علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)
علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- علم غیب بالفعل چیست؟
- علم غیب فعلی به چه معناست؟
- علم غیب دائمی چگونه علمی است؟
- مراد از علم غیب احاطی چیست؟
- علم غیب حضوری به چه معناست؟
پاسخ نخست
آیتالله سید محمد حسینی همدانی نجفی در کتاب «انوار درخشان» در اینباره گفتهاست:
«حقایق امور و اسرار ملکوتی و آنچه مورد تصور و تعقل و حس درآید و عبارت از معانی و ماهیاتی است که مظاهر اسماء و صفات حریم کبریائی است به نیروی غیبی الهی به روح و روان طاهر اوصیاء اهل بیت وحی (ع) القاء شده و به بطون آیات قرآنی و به اسرار از طریق موهبت وجودی و علم حضوری احاطه یافته اند».[۱]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله تحریری؛ |
---|
آیتالله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوههای لاهوتی» در این باره گفته است:
«علم حضوری فعلی ائمه (ع) نیز که ظهور علم فعلی حق تعالی است با تبدیلش به علم حصولی و مفاهیم ماده از طریق الفاظ قابل انتقال به دیگران است، چنانکه خبرهای ایشان از گذشته و حال و آینده، ظاهراً این گونه است، از امام صادق (ع) روایت است که فرمود: رسول خدا (ص) مرا متولد کرد (من فرزند او هستم) در حالی که به کتاب خدا عالم هستم که در آن ابتداء آفرینش و آنچه موجود میشود تا روز قیامت، در آن هست، و خبر آسمان و خبر زمین و خبر بهشت و خبر جهنم و خبر آنچه بود و هست، در آن میباشد، این امور را آن چنان که به کف دستم نگاه میکنم، میدانم، زیرا خداوند میفرماید: در قرآن بیان هر چیزی وجود دارد.[۲] در نهایت چون ایشان بر فطرت توحیدی و عبودی خود باقی ماندهاند، در تبدیل واقعیات در قالب الفاظ و مفاهیم مصون از خطا بوده و تمامی خبرها و بیانات قطعی ایشان (بیاناتی که به طور قطع به ایشان مستند باشد) مطابق با واقعیت و عین آن میباشد، البته چون ایشان مطابق اراده و اوامر الهی، سخن میگویند همواره تمامی واقعیات را آشکار نمیکنند، گاهی مطابق لوح محفوظ که مرتبه عالی علم فعلی حق تعالی و وجود ایشان است پرده برمیدارند که این نوع خیلی کم است (به جهت اخبار از امور این عالم نه به جهت تشريع) و نوعاً از مرتبه محو و اثبات خبر میدهند که آن نیز مرتبه پایینتری از علم فعلی خداوند و وجود خودشان است»[۳].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر قرآن مهر» در اینباره گفته است:
«قرآن کریم در آیات بیست و ششم تا بیست و هشتم سوره جن به پیامبران دارای علم غیب و محافظت دقیق از آنان در انجام مأموریت اشاره میکند و میفرماید: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا﴾[۴]. علم غیب مخصوص خدا همان علم فعلی است و پیامبران علم غیب بالفعل ندارند، اما هرگاه به رخصتِ الهی اراده کنند خدا به آنان تعلیم میدهد و گاهی مصلحت ایجاب میکند که پیامبر یا امام چیزی را ندانند. البته مانعی ندارد که همه این تفسیرها صحیح باشد. مقصود از دانستن خدا در این آیه، علم فعلی و تحقّق خارجیِ علم اوست؛ یعنی پیامبران عملًا رسالت او را ابلاغ کنند، و این مطلب معلوم و محقق شود؛ وگرنه خدای متعال نا آگاه نیست تا بخواهد چیزی را بداند»[۵].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
«علامه مظفر در کتاب خود در صدد اثبات این مطلب است که "امام با علم حضوری به همه حوادث گذشته و آینده و به همه موضوعات خارجی، بدون استثنا علم دارد".[۶] (...) مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، در کتاب "بحث کوتاه درباره علم امام" مینویسد: (...) از راه عقل: براهینی است که به موجب آنها امام به حسب مقام نورانیت خود، کاملترین انسان عهد خود و مظهر تام اسما و صفات خدایی و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود، به هر سوی توجه کند برای وی حقایق روشن است.[۷]»[۸].
|
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ | تصویر = 120129.jpg | پاسخدهنده = سید امین موسوی | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در اینباره گفته است:
«بسیاری از اندیشمندان و محققین از علم غیب فعلی و مطلق پیامبران و ائمه (ع) جانبداری میکنند و بر این باورند که بندگان برگزیده الهی همواره از همه امور مربوط به حال و گذشته و آینده آگاهند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نمیماند. محقق لاری این دیدگاه را نظر مشهور علما دانسته و گفته است: عموم کمّیتِ علم پیامبر (ص) و ائمه (ع) و فعلی بودن کیفیت آن، نظر ظاهر مشهور علما، بلکه اعتقاد تمامی دانشمندان و علمای امامیه است[۹].
مراد از علم حضوری انبیا و ائمه (ع) علم باطنی فطری لدنی موهوبی از جانب خداوند عالم است، با وحی معالواسطه یا بلاواسطه یا الهام و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و اوصیا آنها دارد. و مقصود از علم در این جا علم ظاهری کسبی نیست که از راه دلایل و حواس ظاهری و فنون اکتسابی به دست میآیند، زیرا آنها تابع علل و اسباب عادی خویشند و آن علل، اختصاص به کسی ندارد، از این رو مردم در این گونه دانشها با انبیا و ائمه (ع) شریک هستند، بر خلاف قسم اول که خداوند آگاه از غیب آن را جز به کسی که بخواهد و برگزیند، عطا نمیکند[۱۰].
مراد از عموم علم پیامبر (ص) و امام (ع) و کیفیت حضوری بودن آن، این نیست که پیامبران و [[ائمه]{عم}} به نحو علّیت و معلولیت بر تمامی معلومات آگاهی دارند، چنان که در فصل اول از بخش کلیات گذشت. علم به این معنی از خصایص ذات واجبالوجود است، که احدی از ممکنات قطعا در آن با او شرکت ندارند. بلکه مراد از علم حضوری انبیا و ائمه (ع) انکشاف معلومات است نزد او فعلاً در مقابل انکشاف شأنی بر او با قوه و اراده است. علم خدا عین ذات اوست و به آن نتوان احاطه رسانید پس مورد احاطه به معلومات است و استثناء فرموده هر مقداری که خویش بخواهد و برگزیدگانش از معلومات خود احاطه دهد و استثناء قطعا تحقق یافته است، و خداوند قادر است هر مقداری بخواهد به پیغمبر (ص) یا امام (ع) از معلومات خود به آنها علم دهد و قادر است آنها را به همه چیز آگاه نماید و او بر همه امور توانا است[۱۱]»[۱۲]. }}
۵. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی در مقاله «علم غیب معصوم» در این باره گفته است:
«روایاتی که علم غیب فعلی و وسیع را برای پیامبر و امام ثابت میکنند، بسیار صریح و مطلق هستند؛ به گونهای که با هرگونه قید و تخصیص سازگار نیستند. روایاتی که علم غیب فعلی وسیع را ثابت میکنند، در مقام امتنان و منتگذاری از جانب خداوند است و روشن است که نعمت و موهبتی که خداوند بر عبدش منت میگذارد و عطا میکند به نحو کامل آن است و نیز اینگونه روایات در مقام معرفی و شمارش علائم خاص امامت است؛ یعنی از نشانههای امام را داشتن علم غیب معرفی میکند؛ پس نمیتوان گفت مراد علم غیبی با قید و شرط است»[۱۳].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی سلطانی در کتاب «امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه» در این باره گفته است:
«علامه طباطبایی در المیزان و محمد حسین مظفر در کتاب علم الإمام معتقدند که علم امام، حضوری یا ارادی است: علم امام علمی است که از طرف خداوند سبحان اعطا میشودو از طریق الهام یا سخن گفتن از آسمان یا آموزش به رسول (ص) یا اسباب دیگر افاضه میشود. این علم مختص امام است و مخلوقات دیگر بهرهای از آن ندارند[۱۴]»[۱۵].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین واعظی، در مقاله «گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل» در اینباره گفته است:
«از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. (...) درباره علم امامان معصوم (ع) بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم امام را فعلی دانستهاند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفتهاند. کسانی که علم امام را فعلی و حضوری دانستهاند به دلایل عقلی و نقلی استدلال کردهاند:
|
۸. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
«مراد از علم حضوری آن است که معلومات به گونه بالفعل نزد وی منکشف و آشکار است. این در مقابل علم ارادی است که علوم به گونه بالفعل آشکار نیستند، بلکه ظهور و بروز آنها بالقوه و براساس اراده است، یعنی تنها زمانی که امام اراده میکند بر او آشکار میشوند، چنانکه کلینی از ابیعبدالله (ع) روایت میکند: "إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلِّم"»[۱۸] در حالت علم ارادی، این تصور پیش میآید که اراده امام، خود مبتنی بر کسب جواز الهی است و امام تنها در صورتی اراده آشکار شدن علم خود را مینماید که بداند از سوی خداوند مأذون است و عدم فعلیت علوم امام، دال بر عدم جواز حضرت در دانستن آنها در تمام حالات و شرایط است و اراده او نیز تنها در شرایط و حالات ویژه تحقق مییابد، به خلاف حالت علم حضوری که گویی امام در تمام حالات مجاز به دانستن است. علم حضوری یک ملکه است و کمالی است که در وجود فرد شکل میگیرد و هرگز غفلتی از آن وجود ندارد و علوم امامان اینگونه است؛ ازاینرو، روایت یاد شده باید به گونهای تأویل شود که با علم حضوری امام سازگار باشد»[۱۹].
|
۹. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ |
---|
آقای حسن رهبری در کتاب «بازاندیشی در علم امام» در اینباره گفته است:
«علم امام حضوری است: برخی از دانشمندان –چنان که ملاحظه کردید- بر این باورند که علم امام فعلی و حضوری است و هر علمی که در خداوند هست، همگی در امام هم وجود دارد؛ یا اینکه همگی را خداوند در اختیار امام هم قرار داده است. روایاتی چند، مبنای استدلالی آنان را تشکیل میدهد که مهمترین آنها عبارتند از:
|
۱۰. آقای افقی (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛ |
---|
آقای داوود افقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات» در اینباره گفته است:
«از بررسی روایات علم اهل بیت (ع) در بصائر میتوان فهمید که علم اهل بیت (ع) به این دانشها عام بوده و آنان بالفعل همه این آگاهیها را واجد و دارا هستند، به عنوان مثال در روایات آمده است که اهل بیت (ع) به "علم البلایا والمنایا" آگاهند. ظاهر از این روایت آن است که آنان به همه بلایا و منایا آگاهی دارند و این آگاهی بالفعل نزد آنان حاضر است. توضیح اینکه، کسانی که اتصاف اهل بیت (ع) به این علوم را قبول دارند، تلقیهای مختلفی در این مورد دارند که عمدتاً حول دیدگاههای ذیل میباشد:
خود این دو دیدگاه نیز در عمومیّت و شمول علم اهل بیت (ع) به دو دسته تقسیم میشوند:
|
۱۱. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. |
---|
پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«مقصود از علم فعلی در این جا وضوح و انکشاف بالفعل معلومات نزد عالم است.[۲۶] به این معنا که شخصی همواره و در همه حال از چنین علمی برخوردار بوده و نیازی به تأمل، توجه، اراده و امثال اینها ندارد. بنابراین علم فعلی (بالفعل) در برابر علم ارادی (بالقوه) است نه علم فعلی در مقابل علم انفعالی که در مورد ذات حق تعالی مطرح شده و منشأ فیضان در خارج است»[۲۷].
|
پرسشهای وابسته
- اقسام و انواع غیب کداماند؟ (پرسش)
- غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- آیا غیب مطلق برای خدا هم غیب است یا برای او قابل ادارک است؟ (پرسش)
- غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- به چه دلیل برای خداوند غیبی وجود ندارد؟ (پرسش)
- اگر برای خدا غیبی وجود ندارد معنای عالم الغیب والشهادة چیست؟ (پرسش)
- آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
- اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب شأنی یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)
- فرق بین علم غیب فعلی و شأنی چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
- فرق علم غیب خدا و علم غیب برگزیدگان خدا چیست؟ (پرسش)
- فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ انوار درخشان پرتوى از اصول کافى، ج۴، ص۳۹.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۶۱، روایت۸.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص۲۶۵.
- ↑ او دانای نهان است و هیچ کس را بر اسرار نهانش مسلّط نمیسازد، جز کسی از فرستادهها که خدا از او خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش رویش و از پشت سرش محافظانی کمین کرده وارد میسازد، تا معلوم دارد که یقیناً، رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است؛ سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
- ↑ تفسیر قرآن مهر؛ ج۲۱، ص۲۹۲.
- ↑ برای اطلاع بیشتر، ر.ک: علم امام، محمدحسین مظفر
- ↑ بحثی کوتاه درباره علم امام، سید محمد حسین طباطبایی، ص٢۵.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۷-۱۵۰.
- ↑ معارف سلمانیه، ص۷.
- ↑ علم الامام، ص۱۲، مقدمه رساله علم امام از مجموعه رسایل، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ علم الامام، ص۱۲، مقدمه رساله علم امام از مجموعه رسایل، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۴۸.
- ↑ علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸
- ↑ محمد حسین مظفر، علم الإمام، ص۶؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۹۶ - ۱۹۷.
- ↑ امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹
- ↑ نمل، ۶۵؛ انعام، ۵۰ و ۵۹؛ فاطر، ۳۸؛ اعراف، ۱۸۸؛ حجر ۲۱.
- ↑ گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۵۱.
- ↑ علم امام (با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص۱۲۳.
- ↑ «هر امامی که نداند چه به سرش میآید و به سوی چه میرود، او حجّت خدا بر خلقش نیست»؛ الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ مناقب آل أبی طالب (ع)؛ ابنشهرآشوب، ج۴، ص۲۵۰؛ بحار، ج۲۶، ۲۷.
- ↑ بازاندیشی در علم امام، ص ۵۱.
- ↑ حسن لواسانی، میرزا حسن، نورالافهام (شرح مصباح الظلام في علم الکلام)، ج٢، ص ٣٠٦.
- ↑ برای آگاهی بیشتر از دلائل عقلی و نقلی دیدگاههای گفته شده و قائلان آنها ر.ک، محمد حسین مظفر، علم امام، ترجمه، علی شیروانی، تهران، انتشارات الزهراء؛ سید عبدالحسین نجفی لاری، المعارف السلمانیّة في کیفیّة علم الامام وکمیته، تحقیق، محمد جمیل حمود؛ خلیل رزق، علم الائمة المعصومین مقاربة فلسفیة کلامیة.
- ↑ بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۷۵ و ۷۶.
- ↑ نک: محمد حسین مظفر، علم الإمام، ص۵. سید عبدالحسین نجفی لاری، المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته، ص۶.
- ↑ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات.