خیره در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
تخییر<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶۶.</ref>، [[حقّ]] [[انتخاب]]، [[هیئت]] و حالتی که برای [[فرد]] مختار حاصل میشود<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۳۱.</ref>. | |||
{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. | |||
تخییر به معنای [[حق]] [[انتخاب]] میان دو یا چند چیز است. [[انسان]] در بسیاری از امورِ مادی و [[معنوی]]، مانند [[اسلام]] و [[کفر]]، [[خیر و شرّ]]، [[حقّ]] و [[باطل]]، [[سعادت]] و [[شقاوت]] و... [[آزاد]] است و [[حق]] [[انتخاب]] دارد. این [[اختیار]] و [[حق]] [[انتخاب]] در موارد خاص که [[حکم الهی]] یا [[حکم]] [[رسول خدا]]{{صل}} به آن تعلق گرفته، از [[مؤمنان]] [[سلب]] شده است و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. بر الزامی بودن [[حکم خدا]] و [[رسول]]{{صل}} در [[حق]] [[مؤمنان]] دلالت دارد؛ لذا [[مؤمنان]] در [[احکام]] [[تشریعی]] باید بر [[حکم خدا]] و [[رسول]]{{صل}} گردن نهند. | |||
در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند» سوره قصص، آیه 68.</ref>. نیز از [[انسان]] در [[احکام]] [[تشریعی]] [[الهی]]، [[سلب]] [[اختیار]] و [[انتخاب]] شده است. [[خداوند]] در مرحله [[تکوین]] عالَم، بر موجودات و مخلوقات منّت دارد و هرچه در عالم [[اراده]] کند، همان خواهد شد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ}}<ref>« خداوند بر کار خویش چیرگی دارد » سوره یوسف، آیه 21.</ref> و نیز در مرحله [[تشریع]]، هرچه برای کمال و [[سعادت انسان]] لازم بوده، [[خداوند]] [[واجب]] کرده و هرچه بر [[انسان]] ضرر میرسانده، [[حرام]] کرده است؛ چون [[فطرت انسانی]] که [[خداوند]] در وجود [[انسان]] قرار داده است، سامان نمیگیرد، مگر به انجام امور [[واجب]] و ترک امور [[محرّم]]؛ لذا در [[احکام]] [[تشریعی]] نیز [[انسان]] [[حق]] [[انتخاب]] و [[اختیار]] ندارد؛ پس [[خداوند]] در مرحله [[تکوین]] و [[تشریع]] مختارِ مایشاء است. هنگامی که به [[انسان]] اجازه داده میشود که هرچه میخواهد انجام دهد یا ترک کند، در وجود خود اختیاری [[تشریعی]] و اعتباری مییابد که این [[اختیار]] به موازات [[اختیار]] [[تکوینی]] اوست و هیچکس از [[انسانها]] [[حق]] [[تحمیل]] چیزی را به او ندارد؛ زیرا مانند او [[انسان]] است و این، مفهوم آزادبودن طبیعی است؛ اما همین [[انسان]] مختار و [[آزاد]] میتواند، [[آزادی]] خود را به دیگری واگذار کند؛ مانند [[انسان]] [[اجتماعی]] که [[آزادی]] را از خود در قبال [[قوانین]] و [[سنن اجتماعی]] به خاطر [[جامعه]] پذیری [[سلب]] کرده است؛ اما در مقابل [[خداوند]] که هم تکویناً مالک [[انسان]] و [[افعال]] اوست و هم تشریعاً، [[انسان]] [[اختیار]] و [[آزادی]] نسبت به [[اراده تشریعی]] [[الهی]] (امرو [[نهی]] [[الهی]]) و همچنین نسبت به [[مشیت]] [[تکوینی]] [[الهی]] ندارد<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۶۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۷۰-۲۷۲.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | * [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۲۵
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خیره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
تخییر[۱]، حقّ انتخاب، هیئت و حالتی که برای فرد مختار حاصل میشود[۲].
﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ﴾[۳].
تخییر به معنای حق انتخاب میان دو یا چند چیز است. انسان در بسیاری از امورِ مادی و معنوی، مانند اسلام و کفر، خیر و شرّ، حقّ و باطل، سعادت و شقاوت و... آزاد است و حق انتخاب دارد. این اختیار و حق انتخاب در موارد خاص که حکم الهی یا حکم رسول خدا(ص) به آن تعلق گرفته، از مؤمنان سلب شده است و آیه شریفه ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ﴾[۴]. بر الزامی بودن حکم خدا و رسول(ص) در حق مؤمنان دلالت دارد؛ لذا مؤمنان در احکام تشریعی باید بر حکم خدا و رسول(ص) گردن نهند.
در آیه شریفه ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۵]. نیز از انسان در احکام تشریعی الهی، سلب اختیار و انتخاب شده است. خداوند در مرحله تکوین عالَم، بر موجودات و مخلوقات منّت دارد و هرچه در عالم اراده کند، همان خواهد شد: ﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ﴾[۶] و نیز در مرحله تشریع، هرچه برای کمال و سعادت انسان لازم بوده، خداوند واجب کرده و هرچه بر انسان ضرر میرسانده، حرام کرده است؛ چون فطرت انسانی که خداوند در وجود انسان قرار داده است، سامان نمیگیرد، مگر به انجام امور واجب و ترک امور محرّم؛ لذا در احکام تشریعی نیز انسان حق انتخاب و اختیار ندارد؛ پس خداوند در مرحله تکوین و تشریع مختارِ مایشاء است. هنگامی که به انسان اجازه داده میشود که هرچه میخواهد انجام دهد یا ترک کند، در وجود خود اختیاری تشریعی و اعتباری مییابد که این اختیار به موازات اختیار تکوینی اوست و هیچکس از انسانها حق تحمیل چیزی را به او ندارد؛ زیرا مانند او انسان است و این، مفهوم آزادبودن طبیعی است؛ اما همین انسان مختار و آزاد میتواند، آزادی خود را به دیگری واگذار کند؛ مانند انسان اجتماعی که آزادی را از خود در قبال قوانین و سنن اجتماعی به خاطر جامعه پذیری سلب کرده است؛ اما در مقابل خداوند که هم تکویناً مالک انسان و افعال اوست و هم تشریعاً، انسان اختیار و آزادی نسبت به اراده تشریعی الهی (امرو نهی الهی) و همچنین نسبت به مشیت تکوینی الهی ندارد[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶۶.
- ↑ احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۳۱.
- ↑ «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
- ↑ «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
- ↑ «و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند» سوره قصص، آیه 68.
- ↑ « خداوند بر کار خویش چیرگی دارد » سوره یوسف، آیه 21.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۶۸.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۷۰-۲۷۲.