فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

فرق علم غیب پیامبر (ص) با امام (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

صافی

آیت‌الله صافی گلپایگانی در کتاب «گفتمان مهدویت» این‌باره گفته‌است:

«فرق پیغمبر و امام در آگاهی از امور غیبی از این جهت است که در علم پیغمبر (ص)، بشری میان او و عالم غیب واسطه نیست درحالی که ائمه (ع) بخشی از این علم را از پیغمبر (ص) کسب کرده‌اند»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله استادی؛
آیت‌الله رضا استادی در مقاله‌ای با عنوان «پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت» در این‌باره گفته است: «اگر سؤال کنند که فرق بین امام (ع) و پیغمبر (ص) چیست؟ پاسخ، دقیقاً روشن نیست، مثل این است که سؤال از اول این گونه مطرح شده باشد که فرق بین نبی و رسول چیست. چون به هر دو وحی می‌شود، ولی در هر حال، یکی نبی است و رسول نیست و یکی هم نبی است و هم رسول. در هر دو حالت وحی است، ولی دقیقاً برای ما روشن نیست که تفاوت آنها چگونه است، این جا هم در ارتباط امام با عالم غیب جای شبهه نیست، اما نباید به ارتباط او وحی اطلاق کرد. بعضی از اهل تسنّن می‌گویند: شما معتقدید که به ائمّه وحی می‌شود. ما به هیچ وجه به این معتقد نیستیم. عرض کردم خود فاطمه زهرا (ع) می‌فرماید: "وحی قطع شد" پس در عین این که به آنها وحی نمی‌شود، ما معتقدیم که تماس با غیب برقرار است. فرق دیگر امام و پیغمبر در این است که پیغمبر مشرّع است و امام نگاهبان و مبیّن شریعت. این بحث مفصّلی می‌طلبد که ممکن است انتقادی هم در آن باشد: یک حرف این است که پیغمبر شریعت را می‌آورد و وقتی از دنیا رفت شریعت او بر اساس أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ کامل و تمام است و هر چه را ائمّه می‌گویند در مقام تبیین است، آنان پاسدار دین از تحریفات و انحرافات هستند. حتی امام زمان (ع) هم که تشریف بیاورند، چیزهایی که می‌گویند از خودشان نیست، همان چیزهایی است که رسول خدا فرموده و در اختیار ایشان گذاشته است، خواه آن زمان موقع بیانش نبوده یا بیان شده و به ما نرسیده است. این هم یک فرق بین امام (ع) و پیغمبر (ص) است که اگر کسی اصل ارتباط را قبول کرد و گفت من به لفظ وحی و غیر وحی کار ندارم، آنها چه فرقی دارند، یک فرق فارق ارتباط پیغمبر (ص) با عالم غیب است که مجموعه‌ای را به عنوان دین از خدای متعال تلقی می‌کند و در اختیار امّت می‌گذارد، افرادی را هم خود پیغمبر به عنوان مبیّن و مفسر و پاسدار شریعتش تعیین کرده که مبیّن بودن و پاسدار بودن آنها مبتنی بر ارتباط شان با عالم غیب است. اگر کسی با عالم غیب ارتباط نداشته باشد نمی‌تواند از دین پاسداری کند، همان گونه که خود پیامبر چون چنین ارتباطی داشت می‌توانست دین را دریافت و حفظ کند. این بزرگواران که می‌خواهند دین را تفسیر کنند، اگر می‌خواهند از اشتباه در تفسیر مصون باشند، باید با عالم غیب ارتباط داشته باشند. تعبیراتی در دین ما هم هست که، آنها پیوسته با فرشتگان در تماس بودند. البته تعبیرات متفاوت است، گاهی روز، گاهی شب، گاهی شب جمعه و یا مواقع دیگری به عنوان زمان ارتباط آنها ذکر شده است که این بحث دیگری می‌طلبد. اما اصل آن است که امام (ع) هم مثل پیغمبر (ص) با عالم غیب ارتباط دارد. و این جمله بسیار جالب که در امامت مکرّر گفته شده و از امام جواد (ع) نقل گردیده است که «الامامةُ تجری مجرى النبوّة» دقیقاً همان مطلبی است که امامت ائمه (ع) شیعه ادامه نبوّت است، معنایش این است که ارتباط آنها قطع نشده، ولی نبوت قطع شده است. بنابراین، امام (ع) با پیغمبر (ص) از حیث ارتباط هیچ فرقی ندارند، هر دو با عالم غیب ارتباط دارند، اما از حیث این که این ارتباط نامش چیست و کیفیتش چگونه است، این برای ما روشن نیست، فقط نام یکی وحی است و نام دیگری تحدیث؛ در یکی می‌گوییم: يُوحَىٰ إِلَيْكَ و در دیگرى می‌گوییم: محدَّثه یا می‌گوییم: «الأئمةُ محدَّثون»».[۲]
۲. حجت الاسلام و المسلمین اقوام کرباسی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اکبر اقوام کرباسی، در کتاب «مؤمن الطاق» در این‌باره گفته‌ است: «مؤمن‌ الطاق در روایتی که درصدد بیان تفاوت‌های رسول و نبی و محدِّث است، عملاً تفاوت این سه تن را بر محور همین علم بیان کرده است. او تفاوت رسول و نبی را تنها در نحوه دریافت این علم، که به ترتیب در بیداری و رؤیا صورت می‌گیرد بیان کرده است. رسول و نبی موفق به دریافت این علم به‌صورت دیداری هستند، امام محدَّث همین علم را تنها به‌صورت شنیداری واجد می‌شود. گویی اینکه محدَّث فردی است که جبرئیل برای او در عالم خارج حدیث می‌گوید و او البته می‌شنود ولکن از دیدارش محروم است[۳]. در واقع رسول و نبی به‌واسطه همین علم است که می‌دانند آنچه را می‌دانند، و با همین علم، از تنظیم مقدمات و قیاسات برای تحصیل قطع بی‌نیازاند. ایشان به‌واسطه همین موهبت خدادادی است که مَلَک وحی و مَلَک تحدیث را می‌شناسند و به گفتار آن اطمینان حاصل می‌کند. در روایاتی دیگر، ویژگی فوق شنیدن صدای ملک و البته ندیدن او برای نشان دادن تفاوت بین امام و نبی و رسول ذکر شده که می‌توان نتیجه گرفت منظور از محدث همانا ائمه معصومین‌اند»[۴]
۳. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛
حجت الاسلام و المسلمین رضا نیرومند، آقای مرتضوی و خانم الهام محمدزاده نقاشان در مقاله «رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه» در این‌باره گفته‌اند: «در روایات فراوانی از اهل بیت (ع) نقل شده که ایشان میان رسول، نبی و امام فرق می‌گذارند و امام (ع) را محدث خطاب می‌کنند. برید عجلی نقل می‌کند که از حضرت صادق (ع) فرق بین رسول و نبی و محدث را پرسیدم؟ آن حضرت فرمود: "الأول الذی تأتیه الملائکة و تبلغه عن الله تبارک و تعالی و النبی الذی یری فی منامه فما رأی فهو کما رأی و المحدث الذی یسمع کلام الملائکة و ینقر فی أذنه وینکست فی قلبه" [۵] رسول کسی است که فرشته بر او نازل می‌شود و پیغام از طرف خداوند می‌آورد اما نبی کسی است که در خواب می‌بیند و هر چه در خواب دید واقعیت است اما محدث کسی است که صدای ملک را می‌شنود و به گوش او می‌خورد و به قلبش القاء می‌گردد. در حدیث دیگری در باب تفاوت میان رسول و نبی و امام از قول امام رضا (ع) آمده است که بر رسول جبرئیل نازل می‌شود در حالی که او را می‌بیند و صدایش را می‌شنود اما نبی گاهی سخن جبرئیل را می‌شنود و گاهی شخص او را می‌بیند و سخنش را نمی‌شنود، نیز گاهی اوقات در خواب به او خبر می‌دهند مانند خواب ابراهیم (ع) و اما امام آن است که سخن را می‌شنود و شخص را نمی‌بیند [۶]. مجلسی در استنباط از این روایات معتقد است که امام احکام شرعی را در خواب نمی‌بیند اما نبی گاهی در خواب حکم شرعی را می‌بیند مثل رؤیای ابراهیم و فرق بین امام و رسول و نبی در این است که رسول همیشه هنگام القاء حکم شرعی فرشته را می‌بیند ولی نبی و امام در حال القاء حکم، فرشته را نمی‌بینند گرچه ممکن است در سایر احوال، ملائکه را ببینند. لذا القاء ملک بر رسول و نبی بر وجه تعلیم است و القاء ملک بر امام بر وجه تنبیه می‌باشد [۷]»[۸].
۴. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛
آقای جواد رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «بین علم پیغمبر (ص) و امام (ع) دوگانگی نیست؛ قول به تفصیل بین علم امام (ع) به احکام و موضوعات، این اقتضاء را دارد که یا باید همین تفصیل را نسبت به پیغمبر نیز قائل شویم؛ یا این که، این دوگانگی را در علم امام نیز بپذیریم؛ زیرا علم امام (ع) همان علم پیامبر (ص) است که به ارث رسیده است؛ پس حق این است که ملاک علم پیغمبر (ص) و امام (ع) در احکام و موضوعات ملاک واحد است؛ وگرنه با پیغمبر اختلاف خواهند داشت، و در تحصیل بخشی از آن نیازمند جستجو خواهند بود، حال آن که در شأن معصومین نیست که نیاز به جستجو داشته باشند؛ زیرا، خود نص الهی و حجّت بر دیگران می باشند، و نسیان و غفلت بشری بر آنها عارض نمی‌شود؛ وگرنه در این فرض با دیگران یکسان خواهند بود»[۹].
۵. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛
پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «در عین حال، قطع شدن وحی، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند امام (ع) و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت می‌کنند. آنها به جهت این که پیشوا و امام (ع) هستند، علم و دانش‌های خویش را از طرف خداوند دریافت می‌کنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، وحی نمی‌گویند؛ بلکه به آن "الهام" می‌گویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما الهام الهی که نوع دیگری از وحی می‌باشد، برای امامان (ع) وجود دارد. براساس روایات، امامان (ع) دست آموز الهام غیبی‌اند و صدای غیب را می‌شنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمی‌بینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را می‌شنود و گاه خود ملک را نیز می‌بیند. این الهام، نظیر الهامی است که به حضرت خضر (ع)، ذوالقرنین، حضرت مریم (س) و مادر موسی شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست. حضرت رضا (ع) در ضمن حدیث مفصلی درباره امامت فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان امام (ع) برای مردم برمی‌گزیند، به او سعه صدر عطا می‌کند و چشمه‌های حکمت را در دلش قرار می‌دهد و علم را به وی الهام می‌کند تا در پاسخ به هیچ سؤالی درنماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود. پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده، از خطاها و لغزش‌ها در امان خواهد بود. باید توجه داشت امام (ع) کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قلّه هرم هستی قرار دارد. از این رو، باطن امام (ع) نیز همانند باطن پیامبر (ص)، با نور ولایت حق روشن بوده، با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. امام (ع) نیز همانند پیامبر (ص)، واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم وحی و شریعت است؛ امّا پیامبر (ص) نیست؛ یعنی مقام و شأن و مسؤلیت نبوی و رسالت را به او نداده اند»[۱۰].
۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان.
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «از امام صادق (ع) پرسیدند: علم بدون اختلاف، مخصوص امامان (ع) است و شما چگونه از آن آگاهى می‌یابید؟ فرمودند: «آگاهى ما هم از این معرفت بى‌اختلاف، مانند آگاهى پیامبر خدا (ص) است؛ با این تفاوت که آنچه را پیامبر (ص) می‌دید، ما نمی‌بینیم» [۱۱]»[۱۲].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. کتاب گفتمان مهدویت
  2. پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹
  3. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۱.
  4. مؤمن الطاق؛ ص۲۰۶.
  5. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴: ۲۶، ۷۵.
  6. همان: ۲۶، ۷۵؛ کلینی، بی تا ۱، ۲۴۸.
  7. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴: ۲، ۲۸۹.
  8. رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص ۶۰.
  9. کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام.
  10. مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی
  11. اصول کافى، چهار جلدى، کتاب الحجة، ص ۳۵۰.
  12. وبگاه پرسمان