثبات]] [[حقانیت]] جبهه اسلام، که در ذیل به برخی از این اصول اشاره می‌شود:
| موضوع مرتبط = جهاد
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[آداب جهاد در فقه سیاسی]] - [[آداب جهاد در معارف و سیره نبوی]] - [[آداب جهاد در معارف و سیره علوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


۱. '''قصد [[خلوص]]''': در [[مکتب علوی]]، [[ارزش]] جهاد در [[احیای ارزش‌های دینی]] و [[انسانی]] است، و [[رزمنده]] باید تمام [[همت]] خود را برای نیل به [[هدف]] مزبور به کار گیرد؛ لذا [[حضرت]] جهاد را به «[[سبیل الله]]» [[مقید]] می‌کند، و بدین‌سان، روش و مقصد رزمنده [[دینی]] را از غیردینی متمایز می‌نماید. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در وصیت‌نامه خود می‌فرماید:
== مقدمه ==
{{متن حدیث|اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷ و حکمت ۳۶۶.</ref>؛
جهاد پاره‌ای [[آداب]] و اصول عمومی دارد که در تمام [[جنگ‌ها]] از سوی دو [[لشکر]] [[متخاصم]] [[اجرا]] می‌شود؛ برخی از این اصول عبارت‌اند از:


٢. '''نادیده انگاشتن [[تعصبات قومی]] و ملی''': رزمنده اسلام باید همه [[تعصبات جاهلی]]، قومی، نسبی و ملی را کنار گذاشته، تنها بر محور [[حق]] [[مجاهده]] کند. اگر [[اقوام]] و [[نسب]] نزدیک یا دور در محور حق مجتمع شدند، جهاد در کنار آنها خواهد بود، اما اگر آنان در زیر [[پرچم باطل]] گرد آمدند، جهاد با آنان خواهد بود. در این مرحله حساس است که رزمنده [[متدین]] باید [[دین]] خویش را بر جمیع [[تعصبات]] خود مقدم کند و در صورت [[لزوم]] [[شمشیر]] بر هموطن یا حتی [[خانواده]] خویش کشد؛ چنان‌که امام [[جنگ‌های پیامبر]] را جنگ [[مسلمانان]] با [[پدران]]، [[فرزندان]] و [[برادران]] و عموها توصیف می‌کند:
# '''قصد [[خلوص]]''': [[ارزش]] جهاد در [[احیای ارزش‌های دینی]] و [[انسانی]] است و [[رزمنده]] باید تمام [[همت]] خود را برای نیل به [[هدف]] مزبور به کار گیرد.
{{متن حدیث|وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} نَقْتُلَ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقْمِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۵.</ref>.
# '''نادیده انگاشتن [[تعصبات قومی]] و ملی''': رزمنده اسلام باید همه [[تعصبات جاهلی]]، قومی، نسبی و ملی را کنار گذاشته، تنها بر محور [[حق]] [[مجاهده]] کند.
# '''ابتدا به جنگ، ممنوع''': [[مکتب]] اسلام، مکتب [[صلح]] و [[محبت]] و [[هدایت]] است و تا آنجا که میسور است، جلوی جنگ و [[خون‌ریزی]] را می‌گیرد.
# '''خودداری از [[دشنام]]''': یکی دیگر از [[آداب]] جبهه [[دینی]]، [[پرهیز]] از دشنام به [[مخالفان]] است.
# '''دعا و [[نیایش]]''': دعا و [[پیوند با خدا]] موجب تقویت [[روحی]] [[مجاهد]] شده، وی را در [[جهاد با کفار]] استوارتر می‌کند.
# '''[[شعار]] و [[تبلیغات]] [[جنگی]]''': از زمان‌های قدیم، دادن شعار و به راه انداختن تبلیغات در [[جنگ‌ها]] برای تقویت [[روحیه]] [[سربازان]] خودی و [[تضعیف]] [[جبهه]] مقابل، مرسوم و رایج بوده است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز از این اصل جنگی [[سود]] می‌برد.
# '''[[ایثار]] و [[فداکاری]]''': از ویژگی‌های [[رزمنده]] [[دینی]]، داشتن روحیه ایثار و فداکاری و کمک به دیگر [[رزمندگان]] است. [[انسان‌ها]] از حیث نیروی فیزیکی و بدنی و همچنین از جهت [[شجاعت]] و [[بی‌باکی]]، متفاوتند. در میدان [[کارزار]]، گاهی انسان‌های [[ناتوان]] از جهت نیروی فیزیکی یا [[روحی]] در برابر [[دشمن]] با مشکل مواجه می‌شوند، یا رزمنده‌ای مجروح می‌گردد، یا دشمن می‌خواهد وی را غافل‌گیر کند که در این هنگامه‌ها، رزمنده دیگر که از توان لازم و شجاعت برخوردار است باید به [[یاری]] و کمک همرزم خود شتافته، او را از تیررس [[دشمن]] خارج کند.
# '''[[رفتار]] [[انسانی]] با دشمن''': در اسلام اصل بر رفتار انسانی با همه [[انسان‌ها]]، حتی دشمن است.
# '''[[غنایم جنگی]]''': [[غنیمت]] [[جنگی]] از آن [[مجاهدان]] حاضر در صحنه‌های [[نبرد]] است و کسانی که در [[جنگ]] حاضر نباشند سهمی از آن نمی‌برند.
# '''[[صلح]]''': براساس دیدگاه اسلام جنگ و [[خونریزی]] فاقد [[ارزش]] بود و عملی [[جاهلی]] محسوب می‌شد. [[امام علی]] {{ع}} در روایتی می‌فرماید: «صلح و [[ترک مخاصمه]] برای من از جنگ گواراتر است؛ به شرطی که موجب وهن و [[سستی]] [[اسلام]] نگردد»<ref>غررالحکم، ح۱۰۱۳۸.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۳۵.</ref>
# '''[[فرمانبری]] از [[امام]]''': مجاهدان باید از امام [[معصوم]] و یا [[نایب]] او ([[فقیه جامع الشرایط]]) [[اطاعت]] کنند و رهنمود بگیرند.
# '''[[متانت]] و [[استواری]]''': مجاهد باید نترس، [[متین]]، و [[استوار]] باشد {{عربی|المؤمن کالجبل الراسخ لا یحرکه العواصف}}؛ [[مؤمن]] باید همچون [[کوه]] استوار باشد و طوفان‌ها او را نلرزاند. اگر کسی [[ایمان]]، متانت و استواری نداشته باشد شایعات و [[تبلیغات]] [[دشمن]]، او را شکار خواهد کرد. مانند برخی از افسران و [[سربازان]] [[امام حسن]] {{ع}} که [[خیانت]] کردند.
# '''در [[ماه‌های حرام]] جنگ نکند'''؛ مگر زمانی که از [[حمله]] [[دشمن]] در [[امان]] نباشد.
# '''[[حرمت]] فرار''': فرار از میدان و معرکه [[نبرد]]، حرام است، مگر آنکه بخواهد در جایی که بیشتر به دشمن مشرف است، قرار گیرد؛ مانند تپه<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۹.</ref>.


به فرموده امیرالمؤمنین علی{{ع}}، [[کشتار]] [[نزدیکان]] [[مشرک]]، برای رزمنده [[الهی]] نه تنها موجب [[تأسف]] و آسیب [[روحی]] نمی‌شود، که به ازدیاد [[ایمان]] و [[تسلیم]] و [[ثبات قدم]] وی نیز می‌انجامد. [[امام علی]]{{ع}} در نامه‌ای به یکی از [[فرماندهان]] خود، وی را از شروع [[جنگ]] به سائقة [[تعصبات]] باز می‌دارد<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۲.</ref> و در جایی دیگر [[لشکر]] خویش را [[موعظه]] می‌کند که مبادا با شنیدن دشنا‌م‌های [[زنان]] [[مشرک]] که متوجه [[اعراض]] و [[شرافت]] یا متوجه فرماندهانتان می‌شود، به [[آزار]] آنان بپردازید<ref> نهج البلاغه، نامه ۱۴.</ref>. در پرتو همین [[فرهنگ دینی]] [[جهاد]] بود که [[محمد بن ابی بکر]] با وجود [[روابط]] تیره میان پدرش ([[ابوبکر]]) و [[حضرت]]، همیشه در کنار [[امام]] بود و در [[جنگ جمل]] که میان علی و خواهرش ([[عایشه]]) واقع شد، حضوری فعال داشت.
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100675.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)| '''فقه سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده:1368104.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد - قدردان قراملکی (مقاله)| '''جهاد''']]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]
{{پایان منابع}}


٣. '''ابتدا به جنگ، ممنوع''': [[مکتب]] امام، مکتب [[صلح]] و [[محبت]] و [[هدایت]] است و تا آنجا که میسور است، جلوی جنگ و [[خون‌ریزی]] را می‌گیرد. اگر از بروز جنگ گریزی نبود، در میدان [[کارزار]] می‌بایست [[منتظر]] شروع جنگ از سوی [[دشمن]] شد.
== پانویس ==
{{پانویس}}


یکی از [[اصحاب]] حضرت به نام [[جندب ازدی]] نقل می‌کند امام در هر جبهه‌ای ما را به عدم شروع در جنگ سفارش می‌کرد<ref> ر.ک: تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۷۵.</ref>. حضرت در [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]] که یکی از فرماندهان ارشد وی در [[جنگ صفین]] بود، او را به همین اصل توصیه می‌کن<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۵۳؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۳۷۴ و ۴۱۴.</ref>د، و خود به لشکرش می‌فرماید:
[[رده:جهاد]]
{{متن حدیث|لَا تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ فَإِنَّكُمْ بِحَمْدِ اللَّهِ عَلَى حُجَّةٍ وَ تَرْكُكُمْ إِيَّاهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ حُجَّةٌ أُخْرَى لَكُمْ عَلَيْهِمْ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۹.</ref>.
 
نکته قابل اشاره اینکه گاه امام از لشکر خویش می‌خواهد که در [[جنگ با دشمن]] پیش‌دستی کرده، قبل از آنان به جنگ بپردازند: {{متن حدیث|اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>. روشن است که این [[حکم]]، با اصل پیشین مبنی بر عدم شروع جنگ منافاتی ندارد؛ زیرا مقصود از عدم شروع جنگ، عدم شروع درگیری و [[حمله]] در میدان [[جنگ]] است؛ میدانی که دو [[جبهه]] مخالف رودرروی یکدیگر قرار گرفتند. اما مراد از پرداختن به جنگ و پیش‌دستی بر [[دشمن]]، [[آمادگی]] و [[تجهیز]] [[لشکر]] برای رودررو قرار گرفتن با دشمن است و این که [[لشکر اسلام]] با تجهیزات و آمادگی کامل در میدان جنگ حاضر شده، [[منتظر]] [[فرمان جهاد]] باشند؛ اما بعد از آمادگی و تجهیز لازم و مواجهه با دشمن، اولین [[اقدام]] برای شروع جنگ [[واقعی]] باید از سوی دشمن آغاز شود.
 
۴. '''خودداری از [[دشنام]]''': یکی دیگر از [[آداب]] جبهه [[دینی]] که [[امام]] لشکر خود را بدان سفارش می‌کند، [[پرهیز]] از دشنام به [[مخالفان]] است. در [[جنگ صفین]]، که دو نفر از لشکر [[حضرت]] به [[سب]] و [[ناسزاگویی]] به جبهه [[معاویه]] پرداختند، حضرت با ارسال پیکی آنان را از این کار منع کرد و در پاسخ [[اعتراض]] آن دو که ما بر [[حق]] هستیم و معاویه [[باطل]]، فرمود:
من [[دوست]] ندارم شما [[اهل شام]] را [[لعن]] و سب کنید. اگر شما به جای لعن و دشنام، [[اعمال زشت]] آنان را متذکر شوید، بهتر و صواب‌تر خواهد بود و اگر به جای لعن در حق آنان [[دعا]] کنید، که [[خداوند]] [[خون]] ما و آنان را [[حفظ]] کند و بین ما [[صلح]] ایجاد کند، بهتر خواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷. همچنین ر.ک: غررالحکم، ح۱۰۴۱۸.</ref>.
 
۵. '''دعا و [[نیایش]]''': گفته شد که [[رزمنده]] دینی برای خداوند به [[جهاد]] می‌پردازد و در همه لحظات جنگ، از [[خداوند متعال]] درخواست [[نصرت]] و [[یاری]] می‌کند، علاوه اینکه نفس دعا و [[پیوند با خدا]] موجب تقویت [[روحی]] [[مجاهد]] شده، وی را در [[جهاد با کفار]] اس[[تورات]]ر می‌کند. امام در مواجهه با دشمن و در میدان جهاد نیز از نیایش دست برنمی‌داشت و در حق لشکر خود و همچنین برای [[هدایت]] جبهه مقابل دعاهایی می‌خواند که گزارش آنها در این مقال نمی‌گنجد<ref>ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۱۷۰ و نامه ۱۵؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۲۳۷ و ۸۱؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۷۵.</ref>.
 
۶. '''[[شعار]] و [[تبلیغات]] [[جنگی]]''': از زمان‌های قدیم، دادن شعار و به راه انداختن تبلیغات در [[جنگ‌ها]] برای تقویت [[روحیه]] [[سربازان]] خودی و [[تضعیف]] [[جبهه]] مقابل، مرسوم و رایج بوده است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز از این اصل جنگی [[سود]] می‌برد. [[امام]] از [[پیامبر]] نقل می‌کند که آن [[حضرت]] ما را به دادن شعار پیش از آغاز [[جنگ]] [[فرمان]] می‌داد. البته ویژگی [[شعارها]] و تبلیغات جبهه [[اسلام]]، توجه به [[معنویت]] و [[خداوند]] است. توجه به شعارهای حضرت در جهادهای مختلف، سخن یاد شده را [[اثبات]] می‌کند. شعارهای [[جبهه امام علی]]{{ع}} در [[جنگ صفین]]، «[[الله اکبر]]»، «یا [[احد]]»، «یا محمد» و... بود<ref>ر.ک: تمیمی مغربی، ابوحنیفه، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۰؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۴۷؛ بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۶۳.</ref>.
 
برافراشتن [[پرچم]]، از محورهای عمده تبلیغات جنگ‌های قدیمی بود که نشانه [[نشاط]] و [[آمادگی]] [[لشکر]] و [[قدرت]] تهاجمی آنها به شمار می‌آمد. از این رو، حضرت توصیه می‌کرد که پرچم جنگ را همیشه برافراشته نگه دارید و دور آن را خالی نگذارید و آن را به دست افراد [[شجاع]] و دلیر بسپارید<ref> نهج البلاغه، خطبه ۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۷۸.</ref>. از تبلیغات جنگی لشکر حضرت در جنگ صفین، بستن پارچه سفید بر سر و کتف بود؛ در مقابل لشکر [[معاویه]] که پارچه زرد می‌بستند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸ ص۱۵؛ وقعة صفین، ص۳۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۳، ص۲۷ و ۳۸۰.</ref>.
 
۷. '''[[ایثار]] و [[فداکاری]]''': از ویژگی‌های [[رزمنده]] [[دینی]]، داشتن روحیه ایثار و فداکاری و کمک به دیگر [[رزمندگان]] است. [[انسان‌ها]] از حیث نیروی فیزیکی و بدنی و همچنین از جهت [[شجاعت]] و [[بی‌باکی]]، متفاوتند. در میدان [[کارزار]]، گاهی انسان‌های [[ناتوان]] از جهت نیروی فیزیکی یا [[روحی]] در برابر [[دشمن]] با مشکل مواجه می‌شوند، یا رزمنده‌ای مجروح می‌گردد، یا دشمن می‌خواهد وی را غافل‌گیر کند که در این هنگامه‌ها، رزمنده دیگر که از توان لازم و شجاعت برخوردار است باید به [[یاری]] و کمک همرزم خود شتافته، او را از تیررس [[دشمن]] خارج کند. [[امام]] در میدان [[جنگ]] به [[لشکریان]] خود چنین سفارش می‌کرد:
هر مردی از شما که هنگام [[ملاقات]] دشمن، [[قوت قلب]] در خود [[احساس]] کند و در یکی از برادرانش [[خوف]] و [[ترس]] [[مشاهده]] کند، باید به شکرانه [[برتری]] و دلیری‌ای که [[خداوند]] به او اعطا کرده است، دشمن را از وی براند؛ همان طوری که از خود دفع می‌نماید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۲.</ref>.
 
[[حضرت]] در جاهای دیگر نیز درباره مجروحان و [[ضعیفان]] و [[رزمندگان]] دیگری که به هر علتی دشمن، [[طمع]] [[کشتار]] یا [[اسارت]] آنها را داشت، سفارش اکید می‌فرمود<ref>حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۸ و ۲۱؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۳.</ref>.
 
۸. '''[[رفتار]] [[انسانی]] با دشمن''': در [[مکتب]] امام، اصل بر رفتار انسانی با همه [[انسان‌ها]]، حتی دشمن است. چنان‌که در پیش گفته آمد، حضرت به [[سب]] و [[لعن]] دشمن [[رضا]] نمی‌دهد و به جای لعن، درخواست [[هدایت]] و [[صلح]] برای آنان می‌کند. در مکتب امام، جنگ و [[جهاد]] تنها با دشمن جنگ‌جو - آن هم در میدان جهاد - تجویز شده است؛ اما بعد از پایان جنگ، مبنا باید [[عطوفت]] و [[مدارا]] قرار گیرد و نباید فراریان و مجروحان دشمن را از دم تیغ گذراند.
 
حضرت در موارد متعددی، [[لشکر]] خویش را به این [[اصول اخلاقی]] و انسانی سفارش می‌نمود و از آنان می‌خواست اجساد دشمن را [[مثله]] نکنند<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref> و وارد خانه‌های [[مردم]] نشوند و [[اموال]] آنان را [[چپاول]] نکنند<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۴ و ۶۰؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۳؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۵۵.</ref> و [[کودکان]] و [[پیران]] و [[زنان]] را نکشند<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۹.</ref>. امام بعد از [[پیروزی در جنگ]] [[جمل]]، وقتی [[بصره]] را [[فتح]] کرد، با [[عدالت]] و [[عفو]] با آنان برخورد کرد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۵۷.</ref> و در [[جنگ نهروان]] زخمی‌های [[خوارج]] را در [[کوفه]] مداوا و سپس [[آزاد]] کرد<ref>الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۲۴.</ref>.
 
۹. '''[[غنایم جنگی]]''': در [[فرهنگ]] [[امام]]، [[غنیمت]] [[جنگی]] از آن [[مجاهدان]] حاضر در صحنه‌های [[نبرد]] است و کسانی که در [[جنگ]] حاضر نباشند سهمی از آن نمی‌برند. [[حضرت]] در پاسخ به درخواست یکی از اصحابش که مطالبه غنیمت کرده بود، فرمود:
این [[مال]] نه از آن من و نه از آن تو است؛ همانا غنیمت [[مسلمانان]] است و اندوخته شمشیرهایشان. اگر با آنان در عرصه جنگ مشارکت داشتی، در این فرض تو هم مثل آنان سهمی خواهی برد وگرنه ثمره و چیده دستان آنان برای دهان غیر مجاهدان نیست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۳.</ref>.
 
۱۰. '''[[صلح]]''': چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، از منظر امام، جنگ و [[خونریزی]] فاقد [[ارزش]] بود و عملی [[جاهلی]] محسوب می‌شد. همچنین گفته شد که حضرت آخرین راه‌کار را جنگ و [[جهاد]] می‌دانست. بر این اساس، حضرت از پیشنهاد صلح و [[آتش بس]] به گرمی استقبال می‌کرد و در موارد متعدد، [[فرماندهان لشکر]] خویش را بدان توصیه می‌کرد. امام در روایتی می‌فرماید: «صلح و [[ترک مخاصمه]] برای من از جنگ گواراتر است؛ به شرطی که موجب وهن و [[سستی]] [[اسلام]] نگردد»<ref>غررالحکم، ح۱۰۱۳۸.</ref>. حضرت در [[عهدنامه]] معروف خویش به [[مالک اشتر]]، او را به پذیرش پیشنهاد صلح از سوی [[دشمن]] [[تشویق]] می‌کند:
ای مالک، هیچ وقت صلحی را که دشمنت تو را به آن فرا می‌خواند و در آن [[رضای خدا]] باشد، رد نکن؛ برای این که در سایه صلح، [[آرامش]] برای [[لشکر]] و [[راحتی]] از [[اندوه]] برای تو است، و همچنین موجب [[امنیت]] ایالات و [[شهرها]] خواهد شد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
 
در این عهدنامه، فواید صلح را آرامش و [[آسایش]] لشکر، خلاص [[حکومت]] و [[حاکم]] از آفات و اندوه جنگ، و امنیت شهرها و [[کشور]] ذکر می‌کند؛ اما در ادامه [[کلام]] خویش، به حاکم خود درباره [[سوء]] استفاده دشمن از صلح، هشدار می‌دهد که مبادا دشمن در پشت پرده صلح، [[شکست]] [[جبهه]] اسلام را در نظر داشته باشد:
{{متن حدیث|وَ لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۳۵.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۵

مقدمه

جهاد پاره‌ای آداب و اصول عمومی دارد که در تمام جنگ‌ها از سوی دو لشکر متخاصم اجرا می‌شود؛ برخی از این اصول عبارت‌اند از:

  1. قصد خلوص: ارزش جهاد در احیای ارزش‌های دینی و انسانی است و رزمنده باید تمام همت خود را برای نیل به هدف مزبور به کار گیرد.
  2. نادیده انگاشتن تعصبات قومی و ملی: رزمنده اسلام باید همه تعصبات جاهلی، قومی، نسبی و ملی را کنار گذاشته، تنها بر محور حق مجاهده کند.
  3. ابتدا به جنگ، ممنوع: مکتب اسلام، مکتب صلح و محبت و هدایت است و تا آنجا که میسور است، جلوی جنگ و خون‌ریزی را می‌گیرد.
  4. خودداری از دشنام: یکی دیگر از آداب جبهه دینی، پرهیز از دشنام به مخالفان است.
  5. دعا و نیایش: دعا و پیوند با خدا موجب تقویت روحی مجاهد شده، وی را در جهاد با کفار استوارتر می‌کند.
  6. شعار و تبلیغات جنگی: از زمان‌های قدیم، دادن شعار و به راه انداختن تبلیغات در جنگ‌ها برای تقویت روحیه سربازان خودی و تضعیف جبهه مقابل، مرسوم و رایج بوده است. پیامبر اسلام (ص) نیز از این اصل جنگی سود می‌برد.
  7. ایثار و فداکاری: از ویژگی‌های رزمنده دینی، داشتن روحیه ایثار و فداکاری و کمک به دیگر رزمندگان است. انسان‌ها از حیث نیروی فیزیکی و بدنی و همچنین از جهت شجاعت و بی‌باکی، متفاوتند. در میدان کارزار، گاهی انسان‌های ناتوان از جهت نیروی فیزیکی یا روحی در برابر دشمن با مشکل مواجه می‌شوند، یا رزمنده‌ای مجروح می‌گردد، یا دشمن می‌خواهد وی را غافل‌گیر کند که در این هنگامه‌ها، رزمنده دیگر که از توان لازم و شجاعت برخوردار است باید به یاری و کمک همرزم خود شتافته، او را از تیررس دشمن خارج کند.
  8. رفتار انسانی با دشمن: در اسلام اصل بر رفتار انسانی با همه انسان‌ها، حتی دشمن است.
  9. غنایم جنگی: غنیمت جنگی از آن مجاهدان حاضر در صحنه‌های نبرد است و کسانی که در جنگ حاضر نباشند سهمی از آن نمی‌برند.
  10. صلح: براساس دیدگاه اسلام جنگ و خونریزی فاقد ارزش بود و عملی جاهلی محسوب می‌شد. امام علی (ع) در روایتی می‌فرماید: «صلح و ترک مخاصمه برای من از جنگ گواراتر است؛ به شرطی که موجب وهن و سستی اسلام نگردد»[۱].[۲]
  11. فرمانبری از امام: مجاهدان باید از امام معصوم و یا نایب او (فقیه جامع الشرایط) اطاعت کنند و رهنمود بگیرند.
  12. متانت و استواری: مجاهد باید نترس، متین، و استوار باشد المؤمن کالجبل الراسخ لا یحرکه العواصف؛ مؤمن باید همچون کوه استوار باشد و طوفان‌ها او را نلرزاند. اگر کسی ایمان، متانت و استواری نداشته باشد شایعات و تبلیغات دشمن، او را شکار خواهد کرد. مانند برخی از افسران و سربازان امام حسن (ع) که خیانت کردند.
  13. در ماه‌های حرام جنگ نکند؛ مگر زمانی که از حمله دشمن در امان نباشد.
  14. حرمت فرار: فرار از میدان و معرکه نبرد، حرام است، مگر آنکه بخواهد در جایی که بیشتر به دشمن مشرف است، قرار گیرد؛ مانند تپه[۳].

منابع

پانویس