سیره: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سیره در لغت]] - [[سیره در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = سیره (پرسش)}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سیره در لغت]] - [[سیره در قرآن]] - [[سیره در حدیث]] - [[سیره در اخلاق اسلامی]] - [[سیره در کلام اسلامی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سیره (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>


'''سیره''' به‌معنای استمرار طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است.  
'''سیره''' به‌معنای استمرار طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. سیره پیامبر {{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است.  


==معناشناسی سیره==
== معناشناسی ==
===واژه‌شناسی لغوی===
=== معنای لغوی ===
{{اصلی|سیره در لغت}}
{{اصلی|سیره در لغت}}
سیره در [[ادبیات]] و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و [[شیوه رفتار]] و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۸۲؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>
سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه «سیره» را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>


===معنای اصطلاحی===
=== معنای اصطلاحی ===
سیره در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم [[اخلاق]] و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار می‌رود<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۷۰.</ref>.
«سیره» در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و اخلاق عملی به کار رفته است. چنان‌که [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] از سیره، با عنوان نوع خاص رفتار و عملکرد [[انسان]] تعبیر می‌کند<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۱۷۸.</ref>. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و رفتار مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم [[اخلاق]] و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار می‌رود. در برخی از موارد واژه “هَدْی” به‌معنای سیره و روش و هیئت ظاهری افراد به‌کار رفته است<ref>ابن اثیر جزری (مبارکالنهایه فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۵۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۶: {{عربی|الْهَدْيُ: السّيرة و الهيئة و الطّريقة}}.</ref>؛ یعنی اینکه افراد ظاهرالصلاح هستند یا بدعمل و بدرفتار.


مفهوم اصطلاحی «سِیرَه» در نزد علمای [[سیره]] و [[تاریخ]]، ناظر به سبک‌شناسی و روش‌شناسی [[رفتار انسان]] است و با آنچه اهل لغت در معنای آن بیان کرده است تفاوت چندانی ندارد. از این رو، می‌توان «سیره» را در اصطلاح به معنای نوع [[رفتار]] و طریقه و [[سبک زندگی]]، تعریف نمود.
از سده‌های نخستین تاریخ اسلام به بعد، محققان اسلامی در خلال جمع‌آوری [[احادیث]] بزرگان به ویژه [[رسول خدا]]{{صل}} به ثبت سیره آن حضرت در مجموعه‌هایی با عنوان مسند، [[سنن]] و غیر آن پرداخته‌اند و جنبه‌های مختلف زندگانی ایشان را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده‌اند<ref>برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر.ک: فصل اول کتاب سیره سیاسی معصومان{{عم}} در عصر حاکمیت، اثر نگارنده.</ref>. در توصیف‌های [[دینی]] آمده است [[سیره پیامبر]] و [[اهل بیت]] آن حضرت را بشناسیم و همان‌گونه باشیم که آنان بودند و روش آنان را [[اسوه]] و [[سرمشق]] خویش قرار دهیم<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص۲۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۷۰.</ref>.


بر این اساس، [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} و حضرات [[ائمه]]{{عم}} به معنای رفتارشناسی آن بزرگواران است و مراد از آن [[شناخت]] اصول و روش‌هایی است که حضرات [[معصومین]]{{عم}} در رفتار و [[کردار]] خود داشته‌اند. بنابراین «سیره» در [[حقیقت]] اصولی است [[پایدار]] که تعیین کننده [[منطق عملی]]؛ یعنی شیوه و سبک رفتار انسان در حوزه‌ای معیّن را بازگو می‌کند.
=== تفاوت «سیره» با «سنّت» ===
{{همچنین|سنت}}
«سیره» و «سنّت» از نظر لغوی به معنای روش و طریقه پیموده شده است. اما اصطلاحاً این دو باهم تفاوت مفهومی دارد؛ زیرا در اصطلاح [[فقهی]] و اصولی «سنّت» به مجموعه اقوال و [[افعال]] و تقریر معصوم {{عم}} گفته می‌شود؛ امّا «سیره» تنها بر افعال و روش عملی آن بزرگواران دلالت دارد؛ یعنی [[سیره معصومین]] {{عم}} ناظر به رفتارهای [[هدف]] مند و استمرار پذیری است که از [[معصوم]] {{ع}} در محیط فردی، [[اجتماعی]]، و [[تربیتی]] به منظور [[خودسازی]] یا اثرگذاری بر دیگران؛ سرزده است به گونه‌ای که هر کدام در قلمرو کاربردی خود، می‌تواند منشأ استخراج سبک و روش کلی [[رفتار]] قرار گیرد.


[[شهید مطهری]] رحمه الله با اشاره به تفاوت معنایی «سَیر» و «سیره» می‌گوید: «سَیر» یعنی حرکت، رفتن، [[راه رفتن]]؛ «سیره» یعنی نوع و سبک خاص راه رفتن. مثلًا {{عربی|جَلْسَ}} یعنی نشستن و {{عربی|جِلْسَه}} یعنی سبک و نوع نشستن<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۶، ص۵۰.</ref>.
از این نظر، مفهوم «سنّت» گسترده‌تر از «سیره» خواهد بود، اما اگر «سیره» را به معنای رفتار و عمل نوعی بدانیم، می‌توان گفت: بین «سیره» و «سنّت» نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است؛ چراکه از یک سو هر دو در سنّت عملی، [[وحدت]] و هماهنگی دارند و از سوی دیگر سیره، برخی از گفتار پیامبر اکرم {{صل}} را در بر نمی‌گیرد و از سوی سوم گزارش‌هایی که در [[قرآن]] درباره رفتار پیامبر اکرم {{صل}} آمده است، سنّت نامیده نمی‌شوند.


به [[اعتقاد]] وی، هر [[رفتاری]] را نمی‌توان اصطلاحاً سیره نامید؛ بلکه رفتاری که دارای روش و سبک ویژه باشد، مصداق سیره خواهد بود؛ چراکه هیئت {{عربی|فِعلَه}} در لغت [[عرب]] دلالت بر نوع و روش خاص دارد. از این رو می‌گوید: آنچه مهم است شناختن سبک [[رفتار پیامبر]] است. اما آنهایی که سیره نوشته‌اند، رفتار پیامبر را نوشته‌اند، این کتاب‌هایی که ما به نام «سیره» داریم سَیر است نه سیره. مثلًا سیره حلبیّه [[سیر]] است نه سیره؛ اسمش سیره هست ولی واقعش سیر است. رفتار پیامبر [[اکرم]]{{صل}} نوشته شده است نه سبک [[پیامبر]] در رفتار، نه اسلوب رفتار پیامبر، نه متد [[پیامبر اکرم]]{{صل}}<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۶، ص۵۰.</ref>.
لازم به ذکر است که در فرهنگ شیعه، اصطلاح «سنّت» اختصاص به گفتار و [[کردار]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ندارد، بلکه گفتار و رفتار و تقریر دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}} و [[حضرت زهرا]] {{س}} را نیز در بر می‌گیرد. از این رو، همان گونه که [[سیره نبوی]]، [[سنت]] به شمار می‌رود و [[حجّت]] است، سیره اهل بیت [[عصمت]] {{عم}} نیز [[حجت]] بوده و همتای قرآن شمرده می‌شود<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۱۸.</ref>.


ایشان با بیان اینکه [[رفتارها]]، سبک‌های مختلفی دارد و [[سیره‌شناسی]]، همان سبک‌شناسی است، هر شخص و گروهی از جمله [[پیامبران]]{{عم}} به ویژه [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه معصومین]]{{عم}} را دارای سبک رفتاری مخصوص به خود دانسته، می‌افزاید: [[سیره پیامبر]]{{صل}}؛ یعنی سبک پیامبر{{صل}} و مِتُدی که او در عمل و در روش برای مقاصد خودش به کار می‌برد. مثلا [[پیامبر]]{{صل}} [[تبلیغ]] می‌کرد. روش [[تبلیغی]] پیامبر چه روشی بود؟ سبک تبلیغی پیامبر{{صل}} چه سبکی بود؟ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در همان حال که مبلغ بود و [[اسلام]] را تبلیغ می‌کرد، یک [[رهبر سیاسی]] برای [[جامعه]] خودش بود، از وقتی که آمد به [[مدینه]]، جامعه تشکیل داد، [[حکومت]] تشکیل داد، خودش [[رهبر]] جامعه بود. سبک و متد [[رهبری]] و [[مدیریت]] پیامبر اکرم{{صل}} در جامعه چه متدی بود؟ پیامبر اکرم{{صل}} در همان حال [[قاضی]] هم بود و میان [[مردم]] [[قضاوت]] می‌کرد، سبک قضاوتش چه سبکی بود؟ پیامبر اکرم{{صل}} مثل همه مردم دیگر [[زندگی]] [[خانوادگی]] داشت، [[زنان]] متعدد داشت، [[فرزندان]] داشت. سبک پیامبر{{صل}} در زن‌داری چگونه بود؟ سبک پیامبر اکرم{{صل}} در [[معاشرت]] با [[اصحاب]] و [[یاران]] و به اصطلاح مریدها چگونه بود؟ پیامبر{{صل}} [[دشمنان]] سرسختی داشت، سبک و [[روش پیامبر]]{{صل}} در [[رفتار]] با دشمنان چه بود؟ و ده‌ها سبک دیگر در قسمت‌های مختلف دیگر<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۶، ص۵۲-۵۳.</ref>.
== اقسام و گونه‌ها ==
سیره دارای انواع و اقسامی است که هر کدام در زمینه خاصی به کار می‌رود و در حوزه کاربرد خود، معتبر و تأثیرگذار است:
# '''[[سیره فردی]]:''' سیره فردی به رفتارهایی اطلاق می‌شود که بیشتر جنبه شخصی دارد و ناظر به عملکرد فرد است، نه دیگران. به عبارت دیگر، منظور از سیره فردی [[رفتار]] و مَشی است که هدف آن متوجه خود فرد است و اغلب به قصد [[خودسازی]] و تکامل روحی و [[معنوی]] فرد و یا جهت گذران [[زندگی]] صورت می‌گیرد؛ نظیر [[عبادات]] و یا کارهای معمول شبانه‌روزی.
# '''سیره اجتماعی:''' سیره اجتماعی در برابر سیره فردی قرار دارد و منظور از آن، رفتارهایی است که در ارتباط با دیگران انجام می‌گیرند و اگر فرد تنها باشد، به انجام آن اقدام نمی‌کند. [[تعاون]] و [[همکاری]] و [[حسن معاشرت]] را می‌توان در زمره سیره اجتماعی شمرد؛ چراکه همکاری در صورت وجود دیگران معنی پیدا می‌کند و اگر [[انسان]] تنها باشد، تعاون مصداق ندارد.
# '''[[سیره اخلاقی]] و [[تربیتی]]:''' سیره در حوزه [[اخلاق]] و [[تربیت]]، با سیره در حیطه فردی و [[اجتماعی]] ارتباط نزدیک دارد. شاید با دید سطحی نتوان تفاوتی میان سیره فردی و [[اخلاقی]] و همچنین میان سیره اجتماعی و تربیتی قائل شد و تفاوت آنها را به دست آورد؛ زیرا سیره اخلاقی تفاوت چندانی با سیره فردی ندارد و هر دو ناظر به رفتارهای شخصی انسان هستند. سیره اجتماعی هم تمایز قابل توجهی از سیره تربیتی نداشته و هر دو در ارتباط با دیگران شکل می‌گیرند و ظرف وجودی آنها، فضای [[اجتماع]] است. تفاوت آنها در این است که سیره تربیتی به منظور دیگر‌سازی انجام می‌گیرد و سیره اجتماعی ممکن است چنین هدفی نداشته باشد. بدین ترتیب، اگر به مفهوم و کاربرد سیره در حوزه‌های مختلف دقت شود، تفاوت‌هایی هرچند جزئی میان آنها وجود دارد.
# '''سیره قولی و فعلی:''' یکی دیگر از تقسیمات سیره، تقسیم آن به قولی و فعلی است؛ زیرا سیره، اعم از گفتاری و رفتاری است و سبک و روشی که معنای خاص سیره است، در هر دو حوزه، مصداق پیدا می‌کند. از آنجا که گفتار، نوعی رفتار است و می‌تواند سبک‌ها و روش‌های گوناگون داشته باشد، وقتی سیره مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، تنها رفتار منظور نیست، بلکه گفتار را هم شامل می‌شود.
# '''سیره عقلایی (بنای عقلا):''' سیره عقلا نیز از اقسام سیره است که در [[فقه]] کاربرد زیاد دارد و در [[علم اصول]] مورد بحث قرار می‌گیرد.
# '''سیره متشرعه ([[شرعی]]):''' [[رفتار]] [[پیروان]] یک [[شریعت]] بر عمل یا ترک یک کار، به سیره متشرعه تعبیر می‌شود. هر چند این اصطلاح عمومیت دارد و به همه [[شرایع]] اطلاق می‌گردد، ولی در مباحث فقه و اصول، به [[شریعت اسلام]] انصراف دارد. وقتی گفته می‌شود سیره متشرعه، سیره مسلمانان منظور است، نه سیره [[پیروان ادیان]] دیگر<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۴۲.</ref>.


در این جا نیز، منظور از «سِیرَه» روش‌های [[رفتاری]] قاعده مندی است که بیانگر سبک عملکرد یک فرد در عرصه زندگی است و مراد از [[سیره مهدوی]]، روش عملی و سبک رفتاری [[امام مهدی]]{{ع}} در ابعاد مختلف فردی، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[تربیتی]]، جهادی، [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و غیره است.
== سیره معصومان ==
آنچه در سخن گهربار [[امام حسین]]{{ع}} به [[محمد حنفیه]] در بیان [[سیره]] آن [[حضرت]] [[مشاهده]] می‌شود، بیانگر سبک و [[قانون]] رفتاری آن حضرت در پی‌گیری [[روش پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} مبنی بر [[اجرای احکام]] الاهی است، فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي‌{{صل}} أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}}}}<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref>؛ «[[تصمیم]] دارم [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنم و روش جد و پدرم را دنبال نمایم».
{{اصلی|سیره معصوم}}
[[سیره پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} یکی از راه‌های دریافت [[معارف اسلامی]] است. [[نقل]] سیره تأثیر زیادی بر [[رفتار]] [[انسان‌ها]] می‌گذارد. مطالعه سیره و [[تاریخ]] معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل فهم است و [[پیام]] آن در اذهان ماندگارتر است. [[سیره معصومان]] راه [[زندگی]]، راه سازندگی، راه تلاش، راه تعامل [[اجتماعی]]، راه برخورد [[سیاسی]]، راه [[مبارزه]] و [[جهاد]] و راه [[خُلق و خوی]] پسندیده را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای [[شکیبایی]] در برابر [[ناگواری‌ها]]، [[سختی‌ها]]، بی مهری‌های [[یاران]]، تهمت‌ها و افتراها، [[مصیبت‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با [[کافران]]، [[منافقان]]، قدرت‌های استبدادی، [[حاکمان ستمگر]] و گروه‌های [[فاسد]] و جنایتکاران جسور را به [[انسان]] می‌آموزد.


[[امام صادق]]{{ع}} در سخنی با [[مفضل بن عمر]]، سیره و سبک تعامل امام مهدی{{ع}} با مردم را، بر پایه [[روش پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی کرده است. می‌فرماید:
منابع مهم سیره را عموماً کتاب‌های [[تاریخی]] می‌دانند و در این زمینه کمتر به منابع روایی توجه می‌شود و نسبت به کتاب‌های تاریخی در درستی مطالب آنها دقت و توجه کامل نمی‌شود؛ در نتیجه گاه اندیشه‌های ناروا و نادرستی از طریق نقل آنها به [[جامعه]] راه می‌یابد که گاه با [[قرآن]] و مسائل بدیهی و مسلم فقهی ناسازگاری دارد و دستاویزی برای مخالفان اسلام و دشمنان دین می‌شود؛ به ویژه که سیره جاذبه دارد و برای عموم قابل دریافت و فهم است. گاهی گونه‌ای ناسازگاری بین آنچه به عنوان سیره از معصومان نقل می‌شود و مسائل فقهی رخ می‌نماید و جامعه را دچار اندیشه‌های ناهماهنگ و ملتهب می‌کند؛ لذا باید در پی راه‌ها و روش‌هایی بود که ما را به سرچشمۀ زلال سیره رهنمون گردد و از آلودگی‌ها دور سازد. ما بر این باوریم که سیره، نمونۀ متعالی [[احکام اسلامی]] است و نباید با آن در تضاد باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.
{{متن حدیث|إِذَا أَذِنَ اللَّهُ تَعَالَى لِلْقَائِمِ بِالْخُرُوجِ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَدَعَا النَّاسَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَوَّفَهُمْ بِاللَّهِ وَ دَعَاهُمْ إِلَى حَقِّهِ عَلَى أَنْ يَسِيرَ فِيهِمْ بِسِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ يَعْمَلَ فِيهِمْ بِعَمَلِهِ}}<ref>إعلام الوری بأعلام الهدی، ص۴۶۰.</ref>؛ هرگاه [[خداوند]] به [[قائم]]{{ع}} [[اذن]] خروج دهد بالای [[منبر]] می‌رود و [[مردم]] را به سوی [[پروردگار]] و [[خوف]] و [[خشیت]] از او [[دعوت]] می‌کند و مردم را به پذیرش [[دعوت حق]] طلبانه خود فرامی خواند و به آنها امر می‌کند تا به [[سیره رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] نمایند و خودش هم به روش آن [[حضرت]] عمل می‌کند.<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۱۴.</ref>


==اهمیت سیره==
=== ساحت‌های سیره معصوم ===
[[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت [[معارف اسلامی]] است. [[نقل]] سیره تأثیر زیادی بر [[رفتار]] [[انسان‌ها]] می‌گذارد. مطالعه سیره و [[تاریخ]] معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل [[فهم]] است و [[پیام]] آن در اذهان ماندگارتر است. [[سیره معصومان]] [[راه]] [[زندگی]]، راه [[سازندگی]]، راه تلاش، راه تعامل [[اجتماعی]]، راه برخورد [[سیاسی]]، راه [[مبارزه]] و [[جهاد]] و راه [[خُلق و خوی]] [[پسندیده]] را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای [[شکیبایی]] در برابر [[ناگواری‌ها]]، [[سختی‌ها]]، بی مهری‌های [[یاران]]، تهمت‌ها و افتراها، [[مصیبت‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با [[کافران]]، [[منافقان]]، قدرت‌های استبدادی، [[حاکمان ستمگر]] و گروه‌های [[فاسد]] و [[جنایتکاران]] [[جسور]] را به [[انسان]] می‌آموزد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.
{{مدخل وابسته}}
 
==[[لزوم نگارش سیره]]==
بر پایه [[گزارش‌های تاریخی]]، در آغاز دوران [[خلافت]]، به بهانه بی‌توجهی به [[قرآن]] با [[سنت]] و سیره [[حضرت رسول]]{{صل}} [[مبارزه]] شد. [[خلیفه دوم]] به طور رسمی [[مردم]] را از نگاشتن [[حدیث]] بازداشت<ref>علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۲۳؛ ابن رجب حنبلی، ذیل طبقات الحنابله، ج۴، ص۳۶۸، شرح حال سلیمان بن عبدالقوی.</ref> و سال‌ها بعد هم اگر اثری تدوین می‌شد، [[دستگاه خلافت]] آن را از بین می‌برد. ممنوعیت [[تدوین حدیث]] تا [[زمان]] [[خلافت]] [[عمر بن عبدالعزیز]] ادامه داشت. وی در آغاز [[قرن دوم]] [[دستور]] [[نگارش]] [[حدیث]] را صادر کرد<ref>علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۷۱؛ بدرالدین عینی، عمدة القاری، ج۲، ص۱۲۹.</ref>؛ ولی در عمل تا چند سال بعد از [[سقوط]] [[بنی امیه]] در سال ۱۴۳ تدوین حدیث انجام نگرفت<ref>شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۱۳؛ علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۷۶؛ محمدباقر بهبودی، معرفة الحدیث، ص۱. {{عربی|و في هذا العصر شرع علماء الاسلام في تدوين الحديث و الفقه و التفسير، فصنّف ابن جريح التصانيف بمكة...}}.</ref>.
 
اولین یا مهم‌ترین کتاب سیره که [[محمد بن اسحاق بن یسار]] (م ۱۵۰) آن را نگاشته بود، اکنون در دسترس نیست و از بین رفته است. نگارش سیره [[ابن اسحاق]] در دوران [[خلافت عباسی]] به درخواست [[منصور]] برای فرزندش [[مهدی]] انجام شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، مقدمه، ص۱۰.</ref>. این اثر تا حدود [[قرن هشتم]] و نهم در دسترس بوده است.
 
بر خلاف جریان خلافت، [[رهبران]] [[شیعه]] بر سیرۀ [[نبوی]] تأکید داشتند و آن را ملاک عمل خود دانسته<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۵.</ref> و [[فقیه]] [[واقعی]] را کسی می‌دانستند که به [[سنت پیامبر]]{{صل}} متمسک شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰: {{متن حدیث|إِنَّ الْفَقِيهَ حَقَّ الْفَقِيهِ الزَّاهِدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبُ فِي الْآخِرَةِ الْمُتَمَسِّكُ بِسُنَّةِ النَّبِيِّ}}.</ref>. بخشی از [[سیره نبوی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} در [[کتب اربعه]] بازتاب یافته است. شیعه تلاش کرده است [[سیره معصومان]] را از مهم‌ترین منابع معتبر استخراج کند. همه [[صاحب نظران]] بر این باورند که [[بهترین]] [[اخبار]] و معتبرترین آنها در این چهار اثر موجود است؛ بنابراین خبری که در این سه یا چهار اثر [[نقل]] شده باشد، از درصد [[اعتماد]] بالایی برخوردار است و سیرۀ مستخرج از این منابع می‌تواند از [[پذیرش]] و اقبال عمومی بیشتری برخوردار شود.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۷.</ref>
 
==[[سیره معصوم]]==
 
==ساحت‌های سیره معصوم ==
{{منابع}}
# [[سیره اخلاقی]]
# [[سیره اخلاقی]]
# [[سیره عرفانی]]
# [[سیره عرفانی]]
خط ۶۰: خط ۵۴:
# [[سیره مدیریتی]]
# [[سیره مدیریتی]]
# [[سیره نظامی]]
# [[سیره نظامی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۷: خط ۶۱:
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
#[[پرونده:152236.jpg|22px]] [[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|'''سیره امام مهدی در عصر ظهور''']]
# [[پرونده:152236.jpg|22px]] [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|'''سیره امام مهدی در عصر ظهور''']]
# [[پرونده:IM010671.jpg|22px]] [[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|'''سیره اخلاقی و تربیتی معصومین''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۷۳: خط ۶۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده: سیره]]
[[رده:اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۹

سیره به‌معنای استمرار طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته می‌شود، نمونه‌هایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل می‌کردند. سیره پیامبر (ص) و معصومان یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است.

معناشناسی

معنای لغوی

سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است[۱] و بر این اساس، بسیاری نیز واژه «سیره» را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و کردار تعریف کرده‌اند[۲]. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. خداوند متعال در قرآن، سیره را به مفهوم هیئت، صورت و شکل به کار برده است: ﴿قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى[۳].[۴]

معنای اصطلاحی

«سیره» در اصطلاح دینی به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. چنان‌که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از سیره، با عنوان نوع خاص رفتار و عملکرد انسان تعبیر می‌کند[۵]. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته می‌شود، نمونه‌هایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم اخلاق و سیره و سنّت به یک معنی به کار می‌رود. در برخی از موارد واژه “هَدْی” به‌معنای سیره و روش و هیئت ظاهری افراد به‌کار رفته است[۶]؛ یعنی اینکه افراد ظاهرالصلاح هستند یا بدعمل و بدرفتار.

از سده‌های نخستین تاریخ اسلام به بعد، محققان اسلامی در خلال جمع‌آوری احادیث بزرگان به ویژه رسول خدا(ص) به ثبت سیره آن حضرت در مجموعه‌هایی با عنوان مسند، سنن و غیر آن پرداخته‌اند و جنبه‌های مختلف زندگانی ایشان را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده‌اند[۷]. در توصیف‌های دینی آمده است سیره پیامبر و اهل بیت آن حضرت را بشناسیم و همان‌گونه باشیم که آنان بودند و روش آنان را اسوه و سرمشق خویش قرار دهیم[۸].

تفاوت «سیره» با «سنّت»

«سیره» و «سنّت» از نظر لغوی به معنای روش و طریقه پیموده شده است. اما اصطلاحاً این دو باهم تفاوت مفهومی دارد؛ زیرا در اصطلاح فقهی و اصولی «سنّت» به مجموعه اقوال و افعال و تقریر معصوم (ع) گفته می‌شود؛ امّا «سیره» تنها بر افعال و روش عملی آن بزرگواران دلالت دارد؛ یعنی سیره معصومین (ع) ناظر به رفتارهای هدف مند و استمرار پذیری است که از معصوم (ع) در محیط فردی، اجتماعی، و تربیتی به منظور خودسازی یا اثرگذاری بر دیگران؛ سرزده است به گونه‌ای که هر کدام در قلمرو کاربردی خود، می‌تواند منشأ استخراج سبک و روش کلی رفتار قرار گیرد.

از این نظر، مفهوم «سنّت» گسترده‌تر از «سیره» خواهد بود، اما اگر «سیره» را به معنای رفتار و عمل نوعی بدانیم، می‌توان گفت: بین «سیره» و «سنّت» نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است؛ چراکه از یک سو هر دو در سنّت عملی، وحدت و هماهنگی دارند و از سوی دیگر سیره، برخی از گفتار پیامبر اکرم (ص) را در بر نمی‌گیرد و از سوی سوم گزارش‌هایی که در قرآن درباره رفتار پیامبر اکرم (ص) آمده است، سنّت نامیده نمی‌شوند.

لازم به ذکر است که در فرهنگ شیعه، اصطلاح «سنّت» اختصاص به گفتار و کردار پیامبر اکرم (ص) ندارد، بلکه گفتار و رفتار و تقریر دیگر امامان معصوم (ع) و حضرت زهرا (س) را نیز در بر می‌گیرد. از این رو، همان گونه که سیره نبوی، سنت به شمار می‌رود و حجّت است، سیره اهل بیت عصمت (ع) نیز حجت بوده و همتای قرآن شمرده می‌شود[۹].

اقسام و گونه‌ها

سیره دارای انواع و اقسامی است که هر کدام در زمینه خاصی به کار می‌رود و در حوزه کاربرد خود، معتبر و تأثیرگذار است:

  1. سیره فردی: سیره فردی به رفتارهایی اطلاق می‌شود که بیشتر جنبه شخصی دارد و ناظر به عملکرد فرد است، نه دیگران. به عبارت دیگر، منظور از سیره فردی رفتار و مَشی است که هدف آن متوجه خود فرد است و اغلب به قصد خودسازی و تکامل روحی و معنوی فرد و یا جهت گذران زندگی صورت می‌گیرد؛ نظیر عبادات و یا کارهای معمول شبانه‌روزی.
  2. سیره اجتماعی: سیره اجتماعی در برابر سیره فردی قرار دارد و منظور از آن، رفتارهایی است که در ارتباط با دیگران انجام می‌گیرند و اگر فرد تنها باشد، به انجام آن اقدام نمی‌کند. تعاون و همکاری و حسن معاشرت را می‌توان در زمره سیره اجتماعی شمرد؛ چراکه همکاری در صورت وجود دیگران معنی پیدا می‌کند و اگر انسان تنها باشد، تعاون مصداق ندارد.
  3. سیره اخلاقی و تربیتی: سیره در حوزه اخلاق و تربیت، با سیره در حیطه فردی و اجتماعی ارتباط نزدیک دارد. شاید با دید سطحی نتوان تفاوتی میان سیره فردی و اخلاقی و همچنین میان سیره اجتماعی و تربیتی قائل شد و تفاوت آنها را به دست آورد؛ زیرا سیره اخلاقی تفاوت چندانی با سیره فردی ندارد و هر دو ناظر به رفتارهای شخصی انسان هستند. سیره اجتماعی هم تمایز قابل توجهی از سیره تربیتی نداشته و هر دو در ارتباط با دیگران شکل می‌گیرند و ظرف وجودی آنها، فضای اجتماع است. تفاوت آنها در این است که سیره تربیتی به منظور دیگر‌سازی انجام می‌گیرد و سیره اجتماعی ممکن است چنین هدفی نداشته باشد. بدین ترتیب، اگر به مفهوم و کاربرد سیره در حوزه‌های مختلف دقت شود، تفاوت‌هایی هرچند جزئی میان آنها وجود دارد.
  4. سیره قولی و فعلی: یکی دیگر از تقسیمات سیره، تقسیم آن به قولی و فعلی است؛ زیرا سیره، اعم از گفتاری و رفتاری است و سبک و روشی که معنای خاص سیره است، در هر دو حوزه، مصداق پیدا می‌کند. از آنجا که گفتار، نوعی رفتار است و می‌تواند سبک‌ها و روش‌های گوناگون داشته باشد، وقتی سیره مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، تنها رفتار منظور نیست، بلکه گفتار را هم شامل می‌شود.
  5. سیره عقلایی (بنای عقلا): سیره عقلا نیز از اقسام سیره است که در فقه کاربرد زیاد دارد و در علم اصول مورد بحث قرار می‌گیرد.
  6. سیره متشرعه (شرعی): رفتار پیروان یک شریعت بر عمل یا ترک یک کار، به سیره متشرعه تعبیر می‌شود. هر چند این اصطلاح عمومیت دارد و به همه شرایع اطلاق می‌گردد، ولی در مباحث فقه و اصول، به شریعت اسلام انصراف دارد. وقتی گفته می‌شود سیره متشرعه، سیره مسلمانان منظور است، نه سیره پیروان ادیان دیگر[۱۰].

سیره معصومان

سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است. نقل سیره تأثیر زیادی بر رفتار انسان‌ها می‌گذارد. مطالعه سیره و تاریخ معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل فهم است و پیام آن در اذهان ماندگارتر است. سیره معصومان راه زندگی، راه سازندگی، راه تلاش، راه تعامل اجتماعی، راه برخورد سیاسی، راه مبارزه و جهاد و راه خُلق و خوی پسندیده را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای شکیبایی در برابر ناگواری‌ها، سختی‌ها، بی مهری‌های یاران، تهمت‌ها و افتراها، مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با کافران، منافقان، قدرت‌های استبدادی، حاکمان ستمگر و گروه‌های فاسد و جنایتکاران جسور را به انسان می‌آموزد.

منابع مهم سیره را عموماً کتاب‌های تاریخی می‌دانند و در این زمینه کمتر به منابع روایی توجه می‌شود و نسبت به کتاب‌های تاریخی در درستی مطالب آنها دقت و توجه کامل نمی‌شود؛ در نتیجه گاه اندیشه‌های ناروا و نادرستی از طریق نقل آنها به جامعه راه می‌یابد که گاه با قرآن و مسائل بدیهی و مسلم فقهی ناسازگاری دارد و دستاویزی برای مخالفان اسلام و دشمنان دین می‌شود؛ به ویژه که سیره جاذبه دارد و برای عموم قابل دریافت و فهم است. گاهی گونه‌ای ناسازگاری بین آنچه به عنوان سیره از معصومان نقل می‌شود و مسائل فقهی رخ می‌نماید و جامعه را دچار اندیشه‌های ناهماهنگ و ملتهب می‌کند؛ لذا باید در پی راه‌ها و روش‌هایی بود که ما را به سرچشمۀ زلال سیره رهنمون گردد و از آلودگی‌ها دور سازد. ما بر این باوریم که سیره، نمونۀ متعالی احکام اسلامی است و نباید با آن در تضاد باشد[۱۱].

ساحت‌های سیره معصوم

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.
  2. ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.
  3. «فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.
  4. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص ۲۷؛ ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۵۹.
  5. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۱۷۸.
  6. ابن اثیر جزری (مبارک)، النهایه فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۵۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۶: الْهَدْيُ: السّيرة و الهيئة و الطّريقة.
  7. برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر.ک: فصل اول کتاب سیره سیاسی معصومان(ع) در عصر حاکمیت، اثر نگارنده.
  8. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص۲۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۷۰.
  9. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۱۸.
  10. احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۴۲.
  11. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۵۶.