اسماعیل بن جعفر الصادق: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | == آشنایی اجمالی == | ||
اسماعیل | اسماعیل در میان هفت فرزند پسر [[امام]] صادق{{ع}} از نظر سن بزرگترین آنان و از لحاظ لیاقت و شایستگی از مقام [[ارجمندی]] برخوردار بود؛ لذا [[محبت]] و [[اکرام]] آن حضرت را بیش از بقیه به سوی خود جلب کرده بوده و به همین جهت عدهای از [[شیعیان]] [[امام صادق]] [[فکر]] میکردند پس از آن حضرت [[امامت]] به وی منتقل خواهد شد، ولی او در حال [[حیات]] پدربزرگوارش در «عُریض» از [[دنیا]] رفت و تابوتش بر روی دوش [[مردم]] به [[مدینه]] منتقل و در کنار [[بقیع]] [[دفن]] شد. | ||
[[شیخ مفید]] پس از بیان مطالب فوق، میافزاید: [[روایت]] شده است که امام صادق{{ع}} در [[مرگ]] این فرزند [[جزع]] و [[بیتابی]] بسیار مینمود و به شدت [[اندوهگین]] بود؛ به طوری که در پیشاپیش جنازهاش با پای برهنه و بدون عبا حرکت میکرد و به هنگام [[تشییع]] دستور داد چندین بار [[تابوت]] را بر [[زمین]] نهادند و کفن را کنار زد و به صورتش نگاه کرد. منظور آن حضرت از این عمل این بود که مرگ اسماعیل بر همگان معلوم شود و برای کسی در مرگ وی [[شک]] و شبههای باقی نماند و این فکر که شاید او امام پس از پدرش باشد، به کلی از ذهنها زدوده شود. از این رو پس از مرگ اسماعیل{{ع}} کسانی که [[گمان]] میکردند او در [[آینده]] به [[مقام امامت]] خواهد رسید به [[اشتباه]] خود پی بردند و از [[عقیده]] خویش برگشتند ولی تعداد اندکی از کسانی که در مناطق دور [[زندگی]] میکردند و رابطه با شخص امام و [[اصحاب]] آن حضرت نداشتند، در عقیده خویش مبنی بر زنده بودن اسماعیل و امامت وی پس از امام صادق{{ع}} باقی ماندند. | |||
شیخ مفید مینویسد: پس از شهادت امام صادق{{ع}} و گروهی از همان افراد، راه [[حقیقت]] را دریافتند و از عقیده به حیات و امامت اسماعیل، منصرف و به امامت [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} [[معتقد]] شدند و در این [[عقیده]] نماند مگر تعدادی اندک که آنان هم به دو گروه تقسیم شدند: گروهی [[وفات]] اسماعیل را پذیرفتند ولی بر این عقیده بودند که به هر حال او شایسته [[امامت]] بود نه [[برادران]] دیگرش و پس از [[مرگ]] او و پدرش، این [[مقام]] به فرزند او «محمد بن اسماعیل» منتقل میشود نه برادرش «[[موسی بن جعفر]]»؛ بنابراین به امامت «محمد بن اسماعیل» [[معتقد]] شدند. اما بعضی از آنها در عقیده به [[حیات]] اسماعیل ثابت ماندند و این هر دو گروه را [[اسماعیلیه]] میگویند. امروزه تعداد [[پیروان]] اسماعیلیه اندک است و آن چه امروز از عقیده آنان معروف است، این است که به عقیده اسماعیلیه، امامت پس از اسماعیل بن [[امام صادق]] در میان [[فرزندان]] او تا [[قیامت]] نسل به نسل باقی خواهد ماند<ref>ارشاد، شیخ مفید، ص۲۸۵ (چاپ بصیرتی، قم).</ref>. امروز در تعدادی از کشورها به خصوص در هندوستان گروهی از این [[مذهب]] [[پیروی]] میکنند و به «اسماعیلیه» معروفند. | |||
و اما درباره [[قبر]] [[اسماعیل بن جعفر]] صادق{{ع}}؛ [[وهابیان]] برخلاف [[قبور]] داخل [[بقیع]] که به هنگام تخریب هیچ اثری در ساختمان و [[دیوار]] برای آنها باقی نگذاشتند - به دور قبور خارج از بقیع که در معبر عمومی قرار گرفته بودند، دیواری کشیدند؛ از جمله آنها قبر منتسب به «[[فاطمه بنت اسد]]» و قبر «[[سعد بن معاذ]]» و قبر «اسماعیل بن امام صادق» بود، که پس از انضمام این ضلع به بقیع در سالهای اخیر دیوار موجود در اطراف آنها نیز برداشته شد. | |||
در سال ۱۳۵۳ شمسی در سطح وسیعی مطرح شد که هنگام زیرسازی خیابان غربی بقیع به وسیله سعودیها، جسد [[اسماعیل فرزند امام صادق]]{{ع}} پس از گذشت قرنها، سالم [[کشف]] شده و در داخل بقیع [[دفن]] گردیده است. این خبر [[صحت]] داشت و از بقعه اسماعیل که تا سال ۱۳۵۳ ش (۱۳۹۴ق) در کنار خیابان و در جوار بقیع قرار داشت دیگر اثری باقی نمانده بود. قبر جدید اسماعیل در سمت شرقی [[قبور]] [[شهدا]] به طرف [[قبر]] [[حلیمه سعدیه]] و دقیقاً به فاصله ده قدم معمولی است که قطعه سنگهای بزرگی در اطراف آن [[نصب]] شده بود، اما متاسفانه اخیراً در اثر جابجا شدن قطعه سنگها و ایجاد پیاده رو در میان این قبر و قبور شهدا و از بین رفتن نشانههای موجود، این [[نگرانی]] وجود دارد که مانند قبور سایر شخصیتها و بزرگان، به طور کلی فراموش شود. قبر اصلی اسماعیل، فرزند امام صادق{{ع}} خارج از [[بقیع]] یعنی سمت مقابل درِ کنونی بقیع و مقابل [[قبور ائمه]] قرار داشته است. | |||
مرقد جناب اسماعیل دارای قدیمیترین و بزرگترین ساختمان بوده است. [[سمهودی]] از این [[حرم]] با تعبیر «کبیر» یاد میکند و برای آن سه در معرفی مینماید: در جنوب شرقی، در وُسطی که به طرف میدان و خارج قلعه [[شهر]] باز میشد و در اُخری<ref>وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۹۲۰.</ref>. این که حرم جناب اسماعیل چرا نسبت به [[حرمها]] و مقابر موجود در بقیع و منسوب به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} از وسعت و [[عظمت]] بیشتری برخوردار بوده است، میتوان گفت: اولاً برخلاف قبور واقع در بقیع – و به استثنای قبور ائمه چهارگانه که از ابتدا در [[خانه]] شخصی [[عقیل]] واقع شده که در یک [[مزار]] و گورستان عمومی تقریباً محدود و غیر وسیع واقع شدهاند، مرقد اسماعیل در کنار محوطهای [[آزاد]] و خانههای مسکونی و شخصی، از جمله خانه [[امام سجاد]]{{ع}} قرار گرفته است که با مرور [[زمان]]، سمت دیگر آن به صورت باغ و نخلستان درآمده و به همین مرقد [[وقف]] گردیده است. و ثانیاً نباید نقش [[سلاطین]] فاطمی را که نزدیک به چهار [[قرن]] در [[شام]] و قسمتی از آفریقای شمالی و [[مصر]] [[حکومت]] داشتند و به [[امامت]] جناب اسماعیل [[معتقد]] بودند نادیده گرفت؛ زیرا طبیعی است آنها هم علاقه داشتند که در کنار گنبد و بارگاه ائمه بقیع و دیگر [[امامان]] و پیشوایان شیعه و [[اهل سنت]] در کشورهای مختلف، ساختمان [[حرم]] [[امام]] و پیشوایشان نیز از عظمت و شکوه بیشتر برخوردار باشد<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، ص۳۰۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۰۶؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۱
آشنایی اجمالی
اسماعیل در میان هفت فرزند پسر امام صادق(ع) از نظر سن بزرگترین آنان و از لحاظ لیاقت و شایستگی از مقام ارجمندی برخوردار بود؛ لذا محبت و اکرام آن حضرت را بیش از بقیه به سوی خود جلب کرده بوده و به همین جهت عدهای از شیعیان امام صادق فکر میکردند پس از آن حضرت امامت به وی منتقل خواهد شد، ولی او در حال حیات پدربزرگوارش در «عُریض» از دنیا رفت و تابوتش بر روی دوش مردم به مدینه منتقل و در کنار بقیع دفن شد.
شیخ مفید پس از بیان مطالب فوق، میافزاید: روایت شده است که امام صادق(ع) در مرگ این فرزند جزع و بیتابی بسیار مینمود و به شدت اندوهگین بود؛ به طوری که در پیشاپیش جنازهاش با پای برهنه و بدون عبا حرکت میکرد و به هنگام تشییع دستور داد چندین بار تابوت را بر زمین نهادند و کفن را کنار زد و به صورتش نگاه کرد. منظور آن حضرت از این عمل این بود که مرگ اسماعیل بر همگان معلوم شود و برای کسی در مرگ وی شک و شبههای باقی نماند و این فکر که شاید او امام پس از پدرش باشد، به کلی از ذهنها زدوده شود. از این رو پس از مرگ اسماعیل(ع) کسانی که گمان میکردند او در آینده به مقام امامت خواهد رسید به اشتباه خود پی بردند و از عقیده خویش برگشتند ولی تعداد اندکی از کسانی که در مناطق دور زندگی میکردند و رابطه با شخص امام و اصحاب آن حضرت نداشتند، در عقیده خویش مبنی بر زنده بودن اسماعیل و امامت وی پس از امام صادق(ع) باقی ماندند.
شیخ مفید مینویسد: پس از شهادت امام صادق(ع) و گروهی از همان افراد، راه حقیقت را دریافتند و از عقیده به حیات و امامت اسماعیل، منصرف و به امامت حضرت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند و در این عقیده نماند مگر تعدادی اندک که آنان هم به دو گروه تقسیم شدند: گروهی وفات اسماعیل را پذیرفتند ولی بر این عقیده بودند که به هر حال او شایسته امامت بود نه برادران دیگرش و پس از مرگ او و پدرش، این مقام به فرزند او «محمد بن اسماعیل» منتقل میشود نه برادرش «موسی بن جعفر»؛ بنابراین به امامت «محمد بن اسماعیل» معتقد شدند. اما بعضی از آنها در عقیده به حیات اسماعیل ثابت ماندند و این هر دو گروه را اسماعیلیه میگویند. امروزه تعداد پیروان اسماعیلیه اندک است و آن چه امروز از عقیده آنان معروف است، این است که به عقیده اسماعیلیه، امامت پس از اسماعیل بن امام صادق در میان فرزندان او تا قیامت نسل به نسل باقی خواهد ماند[۱]. امروز در تعدادی از کشورها به خصوص در هندوستان گروهی از این مذهب پیروی میکنند و به «اسماعیلیه» معروفند.
و اما درباره قبر اسماعیل بن جعفر صادق(ع)؛ وهابیان برخلاف قبور داخل بقیع که به هنگام تخریب هیچ اثری در ساختمان و دیوار برای آنها باقی نگذاشتند - به دور قبور خارج از بقیع که در معبر عمومی قرار گرفته بودند، دیواری کشیدند؛ از جمله آنها قبر منتسب به «فاطمه بنت اسد» و قبر «سعد بن معاذ» و قبر «اسماعیل بن امام صادق» بود، که پس از انضمام این ضلع به بقیع در سالهای اخیر دیوار موجود در اطراف آنها نیز برداشته شد.
در سال ۱۳۵۳ شمسی در سطح وسیعی مطرح شد که هنگام زیرسازی خیابان غربی بقیع به وسیله سعودیها، جسد اسماعیل فرزند امام صادق(ع) پس از گذشت قرنها، سالم کشف شده و در داخل بقیع دفن گردیده است. این خبر صحت داشت و از بقعه اسماعیل که تا سال ۱۳۵۳ ش (۱۳۹۴ق) در کنار خیابان و در جوار بقیع قرار داشت دیگر اثری باقی نمانده بود. قبر جدید اسماعیل در سمت شرقی قبور شهدا به طرف قبر حلیمه سعدیه و دقیقاً به فاصله ده قدم معمولی است که قطعه سنگهای بزرگی در اطراف آن نصب شده بود، اما متاسفانه اخیراً در اثر جابجا شدن قطعه سنگها و ایجاد پیاده رو در میان این قبر و قبور شهدا و از بین رفتن نشانههای موجود، این نگرانی وجود دارد که مانند قبور سایر شخصیتها و بزرگان، به طور کلی فراموش شود. قبر اصلی اسماعیل، فرزند امام صادق(ع) خارج از بقیع یعنی سمت مقابل درِ کنونی بقیع و مقابل قبور ائمه قرار داشته است.
مرقد جناب اسماعیل دارای قدیمیترین و بزرگترین ساختمان بوده است. سمهودی از این حرم با تعبیر «کبیر» یاد میکند و برای آن سه در معرفی مینماید: در جنوب شرقی، در وُسطی که به طرف میدان و خارج قلعه شهر باز میشد و در اُخری[۲]. این که حرم جناب اسماعیل چرا نسبت به حرمها و مقابر موجود در بقیع و منسوب به خاندان پیامبر(ص) از وسعت و عظمت بیشتری برخوردار بوده است، میتوان گفت: اولاً برخلاف قبور واقع در بقیع – و به استثنای قبور ائمه چهارگانه که از ابتدا در خانه شخصی عقیل واقع شده که در یک مزار و گورستان عمومی تقریباً محدود و غیر وسیع واقع شدهاند، مرقد اسماعیل در کنار محوطهای آزاد و خانههای مسکونی و شخصی، از جمله خانه امام سجاد(ع) قرار گرفته است که با مرور زمان، سمت دیگر آن به صورت باغ و نخلستان درآمده و به همین مرقد وقف گردیده است. و ثانیاً نباید نقش سلاطین فاطمی را که نزدیک به چهار قرن در شام و قسمتی از آفریقای شمالی و مصر حکومت داشتند و به امامت جناب اسماعیل معتقد بودند نادیده گرفت؛ زیرا طبیعی است آنها هم علاقه داشتند که در کنار گنبد و بارگاه ائمه بقیع و دیگر امامان و پیشوایان شیعه و اهل سنت در کشورهای مختلف، ساختمان حرم امام و پیشوایشان نیز از عظمت و شکوه بیشتر برخوردار باشد[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ ارشاد، شیخ مفید، ص۲۸۵ (چاپ بصیرتی، قم).
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۹۲۰.
- ↑ تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، ص۳۰۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۰۶؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۲.