بحیر بن ریسان کلاعی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[عبدالله بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | *[[عبدالله بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | ||
*[[معاویه بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | *[[معاویه بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*[[عیسی بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | *[[عیسی بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | ||
*[[سلیمان بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | *[[سلیمان بن ریسان کلاعی]] (فرزند) | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۴۲
مقدمه
ابن حجر[۱] در بخش سوم کتاب خود (مخضرمین) از او یاد کرده است. بنابراین، وی صحابی نیست؛ چنان که برخی بر تابعی بودن او تصریح کردهاند [۲]. وی یمنی بود و به دلیل انتساب به جد اعلای خود، ذوالکلاع بن معدی کرب، او را «کِلاعی» گفتهاند[۳]. چنان که نسبت «رَیسانی» برای نوادگان وی، به اعتبار نام پدر بحیر است[۴]. طبق معمول در برخی منابع نام وی به «بُجیر» تصحیف شده است.
او در زمان معاویه به مصر رفت و در لشکرکشی به مغرب حضور داشت. پس از آن به مصر بازگشت و در آنجا سکونت کرد[۵]. بحیر بعدها والی یمن شد. یک بار که نزد معاویه بود، ابو الاسود دؤلی شعری در مدح وی سرود و خواستار کنیزی از او شد. بَحیر به تقاضای وی پاسخ مثبت داد و گفت دو کنیز به وی میدهد و افزود: اگر مبلغ زیادی پول نیز تقاضا میکرد به وی میداد[۶]. بحیر که ولایت یمن را در زمان یزید بر عهده داشت[۷]، کاروانی از هدایا به سوی یزید فرستاد که امام حسین(ع)در مسیر خود به کوفه، در منزل تنعیم این کاروان را تصرف کرد[۸].
بحیر بن ریسان در درگیریهای میان عبدالله بن زبیر و مروان بن حکم در یمن، از ابن زبیر حمایت کرده و برای وی از مردم یمن بیعت گرفت[۹] و در دوره عبدالله بن زبیر، والی «جَنَد» از شهرهای جنوب صنعا بود. او هنگامی که عبدالله بن زبیر والیان بصره و کوفه را تعیین کرد، از آنان خواست برای رفتن به مأموریت عجله نکنند؛ زیرا اوضاع نجومی مساعد نیست. عبدالله بن مطیع که به امارت کوفه میرفت، به سخن او اعتنایی نکرد و دچار صدماتی شد[۱۰].
بحیر بن ریسان که از فرماندهان عبدالله بن زبیر بود، برای استمداد نزد ابن عباس آمد، اما ابن عباس وی را مردی ستمگر دانست که سزاوار کمک و شفاعت نیست [۱۱].
عبدالله، معاویه، عبدالعزیز، عیسی و سلیمان از جمله فرزندان او و طاووس بن کیسان[۱۲] و یزداد فارسی از موالی وی بودند[۱۳].
وی احادیثی روایت کرده، اما به آنها توجهی نشده است[۱۴]. بحیر از عبادة بن صامت روایت نقل میکند، چنان که ابوسفیان شامی، ابن لهیعه و بکر بن مضر از او روایت میکنند[۱۵]، فرزندانش نیز از او روایاتی نقل کردهاند که از آنها به "مناكير" تعبیر شده است[۱۶].[۱۷]
جستارهای وابسته
- عبدالله بن ریسان کلاعی (فرزند)
- معاویه بن ریسان کلاعی (فرزند)
- عبدالعزیز بن ریسان کلاعی (فرزند)
- عیسی بن ریسان کلاعی (فرزند)
- سلیمان بن ریسان کلاعی (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۶۶.
- ↑ زبیدی، ج۳، ص۲۹.
- ↑ نسب کامل وی را بنگرید: ابن یونس، ج۱، ص۵۹.
- ↑ سمعانی، ج۳، ص۱۱۴؛ و ر.ک: سیوطی، ص۱۲۱.
- ↑ ابن یونس، ج۱، ص۵۹.
- ↑ بلاذری، ج۵، ص۱۱۸.
- ↑ بلاذری، ج۵، ص۳۷۴.
- ↑ طبری، ج۵، ص۳۸۵؛ بلاذری، ج۳، ص۳۷۶؛ ابن طاووس، ص۴۲.
- ↑ بلاذری، ج۵، ص۳۷۴ و ج۶، ص۳۴۲.
- ↑ طبری، ج۶، ص۹.
- ↑ عبدالرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۲۴۵.
- ↑ طبری، ج۷، ص۲۹.
- ↑ مزی، ج۲، ص۳۱۶.
- ↑ ابن عدی، ج۲، ص۵۶؛ عقیلی، ج۱، ص۱۵۵؛ ذهبی، ج۱، ص۲۹۹.
- ↑ ابن ماکولا، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ ابن عدی، ج۲، ص۵۶.
- ↑ داداشنژاد، منصور، مقاله «بحیر بن ریسان کلاعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۰۲.