اعراف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
===چیستی اعراف=== | ===چیستی اعراف=== | ||
*اعراف در لغت یعنی مکانهای بلند و مرتفع و این ارتفاع به حدی است که شخص به محیط بیرون اشراف داشته و همه چیز برای او قابل رؤیت است<ref>التبیان، ج۴، ص۴۱۰. </ref> و در اصطلاح یعنی مکانی بلند میان [[بهشت و دوزخ]] که شخص بر آن دو اشراف دارد<ref>تصحیح الاعتقادات۲۲۳، المفردات، ص۳۲۲. </ref>. | *اعراف در لغت یعنی مکانهای بلند و مرتفع و این ارتفاع به حدی است که شخص به محیط بیرون اشراف داشته و همه چیز برای او قابل رؤیت است<ref>التبیان، ج۴، ص۴۱۰. </ref> و در اصطلاح یعنی مکانی بلند میان [[بهشت و دوزخ]] که شخص بر آن دو اشراف دارد<ref>تصحیح الاعتقادات۲۲۳، المفردات، ص۳۲۲. </ref>. | ||
*در [[قرآن]] از مردانی یاد شده که در اعرافاند و در [[قیامت]] همۀ چهرهها را میشناسند و راهنماییشان میکنند: {{متن قرآن|وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و چون چشمانشان به سوی دمسازان آتش گردانده میشود میگویند: پروردگارا ما را با گروه ستمکاران مگذار! و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره میشناسند بانگ برمیدارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد» سوره اعراف، آیه ۴۷ ـ ۴۸</ref>. [[سوره]] هفتم [[قرآن]] را، به همین سبب اعراف نامیدهاند<ref>ر.ک: محدثی، | *در [[قرآن]] از مردانی یاد شده که در اعرافاند و در [[قیامت]] همۀ چهرهها را میشناسند و راهنماییشان میکنند: {{متن قرآن|وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و چون چشمانشان به سوی دمسازان آتش گردانده میشود میگویند: پروردگارا ما را با گروه ستمکاران مگذار! و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره میشناسند بانگ برمیدارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد» سوره اعراف، آیه ۴۷ ـ ۴۸</ref>. [[سوره]] هفتم [[قرآن]] را، به همین سبب اعراف نامیدهاند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۵. </ref>. در چهار [[آیه]] از این [[سوره]]، کلمۀ اعراف آمده است و دربارۀ معنای آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد مانند معانی زیر: اعراف محلی است که بر [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اشراف دارد و یا اعراف، تلی است میان [[بهشت و دوزخ]] و یا اینکه اعراف، دیواری است که میان [[مؤمن]] و [[منافق]] حایل میشود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۶. </ref>. | ||
===[[اصحاب اعراف]]=== | ===[[اصحاب اعراف]]=== | ||
*[[اصحاب اعراف]] چه کسانی هستند؟ اکثر [[دانشمندان]] و [[مفسران]]، با توجه به روایاتی که در این زمینه وجود دارد، معتقدند [[اصحاب اعراف]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} هستند<ref>اسفار، ج۹، ص۳۱۸، الاعتقادات، ص۷۰. </ref>؛ صفار حدود ۱۹ [[روایت]] از طرق مختلف [[نقل]] کرده که دلالت براین مطلب دارد<ref>ر.ک: ضیائی ارزگانی، | *[[اصحاب اعراف]] چه کسانی هستند؟ اکثر [[دانشمندان]] و [[مفسران]]، با توجه به روایاتی که در این زمینه وجود دارد، معتقدند [[اصحاب اعراف]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} هستند<ref>اسفار، ج۹، ص۳۱۸، الاعتقادات، ص۷۰. </ref>؛ صفار حدود ۱۹ [[روایت]] از طرق مختلف [[نقل]] کرده که دلالت براین مطلب دارد<ref>ر.ک: [[رحمتالله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمتالله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۵۵ </ref>؛ چنانکه در روایتی [[یزید بن معاویه]] العجلی میگوید از [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[تفسیر]] آیۀ {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref> سؤال کردم. [[حضرت]] فرمودند: «[[آیه]] در [[حق]] این [[امت]] نازل شد و مراد از [[رجال اعراف]]، [[ائمه]] از [[آل محمد]] هستند»<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}}عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ قَالَ أُنْزِلَتْ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الرِّجَالُ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ}}؛ بصائر الدرجات، ص۴۵۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[رحمتالله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمتالله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۵۵ </ref> | ||
*اما همانطور که در [[بیان]] فوق گفته شد، [[دانشمندان]] و [[مفسرین]] براین [[نظریه ]][[اتفاق نظر]] ندارند که [[اصحاب اعراف]] همان [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} هستند چنانکه؛ [[ابن عربی]] میگوید [[اصحاب اعراف]]، کسانی هستند که [[حسنات]] و سیئاتشان مساوی است، یک چشمشان به سوی [[بهشت]] و چشم دیگر به [[جهنم]] دوخته شده است؛ در حالی که وارد شدن به هر کدام از این دو [[جایگاه]]، برای آنان رجحانی ندارد؛ اما وقتی [[دستور]] [[سجده]] به آنها داده میشود، همه [[سجده]] میکنند و وارد [[بهشت]] میشوند. [[صدرالمتألهین]] در شواهد الربوبیه همین قول را برگزید اما پس از مشاهدۀ قول اکثر [[علمای شیعه]] که قائلند [[اصحاب اعراف]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]] است از نظریۀ اولش برگشت<ref>ر.ک: ضیائی ارزگانی، | *اما همانطور که در [[بیان]] فوق گفته شد، [[دانشمندان]] و [[مفسرین]] براین [[نظریه ]][[اتفاق نظر]] ندارند که [[اصحاب اعراف]] همان [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} هستند چنانکه؛ [[ابن عربی]] میگوید [[اصحاب اعراف]]، کسانی هستند که [[حسنات]] و سیئاتشان مساوی است، یک چشمشان به سوی [[بهشت]] و چشم دیگر به [[جهنم]] دوخته شده است؛ در حالی که وارد شدن به هر کدام از این دو [[جایگاه]]، برای آنان رجحانی ندارد؛ اما وقتی [[دستور]] [[سجده]] به آنها داده میشود، همه [[سجده]] میکنند و وارد [[بهشت]] میشوند. [[صدرالمتألهین]] در شواهد الربوبیه همین قول را برگزید اما پس از مشاهدۀ قول اکثر [[علمای شیعه]] که قائلند [[اصحاب اعراف]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]] است از نظریۀ اولش برگشت<ref>ر.ک: [[رحمتالله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمتالله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۵۵. </ref>. | ||
*برخی از اقوال دیگر دربارۀ اینکه [[اصحاب اعراف]] چه کسانی هستند عبارت است از: [[اصحاب اعراف]] بزرگانیاند که به [[کرامت الهی]] متمایزند؛ کسانیاند که [[حسنات]] و [[سیئات]] آنان برابر است؛ اهل فترتاند، یعنی میان [[بعثت]] دو [[پیامبر]] قرار گرفتهاند و [[حجت]] بر آنان تمام نشده است؛ آنان، جنیان مؤمناند؛ [[فرزندان]] نابالغ کافراناند و یا [[فرزندان]] نامشروعاند<ref>المیزان ج، ۸، ص ۱۲۸ـ ۱۲۶؛ پیام قرآن، ج ۶، ص ۵۴۹. </ref>.<ref>فرهنگ | *برخی از اقوال دیگر دربارۀ اینکه [[اصحاب اعراف]] چه کسانی هستند عبارت است از: [[اصحاب اعراف]] بزرگانیاند که به [[کرامت الهی]] متمایزند؛ کسانیاند که [[حسنات]] و [[سیئات]] آنان برابر است؛ اهل فترتاند، یعنی میان [[بعثت]] دو [[پیامبر]] قرار گرفتهاند و [[حجت]] بر آنان تمام نشده است؛ آنان، جنیان مؤمناند؛ [[فرزندان]] نابالغ کافراناند و یا [[فرزندان]] نامشروعاند<ref>المیزان ج، ۸، ص ۱۲۸ـ ۱۲۶؛ پیام قرآن، ج ۶، ص ۵۴۹. </ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۶-۸۷. </ref> | ||
===ویژگیهای [[اصحاب اعراف]]=== | ===ویژگیهای [[اصحاب اعراف]]=== | ||
*اما به دور از هر نظریۀ دیگری و فقط با نگاه به [[آیات]] قرانی در سورۀ اعراف و توجه به ویژگیهای [[اصحاب اعراف]] میتوان دریافت، [[اصحاب اعراف]] اگر هم ائمۀ [[معصومین]] نباشند؛ ولی یقینا انسانهای بزرگ و با عظمتی هستند که نمونه ای از این ویژگیها عبارتند از<ref>ر.ک: اسدی، سید | *اما به دور از هر نظریۀ دیگری و فقط با نگاه به [[آیات]] قرانی در سورۀ اعراف و توجه به ویژگیهای [[اصحاب اعراف]] میتوان دریافت، [[اصحاب اعراف]] اگر هم ائمۀ [[معصومین]] نباشند؛ ولی یقینا انسانهای بزرگ و با عظمتی هستند که نمونه ای از این ویژگیها عبارتند از<ref>ر.ک: [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۳۸۲ -۳۸۵. </ref>: | ||
#[[اصحاب اعراف]] کسانی هستند که در [[دنیا]]، اهل خیر و [[ایمان]] و اهل شرّ و [[طغیان]] را میشناختند: {{متن قرآن|يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، سید | #[[اصحاب اعراف]] کسانی هستند که در [[دنیا]]، اهل خیر و [[ایمان]] و اهل شرّ و [[طغیان]] را میشناختند: {{متن قرآن|يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۳۸۲ -۳۸۵. </ref> | ||
#[[اصحاب اعراف]] کسانی هستند که به [[بهشتیان]] [[فرمان]] ورود به [[بهشت]] را میدهند: «ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ»<ref>سوره اعراف،آیه۴۹. </ref>.<ref>ر.ک: اسدی، سید | #[[اصحاب اعراف]] کسانی هستند که به [[بهشتیان]] [[فرمان]] ورود به [[بهشت]] را میدهند: «ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ»<ref>سوره اعراف،آیه۴۹. </ref>.<ref>ر.ک: [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۳۸۲ -۳۸۵. </ref> | ||
#تعبیر [[رجال]] در آیۀ {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref>، نشان دهندۀ [[عظمت]] این [[اصحاب]] است چراکه در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] برای نشان دادن [[عظمت]] شخصیت افراد از تعیبر [[رجال]] استفاده شده است: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref> اما تعبیر [[رجال]]، همچنانکه ثابت کنندۀ [[عظمت]] [[روحی]] [[اصحاب اعراف]] است، میتواند درصدد اثبات این مطلب باشد که [[اصحاب اعراف]] نمیتوانند از [[فرشتگان]] باشند چراکه لفظ [[رجال]] بر فرشتگانی که به مذکّر، مؤنّث بودن متّصف نمیشوند اطلاق نمیشود<ref>ر.ک: اسدی، سید | #تعبیر [[رجال]] در آیۀ {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>«و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref>، نشان دهندۀ [[عظمت]] این [[اصحاب]] است چراکه در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] برای نشان دادن [[عظمت]] شخصیت افراد از تعیبر [[رجال]] استفاده شده است: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref> اما تعبیر [[رجال]]، همچنانکه ثابت کنندۀ [[عظمت]] [[روحی]] [[اصحاب اعراف]] است، میتواند درصدد اثبات این مطلب باشد که [[اصحاب اعراف]] نمیتوانند از [[فرشتگان]] باشند چراکه لفظ [[رجال]] بر فرشتگانی که به مذکّر، مؤنّث بودن متّصف نمیشوند اطلاق نمیشود<ref>ر.ک: [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۳۸۲ -۳۸۵. </ref>. | ||
===[[وظایف]] [[اصحاب اعراف]]=== | ===[[وظایف]] [[اصحاب اعراف]]=== | ||
*همچنین از وظایفی که بر دوش [[اصحاب اعراف]] گذاشته شده که در بعضی از مواقع با ویژگیهایی این [[اصحاب]] مشترک است، میتوان این [[عظمت]] را متوجه شد از جملۀ این [[وظایف]]<ref>ر.ک: اسدی، سید | *همچنین از وظایفی که بر دوش [[اصحاب اعراف]] گذاشته شده که در بعضی از مواقع با ویژگیهایی این [[اصحاب]] مشترک است، میتوان این [[عظمت]] را متوجه شد از جملۀ این [[وظایف]]<ref>ر.ک: [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۳۸۲ -۳۸۵. </ref>: | ||
#اولین عملی که توسط [[اصحاب اعراف]] در [[قیامت]] صورت میگیرد، این است که اهل اعراف در جایی بلند، میان [[بهشت و دوزخ]] جای میگیرند، تا بر [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اشراف داشته باشند و به [[مؤمنین]] بهشتی [[سلام]] و تحیت میگویند<ref>فرهنگ | #اولین عملی که توسط [[اصحاب اعراف]] در [[قیامت]] صورت میگیرد، این است که اهل اعراف در جایی بلند، میان [[بهشت و دوزخ]] جای میگیرند، تا بر [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اشراف داشته باشند و به [[مؤمنین]] بهشتی [[سلام]] و تحیت میگویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۷. </ref>. | ||
#بعد از تحیت و [[سلام]] [[بهشتیان]]، توسط [[اصحاب اعراف]]، این عده ([[اصحاب اعراف]]) به [[دوزخیان]] نگاه میکنند و آنان را مورد [[سرزنش]] قرا میدهند و میگویند: آیا متوجه شدید که [[مال]] و فرزندانی که جمع کردید و تکبرها که ورزیدید، سودی به حالتان نداشت؟ این [[مؤمنان]]، همانهایی هستند که قسم خوردید [[رحمت الهی]] و [[بهشت]] جاویدان متوجه آنها نخواهد شد. آنگاه خطاب به [[مؤمنان]] میگویند: به [[بهشت]] بروید که [[ترس]] و اندوهی بر شما نیست<ref>المیزان، ج ۸، ص ۱۲۱ـ ۱۳۳. </ref>. | #بعد از تحیت و [[سلام]] [[بهشتیان]]، توسط [[اصحاب اعراف]]، این عده ([[اصحاب اعراف]]) به [[دوزخیان]] نگاه میکنند و آنان را مورد [[سرزنش]] قرا میدهند و میگویند: آیا متوجه شدید که [[مال]] و فرزندانی که جمع کردید و تکبرها که ورزیدید، سودی به حالتان نداشت؟ این [[مؤمنان]]، همانهایی هستند که قسم خوردید [[رحمت الهی]] و [[بهشت]] جاویدان متوجه آنها نخواهد شد. آنگاه خطاب به [[مؤمنان]] میگویند: به [[بهشت]] بروید که [[ترس]] و اندوهی بر شما نیست<ref>المیزان، ج ۸، ص ۱۲۱ـ ۱۳۳. </ref>. | ||
#در [[قیامت]] عده ای از [[مردم]] به خاطر [[ضعف]] ایمانی که داشتند؛ همچنانکه دارای [[اعمال]] خیرند ولی دچار [[معصیت الهی]] شدند، این افراد، برای ورودشان به [[بهشت]] احتیاج به کمک دارند، وظیفۀ دیگر اهل اعراف این است که با شفاعتشان بتوانند این عده را وارد [[بهشت]] کنند<ref>پیام قرآن، ج ۶، ص ۵۵۴؛ فرهنگ | #در [[قیامت]] عده ای از [[مردم]] به خاطر [[ضعف]] ایمانی که داشتند؛ همچنانکه دارای [[اعمال]] خیرند ولی دچار [[معصیت الهی]] شدند، این افراد، برای ورودشان به [[بهشت]] احتیاج به کمک دارند، وظیفۀ دیگر اهل اعراف این است که با شفاعتشان بتوانند این عده را وارد [[بهشت]] کنند<ref>پیام قرآن، ج ۶، ص ۵۵۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۷.</ref>. | ||
===نتیجه گیری=== | ===نتیجه گیری=== | ||
*بنابراین از شواهدی که در [[آیات]] سورۀ اعراف و همچنین روایاتی که در این زمینه وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت اهل اعراف ائمۀ [[معصومین]]{{ع}} هستند که در جایی بلند میان [[بهشت و دوزخ]] قرار دارند به طوری که بر [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اشراف دارند و [[وظیفه]] ایشان در این سه مورد خلاصه میشود: به [[بهشتیان]] [[سلام]] تحیت میگویند؛ [[دوزخیان]] را مورد [[سرزنش]] قرار میدهند و افراد ضعیف الایمان را برای ورود به [[بهشت]] [[شفاعت]] میکنند<ref>فرهنگ | *بنابراین از شواهدی که در [[آیات]] سورۀ اعراف و همچنین روایاتی که در این زمینه وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت اهل اعراف ائمۀ [[معصومین]]{{ع}} هستند که در جایی بلند میان [[بهشت و دوزخ]] قرار دارند به طوری که بر [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اشراف دارند و [[وظیفه]] ایشان در این سه مورد خلاصه میشود: به [[بهشتیان]] [[سلام]] تحیت میگویند؛ [[دوزخیان]] را مورد [[سرزنش]] قرار میدهند و افراد ضعیف الایمان را برای ورود به [[بهشت]] [[شفاعت]] میکنند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۷. </ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم | {{فهرست اثر}} | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
* [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']] | |||
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | * [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | ||
* [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[رحمتالله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمتالله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی | * [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[رحمتالله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمتالله]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']] | ||
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | * [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | ||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} |
نسخهٔ ۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۷
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اعراف (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
چیستی اعراف
- اعراف در لغت یعنی مکانهای بلند و مرتفع و این ارتفاع به حدی است که شخص به محیط بیرون اشراف داشته و همه چیز برای او قابل رؤیت است[۱] و در اصطلاح یعنی مکانی بلند میان بهشت و دوزخ که شخص بر آن دو اشراف دارد[۲].
- در قرآن از مردانی یاد شده که در اعرافاند و در قیامت همۀ چهرهها را میشناسند و راهنماییشان میکنند: ﴿وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ﴾[۳]. سوره هفتم قرآن را، به همین سبب اعراف نامیدهاند[۴]. در چهار آیه از این سوره، کلمۀ اعراف آمده است و دربارۀ معنای آن اختلاف نظر وجود دارد مانند معانی زیر: اعراف محلی است که بر بهشتیان و دوزخیان اشراف دارد و یا اعراف، تلی است میان بهشت و دوزخ و یا اینکه اعراف، دیواری است که میان مؤمن و منافق حایل میشود[۵].
اصحاب اعراف
- اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟ اکثر دانشمندان و مفسران، با توجه به روایاتی که در این زمینه وجود دارد، معتقدند اصحاب اعراف، پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستند[۶]؛ صفار حدود ۱۹ روایت از طرق مختلف نقل کرده که دلالت براین مطلب دارد[۷]؛ چنانکه در روایتی یزید بن معاویه العجلی میگوید از امام باقر(ع) دربارۀ تفسیر آیۀ ﴿وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ﴾[۸] سؤال کردم. حضرت فرمودند: «آیه در حق این امت نازل شد و مراد از رجال اعراف، ائمه از آل محمد هستند»[۹].[۱۰]
- اما همانطور که در بیان فوق گفته شد، دانشمندان و مفسرین براین نظریه اتفاق نظر ندارند که اصحاب اعراف همان اهل بیت پیامبر(ص) هستند چنانکه؛ ابن عربی میگوید اصحاب اعراف، کسانی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است، یک چشمشان به سوی بهشت و چشم دیگر به جهنم دوخته شده است؛ در حالی که وارد شدن به هر کدام از این دو جایگاه، برای آنان رجحانی ندارد؛ اما وقتی دستور سجده به آنها داده میشود، همه سجده میکنند و وارد بهشت میشوند. صدرالمتألهین در شواهد الربوبیه همین قول را برگزید اما پس از مشاهدۀ قول اکثر علمای شیعه که قائلند اصحاب اعراف، پیامبر(ص) و ائمه طاهرین است از نظریۀ اولش برگشت[۱۱].
- برخی از اقوال دیگر دربارۀ اینکه اصحاب اعراف چه کسانی هستند عبارت است از: اصحاب اعراف بزرگانیاند که به کرامت الهی متمایزند؛ کسانیاند که حسنات و سیئات آنان برابر است؛ اهل فترتاند، یعنی میان بعثت دو پیامبر قرار گرفتهاند و حجت بر آنان تمام نشده است؛ آنان، جنیان مؤمناند؛ فرزندان نابالغ کافراناند و یا فرزندان نامشروعاند[۱۲].[۱۳]
ویژگیهای اصحاب اعراف
- اما به دور از هر نظریۀ دیگری و فقط با نگاه به آیات قرانی در سورۀ اعراف و توجه به ویژگیهای اصحاب اعراف میتوان دریافت، اصحاب اعراف اگر هم ائمۀ معصومین نباشند؛ ولی یقینا انسانهای بزرگ و با عظمتی هستند که نمونه ای از این ویژگیها عبارتند از[۱۴]:
- اصحاب اعراف کسانی هستند که در دنیا، اهل خیر و ایمان و اهل شرّ و طغیان را میشناختند: ﴿يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ﴾[۱۵].[۱۶]
- اصحاب اعراف کسانی هستند که به بهشتیان فرمان ورود به بهشت را میدهند: «ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ»[۱۷].[۱۸]
- تعبیر رجال در آیۀ ﴿وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ﴾[۱۹]، نشان دهندۀ عظمت این اصحاب است چراکه در آیات دیگر قرآن برای نشان دادن عظمت شخصیت افراد از تعیبر رجال استفاده شده است: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾[۲۰] اما تعبیر رجال، همچنانکه ثابت کنندۀ عظمت روحی اصحاب اعراف است، میتواند درصدد اثبات این مطلب باشد که اصحاب اعراف نمیتوانند از فرشتگان باشند چراکه لفظ رجال بر فرشتگانی که به مذکّر، مؤنّث بودن متّصف نمیشوند اطلاق نمیشود[۲۱].
وظایف اصحاب اعراف
- همچنین از وظایفی که بر دوش اصحاب اعراف گذاشته شده که در بعضی از مواقع با ویژگیهایی این اصحاب مشترک است، میتوان این عظمت را متوجه شد از جملۀ این وظایف[۲۲]:
- اولین عملی که توسط اصحاب اعراف در قیامت صورت میگیرد، این است که اهل اعراف در جایی بلند، میان بهشت و دوزخ جای میگیرند، تا بر بهشتیان و دوزخیان اشراف داشته باشند و به مؤمنین بهشتی سلام و تحیت میگویند[۲۳].
- بعد از تحیت و سلام بهشتیان، توسط اصحاب اعراف، این عده (اصحاب اعراف) به دوزخیان نگاه میکنند و آنان را مورد سرزنش قرا میدهند و میگویند: آیا متوجه شدید که مال و فرزندانی که جمع کردید و تکبرها که ورزیدید، سودی به حالتان نداشت؟ این مؤمنان، همانهایی هستند که قسم خوردید رحمت الهی و بهشت جاویدان متوجه آنها نخواهد شد. آنگاه خطاب به مؤمنان میگویند: به بهشت بروید که ترس و اندوهی بر شما نیست[۲۴].
- در قیامت عده ای از مردم به خاطر ضعف ایمانی که داشتند؛ همچنانکه دارای اعمال خیرند ولی دچار معصیت الهی شدند، این افراد، برای ورودشان به بهشت احتیاج به کمک دارند، وظیفۀ دیگر اهل اعراف این است که با شفاعتشان بتوانند این عده را وارد بهشت کنند[۲۵].
نتیجه گیری
- بنابراین از شواهدی که در آیات سورۀ اعراف و همچنین روایاتی که در این زمینه وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت اهل اعراف ائمۀ معصومین(ع) هستند که در جایی بلند میان بهشت و دوزخ قرار دارند به طوری که بر بهشتیان و دوزخیان اشراف دارند و وظیفه ایشان در این سه مورد خلاصه میشود: به بهشتیان سلام تحیت میگویند؛ دوزخیان را مورد سرزنش قرار میدهند و افراد ضعیف الایمان را برای ورود به بهشت شفاعت میکنند[۲۶].
منابع
پانویس
- ↑ التبیان، ج۴، ص۴۱۰.
- ↑ تصحیح الاعتقادات۲۲۳، المفردات، ص۳۲۲.
- ↑ «و چون چشمانشان به سوی دمسازان آتش گردانده میشود میگویند: پروردگارا ما را با گروه ستمکاران مگذار! و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره میشناسند بانگ برمیدارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد» سوره اعراف، آیه ۴۷ ـ ۴۸
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۸۶.
- ↑ اسفار، ج۹، ص۳۱۸، الاعتقادات، ص۷۰.
- ↑ ر.ک: ضیائی ارزگانی، رحمتالله، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۵
- ↑ «و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.
- ↑ «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ قَالَ أُنْزِلَتْ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الرِّجَالُ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ بصائر الدرجات، ص۴۵۳.
- ↑ ر.ک: ضیائی ارزگانی، رحمتالله، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۵
- ↑ ر.ک: ضیائی ارزگانی، رحمتالله، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۵.
- ↑ المیزان ج، ۸، ص ۱۲۸ـ ۱۲۶؛ پیام قرآن، ج ۶، ص ۵۴۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۸۶-۸۷.
- ↑ ر.ک: اسدی، سید مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۳۸۲ -۳۸۵.
- ↑ «هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.
- ↑ ر.ک: اسدی، سید مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۳۸۲ -۳۸۵.
- ↑ سوره اعراف،آیه۴۹.
- ↑ ر.ک: اسدی، سید مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۳۸۲ -۳۸۵.
- ↑ «و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ ر.ک: اسدی، سید مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۳۸۲ -۳۸۵.
- ↑ ر.ک: اسدی، سید مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۳۸۲ -۳۸۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۸۷.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص ۱۲۱ـ ۱۳۳.
- ↑ پیام قرآن، ج ۶، ص ۵۵۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۸۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۸۷.