آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
:::::*مرتبه دوم از معنای [[غیب]] که موضوع بحث را تشکیل میدهد این است که حتی دور از دسترس عقل و ادراک باطنی بشر عادی باشد و ازراه اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید»<ref>[http://imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B3%D9%86%D8%AA_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) علم غیب از منظر قرآن و سنت]</ref> | :::::*مرتبه دوم از معنای [[غیب]] که موضوع بحث را تشکیل میدهد این است که حتی دور از دسترس عقل و ادراک باطنی بشر عادی باشد و ازراه اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید»<ref>[http://imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B3%D9%86%D8%AA_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) علم غیب از منظر قرآن و سنت]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. پژوهشگر [[روزنامه کیهان]]؛}} | |||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین الهی؛}} | |||
[[پرونده:11204.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عباس الهی|الهی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عباس الهی]]'''، در مقاله ''«[[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[غیب]] بر دو قسم است: مطلق و نسبی. غیب مطلق آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است؛ مانند ذات خداوند که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است، گرچه برای خودش مشهود است؛ به همین جهت، غیب مطلق، که حتی برای خود همان شیء نیز [[غیب]] باشد، هرگز وجود ندارد، بلکه معدوم محض است غیب نسبی آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد [[غیب]] است؛ مانند اخبار گذشتگان:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[ آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>؛ و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت مشهود برخی انسانهاست. فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا }}﴾}}<ref> چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref>؛ و مشاهدهاش میسور انبیا و اولیای الهی است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت، بعضی از فرشتگان را مشاهده میکنند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ }}﴾}}<ref> روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref>. | |||
::::::در برابر غیب مطلق و نسبی، شهادت نیز بر دو گونه است: شهادت مطلق که در برابر غیب مطلق است؛ نظیر اصل واقعیت که نسبت به هیچ موجودی، غایب و محجوب نیست، و شهادت نسبی؛ مانند موجودهای محسوس و مادی که وجود و حالات برخی آنها نسبت به برخی دیگر پنهان است<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.</ref>. | |||
::::::غـب و شهادت متعلقات و مصادیق بسیاری دارد، به طوری که هر امری اعم از یک شیء و خبر و حادثه و علم مافوق طبیعت، میتواند موضوع غیب یا شهادت قرار گیرد»<ref>[[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۲۱۶، ص٢۶.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۳. پژوهشگر [[روزنامه کیهان]]؛}} | |||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''نویسنده مقاله [[مراتب حضور (مقاله)|مراتب حضور]]'''، در این باره گفته است: | '''نویسنده مقاله [[مراتب حضور (مقاله)|مراتب حضور]]'''، در این باره گفته است: | ||
خط ۴۱: | خط ۵۰: | ||
:::::* '''حضور عندی موسی و لدنی خضر:''' حضور [[حضرت موسی]]{{ع}} در پیشگاه خداوند یک حضور عندی است؛ یعنی او در محضر خداست، اما حضور [[خضر]]{{ع}} یک حضور لدنی و محضر خدابودن است بدون هیچ واسطه و اضافی. از اینروست که خداوند از خضر به عنوان کسی یاد میکند که بیواسطه از علم لدنی خداوند بهرهمند است. بر همین اساس، کارهایی که انجام میدهد از مقام لدنی الهی است، در حالی کارهای حضرت موسی از مقام عندی الهی است. حضرت خضر به سبب همین جایگاه است که قتلی انجام میدهد و نوجوانی را میکشد و جانش را میگیرد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّكْرًا}}﴾}}<ref>«پس راه افتادند تا هنگامی که پسربچهای دیدند و او را کشت؛ (موسی) گفت: آیا انسانی بیگناه را بیآنکه کسی را کشته باشد کشتی؟ به راستی کاری ناپسند کردی». سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. او در این مقام همانند فرشتگانی عمل میکند که مأمور جانگیری و همانند ملک الموت و [[عزرائیل]] است؛ زیرا ولی الله است و وقتی در این مقام جان میگیرد گویی ملک الموت یا خدا جان شخص را گرفته است؛ زیرا ولیالله در مقام لدنی، عین الله و یدالله است و وقتی تیری میاندازد، خداوند به دست او تیری میافکند و او تنها واسطه است چنانکه ملک الموت یا فرشتگان گیرنده جانها، واسطه هستند. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست». سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.»<ref>[http://m5736z.blog.ir/post/ghyb وبگاه تاریخی فرهنگی قرآنی]</ref>. | :::::* '''حضور عندی موسی و لدنی خضر:''' حضور [[حضرت موسی]]{{ع}} در پیشگاه خداوند یک حضور عندی است؛ یعنی او در محضر خداست، اما حضور [[خضر]]{{ع}} یک حضور لدنی و محضر خدابودن است بدون هیچ واسطه و اضافی. از اینروست که خداوند از خضر به عنوان کسی یاد میکند که بیواسطه از علم لدنی خداوند بهرهمند است. بر همین اساس، کارهایی که انجام میدهد از مقام لدنی الهی است، در حالی کارهای حضرت موسی از مقام عندی الهی است. حضرت خضر به سبب همین جایگاه است که قتلی انجام میدهد و نوجوانی را میکشد و جانش را میگیرد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّكْرًا}}﴾}}<ref>«پس راه افتادند تا هنگامی که پسربچهای دیدند و او را کشت؛ (موسی) گفت: آیا انسانی بیگناه را بیآنکه کسی را کشته باشد کشتی؟ به راستی کاری ناپسند کردی». سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. او در این مقام همانند فرشتگانی عمل میکند که مأمور جانگیری و همانند ملک الموت و [[عزرائیل]] است؛ زیرا ولی الله است و وقتی در این مقام جان میگیرد گویی ملک الموت یا خدا جان شخص را گرفته است؛ زیرا ولیالله در مقام لدنی، عین الله و یدالله است و وقتی تیری میاندازد، خداوند به دست او تیری میافکند و او تنها واسطه است چنانکه ملک الموت یا فرشتگان گیرنده جانها، واسطه هستند. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست». سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.»<ref>[http://m5736z.blog.ir/post/ghyb وبگاه تاریخی فرهنگی قرآنی]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | |||
{{جمع شدن|۴. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.}} | |||
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]] | ||
پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3558 وبگاه اسلام کوئست]» در اینباره گفتهاند: | پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3558 وبگاه اسلام کوئست]» در اینباره گفتهاند: |
نسخهٔ ۲۲ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۶
آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله عبدالله جوادی آملی در کتاب «تسنیم» در اینباره گفته است:
- «شكّی نیست كه عالم غیب و موجودات غیبی درجات متعدد طولی دارند؛ درجاتی كه بعضی برتر از برخی دیگر است» [۱].
- «رؤیت شهودی درجاتی دارد:
- ۱. دیدن خدای سبحان که بالذات و بالاصاله است.
- ۲. رؤیت بالغیر و بالتّبع پیغمبر (ص) و ائمه (ع) که از گناه و اشتباه معصوماند و برپایه احادیثی که در بحث روایی میآیند، مراد از "و المُؤمِنون" آنان هستند. رؤیت حقیقی و کامل، همان شهود معصومانۀ اهل بیت(ع) است که رؤیت، هم شهودی است نه حصولی؛ هم معصومانه و برابر با واقع. بر اساس رویاتی که یاد خواهند شد، ایشان همۀ کارهای بیرونی و درونی اشخاص را میبینند.
- ۳. مشاهدۀ شاگردان ویژۀ ایشان؛ مانند: حارثه بن مالک که از مرز عصمت و مقام "أنّ" نازلتر و در حدّ "کأنّ" است»[۲].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین مدقق؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالحکیم مدقق در مقاله «علم غیب از منظر قرآن و سنت» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین الهی؛ |
---|
|
۳. پژوهشگر روزنامه کیهان؛ |
---|
نویسنده مقاله مراتب حضور، در این باره گفته است:
|
۴. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
|
پرسشهای وابسته
- اقسام و انواع غیب کداماند؟ (پرسش)
- غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- آیا غیب مطلق برای خدا هم غیب است یا برای او قابل ادارک است؟ (پرسش)
- غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- به چه دلیل برای خداوند غیبی وجود ندارد؟ (پرسش)
- اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)
- علم غیب شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)
- فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
- فرق علم غیب خدا و علم غیب برگزیدگان خدا چیست؟ (پرسش)
- فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ تسنیم، ج ۳ - ص ۲۵۰.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ج ۳۵، ص ۲۵۴.
- ↑ همان کسانی که غیب را باور میدارند؛ سوره بقره، آیه: ۳.
- ↑ علم غیب از منظر قرآن و سنت
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
- ↑ روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.
- ↑ تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.
- ↑ «و از روزی پروا کنید که هیچ کاری از کسی برای دیگری بر نمیآید و از او جایگزینی پذیرفته نمیگردد و میانجیگری، سودی برای او ندارد و آنان یاری نخواهند شد». سوره بقره، آیه ١۳۳.
- ↑ «بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران». سوره بقره، آیه ١۸۰.
- ↑ «و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید». سوره نساء، آیه ۸.
- ↑ «و توبه آن کسان که کارهای زشت میکنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، میگوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر میمیرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساختهایم». سوره نساء، آیه ۱۸.
- ↑ «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید». سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
- ↑ «هر کس بداند که چه آماده کرده است». سوره تکویر، آیه ۱۴.
- ↑ «خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است». سوره حج، آیه ۱۷.
- ↑ «پس راه افتادند تا هنگامی که پسربچهای دیدند و او را کشت؛ (موسی) گفت: آیا انسانی بیگناه را بیآنکه کسی را کشته باشد کشتی؟ به راستی کاری ناپسند کردی». سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ «پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست». سوره انفال، آیه ۱۷.
- ↑ وبگاه تاریخی فرهنگی قرآنی
- ↑ سوره یوسف، آیه ۱۰.
- ↑ سوره نمل، آیه ۲۰.
- ↑ سوره کهف، آیه ۲۲ و ۲۶.
- ↑ سوره جن، آیه ۲۶.
- ↑ سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ وبگاه اسلام کوئست