زیارت اهل قبور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = زیارت | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[زیارت اهل قبور در کلام اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = زیارت | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[زیارت اهل قبور در کلام اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==[[زیارت قبور]]==
== [[زیارت قبور]] ==
[[زیارت اهل قبور]] و اهتمام ورزیدن به امور اموات در طول [[تاریخ]] مورد اهتمام [[بشر]] بوده است. زیارت قبور مختص [[جامعه دینی]] و [[مسلمانان]] نیست، بلکه از اموری است که [[جوامع]] مختلف، با [[آداب و رسوم]] و [[عقائد]] متفاوت، بدان اهتمام می‌ورزند، [[اسلام]]، مسلمانان را به [[اهمیت زیارت]] [[قبور]] توجه داده و در موارد بسیاری [[مردم]] را به آن [[دعوت]] نموده است. این مسأله به خاطر تحقق یافتن یک سلسله [[اهداف تربیتی]] است که فایده آن متوجه فرد و [[جامعه انسانی]] می‌شود که ما به اختصار برخی از این فوائد را بیان می‌کنیم:
زیارت اهل قبور و اهتمام ورزیدن به امور اموات در طول [[تاریخ]] مورد اهتمام [[بشر]] بوده است. زیارت قبور مختص [[جامعه دینی]] و [[مسلمانان]] نیست، بلکه از اموری است که [[جوامع]] مختلف، با آداب و رسوم و [[عقائد]] متفاوت، بدان اهتمام می‌ورزند، [[اسلام]]، مسلمانان را به [[اهمیت زیارت]] [[قبور]] توجه داده و در موارد بسیاری [[مردم]] را به آن [[دعوت]] نموده است. این مسأله به خاطر تحقق یافتن یک سلسله [[اهداف تربیتی]] است که فایده آن متوجه فرد و [[جامعه انسانی]] می‌شود که ما به اختصار برخی از این فوائد را بیان می‌کنیم:


۱- [[عبرت گرفتن]]؛ [[زیارت قبور]]، وسیله‌ای برای [[موعظه]] و [[پندپذیری]] است. اگر [[زیارت]] کننده [[درک]] کند که عمرش هر قدر طولانی باشد، بازگشت او به سوی [[قبر]] و [[قیامت]] است، این [[احساس]] به خودی خود مانع باقی ماندن او در [[پستی]] و [[فرومایگی]] است؛ لذا در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین آمده است: «[[نهی]] کردم شما را از زیارت قبور، اما به زیارت قبور بروید؛ به [[راستی]] که در آن [[عبرت]] است»<ref>مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۷۵.</ref>.
۱. [[عبرت گرفتن]]؛ [[زیارت قبور]]، وسیله‌ای برای [[موعظه]] و [[پندپذیری]] است. اگر [[زیارت]] کننده [[درک]] کند که عمرش هر قدر طولانی باشد، بازگشت او به سوی [[قبر]] و [[قیامت]] است، این [[احساس]] به خودی خود مانع باقی ماندن او در [[پستی]] و [[فرومایگی]] است؛ لذا در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین آمده است: «[[نهی]] کردم شما را از زیارت قبور، اما به زیارت قبور بروید؛ به [[راستی]] که در آن [[عبرت]] است»<ref>مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۷۵.</ref>.
زیارت قبور و عبرت گرفتن از آن را، تنها به زیارت قبور [[اولیای الهی]] و [[بندگان]] [[صالح]] اختصاص نمی‌دهد، بلکه همان [[طور]] که [[قرآن کریم]]، ما را [[راهنمایی]] نموده به منظور عبرت گرفتن، حتی به دیدار [[قبور]] [[ستمگران]] و [[طاغوت‌ها]] باید رفت،؛ چراکه در دیدار قبور آنها نهایت عبرت و پندپذیری وجود دارد.
زیارت قبور و عبرت گرفتن از آن را، تنها به زیارت قبور [[اولیای الهی]] و [[بندگان]] [[صالح]] اختصاص نمی‌دهد، بلکه همان [[طور]] که [[قرآن کریم]]، ما را [[راهنمایی]] نموده به منظور عبرت گرفتن، حتی به دیدار [[قبور]] [[ستمگران]] و [[طاغوت‌ها]] باید رفت،؛ چراکه در دیدار قبور آنها نهایت عبرت و پندپذیری وجود دارد.
[[خداوند متعال]] در مورد [[فرعون]] می‌فرماید: «پس امروز پیکرت را [[نجات]] می‌دهیم، تا برای آیندگان عبرتی باشی، و به راستی که بسیاری از مردم از نشانه‌های ما غافلند»<ref>{{متن قرآن|فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ}} «بنابراین امروز تو را با کالبد بی‌جانت بر ساحل می‌افکنیم» سوره یونس، آیه ۹۲.</ref>.
[[خداوند متعال]] در مورد [[فرعون]] می‌فرماید: «پس امروز پیکرت را [[نجات]] می‌دهیم، تا برای آیندگان عبرتی باشی، و به راستی که بسیاری از مردم از نشانه‌های ما غافلند»<ref>{{متن قرآن|فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ}} «بنابراین امروز تو را با کالبد بی‌جانت بر ساحل می‌افکنیم» سوره یونس، آیه ۹۲.</ref>.
[[خداوند]] خواست پیکر فرعون [[طغیان‌گر]] را خاموش و بی‌حرکت سازد. بعد از آنکه انواع توانائی‌ها را پیدا کرد و قبیله‌اش [[فکر]] می‌کردند که او نمی‌میرد. بنابراین [[آیه شریفه]]، [[بنی‌اسرائیل]] و امت‌های بعد از آن را به بازدید قبر فرعون دعوت می‌کند تا سرانجام فرعون را [[مشاهده]] کنند و متوجه شوند که امثال فرعون هم به همان سرانجام باز می‌گردند.


۲- یادآوری [[آخرت]] و [[ترک دنیا]]؛ زیارت قبور موجب عمیق‌تر شدن [[اعتقاد]] به [[روز قیامت]] که اصلی از [[اصول دین]] است می‌گردد، وقتی [[انسان]] [[ایمان]] بیاورد که بعد از مرگش روزی می‌رسد که در آن [[روز]] از [[اعمال]] او سوال می‌شود و [[درک]] کند که [[عبث]] [[آفریده]] نشده، همین [[اعتقاد]] عمیق و ریشه‌دار موجب می‌شود تا وقتی قصد انجام کاری را می‌کند از [[فساد]] و کارهای [[شر]] دوری کند و به سوی انجام [[امور خیر]] که [[هدف]] آن [[اصلاح]] است، برود.
[[خداوند]] خواست پیکر فرعون [[طغیان‌گر]] را خاموش و بی‌حرکت سازد. بعد از آنکه انواع توانائی‌ها را پیدا کرد و قبیله‌اش [[فکر]] می‌کردند که او نمی‌میرد. بنابراین [[آیه شریفه]]، [[بنی‌اسرائیل]] و امت‌های بعد از آن را به بازدید قبر فرعون دعوت می‌کند تا سرانجام فرعون را مشاهده کنند و متوجه شوند که امثال فرعون هم به همان سرانجام باز می‌گردند.
 
۲. یادآوری [[آخرت]] و [[ترک دنیا]]؛ زیارت قبور موجب عمیق‌تر شدن [[اعتقاد]] به [[روز قیامت]] که اصلی از [[اصول دین]] است می‌گردد، وقتی [[انسان]] [[ایمان]] بیاورد که بعد از مرگش روزی می‌رسد که در آن [[روز]] از [[اعمال]] او سوال می‌شود و [[درک]] کند که [[عبث]] [[آفریده]] نشده، همین [[اعتقاد]] عمیق و ریشه‌دار موجب می‌شود تا وقتی قصد انجام کاری را می‌کند از [[فساد]] و کارهای [[شر]] دوری کند و به سوی انجام [[امور خیر]] که [[هدف]] آن [[اصلاح]] است، برود.
 
۳. [[رشد]] [[حس]] [[دینی]] و [[عواطف]] [[شریف]] [[انسانی]]؛ [[زیارت قبور]] موجب رشد [[احساسات]] [[خیرخواهی]] و فضیلت‌خواهی در [[انسان]] می‌گردد، در این زمینه در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که فرمود: شما را از [[زیارت قبر]] [[نهی]] کردم، اما شما به زیارت قبور بروید تا موجب افزایش خیر و [[نیکی]] در شما گردد.
 
[[خداوند سبحان]]، رسول خدا{{صل}} را از [[نماز خواندن]] بر جنازه [[منافقان]] و ایستادن بر سر [[قبر]] آنها نهی کرده، آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«و هیچ‌گاه بر هیچ‌یک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیده‌اند و نافرمان مرده‌اند» سوره توبه، آیه ۸۴.</ref> چنان چه سوال شود که منظور از {{متن قرآن|وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ}} چیست؟ آیا مراد فقط [[قیام]] هنگام [[دفن]] منافقان است یا مطلق قیام بر سر قبر آنها اعم از هنگام دفن و غیر آن؟ پاسخ گفته می‌شود: [[آیه شریفه]] از دو جمله تشکیل می‌شود. بخش اول {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا}}، بخش دوم {{متن قرآن|وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ}} که جمله دوم بر جمله اول عطف شده است و طبق قاعده نحوی هر حکمی که برای معطوف علیه باشد معطوف نیز همان [[حکم]] را خواهد داشت و چون معطوف علیه مقید به قید {{متن قرآن|أَبَدًا}} هست، این امر مستلزم آن است که معطوف نیز همان قید را داشته باشد. با این بیان مفهوم آیه شریفه چنین است: «هیچ‌گاه بر سر قبر هیچ یک از آنها نایست» همان‌گونه که نسبت به [[نماز]] بر جنازه آنها نیز چنین است و لفظ {{متن قرآن|أَبَدًا}} که در بخش دوم [[آیه شریفه]] مقدر است؛ در این حالت مفهوم امکان تکرار این عمل را می‌رساند. مفهوم این سخن آن است که این دو عمل (هم [[نماز]] بر جنازه و هم ایستادن بر سر [[قبر]]) نسبت به [[مؤمن]] جایز است. بنابراین جایز است [[زیارت قبر]] مؤمن و [[خواندن قرآن]] برای [[روح]] مؤمن حتی بعد از گذشت صدها سال.
 
با تتبع و تحقق در سیره مسلمانان صدر اسلام چه قبل و چه بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} چنین بر می‌آید که این مسأله در میان آنها وجود داشته است. به نمونه‌هایی از شواهد [[تاریخی]] در این زمینه اشاره می‌شود:


۳-[[رشد]] [[حس]] [[دینی]] و [[عواطف]] [[شریف]] [[انسانی]]؛ [[زیارت قبور]] موجب رشد [[احساسات]] [[خیرخواهی]] و فضیلت‌خواهی در [[انسان]] می‌گردد، در این زمینه در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که فرمود: شما را از [[زیارت قبر]] [[نهی]] کردم، اما شما به زیارت قبور بروید تا موجب افزایش خیر و [[نیکی]] در شما گردد.
۱. روزی [[مروان]] مردی را دید که صورتش را بر قبری نهاده است. مروان گردن او را گرفت و به او گفت: آیا می‌دانی چه می‌کنی؟ گفت: آری، رو به او کرد، دید [[ابوایوب انصاری]] است؛ لذا گفت: آمدم نزد [[حضرت رسول]]{{صل}} مرا بر سر قبری آورد. شنیدم از آن حضرت که فرمود: «اگر اهل دین متولی امر [[دین]] است، برای دین [[گریه]] نکنید، اما اگر نااهل متولی امر دین شد برای دین گریه کنید»
[[خداوند سبحان]]، رسول خدا{{صل}} را از [[نماز خواندن]] بر جنازه [[منافقان]] و ایستادن بر سر [[قبر]] آنها نهی کرده، آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«و هیچ‌گاه بر هیچ‌یک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیده‌اند و نافرمان مرده‌اند» سوره توبه، آیه ۸۴.</ref> چنان چه سوال شود که منظور از {{متن قرآن|وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ}} چیست؟ آیا مراد فقط [[قیام]] هنگام [[دفن]] منافقان است یا مطلق قیام بر سر قبر آنها اعم از هنگام دفن و غیر آن؟ پاسخ گفته می‌شود: [[آیه شریفه]] از دو جمله تشکیل می‌شود. بخش اول {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا}}، بخش دوم {{متن قرآن|وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ}} که جمله دوم بر جمله اول عطف شده است و طبق قاعده نحوی هر حکمی که برای معطوف علیه باشد معطوف نیز همان [[حکم]] را خواهد داشت و چون معطوف علیه [[مقید]] به قید {{متن قرآن|أَبَدًا}} هست، این امر مستلزم آن است که معطوف نیز همان قید را داشته باشد. با این بیان مفهوم آیه شریفه چنین است: «هیچ‌گاه بر سر قبر هیچ یک از آنها نایست» همان‌گونه که نسبت به [[نماز]] بر جنازه آنها نیز چنین است و لفظ {{متن قرآن|أَبَدًا}} که در بخش دوم [[آیه شریفه]] مقدر است؛ در این حالت مفهوم امکان تکرار این عمل را می‌رساند. مفهوم این سخن آن است که این دو عمل (هم [[نماز]] بر جنازه و هم ایستادن بر سر [[قبر]]) نسبت به [[مؤمن]] جایز است. بنابراین جایز است [[زیارت قبر]] مؤمن و [[خواندن قرآن]] برای [[روح]] مؤمن حتی بعد از گذشت صدها سال.
با تتبع و تحقق در [[سیره مسلمانان]] [[صدر اسلام]] چه قبل و چه بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} چنین بر می‌آید که این مسأله در میان آنها وجود داشته است. به نمونه‌هایی از شواهد [[تاریخی]] در این زمینه اشاره می‌شود:


۱ - روزی [[مروان]] مردی را دید که صورتش را بر قبری نهاده است. مروان گردن او را گرفت و به او گفت: آیا می‌دانی چه می‌کنی؟ گفت: آری، رو به او کرد، دید [[ابوایوب انصاری]] است؛ لذا گفت: آمدم نزد [[حضرت رسول]]{{صل}} مرا بر سر قبری آورد. شنیدم از آن حضرت که فرمود: «اگر [[اهل دین]] متولی امر [[دین]] است، برای دین [[گریه]] نکنید، اما اگر نااهل متولی امر دین شد برای دین گریه کنید»
۲. [[حضرت فاطمه]]{{س}} بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک برداشت، بر سر خود ریخت و گریست<ref>مستدرک حاکم، ج۴، ص۵۱۵.</ref>. ۳- مردی [[اعرابی]] بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک قبر آن حضرت را بر سر خود ریخت و خطاب به آن حضرت گفت که در [[قرآنی]] که بر تو نازل شده است آمده است. {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ...}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند.».. سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> و اکنون من به نفس خود [[ستم]] کردم و نزد تو آمده‌ام که برای من [[طلب مغفرت]] کنی. از داخل قبر ندا رسید: [[خداوند]] تو را بخشوده است. این ماجرا در حضور [[حضرت علی]]{{ع}} واقع شد.


۲- [[حضرت فاطمه]]{{س}} بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک برداشت، بر سر خود ریخت و گریست<ref>مستدرک حاکم، ج۴، ص۵۱۵.</ref>. ۳- مردی [[اعرابی]] بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک قبر آن حضرت را بر سر خود ریخت و خطاب به آن حضرت گفت که در [[قرآنی]] که بر تو نازل شده است آمده است. {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ...}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند.».. سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> و اکنون من به نفس خود [[ستم]] کردم و نزد تو آمده‌ام که برای من [[طلب مغفرت]] کنی. از داخل قبر ندا رسید: [[خداوند]] تو را بخشوده است. این ماجرا در حضور [[حضرت علی]]{{ع}} واقع شد.
۴. [[بلال]] بر سر [[قبر]] [[حضرت رسول]] آمد و شروع کرد به [[گریستن]]، در حالی که صورتش را بر قبر آن حضرت می‌کشید، آن‌گاه رو کرد به [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} و آنها را در آغوش گرفت و شروع کرد به بوسیدن آنها<ref>وفاء الوفاء، سهمودی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>.


۴- [[بلال]] بر سر [[قبر]] [[حضرت رسول]] آمد و شروع کرد به [[گریستن]]، در حالی که صورتش را بر قبر آن حضرت می‌کشید، آن‌گاه رو کرد به [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} و آنها را در آغوش گرفت و شروع کرد به بوسیدن آنها<ref>وفاء الوفاء، سهمودی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>.
۵. [[عایشه]] روزی به قبرستان آمد، از او سوال کردند از کجا آمده‌ای؟ گفت: از سر قبر برادرم عبدالرحمن، به او گفتم مگر حضرت رسول{{صل}} از [[زیارت قبور]] [[نهی]] نفرموده است؟ گفت: چرا اول نهی فرمود، سپس امر به زیارت قبور کرد<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref>.


۵- [[عایشه]] روزی به [[قبرستان]] آمد، از او سوال کردند از کجا آمده‌ای؟ گفت: از سر قبر برادرم عبدالرحمن، به او گفتم مگر حضرت رسول{{صل}} از [[زیارت قبور]] [[نهی]] نفرموده است؟ گفت: چرا اول نهی فرمود، سپس امر به زیارت قبور کرد<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref>.
بنابراین از لابه‌لای [[آیات قرآن]] و [[احادیث شریف]] و سیره مسلمین، [[مشروعیت زیارت]] [[قبور]] به نحو عام و کلی ثابت می‌شود<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۴.</ref>.
بنابراین از لابه‌لای [[آیات قرآن]] و [[احادیث شریف]] و [[سیره مسلمین]]، [[مشروعیت زیارت]] [[قبور]] به نحو عام و کلی ثابت می‌شود.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۴.</ref>


===[[زیارت اهل قبور]] از منظر [[روایات]]===
== [[زیارت اهل قبور]] از منظر [[روایات]] ==
# [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْيَصِلْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى زِيَارَتِنَا فَلْيَزُرْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا...}}<ref>وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۷۶.</ref>؛ «کسی که امکان [[زیارت]] ما برایش فراهم نیست، فردی از [[افراد صالح]] و علاقمند به ما را زیارت کند که [[ثواب]] زیارت ما را بر او خواهند داد».
# [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْيَصِلْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى زِيَارَتِنَا فَلْيَزُرْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا...}}<ref>وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۷۶.</ref>؛ «کسی که امکان [[زیارت]] ما برایش فراهم نیست، فردی از افراد صالح و علاقمند به ما را زیارت کند که [[ثواب]] زیارت ما را بر او خواهند داد».
# امام صادق{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِذَا زُرْتُمْ مَوْتَاكُمْ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ‌، سَمِعُوا وَ أَجَابُوكُمْ، وَ إِذَا زُرْتُمُوهُمْ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ، سَمِعُوا وَ لَمْ يُجِيبُوكُمْ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۹۷.</ref>؛ «زمانی که قبل از [[طلوع]] [[خورشید]] به زیارت اموات می‌روید، آنان می‌شنوند و جواب شما را می‌دهند و هنگامی که بعد از طلوع خورشید به زیارت اموات بروید می‌شنوند، لکن جواب شما را نمی‌دهند».
# امام صادق{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِذَا زُرْتُمْ مَوْتَاكُمْ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ‌، سَمِعُوا وَ أَجَابُوكُمْ، وَ إِذَا زُرْتُمُوهُمْ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ، سَمِعُوا وَ لَمْ يُجِيبُوكُمْ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۹۷.</ref>؛ «زمانی که قبل از طلوع [[خورشید]] به زیارت اموات می‌روید، آنان می‌شنوند و جواب شما را می‌دهند و هنگامی که بعد از طلوع خورشید به زیارت اموات بروید می‌شنوند، لکن جواب شما را نمی‌دهند».
# [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَزُورَ قُبُورَنَا فَلْيَزُرْ قُبُورَ صُلَحَاءِ إِخْوَانِنَا}}<ref>کافی ج۴، ص۵۹.</ref>؛ «هر کس نمی‌تواند به [[زیارت قبر]] ما بیاید، قبر [[صلحا]] را زیارت کند».
# [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَزُورَ قُبُورَنَا فَلْيَزُرْ قُبُورَ صُلَحَاءِ إِخْوَانِنَا}}<ref>کافی ج۴، ص۵۹.</ref>؛ «هر کس نمی‌تواند به [[زیارت قبر]] ما بیاید، قبر صلحا را زیارت کند».
# [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|زُورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا يَدْعُو لَهُمَا}}<ref>وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۲۳. (به نقل از گلواژه‌های حج و عمره، بصیری، ص۳۰۷).</ref>؛ «به [[زیارت]] اموات بروید؛ زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می‌شوند و درخواست نمایید [[حاجت]] خود را در کنار [[قبر]] پدر و مادر بعد از [[دعا کردن]] بر آنان».<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۷.</ref>
# [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|زُورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا يَدْعُو لَهُمَا}}<ref>وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۲۳. (به نقل از گلواژه‌های حج و عمره، بصیری، ص۳۰۷).</ref>؛ «به [[زیارت]] اموات بروید؛ زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می‌شوند و درخواست نمایید [[حاجت]] خود را در کنار [[قبر]] پدر و مادر بعد از [[دعا کردن]] بر آنان»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۲

زیارت قبور

زیارت اهل قبور و اهتمام ورزیدن به امور اموات در طول تاریخ مورد اهتمام بشر بوده است. زیارت قبور مختص جامعه دینی و مسلمانان نیست، بلکه از اموری است که جوامع مختلف، با آداب و رسوم و عقائد متفاوت، بدان اهتمام می‌ورزند، اسلام، مسلمانان را به اهمیت زیارت قبور توجه داده و در موارد بسیاری مردم را به آن دعوت نموده است. این مسأله به خاطر تحقق یافتن یک سلسله اهداف تربیتی است که فایده آن متوجه فرد و جامعه انسانی می‌شود که ما به اختصار برخی از این فوائد را بیان می‌کنیم:

۱. عبرت گرفتن؛ زیارت قبور، وسیله‌ای برای موعظه و پندپذیری است. اگر زیارت کننده درک کند که عمرش هر قدر طولانی باشد، بازگشت او به سوی قبر و قیامت است، این احساس به خودی خود مانع باقی ماندن او در پستی و فرومایگی است؛ لذا در روایتی از رسول خدا(ص) چنین آمده است: «نهی کردم شما را از زیارت قبور، اما به زیارت قبور بروید؛ به راستی که در آن عبرت است»[۱]. زیارت قبور و عبرت گرفتن از آن را، تنها به زیارت قبور اولیای الهی و بندگان صالح اختصاص نمی‌دهد، بلکه همان طور که قرآن کریم، ما را راهنمایی نموده به منظور عبرت گرفتن، حتی به دیدار قبور ستمگران و طاغوت‌ها باید رفت،؛ چراکه در دیدار قبور آنها نهایت عبرت و پندپذیری وجود دارد.

خداوند متعال در مورد فرعون می‌فرماید: «پس امروز پیکرت را نجات می‌دهیم، تا برای آیندگان عبرتی باشی، و به راستی که بسیاری از مردم از نشانه‌های ما غافلند»[۲].

خداوند خواست پیکر فرعون طغیان‌گر را خاموش و بی‌حرکت سازد. بعد از آنکه انواع توانائی‌ها را پیدا کرد و قبیله‌اش فکر می‌کردند که او نمی‌میرد. بنابراین آیه شریفه، بنی‌اسرائیل و امت‌های بعد از آن را به بازدید قبر فرعون دعوت می‌کند تا سرانجام فرعون را مشاهده کنند و متوجه شوند که امثال فرعون هم به همان سرانجام باز می‌گردند.

۲. یادآوری آخرت و ترک دنیا؛ زیارت قبور موجب عمیق‌تر شدن اعتقاد به روز قیامت که اصلی از اصول دین است می‌گردد، وقتی انسان ایمان بیاورد که بعد از مرگش روزی می‌رسد که در آن روز از اعمال او سوال می‌شود و درک کند که عبث آفریده نشده، همین اعتقاد عمیق و ریشه‌دار موجب می‌شود تا وقتی قصد انجام کاری را می‌کند از فساد و کارهای شر دوری کند و به سوی انجام امور خیر که هدف آن اصلاح است، برود.

۳. رشد حس دینی و عواطف شریف انسانی؛ زیارت قبور موجب رشد احساسات خیرخواهی و فضیلت‌خواهی در انسان می‌گردد، در این زمینه در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که فرمود: شما را از زیارت قبر نهی کردم، اما شما به زیارت قبور بروید تا موجب افزایش خیر و نیکی در شما گردد.

خداوند سبحان، رسول خدا(ص) را از نماز خواندن بر جنازه منافقان و ایستادن بر سر قبر آنها نهی کرده، آنجا که می‌فرماید: ﴿وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ[۳] چنان چه سوال شود که منظور از ﴿وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ چیست؟ آیا مراد فقط قیام هنگام دفن منافقان است یا مطلق قیام بر سر قبر آنها اعم از هنگام دفن و غیر آن؟ پاسخ گفته می‌شود: آیه شریفه از دو جمله تشکیل می‌شود. بخش اول ﴿وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا، بخش دوم ﴿وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ که جمله دوم بر جمله اول عطف شده است و طبق قاعده نحوی هر حکمی که برای معطوف علیه باشد معطوف نیز همان حکم را خواهد داشت و چون معطوف علیه مقید به قید ﴿أَبَدًا هست، این امر مستلزم آن است که معطوف نیز همان قید را داشته باشد. با این بیان مفهوم آیه شریفه چنین است: «هیچ‌گاه بر سر قبر هیچ یک از آنها نایست» همان‌گونه که نسبت به نماز بر جنازه آنها نیز چنین است و لفظ ﴿أَبَدًا که در بخش دوم آیه شریفه مقدر است؛ در این حالت مفهوم امکان تکرار این عمل را می‌رساند. مفهوم این سخن آن است که این دو عمل (هم نماز بر جنازه و هم ایستادن بر سر قبر) نسبت به مؤمن جایز است. بنابراین جایز است زیارت قبر مؤمن و خواندن قرآن برای روح مؤمن حتی بعد از گذشت صدها سال.

با تتبع و تحقق در سیره مسلمانان صدر اسلام چه قبل و چه بعد از رحلت پیامبر(ص) چنین بر می‌آید که این مسأله در میان آنها وجود داشته است. به نمونه‌هایی از شواهد تاریخی در این زمینه اشاره می‌شود:

۱. روزی مروان مردی را دید که صورتش را بر قبری نهاده است. مروان گردن او را گرفت و به او گفت: آیا می‌دانی چه می‌کنی؟ گفت: آری، رو به او کرد، دید ابوایوب انصاری است؛ لذا گفت: آمدم نزد حضرت رسول(ص) مرا بر سر قبری آورد. شنیدم از آن حضرت که فرمود: «اگر اهل دین متولی امر دین است، برای دین گریه نکنید، اما اگر نااهل متولی امر دین شد برای دین گریه کنید»

۲. حضرت فاطمه(س) بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک برداشت، بر سر خود ریخت و گریست[۴]. ۳- مردی اعرابی بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک قبر آن حضرت را بر سر خود ریخت و خطاب به آن حضرت گفت که در قرآنی که بر تو نازل شده است آمده است. ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ...[۵] و اکنون من به نفس خود ستم کردم و نزد تو آمده‌ام که برای من طلب مغفرت کنی. از داخل قبر ندا رسید: خداوند تو را بخشوده است. این ماجرا در حضور حضرت علی(ع) واقع شد.

۴. بلال بر سر قبر حضرت رسول آمد و شروع کرد به گریستن، در حالی که صورتش را بر قبر آن حضرت می‌کشید، آن‌گاه رو کرد به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و آنها را در آغوش گرفت و شروع کرد به بوسیدن آنها[۶].

۵. عایشه روزی به قبرستان آمد، از او سوال کردند از کجا آمده‌ای؟ گفت: از سر قبر برادرم عبدالرحمن، به او گفتم مگر حضرت رسول(ص) از زیارت قبور نهی نفرموده است؟ گفت: چرا اول نهی فرمود، سپس امر به زیارت قبور کرد[۷].

بنابراین از لابه‌لای آیات قرآن و احادیث شریف و سیره مسلمین، مشروعیت زیارت قبور به نحو عام و کلی ثابت می‌شود[۸].

زیارت اهل قبور از منظر روایات

  1. امام صادق(ع) می‌فرماید: «مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْيَصِلْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى زِيَارَتِنَا فَلْيَزُرْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا...»[۹]؛ «کسی که امکان زیارت ما برایش فراهم نیست، فردی از افراد صالح و علاقمند به ما را زیارت کند که ثواب زیارت ما را بر او خواهند داد».
  2. امام صادق(ع) فرمودند: «إِذَا زُرْتُمْ مَوْتَاكُمْ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ‌، سَمِعُوا وَ أَجَابُوكُمْ، وَ إِذَا زُرْتُمُوهُمْ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ، سَمِعُوا وَ لَمْ يُجِيبُوكُمْ»[۱۰]؛ «زمانی که قبل از طلوع خورشید به زیارت اموات می‌روید، آنان می‌شنوند و جواب شما را می‌دهند و هنگامی که بعد از طلوع خورشید به زیارت اموات بروید می‌شنوند، لکن جواب شما را نمی‌دهند».
  3. امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَزُورَ قُبُورَنَا فَلْيَزُرْ قُبُورَ صُلَحَاءِ إِخْوَانِنَا»[۱۱]؛ «هر کس نمی‌تواند به زیارت قبر ما بیاید، قبر صلحا را زیارت کند».
  4. امام علی(ع) فرمودند: «زُورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا يَدْعُو لَهُمَا»[۱۲]؛ «به زیارت اموات بروید؛ زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می‌شوند و درخواست نمایید حاجت خود را در کنار قبر پدر و مادر بعد از دعا کردن بر آنان»[۱۳].

منابع

پانویس

  1. مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۷۵.
  2. ﴿فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ «بنابراین امروز تو را با کالبد بی‌جانت بر ساحل می‌افکنیم» سوره یونس، آیه ۹۲.
  3. «و هیچ‌گاه بر هیچ‌یک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیده‌اند و نافرمان مرده‌اند» سوره توبه، آیه ۸۴.
  4. مستدرک حاکم، ج۴، ص۵۱۵.
  5. «و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند.».. سوره نساء، آیه ۶۴.
  6. وفاء الوفاء، سهمودی، ج۲، ص۳۶۱.
  7. اسدالغابه، ج۱، ص۲۰۸.
  8. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۳۴.
  9. وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۷۶.
  10. بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۹۷.
  11. کافی ج۴، ص۵۹.
  12. وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۲۳. (به نقل از گلواژه‌های حج و عمره، بصیری، ص۳۰۷).
  13. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۳۷.