آیه سفیران الهی چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]== {{پرسش‌های وابسته}} {{ستون-شروع|3}} * رده: +== {{منبع‌شناسی جامع}} * [[:رده:))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{پانویس}} +==پانویس== {{پانویس}} ))
خط ۴۱: خط ۴۱:


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}



نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۵

الگو:پرسش غیرنهایی

آیه سفیران الهی چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیاثبات نصب الهی امام

آیه سفیران الهی چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد تقی فیاض‌بخش
آقایان محمد تقی فیاض‌بخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌‌اند:
«﴿كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ * فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ * فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ * مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ * بِأَيْدِي سَفَرَةٍ * كِرَامٍ بَرَرَةٍ[۱].
قرآن تذکری است برای بیداری قلوب انسان‌ها که به دست سفیرانی پاک‎سرشت و پاک‎کردار برای آنان فرستاده شده است. در آیات سوره عبس، بر جنبه مذکّر بودن قرآن در کنار ویژگی حاملان قرآن تأکید شده است. بین حاملان ارجمند قرآن و محتوای آن رابطه و تناسبی برقرار است. از جمله شرایط حاملان، پاکی ذاتی و نیز عصمت در رفتار است؛ تا بدین ترتیب ارتباط بین خداوند و بندگانش به بهترین نحو برقرار گردد و هدایت او مصون از هر گونه پلیدی باقی بماند. لطف الهی ایجاب می‌کند که خداوند انسان‌های برجسته‌ای را که هرگز حجابی بر فطرت آنان قرار نگرفته، به نام هادیان الهی در میان انسان‌ها قرار دهد؛ تا آنان با یادآوری آنچه در فطرت الهی انسان به ودیعه نهاده شده، مذکّر انسان به علوم توحیدی در فطرتش باشند.
خداوند در آیات مختلف قرآن از هادیان الهی با اوصاف گوناگونی از قبیل سفیران با کرامت و پر خیر و برکت یاد می‌کند. این ظرافت آیه نشان می‌دهد که آنان منادیانی هستند که انسان را از غفلت عالم دنیا به سوی عالم ذکر و سلام الهی دعوت می‌نمایند و اسراری را که انسان در سفر به عالم آخرت و وطن اصلی‌اش به آن‏ها محتاج است، برای او در دنیا بیان می‌نمایند. از سوی دیگر، اگر قرآن ذکر است، جدای از مذکّر نخواهد بود؛ زیرا هرچند که قرآن تبیان همه امور است، ولی این مشروط بر آنست که معلم و مفسری در کنار قرآن باشد و متشابهات و پیچیدگی‌های آن را بیان نماید. همچنین به دلیل نیاز انسان‌ها در همه زمان‎ها به چنین امری، لازم است که چنین منادیانی به طور مستمر در میان امت وجود داشته باشند. روایات مختلف نیز سفیران مذکور در این آیه را امامان معصوم(ع) معنی کرده‌اند.
حد وسط در این آیه شریفه، اوصاف حاملان قرآن است که خداوند بر آن‎ها تأکید نموده است؛ از جمله اینکه ایشان سفیرانی باکرامت و نیکوکار هستند. با توجه به آنکه سفیر می‌باید کشف حقیقت از اسراری بنماید که حامل آن است، بنابراین سفیران خداوند که حاملان قرآن برای امت هستند باید اولاً، آگاه به حقیقت قرآن و در نتیجه دین اسلام باشند و ثانیاً، معصوم به عصمت الهی و آگاه از عالم غیب -به تعلیم پروردگار- باشند. مصداق چنین شخصیت‌هایی در عالم اسلام، تنها رسول خدا(ص) و ائمّه اطهار(ع) هستند.
بنابراین، شکل منطقی برهان را با حد وسط قرار دادن صفات سفیران قرآنی به این ترتیب می‌توان بیان کرد:
اولاً، سفیران قرآن حاملان حقیقت قرآن (ظاهر و باطن کتاب مکنون) هستند.
ثانیاً، حامل کتاب مکنون باید مطهر به طهارت الهی باشد. ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ[۲].
نتیجه آنکه: سفیران الهی که حامل قرآن هستند، باید مطهّر به طهارت الهی، یعنی معصوم به ضمانت پروردگار و راسخ در قرآن باشند.
با توجه به آیه تطهیر که سفیران الهی را مطهّر به طهارت الهی بیان می‌دارد و بنا بر نصوص وارده، چنین شخصیت‌هایی در عالم اسلام منحصر به رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) هستند.
همچنین با توجه به آنکه امت همیشه محتاج سفیران الهی در هدایت به حقیقت دین و قرآن است، ضرورت امامت عامه و حضور دائمی امام معصوم در میان امت ثابت می‌شود»[۳]

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. «نه چنین است؛ آن (قرآن) به راستی یادکردی است * که هر کس خواهد از آن پند می‌گیرد * در اوراقی ارجمند است * والا رتبه و پاک * به دست نویسندگانی * که ارجمند و نیکویند» سوره عبس، آیه ۱۱-۱۶.
  2. «که این قرآنی ارجمند است * در نوشته‌ای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۷-۷۹.
  3. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۵۱۹ و ۵۴۲.