ازدراء در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده:ازدراء]] | [[رده:ازدراء]] |
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۱
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ازدراء (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- ازدراء: حقیر شمردن چیزی[۱]، عیب گذاشتن، ناقص شمردن[۲]، خوار آمدن، خوار بودن[۳]، سبک شمردن[۴]. ازدراء از "زری" از باب افتعال، "ازترای" بوده که تاء بدل به دال شده است و تنها یک بار در قالب فعل مضارع (تزدری) در قرآن کریم به کار رفته است.
- ﴿وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا﴾[۵].
- در این آیه شریفه خوار شمردن مردم به چشم نسبت داده شده است که دلالت بر امر ظاهری و دیده ظاهربین میکند و این سبکشمردن و تحقیر مردم مستند به فکر و حقیقت نیست[۶].
- این آیه شریفه به اعتقاد برخی از بزرگان قوم حضرت نوح(ع) و خویشان آن حضرت که کافر بودند، اشاره دارد که طبق اعتقاد آنها انسانها دو گونهاند: اقویا و ضعفا. اقویا دارای مال و صاحبان قدرت و مستظهر و معتضد به مال و اطرافیان خود هستند و بقیه انسانها ضعفایند. اقویا رؤسا و حاکمان جوامع انسانیاند و نعمت و کرامت مختص آنهاست و به خاطر وجود آنان جامعه شکل گرفته است و ضعفا برای خدمت به آنان خلق شدهاند و لذا ضعفا مانند رعیت برای حکومت مستبد، بنده نسبت به مولا و خدمتگزار و کارگر نسبت به کارفرما و مخدوم هستند [۷]. این دیدگاه اقویا و زورمداران و صاحبان زر و زور در جامعه حضرت نوح(ع) بود که آن حضرت آن را این گونه تخطئه و تکذیب میکند و میفرماید: "به کسانی که در چشمان شما خوار میآیند، نمیگویم که خداوند هرگز خیری به آنان نخواهد داد. خداوند به ضمیر آنان داناتر است. اگر چنین کنم، از ستمکاران خواهم بود"[۸].
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۵۲.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۹.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۵۹.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۳۸۱.
- ↑ «و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمیگویم که خداوند هیچگاه به آنان خیری نمیرساند» سوره هود، آیه ۳۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ سید محمد حسین، طباطبایی، المیزان، ج۱۰، ص۲۱۳.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۷۲.