آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]] | [[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]] | ||
آیتالله '''[[جعفر سبحانی]]''' در کتاب ''«[http://download.ghbook.ir/downloads/htm/5000/3427-f-13930404-gozide-rahnemaye-haghighat.htm راهنمای حقیقت]»'' در این باره گفته است: | آیتالله '''[[جعفر سبحانی]]''' در کتاب ''«[http://download.ghbook.ir/downloads/htm/5000/3427-f-13930404-gozide-rahnemaye-haghighat.htm راهنمای حقیقت]»'' در این باره گفته است: | ||
«مواردی که پیامبران از غیب خبر دادهاند: با بررسی آیاتی که در مورد آگاهی پیامبران از غیب وارد شده است، میتوان گفت که پیامبران الهی در مواردی که مصلحت ایجاد میکرد، از پس پرده غیب گزارش دادهاند که برخی از آنها را به اختصار بیان میکنیم: | |||
::::#نوح و آگاهی از غیب: نوح فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۶ و ۲۷ سوره نوح علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا* إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا]]}}<ref>«و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار* که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه میکنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمیآورند» سوره نوح آیه۲۶و۲۷.</ref>. این پیامبر عالیقدر در این آیه از دو مطلب کاملا مخفی و پنهان خبر داده است: الف) از این به بعد، هیچ کس از کافران به وی ایمان نخواهد آورند. ب) از نسل این گروه، جز بدکار و ناسپاس کسی متولد نخواهد شد. | ::::#نوح و آگاهی از غیب: نوح فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۶ و ۲۷ سوره نوح علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا* إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا]]}}<ref>«و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار* که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه میکنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمیآورند» سوره نوح آیه۲۶و۲۷.</ref>. این پیامبر عالیقدر در این آیه از دو مطلب کاملا مخفی و پنهان خبر داده است: الف) از این به بعد، هیچ کس از کافران به وی ایمان نخواهد آورند. ب) از نسل این گروه، جز بدکار و ناسپاس کسی متولد نخواهد شد. | ||
::::#یعقوب، یوسف وخبرهای غیبی: سوره یوسف مالامال از خبرهای غیبی یعقوب و فرزند عزیز او یوسف است و با نگاهی گذرا، آگاهی آنان از اخبار غیبی آشکار میگردد. که ما به دو مورد اشاره میکنیم: یوسف در آخرین ملاقات خویش با برادران، خود را به آنان معرفی کرد و پیراهن خود را به مژدهرسانی داد تا آن را به یعقوب برساند، وقتی برادران یوسف و مژدهرسان، مصر را ترک گفتند، یعقوب فوراً گفت: من بوی یوسف را میشنوم اگر مرا تخطئه نکنید. یعقوب از فرسنگها فاصله، بوی یوسف را میشنود و از وصال نزدیک خبر میدهد همچنین یوسف در زندان عزیز، با دو همبند روبرو شد که هردو، مشرک بوده و خواب خود را برای وی نقل کردند، یوسف پساز دعوت آنان به توحید خواب آنان را به درستی تعبیر کرد و پرده از روی غیب برداشت، و فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ]]}}<ref>«یکی از شما ساقی ملک میشود‚ ولی دیگری را به دار میزنند و پرندگان مغز سر او را میخورند» سوره یوسف آیه۴۱.</ref>. | ::::#یعقوب، یوسف وخبرهای غیبی: سوره یوسف مالامال از خبرهای غیبی یعقوب و فرزند عزیز او یوسف است و با نگاهی گذرا، آگاهی آنان از اخبار غیبی آشکار میگردد. که ما به دو مورد اشاره میکنیم: یوسف در آخرین ملاقات خویش با برادران، خود را به آنان معرفی کرد و پیراهن خود را به مژدهرسانی داد تا آن را به یعقوب برساند، وقتی برادران یوسف و مژدهرسان، مصر را ترک گفتند، یعقوب فوراً گفت: من بوی یوسف را میشنوم اگر مرا تخطئه نکنید. یعقوب از فرسنگها فاصله، بوی یوسف را میشنود و از وصال نزدیک خبر میدهد همچنین یوسف در زندان عزیز، با دو همبند روبرو شد که هردو، مشرک بوده و خواب خود را برای وی نقل کردند، یوسف پساز دعوت آنان به توحید خواب آنان را به درستی تعبیر کرد و پرده از روی غیب برداشت، و فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ]]}}<ref>«یکی از شما ساقی ملک میشود‚ ولی دیگری را به دار میزنند و پرندگان مغز سر او را میخورند» سوره یوسف آیه۴۱.</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
| پاسخدهنده = سید علی هاشمی ۱ | | پاسخدهنده = سید علی هاشمی ۱ | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در پایاننامه دکتری خود ''«[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در پایاننامه دکتری خود ''«[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«شواهد متعددی از علم پیامبران به غیب ... در قرآن کریم وجود دارد. اکنون برخی از نمونههای این علوم را با توضیح بیشتر مورد توجه قرار میدهیم: | |||
:::::*'''[[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به حوادث آینده]]:''' قرآن کریم در سوره کهف، داستان ملاقات [[حضرت موسی]]{{ع}} با یکی از بندگان برگزیده خداوند را نقل کرده است. در این ماجرا، آن فرد، کشتی برخی ماهیگران را سوراخ کرد؛ نوجوانی را به قتل رساند و دیواری را که در حال خراب شدن بود، آباد کرد، در حالی که مردم آن روستا از غذا دادن به او و همراهش، [[حضرت موسی]]{{ع}} خود داری کرده بودند. [[حضرت موسی]]{{ع}} که از حکمت کارهای آن ولی خدا آگاه نبود، در مقابل کارهای به ظاهر نادرست او لب به اعتراض گشود؛ البته او در ابتدا قول داده بود که تا زمانی که آن فرد، خود حکمت کارهایش را بیان نکند، سکوت کند. این ملاقات پس از چند بار اعتراض [[حضرت موسی]]{{ع}} به جدایی میانجامد؛ اما پیش از جدایی، آن فرد، حکمت کارهای عجیب خود را بیان کرد. او از حوادثی که در آینده رخ میدهد، آگاه و کارهای او حکیمانه و به دستور خداوند متعال بود: اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار میکردند و من خواستم آن را معیوب کنم (چرا که) پشت سرشان پادشاهی ستمگر بود که هر کشتی سالمی را به زور میگرفت. و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند و بیم داشتیم که آنان را به طغیان و کفر وادارد. از این رو، خواستیم که پروردگارشان به جای او، فرزندی پاکتر و بامحبتتر به آن دو بدهد و اما آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود و پروردگار تو میخواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند. این رحمتی از پروردگارت بود و من آن کارها را خودسرانه انجام ندادم این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آنها شکیبایی به خرج دهی. درباره این که آن ولی خدا و صاحب چنین علمی چه کسی بوده است، میان مفسران اختلاف وجود دارد. اکثر مفسران معتقدند که آن شخص همان [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است. روایات نقل شده از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز این احتمال را تقویت میکند. پیامبر بودن یا نبودن [[حضرت خضر]]{{ع}} نیز میان مفسران مورد اختلاف است. بنابر نقلی که در علل الشرایع آمده است، [[حضرت خضر]]{{ع}} از پیامبران الهی بوده است. چنین دانشی، علم به حقایق مخفی جهان است. پیدا است که این آگاهی در دسترس عموم انسانها نیست؛ تنها برخی از بندگان برگزیده خداوند از چنین دانشی به اذن الهی برخوردارند. تعابیر {{متن قرآن|عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا}}؛ {{متن قرآن|ءَاتَينَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا}} و {{متن قرآن|عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}} که در آیات یاد شده درباره حضرت خضر{{ع}} آمده است، بیان کننده آن است که این علم از عنایات خاص خداوند به ایشان بوده است. گویا تعبیر رایج علم لدنی از همین تعبیر قرآنی: {{متن قرآن|عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}} اقتباس شده است. این آیه نشان میدهد که این علم یک علم خاص الهی بوده است و با علوم عادی انسانها متفاوت است. اگر چه به لحاظ وابستگی تمام هستی به خداوند، تمام علوم با واسطههایی از خداوند است؛ اما این تعبیر نشان میدهد این علم، از علومی است که بیواسطه به خداوند منسوب است. یعنی علمی است که اکتساب آن مانند سایر علوم نیست. خداوند آن را در ظرف وجود هر کس که لیاقتش را داشته باشد و صلاح ببیند، قرار میدهد. | :::::*'''[[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به حوادث آینده]]:''' قرآن کریم در سوره کهف، داستان ملاقات [[حضرت موسی]]{{ع}} با یکی از بندگان برگزیده خداوند را نقل کرده است. در این ماجرا، آن فرد، کشتی برخی ماهیگران را سوراخ کرد؛ نوجوانی را به قتل رساند و دیواری را که در حال خراب شدن بود، آباد کرد، در حالی که مردم آن روستا از غذا دادن به او و همراهش، [[حضرت موسی]]{{ع}} خود داری کرده بودند. [[حضرت موسی]]{{ع}} که از حکمت کارهای آن ولی خدا آگاه نبود، در مقابل کارهای به ظاهر نادرست او لب به اعتراض گشود؛ البته او در ابتدا قول داده بود که تا زمانی که آن فرد، خود حکمت کارهایش را بیان نکند، سکوت کند. این ملاقات پس از چند بار اعتراض [[حضرت موسی]]{{ع}} به جدایی میانجامد؛ اما پیش از جدایی، آن فرد، حکمت کارهای عجیب خود را بیان کرد. او از حوادثی که در آینده رخ میدهد، آگاه و کارهای او حکیمانه و به دستور خداوند متعال بود: اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار میکردند و من خواستم آن را معیوب کنم (چرا که) پشت سرشان پادشاهی ستمگر بود که هر کشتی سالمی را به زور میگرفت. و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند و بیم داشتیم که آنان را به طغیان و کفر وادارد. از این رو، خواستیم که پروردگارشان به جای او، فرزندی پاکتر و بامحبتتر به آن دو بدهد و اما آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود و پروردگار تو میخواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند. این رحمتی از پروردگارت بود و من آن کارها را خودسرانه انجام ندادم این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آنها شکیبایی به خرج دهی. درباره این که آن ولی خدا و صاحب چنین علمی چه کسی بوده است، میان مفسران اختلاف وجود دارد. اکثر مفسران معتقدند که آن شخص همان [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده است. روایات نقل شده از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز این احتمال را تقویت میکند. پیامبر بودن یا نبودن [[حضرت خضر]]{{ع}} نیز میان مفسران مورد اختلاف است. بنابر نقلی که در علل الشرایع آمده است، [[حضرت خضر]]{{ع}} از پیامبران الهی بوده است. چنین دانشی، علم به حقایق مخفی جهان است. پیدا است که این آگاهی در دسترس عموم انسانها نیست؛ تنها برخی از بندگان برگزیده خداوند از چنین دانشی به اذن الهی برخوردارند. تعابیر {{متن قرآن|عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا}}؛ {{متن قرآن|ءَاتَينَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا}} و {{متن قرآن|عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}} که در آیات یاد شده درباره حضرت خضر{{ع}} آمده است، بیان کننده آن است که این علم از عنایات خاص خداوند به ایشان بوده است. گویا تعبیر رایج علم لدنی از همین تعبیر قرآنی: {{متن قرآن|عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}} اقتباس شده است. این آیه نشان میدهد که این علم یک علم خاص الهی بوده است و با علوم عادی انسانها متفاوت است. اگر چه به لحاظ وابستگی تمام هستی به خداوند، تمام علوم با واسطههایی از خداوند است؛ اما این تعبیر نشان میدهد این علم، از علومی است که بیواسطه به خداوند منسوب است. یعنی علمی است که اکتساب آن مانند سایر علوم نیست. خداوند آن را در ظرف وجود هر کس که لیاقتش را داشته باشد و صلاح ببیند، قرار میدهد. | ||
:::::*'''[[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به ملکوت آسمانها و زمین]]:''' در قرآن کریم آمده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ]]}}<ref>«و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد» سوره انعام آیه۷۵.</ref>. ملکوت از مصدر مُلک و به معنای سلطنت و فرمانروایی است. برخی لغویان این واژه را مختص فرمانروایی و سلطنت خداوند دانستهاند. مراد از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم{{ع}} این است که خداوند عظمت و سلطنت خود را در آسمانها و زمین به ایشان نشان داد. روشن است که عظمت و سلطنت الهی وجودی مستقل ندارد که مشاهده شود؛ بلکه مقصود نشان دادن اموری است که این عظمت و سلطنت را میرسانند. برخی از مفسران، بر این نکته تصریح کردهاند که این مشاهده، امری اعجاز گونه نبوده است؛ بلکه تدبر و تعمق در همان پدیدههایی است که بسیاری از انسانها در اطراف خود میبینند؛ اما به سادگی از کنار آن میگذرند؛ اما حضرت ابراهیم{{ع}} در آنها تدبر کرده و اندیشید و دست قدرت خداوند را در آنها مشاهده کرد. در مقابل دیدگاه یاد شده، دیدگاه دیگری معتقد است که خداوند حقایقی پنهان از آسمانها و زمین را به حضرت ابراهیم {{ع}} نشان داد؛ حقایقی که از دسترس معرفت و مشاهده عادی خارج است. ملکوت اشیاء، همان بعدی است که توسط حواس انسانها قابل مشاهده نیست و وابستگی جهان به خداوند و قدرت و سلطنت او را به خوبی نشان میدهد. به نظر میرسد تفسیر دوم درست است. شواهد تفسیری موجود در خود این آیه نیز همین برداشت را تأیید میکند. در این آیه کریمه، سخن از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین است، نه دیدن آنها. این کار (نشان دادن) به خداوند نسبت داده شده است؛ در حالی که دیدن کار حضرت ابراهیم{{ع}} است. این تعبیر به این نکته اشاره دارد که این کار، عنایت خاص خداوند به ایشان بوده و با مشاهده عادی خود حضرت ابراهیم{{ع}} انجام نشده است. چنان که بیان هدف این کار نیز از اختصاصی بودن آن حکایت میکند: {{متن قرآن|لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}. خداوند این عنایت را با هدفی خاص انجام داد که شامل همه نمیشد. بنابراین خداوند در این مورد، حقایقی پنهان را به حضرت ابراهیم{{ع}} نشان داد، نه آن که حضرت ابراهیم{{ع}} در اموری تدبر کرده باشند و به نتایجی رسیده باشند. | :::::*'''[[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به ملکوت آسمانها و زمین]]:''' در قرآن کریم آمده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ]]}}<ref>«و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد» سوره انعام آیه۷۵.</ref>. ملکوت از مصدر مُلک و به معنای سلطنت و فرمانروایی است. برخی لغویان این واژه را مختص فرمانروایی و سلطنت خداوند دانستهاند. مراد از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم{{ع}} این است که خداوند عظمت و سلطنت خود را در آسمانها و زمین به ایشان نشان داد. روشن است که عظمت و سلطنت الهی وجودی مستقل ندارد که مشاهده شود؛ بلکه مقصود نشان دادن اموری است که این عظمت و سلطنت را میرسانند. برخی از مفسران، بر این نکته تصریح کردهاند که این مشاهده، امری اعجاز گونه نبوده است؛ بلکه تدبر و تعمق در همان پدیدههایی است که بسیاری از انسانها در اطراف خود میبینند؛ اما به سادگی از کنار آن میگذرند؛ اما حضرت ابراهیم{{ع}} در آنها تدبر کرده و اندیشید و دست قدرت خداوند را در آنها مشاهده کرد. در مقابل دیدگاه یاد شده، دیدگاه دیگری معتقد است که خداوند حقایقی پنهان از آسمانها و زمین را به حضرت ابراهیم {{ع}} نشان داد؛ حقایقی که از دسترس معرفت و مشاهده عادی خارج است. ملکوت اشیاء، همان بعدی است که توسط حواس انسانها قابل مشاهده نیست و وابستگی جهان به خداوند و قدرت و سلطنت او را به خوبی نشان میدهد. به نظر میرسد تفسیر دوم درست است. شواهد تفسیری موجود در خود این آیه نیز همین برداشت را تأیید میکند. در این آیه کریمه، سخن از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین است، نه دیدن آنها. این کار (نشان دادن) به خداوند نسبت داده شده است؛ در حالی که دیدن کار حضرت ابراهیم{{ع}} است. این تعبیر به این نکته اشاره دارد که این کار، عنایت خاص خداوند به ایشان بوده و با مشاهده عادی خود حضرت ابراهیم{{ع}} انجام نشده است. چنان که بیان هدف این کار نیز از اختصاصی بودن آن حکایت میکند: {{متن قرآن|لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}. خداوند این عنایت را با هدفی خاص انجام داد که شامل همه نمیشد. بنابراین خداوند در این مورد، حقایقی پنهان را به حضرت ابراهیم{{ع}} نشان داد، نه آن که حضرت ابراهیم{{ع}} در اموری تدبر کرده باشند و به نتایجی رسیده باشند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۷: | ||
| پاسخدهنده = علی جزیری احسائی | | پاسخدهنده = علی جزیری احسائی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی جزیری احسائی]]''' در کتاب ''«[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی جزیری احسائی]]''' در کتاب ''«[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در اینجا آنچه توانستیم از اقوال و کلمات علما جمع آوری کنیم، ذکر میکنیم: | |||
:::::*'''[[شیخ طوسی]]:''' از معجزات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} غیر از قرآن (...) قول ایشان به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است که فرمود "بعد از من با [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]] قتال خواهی کرد" و همچنین به [[امام علی]]{{ع}} فرمود "همانا تو قاتل ذوالثدیه هستی" و همچنین قول [[پیامبر]]{{صل}} به عمار است که فرمود "تو را فرقهای ستمکار به قتل میرسانند"<ref>الاقتصاد، ص١٨٠-١٨٣</ref>. | :::::*'''[[شیخ طوسی]]:''' از معجزات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} غیر از قرآن (...) قول ایشان به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است که فرمود "بعد از من با [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]] قتال خواهی کرد" و همچنین به [[امام علی]]{{ع}} فرمود "همانا تو قاتل ذوالثدیه هستی" و همچنین قول [[پیامبر]]{{صل}} به عمار است که فرمود "تو را فرقهای ستمکار به قتل میرسانند"<ref>الاقتصاد، ص١٨٠-١٨٣</ref>. | ||
:::::*'''[[شیخ طبرسی]]:''' از معجزات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} اخبار ایشان از غائبات و آینده است که اخبار ایشان از این امور صحیح بوده و به وقوع پیوسته (...) و انچه که از اخبار به دست ما رسیده بسیار زیاد استو قابل انکار نیست (...) از جمله این موارد قول ایشان بعد از بیعت مردم است که فرمود: «امرت بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین». پس ایامی نگذشت تا اینکه با آنها قتال کرد(...) و همچنین قول ایشان به طلحه و زببیر است زمانی که برای خروج از مدینه به جهت مراسم عمره از ایشان اجازه گرفتند که فرمود : " أو الله ما تریدان العمره و انما تریدان البصره . که همانطور هم شد.<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، ج١، ص٣٣٥-٣٤٦</ref> | :::::*'''[[شیخ طبرسی]]:''' از معجزات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} اخبار ایشان از غائبات و آینده است که اخبار ایشان از این امور صحیح بوده و به وقوع پیوسته (...) و انچه که از اخبار به دست ما رسیده بسیار زیاد استو قابل انکار نیست (...) از جمله این موارد قول ایشان بعد از بیعت مردم است که فرمود: «امرت بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین». پس ایامی نگذشت تا اینکه با آنها قتال کرد(...) و همچنین قول ایشان به طلحه و زببیر است زمانی که برای خروج از مدینه به جهت مراسم عمره از ایشان اجازه گرفتند که فرمود : " أو الله ما تریدان العمره و انما تریدان البصره . که همانطور هم شد.<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، ج١، ص٣٣٥-٣٤٦</ref> |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۱:۲۶
آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «راهنمای حقیقت» در این باره گفته است:
«مواردی که پیامبران از غیب خبر دادهاند: با بررسی آیاتی که در مورد آگاهی پیامبران از غیب وارد شده است، میتوان گفت که پیامبران الهی در مواردی که مصلحت ایجاد میکرد، از پس پرده غیب گزارش دادهاند که برخی از آنها را به اختصار بیان میکنیم:
- نوح و آگاهی از غیب: نوح فرمود: ﴿وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا* إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا﴾[۱]. این پیامبر عالیقدر در این آیه از دو مطلب کاملا مخفی و پنهان خبر داده است: الف) از این به بعد، هیچ کس از کافران به وی ایمان نخواهد آورند. ب) از نسل این گروه، جز بدکار و ناسپاس کسی متولد نخواهد شد.
- یعقوب، یوسف وخبرهای غیبی: سوره یوسف مالامال از خبرهای غیبی یعقوب و فرزند عزیز او یوسف است و با نگاهی گذرا، آگاهی آنان از اخبار غیبی آشکار میگردد. که ما به دو مورد اشاره میکنیم: یوسف در آخرین ملاقات خویش با برادران، خود را به آنان معرفی کرد و پیراهن خود را به مژدهرسانی داد تا آن را به یعقوب برساند، وقتی برادران یوسف و مژدهرسان، مصر را ترک گفتند، یعقوب فوراً گفت: من بوی یوسف را میشنوم اگر مرا تخطئه نکنید. یعقوب از فرسنگها فاصله، بوی یوسف را میشنود و از وصال نزدیک خبر میدهد همچنین یوسف در زندان عزیز، با دو همبند روبرو شد که هردو، مشرک بوده و خواب خود را برای وی نقل کردند، یوسف پساز دعوت آنان به توحید خواب آنان را به درستی تعبیر کرد و پرده از روی غیب برداشت، و فرمود: ﴿أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ﴾[۲].
- حضرت خضر: این تنها پیامبران الهی نیستند که به اذن خداوند از غیب خبر میدهند، مصاحب موسی که معلم او نیز بود، در سه رویداد از غیب خبر میدهد. یک: شکستن کشتی. دو: کشتن نوجوان. سه: تعمیر دیوار.
- خبرهای غیبی حضرت مسیح: حضرت مسیح که آخرین حلقه اتصال میان پیامبران پیشین و پیامبر اسلام(ص) است، از آگاهان به غیب بهشمار میرود. او خویش را با جمله زیر توصیف کرده و میفرماید: ﴿وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾[۳]. و این امر را از معجزات خود بر میشمارد و میفرماید: ﴿وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾[۴]. شاید همین مقدار از آیات، راه را برای اثبات آگاهی برخی از اولیا از غیب، گشوده باشد.
- خبرهای غیبی پیامبر اعظم(ص)
- الف) خبر شهادت امیرالمؤمنین به دست بدبختترین انسانها: پیامبر در حالی که اشک در دیدگان او حلقه زده بود، به علی فرمود: در چنین ماهی (ماه رمضان) خون تو حلال شمرده میشود. من میبینم که در حال نماز به دست بدبختترین انسانهای تاریخ، کشته میشوی. او همانند پیکننده ناقه صالح سنگدل است، ضربتی برسرت میزند و محاسنت را از خون سرت رنگین میکند.
- ب) مرگ ابوذر در تنهایی: ابوذر در یکی از جنگها از ارتش اسلام عقب ماند، هرچه برمرکب خود فشار آورد که از جای برخیزد، سودی نبخشید، شتر را رها کرد و اثاث سفر را برپشت خود نهاد، و به راه افتاد تا هرچه زودتر به مسلمانان برسد. ارتش اسلام در نقطهای به دستور پیامبر(ص) منزل کرده و به استراحت پرداخته بودند، ناگهان سیاهی شخصی که با بار گران پیاده میآمد، از دور نمایان شد. یک نفر از یاران رسول خدا از دور او را شناخت و به پیامبر گفت: این مرد تنها میآید، ابوذر است، در این لحظه پیامبر فرمودند: خدا ابوذر را رحمت کند که تنها راه میرود، تنها میمیرد و تنها برانگیخته میشود. آینده نشان داد که خبر پیامبر عین واقع بود زیرا وی در بیابان (ربذه) در تبعید، دور از اجتماع در کنار دختر خویش با وضع رقّتباری جان سپرد. این دو نمونه از خبرهای غیبی پیامبر گرامی است که مطرح گردید. هرگونه ذکر خبرهای غیبی پیامبر به کتابی مستقل نیاز دارد. براین اساس، اولیای الهی براثر صفای باطن، به اذن الهی از آینده خبر میدهند و چه بسا به خاطر محدَّث بودن، پرده از چهره غیب بردارند»[۵].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در پایاننامه دکتری خود «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه» در اینباره گفته است:
«شواهد متعددی از علم پیامبران به غیب ... در قرآن کریم وجود دارد. اکنون برخی از نمونههای این علوم را با توضیح بیشتر مورد توجه قرار میدهیم:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین جزیری احسائی. |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی جزیری احسائی در کتاب «دفع الریب عن علم الغیب» در اینباره گفته است:
«در اینجا آنچه توانستیم از اقوال و کلمات علما جمع آوری کنیم، ذکر میکنیم:
|
پرسشهای وابسته
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
- بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت میشود؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب امام چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب امام چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب امام چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب امام وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار* که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه میکنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمیآورند» سوره نوح آیه۲۶و۲۷.
- ↑ «یکی از شما ساقی ملک میشود‚ ولی دیگری را به دار میزنند و پرندگان مغز سر او را میخورند» سوره یوسف آیه۴۱.
- ↑ «من به شما خبر میدهم که چه میخورید و چه چیزهایی را در خانه ذخیره میکنید» سوره آل عمران آیه۴۹.
- ↑ «من نابینایان و مبتلایان به بیماری پیسی را شفا میبخشم و مردگان را به اذن خداوند زنده میکنم و شما را از آنچه میخورید و در خانههاتان خیره میکنید خبر میدهم» سوره آل عمران آیه۴۹.
- ↑ وبگاه بازار کتاب قائمیه.
- ↑ «و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد» سوره انعام آیه۷۵.
- ↑ «پاك و منزّه است آن (خدایی) كه بندهاش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی كه اطرافش را برکت دادهايم شبانه برد، تا از نشانههای خود به او نشان دهيم. همانا او شنوا و بیناست».
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت».
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه.
- ↑ الاقتصاد، ص١٨٠-١٨٣
- ↑ اعلام الوری باعلام الهدی، ج١، ص٣٣٥-٣٤٦
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج١، ص١٩-٢٣
- ↑ دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠٥.